پیشینه
اختلال هماهنگی رشدی (DCD) یک اختلال شایع در دوران کودکی است که میتواند تا دوران جوانی و بزرگسالی ادامه داشته باشد. کودکان مبتلا به DCD در اجرای مهارتهای حرکتی (motor tasks) ضروری موردنیاز برای خودمراقبتی و انجام فعالیتهای تحصیلی، اجتماعی و تفریحی دارای مشکلاتی هستند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات تکلیفگرا (task-oriented interventions) روی عملکرد حرکتی، کارکردهای روانی-اجتماعی (psychosocial functions)، فعالیت، و مشارکت برای کودکان مبتلا به DCD و بررسی اثر افتراقی مداخلات (differential intervention effects) تحت تاثیر فاکتور سن، جنسیت، شدت DCD، شدت مداخله و نوع مداخله.
روش های جستجو
ما در مارچ 2017، در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL)، MEDLINE ،Embase، سیزده پایگاه اطلاعاتی دیگر و پنج پایگاه ثبت کارآزمایی جستوجو کردیم. ما همچنین برای شناسایی مطالعات اضافی، فهرست منابع را جستوجو کرده و با افرادی که آدرس ایمیل آنها در فهرست ایمیل کنفرانسهای بینالمللی با موضوع DCD آورده شده بود، ارتباط برقرار کردیم.
معیارهای انتخاب
ما تمامی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) و کارآزماییهای شبهتصادفیسازی و کنترلشدهای (quasi-RCT) را وارد مرور کردیم که به مقایسه مداخله مهارتگرا با هر یک از مداخله کنترل غیر فعال (inactive control intervention) یا مداخله کنترل فعال (active control intervention) در کودکان و نوجوانان 4 تا 18 ساله مبتلا به DCD پرداخته بودند.
انواع سنجههای پیامدی، تغییر در کارکرد حرکتی (motor function)، از طریق ارزیابی با پرسشنامهها و تستهای نتیجه عملکرد استانداردشده (standardised performance outcome tests and questionnaires)، رویدادهای جانبی، و سنجههای مشارکت را دربرمیگرفتند.
گردآوری و تحلیل دادهها
تمامی نویسندگان مرور در انتخاب مطالعات، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری و کیفیت، و دو نویسنده مرور بهصورت مستقل در اجرای تمامی تکالیف مشارکت کردند. بهطور مشخص، دو نویسنده مرور بهصورت مستقل برای حذف مطالعات غیر مرتبط، به غربالگری عناوین و چکیده مطالعات، استخراج دادهها از مطالعات وارد شده به مرور، ارزیابی خطر سوگیری و ارزیابی کیفیت شواهد با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE) پرداختند. در صورت مواجهه با ابهام یا دادههای گمشده در مقالات، یکی از نویسندگان مرور با نویسندگان کارآزماییها تماس برقرار میکرد.
نتایج اصلی
این مرور شامل 15 مطالعه بود (8 RCT و 7 quasi-RCT).
ویژگیهای مطالعه
کارآزماییها شامل 649 شرکتکننده از هر 2 جنسیت با رنج سنی 5 تا 12 ساله میشدند.
شرکتکنندگان اهل استرالیا، کانادا، چین، سوئد، تایوان و انگلستان بودند.
کارآزماییها در محیط بیمارستانی، کلینیک، آزمایشگاه، یا مراکز وابسته به دانشگاه، در مراکز اجتماعی (community centres)، در خانه یا مدرسه، یا هر دو در خانه و مدرسه به اجرا درآمده بودند.
طول دوره اکثر مداخلات مهارتگرا کوتاه بود (کمتر از 6 ماه)، و تعداد کل جلسات بین 5 تا 50 جلسه، طول دوره هر جلسه بین 30 تا 90 دقیقه و فراوانی برگزاری جلسات 1 مرتبه تا 7 مرتبه در هفته متغیر بودند.
ما خطر سوگیری مطالعات را از متوسط تا بالا ارزیابی کردیم. دستیابی به برخی اجزا (از جمله کورسازی پرسنل اداری یا شرکتکنندگان) غیر ممکن بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما به برآورد این اثر اطمینان بسیار کمی داریم: اثر واقعی احتمالا بهطور قابل توجهی متفاوت از برآورد اثر است. نتیجهگیریهای به عمل آمده از مرورهای قبلی، که متفقا (unanimously) اثرات سودمندی از مداخله را گزارش کرده بودند، با نتیجهگیریهای ما سازگار نیستند. این مرور برای بررسی اثر مداخلات برای درمان کودکان مبتلا به DCD، بر نیاز به RCTهای خوب طراحی شده و به اجرا درآمده، تاکید میکند.
خلاصه به زبان ساده
مداخله مهارتگرا برای درمان کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی
سوال مطالعه مروری
ما شواهد را به منظور بررسی اثرات مداخلاتی که با هدف تمرین مهارتهای واقعی زندگی روی مهارتهای حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی (DCD) به اجرا درمیآیند، مرور کردیم.
پیشینه
DCD یک اختلال شایع دوران کودکی است که با مشکلاتی در اجرای فعالیتهای حرکتی ضروری شناخته میشود. DCD میتواند خودمراقبتی در خانه، عملکرد مناسب در مدرسه یا مشارکت را در فعالیتهای ورزشی و تفریحات برای کودکان دشوار سازد؛ زیرا آنها نمیتوانند به سادگی دستها و بدن خود را بهطور اثربخش حرکت دهند. مشکلات حرکتی در آنها میتواند روی اعتماد به نفس و زندگی اجتماعی آنها تاثیرگذار باشد. مداخلات مهارتگرا از فعالیتهای خاصی که برای کودکان معنیدار است استفاده کرده و فرصتی برای آنها فراهم میکند که برای بهبود مهارتهای حرکتی مربوطه، این فعالیتها را تمرین کنند. این مطالعه مروری میزان اثربخشی مداخلات مهارتگرا را در عملکرد حرکتی، کارکردهای روانی-اجتماعی، فعالیت، و مشارکت برای کودکان مبتلا به DCD بررسی میکند.
ویژگیهای مطالعه
ما بهطور نظاممندی برای دستیابی به مطالعاتی که اثر مداخلات مهارتگرا را برای کودکان مبتلا به DCD بررسی کرده بودند، جستوجو کردیم. ما 15 مطالعه مناسب را شامل 649 کودک 5 تا 12 ساله مبتلا به DCD به تشخیص رسیده شناسایی کردیم. شرکتکنندگان اهل استرالیا، کانادا، چین، سوئد، تایوان و انگلستان بودند. کارآزماییها در محیط بیمارستانی، کلینیک، آزمایشگاه، یا مرکز وابسته به دانشگاه، در مراکز اجتماعی (community centres)، در خانه یا مدرسه، یا هر دو در خانه و مدرسه به اجرا درآمده بودند؛ بیشتر کارآزماییها کوچک و دارای کیفیت پائینی بودند. طول دوره مداخله اغلب کوتاه بود (برای مثال کمتر از 6 ماه).
نتایج اصلی
ما فقط توانستیم نتایج بهدست آمده را از 6 مطالعه در یک متاآنالیز، که یک روش آماری برای تلخیص نتایج بهدست آمده از چندین مطالعه مستقل است، ترکیب کنیم. رویهم رفته، این مطالعات پیشنهاد میکند که مداخلات مهارتگرا دارای اثر نسبتا مثبت روی مشکلات حرکتی هستند. با وجود این، یافتههای به دست آمده از 2 تا از قویترین مطالعات به تنهایی نشان میدهد که مداخلات مهارتگرا مشکلات حرکتی را بهبود نمیدهند.
ما نتوانستیم از 9 مطالعه باقیمانده واردشده به مرور در یک متاآنالیز استفاده کنیم، زیرا دادهها ناکافی بوده یا مداخلات از گروههای کنترل (بدون مداخله تکلیفگرا) استفاده کرده بودند و از اینرو ترکیب آنها بسیار دشوار بود. به عنوان نتیجه، ما نتوانستیم روی تعداد بسیار زیادی از سنجههای پیامدی موردنظرمان متاآمالیز را اجرا یا اثرات سن، جنسیت، شدت DCD، یا میزان دریافت مداخله را بررسی کنیم.
دو مطالعه هیچگونه اثرات جانبی را گزارش نکرده بودند. نویسندگان 9 مطالعه از طریق ایمیل نویسنده مسئول اظهار کرده بودند که هیچگونه آسیبی اتفاق نیفتاده بود.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد بهطور کلی پائین بود، به این معنی که ما درباره یافتههای به دست آمده از این مطالعه مروری بسیار نامطمئن هستیم.
نتیجهگیریها
در حال حاضر، مداخلات مهارتگرا ممکن است برای کودکان مبتلا به DCD در بهبود عملکردشان در تستهای حرکتی مفید باشد. ما نمیتوانیم درباره مزایای این نوع مداخلات در نواحی دیگر مطمئن باشیم. تحقیقات با کیفیت بالاتر برای بررسی و تایید اثر مداخله مهارتگرا برای کودکان مبتلا به DCD موردنیاز است.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کاربردهای عملی
نتایج بهدست آمده از این مطالعه مروری به دلیل کم بودن تعداد شرکتکنندگان در تعداد کمی از مطالعات وارد شده به مرور با کیفیت شواهد پائین، ناهمگونی بالینی قابل توجه در مطالعات، و ترکیبی از انسجام و ناسازگاری میان پیامدها و مداخلات، بهطور اجتنابناپذیری محدود است. زمانی که ما اثر مداخلات مهارتگرا را با ترکیبی از مطالعات با کیفیت بالا (برای مثال RCT) و کیفیت پائینتر (برای مثال quasi-RCT) تحلیل کردیم، اثر مداخله کل به لحاظ آماری معنیدار بود (تصویر شماره 4 و 5 را مشاهده کنید). ما هیچ اثر سودمند و معنیدار ی را به لحاظ آماری از 2 مطالعه با کیفیت بالا بهتنهایی به دست نیاوردیم (تصویر شماره 4 و 5 را مشاهده کنید). رویهم رفته، پارهای از شواهد به نفع اثرات نسبی مداخله مهارتگرا در مقابل کنترل غیر فعال وجود دارد. هیچ شواهدی برای آگاهیبخشی درباره اثرات نسبی مداخله مهارتگرا در مقابل هر یک از انواع مداخلات برای کودکان مبتلا به DCD وجود ندارد. ما به برآورد اثر اعتماد بسیار کمی داریم: اثر حقیقی احتمالا بهطور معنیداری متفاوت از اثر برآورد شده است. تصمیمگیری برای استفاده از مداخله مهارتگرا ممکن است بیشتر بر مبنای ترجیحات کودک و مراقبتکنندگان از او و هزینههای درمان باشد.
کاربردهای تحقیقاتی
این مطالعه مروری حاکی از کمبود RCT ها با کیفیت بالایی است که اثربخشی مداخلات مهارتگرا را برای کودکان مبتلا به DCD بررسی کرده و دادههای کافی را برای انجام متاآنالیزگزارش کرده باشند. اگرچه در رابطه با کورسازی دوسویه و مسائل اخلاقی مربوط به گروه کنترل غیر فعال مشکلات عملی وجود دارد، راههایی هستند که با استفاده از آنها میتوان خطر سوگیری را کاهش داد. استفاده از مطالعات با خطر سوگیری پائینتر در این مطالعه مروری، به عنوان نمونه (exemplars)، پژوهشگران را به طراحی و اجرای RCT ها با طراحی خوب در این زمینه تشویق میکند. همچنین نیاز است تا مطالعات مداخلهای آتی نتایج خود را از نظر میانگین و انحراف معیار گروهها، تعداد شرکتکنندگان در مداخله، اثرات جانبی، و تعداد موارد انصرافدهنده از ادامه مطالعه بهطور کامل گزارش کنند، تا امکان اجرای متاآنالیز برای هر دو نوع معنیداری آماری و بالینی فراهم شود. در نهایت، پژوهشگران تشویق میشوند تا نسبت به اتخاذ رویکرد تعاملی و شفاف برای به اشتراکگذاری دادهها و اطلاعات مطالعه اقدام کنند.