, Angela Kaminski-Hartenthaler
, Catherine A Forneris
, Laura C Morgan
, Jeffrey H Sonis
, Bradley N Gaynes
, Amy Greenblatt
, Jörg Wipplinger
, Linda J Lux
, Dietmar Winkler
, Megan G Van Noord
, Julia Hofmann
, Gerald Gartlehner
پس از حذف نتایج تکراری، 3745 استناد را شناسایی کردیم. تعداد 3619 مورد را با استفاده از بررسی عنوان و چکیده مقاله خارج کردیم. تعداد 126 متن کامل مقاله را با برای ورود در این مرور ارزیابی کردیم، اما فقط یک مطالعه که دادههای 46 نفر را ارائه داد، معیارهای واجد شرایط را داشت. RCT مذکور محدودیتهای روششناسی (methodology) داشت، به همین دلیل آن را با خطر بالای سوگیری عملکرد و تشخیص به دلیل عدم انجام کورسازی، و با خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition) ارزیابی کردیم، زیرا نویسندگان مطالعه دلایل ترک مطالعه را گزارش نکرده و دادههای خروج بیماران را از مطالعه در آنالیز ادغام نکردند.
RCT وارد شده استفاده پیشگیرانه را از نور سفید روشن (2500 لوکس (lux) از طریق ویزور)، نور مادون‐قرمز (0.18 لوکس از طریق ویزور) و عدم استفاده از نور‐درمانی با هم مقایسه کرد. بهطور کلی، نور سفید و نور مادون‐قرمز در مقایسه با عدم درمان با نور، بروز SAD را به صورت عددی کاهش داد. در مجموع، 43% (6/14) از شرکتکنندگان در گروه نور روشن، 33% (5/15) در گروه نور مادون‐قرمز و 67% (6/9) در گروه عدم‐درمان دچار SAD شدند. درمان با نور روشن خطر بروز SAD را تا 36% کاهش داد؛ با این حال، 95% فاصله اطمینان (CI) بسیار گسترده و شامل هر دو اندازه تاثیرگذاری احتمالی به نفع درمان با نور روشن و عدم استفاده از نور‐درمانی بود (خطر نسبی (RR): 0.64؛ 95% CI؛ 0.30 تا 1.38؛ 23 شرکتکننده، شواهد با کیفیت بسیار پائین). نور مادون‐قرمز خطر در مقایسه با عدم درمان با نور ابتلا به SAD را تا 50% کاهش داد، اما CI نیز برای تخمین دقیق اندازه تاثیرگذاری بسیار گسترده بود (RR: 0.50؛ 95% CI؛ 0.21 تا 1.17؛ 24 شرکتکننده، شواهد با کیفیت بسیار پائین). مقایسه هر دو شکل از نور‐درمانی پیشگیرانه در مقابل یکدیگر نرخهای مشابهی را از بروز دورههای افسردگی در هر دو گروه به همراه داشت (RR: 1.29؛ 95% CI؛ 0.50 تا 3.28؛ 29 شرکتکننده، شواهد با کیفیت بسیار پائین). دلایل کاهش کیفیت شواهد، خطر بالای سوگیری در مطالعه وارد شده، عدم‐دقت و دیگر محدودیتها، مانند خود‐رتبهبندی پیامدها، عدم بررسی تبعیت از درمان در طول مدت مطالعه و گزارشدهی ناکافی از ویژگیهای شرکتکننده بود.
محققان هیچ اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی ارائه ندادند. ما نتوانستیم هیچ مطالعهای را بیابیم که نور‐درمانی را با دیگر مداخلات مورد نظر مانند داروهای ضد‐افسردگی نسل دوم، درمانهای روانشناختی، ملاتونین یا آگوملاتین مقایسه کرده باشد.
چرا این مطالعه مروری مهم است؟
بسیاری از افراد ساکن در عرضهای جغرافیایی شمالی از اندوه زمستانی (winter blues) رنج میبرند، که در واکنش به کاهش نور خورشید رخ میدهد. سه‐چهارم این بیماران را زنان تشکیل میدهند. لتارژی، پُر‐خوری، ولع به مصرف کربوهیدراتها و خلقوخوی افسرده از نشانههای شایع آن هستند. در برخی از افراد، اندوه زمستانی تبدیل به افسردگی میشود، که به شدت زندگی روزانه آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. تا دو‐سوم این افراد دچار نشانههای افسردگی در هر زمستان میشوند.
چه افرادی به این مرور علاقهمند خواهند بود؟
هر فرد دچار افسردگی زمستانی، یا افرادی که اقوام و دوستان آنها مبتلا به افسردگی زمستانی باشند.
هدف این مطالعه مروری پاسخ به چه سوالی است؟
با توجه به الگوی فصلی و نرخ بالای عود آن، شروع نور‐درمانی در اوایل فصل پائیز، هنگامی که افراد هنوز نشانههای افسردگی را نشان ندادهاند، میتواند از بروز خلقوخوی افسرده پیشگیری کند. هدف از این مرور آن بود که بدانیم نور‐درمانی میتواند از بروز افسردگی در زمستان، که در افراد سالم با سابقه افسردگی زمستانی استفاده میشود، پیشگیری کند، و اینکه این روش بیخطر است یا خیر. این سوال تا به امروز به صورت سیستماتیک بررسی نشده، اما برای افرادی که دچار افسردگی زمستانی شدهاند حائز اهمیت است.
چه مطالعاتی وارد این مرور شدند؟
برای یافتن مطالعات انجامشده در زمینه نور‐درمانی برای پیشگیری از بروز افسردگی زمستانی، تا 19 جون 2018 در بانکهای اطلاعاتی جستوجو کردیم. میان 3745 رکورد، یک مطالعه تصادفیسازی و کنترل شده را شامل 46 نفر پیدا کردیم که نور‐درمانی دریافت کرده یا اصلا درمان نشدند. همه افراد در این مطالعات سابقه افسردگی زمستانی داشتند.
شواهد حاصل از این مرور چه یافتهای را نشان میدهند؟
کیفیت شواهد برای همه پیامدها بسیار پائین بود، بنابراین نمیتوانیم نتیجهگیری کنیم که نور‐درمانی در پیشگیری از بروز افسردگی زمستانی موثر است یا خیر. مطالعه وارد شده، اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی نور‐درمانی گزارش نکرد.
پزشکان باید با بیمارانی که درمان پیشگیرانه را در نظر میگیرند، در مورد مزایا و معایب نور‐درمانی و دیگر درمانهای بالقوه پیشگیرانه برای افسردگی زمستانی، مانند درمانهای دارویی، درمانهای روانشناختی یا مداخلات سبک زندگی، بحث و گفتوگو کنند. از آنجایی که مطالعه موجود این درمانها را مقایسه نکرد، انتخاب درمان باید قویا بر اساس ترجیحات بیمار باشد.
در گام بعدی باید چه اقدامی صورت گیرد؟
نویسندگان مرور توصیه میکنند که مطالعات آینده باید مستقیما نور‐درمانی را با دیگر درمانها، مانند درمانهای دارویی، درمانهای روانشناختی یا مداخلات سبک زندگی مقایسه کنند تا بهترین درمان برای پیشگیری از افسردگی زمستانی تعیین شود.