از سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
دادههای مربوط به پیامدهای بالینی را از جمله مرگومیر، دیسپلازی برونکوپولمونری، مرگومیر یا دیسپلازی برونکوپولمونری، عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه، عوارض حین بستری اولیه در بیمارستان و پیامدهای سلامت طولانیمدت، استخراج و تجزیهوتحلیل کردیم.
بیستویک RCT در مجموع 1424 شرکتکننده را که برای ورود به این مرور واجد شرایط بودند، ثبتنام کردند. همگی آنها RCT بودند، اما روشهای استفاده شده برای تخصیص تصادفی همیشه واضح نبود. پنهانسازی تخصیص، کورسازی مداخله، و کورسازی ارزیابان پیامد اغلب رضایتبخش بود. درمان دیرهنگام (در 28 روز) با استروئیدها با کاهش مرگومیر نوزادان همراه بود، اما مرگومیر در 36 هفته، در ترخیص، یا در آخرین سن گزارش شده کاهش نداشت. مزایای استفاده دیرهنگام از درمان با استروئیدها عبارت بود از کاهش عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه در 3، 7 یا 28 روز؛ دیسپلازی برونکوپولمونری هم در 28 روزهگی و هم در سن جنینی 36 هفته؛ نیاز به درمان نجات دیرهنگام با دگزامتازون (dexamethasone)؛ جداسازی از دستگاه اکسیژنساز خانگی و مرگومیر یا دیسپلازی برونکوپولمونری هم در 28 روزگی پس از تولد و هم در سن جنینی 36 هفته. دادهها نشان دهنده روند رو به افزایش خطر ابتلا به عفونت و خونریزیهای دستگاه گوارشی بود اما هیچ گونه افزایشی در خطر ابتلا به انتروکولیت نکروزان مشاهده نشد. عوارض جانبی کوتاه‐مدت عبارت بود از: هیپرگلیسمی (hyperglycaemia)، گلیکوزوری (glycosuria) و هیپرتانسیون (hypertension). محققان افزایش رتینوپاتی پرهماچوریتی شدید را گزارش دادند اما افزایش کورسازی قابل توجه نبود. نتایج کارآزمایی روند رو به کاهش هموراژی داخل بطنی شدید را نشان داد، اما فقط پنج مطالعه که 247 نوزاد را وارد مطالعه کردند، این پیامد را گزارش کردند. روند رو به افزایش فلج مغزی یا یافتههای غیر‐طبیعی مربوط به معاینه نورولوژیک تا حدی با یک روند در جهت مخالف، که شامل مرگومیر پیش از پیگیری طولانیمدت بود، دچار انحراف شد. نرخ ترکیبی مرگومیر یا فلج مغزی بین گروههای استروئیدی و کنترل تفاوت معنیداری نداشت. ناتوانی نوروسنسوری (neurosensory) عمده و نرخ ترکیبی مرگومیر یا ناتوانی نوروسنسوری عمده بین گروههای استروئیدی و کنترل تفاوت معنیداری نداشت. از نظر سایر پیامدها از جمله سلامت یا عملکرد تنفسی، فشار خون یا رشد، تفاوت معنیداری میان گروهها پس از دوران کودکی وجود نداشت، هرچند شرکتکنندگان کمتری با کاهش بالینی مهم در حجم خروجی با فشار در ثانیه اول (FEV1) در تست عملکرد تنفسی در گروه دگزامتازون وجود داشت.
یافتههای GRADE برای تمام پیامدهای عمده در نظر گرفته شده، بالا بود اما نویسندگان مرور کیفیت شواهد را یک سطح کاهش دادند زیرا ما شواهدی از سوگیری انتشار (publication bias) یافتیم (دیسپلازی برونکوپولمونری در 36 هفتگی).
سوال مطالعه مروری تعیین مزایا و آسیبهای نسبی مرتبط با درمان حاوی داروهایی که باعث التهاب میشوند، به نام کورتیکواستروئیدها، که پس از هفته اول پس از تولد برای پیشگیری یا درمان آسیب ریوی، به نام دیسپلازی برونکوپولمونری (گاهی اوقات بیماری مزمن ریوی نیز نامیده میشود)، برای نوزادان خیلی زود متولد شده استفاده میشوند.
پیشینه: کورتیکواستروئیدها میتوانند التهاب ریه را در نوزادان تازه متولد شده مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری کاهش دهند اما ممکن است منجر به عوارض جانبی عمدهای شوند. این بیماری یک مشکل عمده برای نوزادان تازه متولد شده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان است. با نرخ بالای مرگومیر و بدتر شدن پیامدهای طولانیمدت میان بازماندگان همراه است. التهاب پایدار در ریهها بیشتر احتمال دارد که منجر به دیسپلازی برونکوپولمونری شود. داروهای کورتیکواستروئیدی دارای تاثیرات ضد‐التهابی قوی هستند و به همین دلیل برای پیشگیری یا درمان دیسپلازی برونکوپولمونری، به ویژه در نوزادانی که نمیتوانند از ونتیلاسیون کمکی جدا شوند، استفاده میشود.
ویژگیهای مطالعه: تمام کارآزماییهای بالینی مربوط به نوزادان نارس را که پس از هفته اول پس از تولد کورتیکواستروئید مصرف کردند مورد بررسی قرار دادیم و دادههای مربوط به نرخ دیسپلازی برونکوپولمونری بعدی را در نوزادان تازه متولد شده ارائه کردیم.
نتایج کلیدی: این مرور از کارآزماییها نشان میدهد که تجویز کورتیکواستروئیدها برای نوزاد در حداقل هفت روز پس از زایمان، مزایای کوتاه‐مدتی را در کاهش نیاز به ونتیلاسیون کمکی و نرخ دیسپلازی برونکوپولمونری، و احتمالا کاهش مرگومیر در طول 28 روز اول زندگی ایجاد میکند. با این حال، دوزهای بالا بهطور خاص با عوارض جانبی کوتاه‐مدت مانند خونریزی معده و روده، فشار خون بالا، و مشکل تحمل گلوکز همراه هستند. در برابر استفاده زودهنگام از کورتیکواستروئیدها (در هفته اول زندگی)، ما شواهد اندکی از عوارض طولانیمدت و عدم قطعیت در مورد مشکلات طولانیمدت یافتیم. محدود کردن استفاده دیرهنگام از کورتیکواستروییدها در نوزادانی که نمیتوانند از ونتیلاسیون کمکی جدا شوند و به حداقل رساندن دوز و مدت زمان هر دوره درمان به نظر عاقلانه میرسد.
کیفیت شواهد: کیفیت کلی شواهدی که از نتیجهگیری ما حمایت کردند بالا بود.