پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین را جستوجو کردیم که مجموعهای است از جستوجو در بانک اطلاعاتی الکترونیکی و مجلات و کتب چکیده کنفرانسها. همچنین فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط و نیز دو پایگاه ثبت کارآزمایی را جستوجو کردیم (31 آگوست 2017).
تاریخ آخرین جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک در کاکرین: 25 سپتامبر 2017.
در پی جستوجوها 35 منبع مربوط به 21 مطالعه بازیابی شد که از میان هفت مطالعه (208 = n) واجد شرایط بودند. یک مطالعه طراحی موازی و شش مطالعه باقیمانده طراحی متقاطع (cross‐over) داشتند؛ تعداد شرکتکنندگان از 17 تا 75 متغیر بود. کل طول مدت مطالعهها از چهار روز تا دو سال متفاوت بود. سن شرکتکنندگان بین هفت تا 63 سال متغیر بود و طیف گستردهای را از شدت بیماری گزارش شده بود. شش مطالعه شامل شرکتکنندگانی میشدند که از لحاظ بالینی پایدار بودند، در حالی که شرکتکنندگان در یک مطالعه دیگر با تشدید عفونت بستری شده بودند. تمام مطالعات درناژ اتوژنیک را با یک روش (یا چندین روش) پاکسازی راه هوایی مقایسه کرده بودند. ورزش معمولا به عنوان یک درمان جایگزین برای افراد مبتلا به فیبروز سیستیک مورد استفاده قرار میگیرد؛ با این حال، مطالعاتی که ورزش را با درناژ اتوژنیک مقایسه کرده باشند، وجود ندارد.
کیفیت شواهد بهطور کلی پائین یا بسیار پائین بود. دلایل اصلی کاهش سطح شواهد، استفاده مداوم از یک طرح متقاطع، وجود سوگیری گزارشدهی پیامدها و عدم توانایی در کورسازی شرکتکنندگان بود.
پیامد اولیه این مرور، که حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه است، شایعترین پیامد اندازهگیری شده بود و در تمام هفت مطالعه گزارش شده بود؛ فقط سه مطالعه در زمینه کیفیت زندگی گزارش ارائه داده بودند (که یکی دیگر از پیامدهای اولیه این مرور است). یک مطالعه در مورد حوادث جانبی گزارشهایی ارائه داده و مدعی کاهش سطح اشباع اکسیژن حین انجام سیکل فعال تکنیکهای تنفسی شده بود، اما برای درناژ اتوژنیک عارضهای وجود نداشت. شش مطالعه از هفت مطالعه وارد شده به اندازهگیری ظرفیت حیاتی اجباری پرداخته و سه مطالعه از میزان بیشینه متوسط جریان بازدمی (mid peak expiratory flow) (درصد پیشبینی شده) بهعنوان یک پیامد استفاده کرده بودند. در شش مطالعه میزان وزن خلط گزارش شده بود. پیامدهای کمتر استفاده شده عبارت بودند از سطوح اشباع اکسیژن، ترجیح شخصی، بستری در بیمارستان یا تجویز آنتیبیوتیکهای داخل وریدی. با توجه به پیامدهای اندازهگیری شده، هیچ تفاوتی با اهمیت آماری بین هیچ یک از تکنیکهای استفاده شده وجود نداشت، به جز یک مطالعه که درناژ اتوژنیک بهعنوان تکنیک ترجیحداده شده توسط شرکت کنندگان، با درناژ وضعیتی و ضربات موضعی مقایسه شده بود.
پیشینه
فیبروز سیستیک با ایجاد موکوس ضخیم در راههای هوایی بر ریهها تاثیر میگذارد. این مساله میتواند منجر به عفونت و التهاب شود که باعث آسیب به ریه میشود. فیزیوتراپی میتواند به پاکسازی راههای هوایی از موکوس کمک کند و روشهای بسیاری برای انجام این کار وجود دارد، از جمله تکنیکهای تنفسی، تکنیکهای دستی و دستگاههای مکانیکی. درناژ اتوژنیک یک روش بسیار کنترل شده تنفسی است که در آن از هوای بازدمی با عمقها و سرعتهای مختلف استفاده میکند تا موکوس را در راههای هوایی به سمت بالا حرکت دهد که بهصورت خودبهخودی یا داوطلبانه منجر به سرفه میشود. این روش را میتوان بدون کمک استفاده کرد؛ اما نیاز به آموزش، تمرکز و تلاش بیمار دارد. ما به بررسی تاثیر استفاده از درناژ اتوژنیک بر معیارهای اندازهگیری عملکرد ریه و کیفیت زندگی افراد مبتلا به فیبروز سیستیک پرداختیم، تا مشخص شود استفاده از درناژ اتوژنیک بهتر از سایر تکنیکهای فیزیوتراپی موجود برای پاکسازی ریهها است یا بدتر.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 25 سپتامبر 2017.
ویژگیهای مطالعه
برای دستیابی به مطالعاتی که حداقل دو جلسه درناژ اتوژنیک را با سایر تکنیکهای تنفسی و دستگاههایی که ریهها را از مخاط پاک میکنند مقایسه کرده باشند، در منابع علمی موجود به جستوجو پرداختیم. در این مرور هفت مطالعه شامل 208 فرد مبتلا به فیبروز سیستیک بین هفت تا 63 ساله مورد بررسی قرار گرفتهاند. افراد برای دریافت یک نوع درمان فیزیوتراپی یا نوع دیگری از آن به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد افرادی که در این مطالعات قرار داشتند، بین 17 تا 75 نفر، با طیف وسیعی از شدت بیماری، متغیر بود. این مطالعات از چهار روز تا دو سال به طول انجامیده بودند.
نتایج کلیدی
در هیچ یک از مطالعات کوتاه‐مدت و طولانیمدت، هیچ گونه شواهد روشنی دال بر اینکه درناژ اتوژنیک برای عملکرد ریه یا کیفیت زندگی بهتر از روشهای دیگر است، نیافتیم. این مساله برای دیگر معیارهای پیامد ما مانند بستری در بیمارستان، اضافه شدن درمان آنتیبیوتیکی، تحمل ورزش و اشباع اکسیژن نیز صادق بود، اما در یک مطالعه، در مقایسه با درناژ وضعیتی و ضربات موضعی، درناژ اتوژنیک، روش ترجیحی بود. نویسندگان این مرور ورزش را نیز بهعنوان یک عامل مقایسه کننده برای پاکسازی راه هوایی مد نظر قرار داشتند، اما هیچ مطالعه وارد شدهای به این مقایسه نپرداخته بود؛ با اینکه غالبا از ورزش به عنوان یک درمان جایگزین توسط افراد مبتلا به فیبروز سیستیک استفاده میشود.
کیفیت شواهد
بهطور کلی کیفیت شواهد مربوط به این مطالعات عمدتا پائین یا بسیار پائین برآورد شد. علل اصلی این مسئله پائین بودن تعداد شرکتکنندگان در هر مطالعه، گزارشدهی نامشخص نتایج در مطالعات و طراحی مورد استفاده در مطالعات بودند. در یک مطالعه، که به علت ناکامل بودن نتایج آن جزو انواع با سوگیری بالا طبقهبندی شده بود؛ برخی از شرکتکنندگان مجبور شدند در میانه راه روش فیزیوتراپی خود را تغییر دهند، و تعداد زیادی از آنها از مطالعه خارج شدند و با بازوی درمان درناژ وضعیتی و ضربات موضعی موافق نبودند. در پنج مطالعه از هفت مطالعه، محققانی که مسئول ارزیابی نتایج بودند، نمیدانستند که هر فرد از کدام تکنیک استفاده کرده و این باعث بهبود کیفیت شواهد و کاهش هرگونه سوگیری (bias) شد.