پیشینه
بسیاری از نوزادان پرهترم که زنده میمانند دیسپلازی برونکوپولمونری (bronchopulmonary dysplasia) در آنها پیشرفت میکند، که احتمالا به دلیل التهاب پایدار در ریهها ایجاد میشود. کورتیکواستروئیدها دارای اثرات ضدالتهابی قوی هستند و برای درمان افراد مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری ایجاد شده مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال، معلوم نیست که آیا اثرات مفید این داروها بیش از اثرات جانبی آنها باشد.
اهداف
بررسی منافع و اثرات جانبی نسبی درمان دیرهنگام (> 7 روز) با کورتیکواستروئید سیستمیک پستناتال برای نوزادان پرهترم مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری در حال پیشرفت یا ایجاد شده.
روش های جستجو
برای بهروزرسانی 2017، ما از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه نوزادان در کاکرین برای جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails؛ شماره 1، 2017)؛ MEDLINE با PubMed (از ژانویه 2013 تا 21 فوریه 2017)؛ Embase (از ژانویه 2013 تا 21 فوریه 2017) و (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (از ژانویه 2013 تا 21 فوریه 2017) استفاده کردیم. ما همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانسها و فهرست منابع مقالات بازیابی شده را برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده و کارآزماییهای شبهتصادفیسازیشده جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
در این مرور، ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (RCTs ؛randomised conteolled trails) را انتخاب کردیم که به مقایسه درمان کورتیکواستروئید سیستمیک پستناتال در مقابل دارونما یا عدم درمان پرداختند که طی 7 روز پس از تولد برای نوزادان پرهترم مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری یا در حال ایجاد آن آغاز شد.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
ما دادههای مربوط به پیامدهای بالینی را از جمله مرگومیر، دیسپلازی برونکوپولمونری، مرگ یا دیسپلازی برونکوپولمونری، عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه، عوارض حین بستری اولیه در بیمارستان و پیامدهای سلامت درازمدت، استخراج و تجزیهوتحلیل کردیم.
نتایج اصلی
21 RCT در مجموع 1424 شرکتکننده را که برای ورود به این مرور مناسب بودند، ثبتنام کردند. همگی آنها RCT بودند، اما روشهای استفاده شده برای تخصیص تصادفیسازی همیشه واضح نبود. پنهانسازی تخصیص، کورسازی مداخله، و کورسازی ارزیابیهای پیامد اغلب رضایتبخش بود. درمان دیرهنگام (در 28 روز) با استروئیدها با کاهش مرگومیر نوزادان همراه بود، اما مرگومیر در 36 هفته، در ترخیص، یا در آخرین سن ثبت/گزارش شده کاهش نداشت.
منافع استفاده دیرهنگام از درمان با استروئیدها عبارت بود از کاهش عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه در 3، 7 یا 28 روز؛ دیسپلازی برونکوپولمونری هم در 28 روزهگی و هم در سن جنینی 36 هفته؛ نیاز به درمان نجات دیرهنگام با دگزامتازون (dexamethasone)؛ جداسازی از دستگاه اکسیژنساز خانگی و مرگ یا دیسپلازی برونکوپولمونری هم در 28 روزگی پس از تولد و هم در سن جنینی 36 هفته. دادهها نشاندهنده روند رو به افزایش خطر ابتلا به عفونت و خونریزیهای دستگاه گوارشی بود اما هیچگونه افزایشی در خطر ابتلا به انتروکولیت نکروزان مشاهده نشد.
اثرات جانبی کوتاهمدت عبارت بود از: هیپرگلیسمی (hyperglycaemia)، گلیکوزوری (glycosuria) و هیپرتانسیون (hypertension). محققان افزایش رتینوپاتی شدید را در نوزادان زودرس گزارش دادند اما افزایش کورسازی قابلتوجه نبود. نتایج کارآزمایی روند رو به کاهش خونریزی شدید داخل بطنی را نشان داد، اما فقط 5 مطالعه که 247 نوزاد را وارد مطالعه کردند، این پیامد را گزارش کردند. روند رو به افزایش فلج مغزی یا یافتههای غیرطبیعی مربوط به معاینه نورولوژیک تا حدی با یک روند در جهت مخالف، که شامل مرگومیر پیش از پیگیری طولانیمدت بود، دچار انحراف شد.
نرخ ترکیبی مرگومیر یا فلج مغزی بین گروههای استروئیدی و کنترل تفاوت معنیداری نداشت. ناتوانی نوروسنسوری عمده و نرخ ترکیبی مرگومیر یا ناتوانی نوروسنسوری عمده بین گروههای استروئیدی و کنترل تفاوت معنیداری نداشت. از نظر سایر پیامدها از جمله سلامت یا عملکرد تنفسی، فشار خون یا رشد، تفاوت معنیداری میان گروهها پس از دوران کودکی وجود نداشت، هرچند شرکتکنندگان کمتری با کاهش بالینی مهم در حجم خروجی با فشار در ثانیه اول (FEV1 ؛forced expired volume in one second) در تست عملکرد تنفسی در گروه دگزامتازون وجود داشت.
یافتههای GRADE برای تمام پیامدهای عمده در نظر گرفته شده، بالا بود اما نویسندگان مرور کیفیت شواهد را یک سطح کاهش دادند زیرا ما شواهدی از سوگیری انتشار (publication bias) یافتیم (دیسپلازی برونکوپولمونری در 36 هفتگی).
نتیجهگیریهای نویسندگان
منافع استفاده دیرهنگام از کورتیکواستروئید درمانی ممکن است اثرات جانبی واقعی یا بالقوه بیش از حدی نداشته باشد. این مرور در مورد درمان کورتیکواستروئید سیستمیک پستناتال برای دیسپلازی برونکوپولمونری آغاز شده پس از هفت روز نشان میدهد که درمان دیرهنگام ممکن است مرگومیر نوزادان را کاهش دهد بدون اینکه خطر پیامدهای جانبی درازمدت مربوط به تکامل سیستم عصبی را افزایش دهد. با این حال، کیفیت روششناسی مطالعاتی که پیامدهای بلندمدت را تعیین میکنند در بعضی موارد محدود است (بعضی از مطالعات بقای کودکان را فقط قبل از سن مدرسه ارزیابی کردند، گاهی برخی از پیامدهای مهم نورولوژیک را نمیتوان با قطعیت مشخص کرد) و هیچ مطالعهای برای تشخیص نرخ افزایش پیامدهای مهم درازمدت عصبی نوروسنسوری دارای توان آزمون کافی نبود. شواهد نشاندهنده منافع و آسیبهای درمان بوده و محدودیتهای شواهد موجود پیشنهاد میدهد که استفاده دیرهنگام از کورتیکواستروئیدها برای نوزادانی که نمیتوانند از دستگاه ونتیلاسیون مکانیکی جدا شوند و به حداقل رساندن دوز و طول دوره هر درمان، ممکن است احتیاطآمیز باشد.
خلاصه به زبان ساده
استفاده دیرهنگام (پس از 7 روز) از کورتیکواستروئیدهای سیستمیک پستناتال برای پیشگیری از دیسپلازی برونکوپولمونری در نوزادان پرهترم
سوال مطالعه مروری
تعیین منافع و آسیبهای نسبی مرتبط با درمان حاوی داروهایی که باعث التهاب میشوند، به نام کورتیکواستروئیدها، که پس از هفته اول پس از تولد برای پیشگیری یا درمان آسیب ریوی، به نام دیسپلازی برونکوپولمونری (گاهی اوقات بیماری مزمن ریوی نیز نامیده میشود)، برای نوزادان خیلی زود متولد شده استفاده میشوند.
پیشینه
کورتیکواستروئیدها میتوانند التهاب ریه را در نوزادان تازه متولد شده مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری کاهش دهند اما ممکن است منجر به اثرات جانبی عمدهای شوند. دیسپلازی برونکوپولمونری یک مشکل عمده برای نوزادان تازه متولده شده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان است. این بیماری با نرخ بالای مرگومیر و بدتر شدن پیامدهای بلندمدت در میان بازماندگان همراه است. التهاب پایدار در ریهها بیشتر احتمال دارد که منجر به دیسپلازی برونکوپولمونری شود. داروهای کورتیکواستروئیدی دارای اثرات ضدالتهابی قوی هستند و به همین دلیل برای پیشگیری یا درمان دیسپلازی برونکوپولمونری، به ویژه در نوزادانی که نمیتوانند از ونتیلاسیون مکانیکی جدا شوند، استفاده میشود.
ویژگیهای مطالعه
ما تمام کارآزماییهای بالینی مربوط به نوزادان پرهترم را که پس از هفته اول پس از تولد کورتیکواستروئید مصرف کردند مورد بررسی قرار دادیم و دادههای مربوط به نرخ دیسپلازی برونکوپولمونری بعدی را در نوزادان تازه متولد شده ارائه کردیم.
نتایج اصلی
این مرور از کارآزماییها نشان میدهد که تجویز کورتیکواستروئیدها به نوزاد در حداقل 7 روز پس از زایمان، منافع کوتاهمدتی را در کاهش نیاز به ونتیلاسیون کمکی و نرخ دیسپلازی برونکوپولمونری، و احتمالا کاهش مرگ در طول 28 روز اول زندگی ایجاد میکند. با این حال، دوزهای بالا بهطور خاص با اثرات جانبی کوتاهمدت مانند خونریزی معده و روده، فشار خون بالا، و مشکل تحمل گلوکز همراه هستند. در مقابل استفاده زودهنگام از کورتیکواستروئیدها (در هفته اول زندگی)، ما شواهد اندکی از عوارض طولانیمدت و عدم قطعیت در مورد مشکلات طولانیمدت یافتیم. محدود کردن استفاده دیرهنگام از کورتیکواستروییدها در نوزادانی که نمیتوانند از ونتیلاسیون کمکی جدا شوند و به حداقل رساندن دوز و مدت زمان هر دوره درمان به نظر عاقلانه میرسد.
کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهدی که از نتیجهگیری ما حمایت کردند بالا بود.