تعیین اینکه جراحی اولیه برای مرحله IB2 سرطان سرویکس (رادیکال هیسترکتومی نوع II یا نوع III با لنفادنکتومی (lymphadenectomy)) در مقایسه با شیمیدرمانی پرتودرمانی اولیه، بقا را بهبود میبخشد یا خیر.
تعیین اینکه جراحی اولیه همراه با شیمیدرمانی کمکی پس از جراحی، برای مرحله IB2 سرطان سرویکس در مقایسه با شیمیدرمانی پرتودرمانی اولیه، موربیدیتی (morbidity) بیمار را در مدیریت مرحله IB2 سرطان سرویکس افزایش میدهد یا خیر.
ما 4968 رکورد را از جستوجوهای منابع علمی شناسایی کردیم، اما هیچ RCT برای مقایسه جراحی اولیه با شیمیدرمانی پرتودرمانی در مرحله IB2 سرطان سرویکس شناسایی نکردیم.
یک NRS برای مقایسه جراحی با شیمیدرمانی پرتودرمانی در مرحله IB2 و IIA2 سرطان سرویکس یافتیم که با معیارهای ورود مطابقت داشت. با این حال، ما قادر به دریافت دادهها برای سرطانهای مرحله IB2 به تنهایی نشدیم و یافتهها به دلیل خطر بالای سوگیری انتخاب (selection bias) بسیار نامطمئن بودند.
موضوع
درمان سرطان سرویکس که بزرگتر از 4 سانتیمتر باشد و هنوز تصور میشود به رحم محدود است (طبقهبندی شده به عنوان مرحله IB2 سرطان سرویکس) بحثبرانگیز است. برخی از متخصصان بالینی بر این باورند وقتی تومورها بزرگتر از 4 سانتیمتر باشند، ترکیبی از پرتودرمانی (پرتوهای با انرژی‐بالا) و شیمیدرمانی (داروهای ضد‐سرطان)، که باهم به نام شیمیدرمانی پرتودرمانی یا کمورادیاسیون (chemoradiation) شناخته میشوند، بهتر است. این بر اساس این استدلال است که احتمال عود سرطان پس از جراحی بالاست، بنابراین اکثر زنان به شیمیدرمانی پرتودرمانی نیاز خواهند داشتد، حتی اگر در ابتدا جراحی داشته باشند. مکتب فکری دیگر این است که این تومورها آنقدر بزرگ هستند که به شیمیدرمانی پرتودرمانی به خوبی پاسخ نمیدهند و زنان مبتلا به این مرحله از سرطان سرویکس از جراحی مزیت بیشتری میبرند، اگرچه در معرض خطر بالای نیاز به شیمیدرمانی پرتودرمانی پس از جراحی قرار میگیرند. با این حال، نگرانیهایی در مورد سمیّت و عوارض مربوط به استفاده از هر دو روش جراحی و شیمیدرمانی پرتودرمانی در زنان مبتلا به سرطان سرویکس وجود دارد، زیرا دریافت هر دو درمان میتواند موربیدیتی (morbidity) را افزایش دهد. بنابراین، بسیاری از مراکز در حال حرکت به سمت ارائه شیمیدرمانی پرتودرمانی به تنهایی هستند. به دلیل عدم قطعیت درباره اینکه کدام درمان (جراحی یا شیمیدرمانی پرتودرمانی) برای زنان مبتلا به مرحله IB2 سرطان سرویکس بهتر است، ما این مرور سیستماتیک را انجام دادیم تا به این سوال پاسخ دهیم.
ما مطالعه مروری را چگونه انجام دادیم؟
برای یافتن شواهدی که شیمیدرمانی پرتودرمانی را با جراحی (رادیکال هیسترکتومی نوع II یا نوع III با لنفادنکتومی دو طرفه لگن (bilateral pelvic lymphadenectomy)) مقایسه کردند، از سال 1946 تا اپریل 2018 جستوجو کردیم. هم کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده ( که افراد به صورت تصادفی در گروهها قرار دادهشدند) و هم مطالعات غیر‐تصادفیسازی شده (که در آن یک گروه تعریف شده از افراد (کوهورت (cohort)) در طول زمان دنبال میشوند) را جستوجو کردیم.
آنچه ما یافتیم
فقط یک مطالعه غیر‐تصادفیسازی شده یافتیم که جراحی را با شیمیدرمانی پرتودرمانی مقایسه کرده بود، اما این مطالعه دادههای مربوط به مراحل IB2 تا IIA را با هم ترکیب کرده بود. اگرچه این مطالعه با معیارهای ورود مطابقت داشت، ما نمیتوانستیم دادهها را تجزیهوتحلیل کنیم، زیرا نمیتوانستیم دادههای مربوط به مرحله IB2 سرطان سرویکس را استخراج کنیم، بنابراین یافتههای این مطالعه را با توجه به سوال مطالعه مروری، نامطمئن در نظر گرفتیم.
نتیجهگیریها
در حال حاضر، شواهد با قطعیت بالا وجود ندارد که به ما اطلاع دهد کدام یک از گزینههای درمانی موجود (شیمیدرمانی پرتودرمانی یا جراحی رادیکال) برای مرحله IB2 سرطان سرویکس بهتر است. زنان مبتلا به مرحله IB2 سرطان سرویکس باید در مورد این عدم قطعیت و عوارض جانبی بالقوه مشاوره شوند و انتخاب درمان باید با توجه به در دسترس بودن درمانها در یک منبع بهداشتی خاص و اولویت بیمار باشد.
در حالت ایدهال، برای تعیین اینکه کدام یک از دو درمان برای درمان زنان مبتلا به مرحله IB2 سرطان سرویکس بهتر است، یک کارآزمایی بزرگ چند‐مرکزی مورد نیاز است. با این حال، به علت نادر بودن نسبی مرحله 1B2 سرطان و عوارض بالقوه ناشی از ترکیب جراحی و شیمیدرمانی پرتودرمانی، متخصصان بالینی ممکن است درمان اکثر زنان را با شیمیدرمانی پرتودرمانی ادامه دهند و انجام کارآزماییهایی در این زمینه ممکن است امکانپذیر نباشد.