پیشینه
میزان فقر در والدین تنها در کشورهای پیشرفته، بالا (از جمله فقر در کار) است. آنها همچنین از لحاظ سلامت نیز ضعیف هستند. مقررات و قوانین اشتغال به کار برای این دسته از والدین بسیار رایج است.
مداخلات welfare-to-work (یا WTW)، شامل مقررات و محرکهای مالی، آموزش، کمک هزینه نگهداری از کودکان و مزایای اقتصادی مادامالعمر، جهت حمایت و ایجاد تعهد برای مشغول به کار شدن در این دسته از والدین، است. این نوع مداخلات که بر میزان اشتغال و درآمد آنها تاثیر میگذارند، ممکن است سطح سلامت افراد را نیز تحت تاثیر قرار دهند و درک شواهد موجود از این تاثیرات در این والدین اهمیت دارد.
اهداف
ارزیابی اثر مداخلات WTW در سلامت ذهنی و جسمی والدین تنها و فرزندانشان در کشورهای با درآمد بالا. هدف فرعی این مطالعه بررسی تاثیر این مداخلات در میزان اشتغال این دسته از والدین و میزان درآمد آنهاست.
روش های جستجو
ما این پایگاهها و مراکز را جستوجو کردیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (Cochrane Central Register of Controlled Trials (CENTRAL))، Medline Ovid، Excuse Ovid، psychoINFO EBSCO، ERICEBSCO، SOCINDEX، EMBSCO، CINAHC EBSCO، ECONLIT EBSCO، تارنمای علوم ISI، چکیده و استنادهای علوم اجتماعی کاربردی (ASSIA) از طریق Proquest، فهرست بینالمللی کتابهای علوم اجتماعی (IBSS) از طریق Proquest، چکیدههای جامعه شناختی از طریق Proqest، کتابخانه کمپبل (campbell)، پایگاه ارزیابی اقتصادی NHS (NHS EED) و CCRD YORK، TRIP، Open Grey و Planex. علاوه بر این ما تعداد زیادی از پایگاههای اینترنتی و کتابهایی را که حاوی مطالب و مقالات مرتبط بودند، جستوجو کردیم. ما بسیاری از مطالب مرتبط را با استفاده از جستجوی دستی شناسایی کردیم.
ما این جستجوها را در سال های 2011، 2013 و آپریل 2016 انجام دادیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) که این موضوع را بررسی کرده بودند: تأثیر مداخلات اجباری یا اختیاری WTW در مواردی مانند سلامت روانی والدین، سلامت جسمی والدین و سلامت روانی یا جسمی فرزندان در والدین تنها در کشورهای با درآمد بالا.
گردآوری و تحلیل دادهها
یک نویسنده دادهها را بر اساس شیوه استاندارد استخراج دادهها، به دست آورد و نویسنده دیگر این دادهها را بررسی کرد. دو نویسنده این مطالعه مروری مستقل از یکدیگر خطر سوگیری (bias) و کیفیت شواهد را ارزیابی کردند. در موارد ممکن با نویسندگان مقالات بهمنظور بهدست آوردن میزان واریانس و متاآنالیزهای انجام شده، تماس گرفته شد. ما دادهها را در سه بازه زمانی با هم ترکیب کردیم: 18 تا 24 ماه (T1)، 25 تا 48 ماه (T2)، 49 تا 72 ماه (T3).
نتایج اصلی
دوازده مطالعه شامل 27482 شرکتکننده شایستگی ورود به این مرور بهروزشده را داشتند. مداخلات هم بهصورت اجباری و هم داوطلبانه انجام شده و شامل 10 جزء مستقل از یکدیگر بودند که در ترکیبهای مختلفی بررسی شده بودند.
همه مطالعات، به جز یکی، در آمریکای شمالی انجام شده بود. اگرچه ما پیامدها را در والدین جستوجو کردیم؛ اکثر قریب به اتفاق شرکتکنندگان در مطالعات، زن بودند. بنابراین ما پیامدهای سلامت را در مورد بزرگسالان در بخش نتایج به عنوان پیامدها در «مادران» آوردیم.
ما کیفیت همه شواهد را در حداقل ممکن در نظر گرفتیم. زیرا ارزیابان کور نشده بودند. میزان پیگیری در مطالعات از 18 ماه تا 6 سال متغیر بود. تاثیر مداخلات WTW در سطح سلامت شرکتکنندگان عموماً مثبت بود؛ اما خیلی بعید بهنظر میرسید که هیچ اثر ملموسی وجود داشته باشد.
در T1، شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که تأثیر منفی بسیار کمی را در سلامت روانی مادران نشان میداد (اختلاف میانگین استاندارد شده (SMD): 0.07؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.00 تا 0.14؛ N = 3352؛ 2 کارآزمایی). در T2، شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که هیچ تاثیری را نشان نمیداد (SMD: 0.00؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.05 تا 0.05؛ 3 کارآزمایی؛ N = 7091) و در T3، شواهدی با کیفیت پائین از تاثیر مثبت خیلی کم وجود داشت (SMD: 0.07 - ؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.15 - تا 0.00؛ N = 8873؛ مطالعات = 4) شواهدی از اثرات مثبت بسیار کمی در سلامت روانی و جسمی مادران در T1 (میانگین خطر نسبی (RR): 0.85؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 1.36؛ 1 کارآزمایی؛ N= 311؛ کیفیت شواهد پائین) و T2 (RR: 06.1؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 18.1؛ N = 2551؛ 2 کارآزمایی؛ کیفیت شواهد متوسط) وجود داشت. اثر منفی بسیار کمی در سلامت روانی و جسمی مادران در T3 (RR: 0.97؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 04.1؛ N= 1854؛ 1 کارآزمایی؛ شواهد با کیفیت پائین) دیده شد.
در T1، شواهدی با کیفیت متوسط از اثر منفی بسیار کم بر سلامت روانی کودکان وجود داشت (SMD: 0.01؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.06 - تا 0.09؛ N = 2762؛ 1 مطالعه). در T2، یک تأثیر مثبت بسیار کم (SMD: 0.04 - ؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.08 - تا 0.01؛ N = 7560؛ 5 مطالعه) و در T3 شواهدی با کیفیت پائین از یک اثر مثبت بسیار کم وجود داشت (SMD: 0.05- ؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.05- تا 0.16؛ N = 3643؛ 3 مطالعه). شواهدی با کیفیت متوسط پیرامون میزان تأثیر بر سلامت جسمی کودکان نشان میداد که تأثیر منفی بسیار کمی در دوره T1 (SMD: 0.05 - ؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 12.0 - تا 0.03؛ N = 2762؛ 1 مطالعه)، اثر مثبت بسیار کم در دوره T2 (SMD: 0.07؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 12.0؛ N = 7195؛ 3 مطالعه)، و اثر مثبت بسیار کم در دوره T3 (SMD: 0.01؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI): 0.04 - تا 0.06؛ N = 8083؛ 5 مطالعه)، مشاهده شده است. البته شواهدی از تاثیر منفی بیشتر در سلامت کودکان وجود داشت، اما این شواهد کیفیت پائین یا خیلی پائین داشتند.
اثرات مثبت کمی در میزان به کارگیری و درآمد شرکتکنندگان در دوره 18 تا 48 ماهه وجود داشت (کیفیت شواهد متوسط) اما این تأثیرات عمدتاً در دوره 49 تا 72 ماهه وجود نداشتند (شواهد با کیفیت خیلی پائین تا کیفیت متوسط) که این اغلب به آن دلیل بود که اعضای گروه کنترل، بهصورت سرخود مشغول به کار میشدند.
از آنجایی که اغلب مطالعات پیش از سال 2000 میلادی در آمریکای شمالی انجام شده بود، عمومیتپذیری نتایج ممکن است محدود باشد. با این حال، تمام کارآزماییها از این نظر که در کشورهایی با درآمد بالا و سیستم رفاهی-اجتماعی توسعه یافته انجام شده بودند، مشابه بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
میزان تأثیرات WTW در سلامت افراد عمدتاً به مقداری است که احتمال وجود اثرات ملموس، بعید بهنظر میرسد. از آنجایی که این احتمال وجود دارد که میزان درآمد و اشتغال افراد بهصورت غیر مستقیم بر سلامت آنها تاثیر میگذارد، ممکن است که این تأثیرات ناچیز در سلامت افراد ناشی از تغییرات کوچک در وضعیت اقتصادی آنان باشد.
حتی در جایی که میزان اشتغال و درآمد در برنامههای WTW برای والدین تنها بیشتر بود؛در بسیاری از کارآزماییها، میزان فقر در میان بیشتر والدین تنها همچنان بالا بود. شاید به همین دلیل، میزان افسردگی در والدین تنها، فارغ از این که در برنامه WTW بودند یا نه، همچنان بالا باقی مانده بود. در خارج از آمریکای شمالی، با فقدان شواهد قوی درباره تاثیر مداخلات WTW در سلامت والدین تنها مواجه هستیم.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات WTW چگونه بر میزان سلامت والدین تنها و فرزندانشان تأثیر میگذارند؟
والدین تنها در کشورهای ثروتمند به شکل نامتناسبی با درجات بالایی از فقر و مشکلات سلامت روبرو هستند. حکومتها اعتقاد دارند که هر دو عامل فقر و میزان سلامت ممکن است با شروع به کار والدین یا کار کردن بیشتر آنها بهبود یابد؛ در حالیکه بعضی از محققان فکر میکنند، کار کردن همزمان با بزرگ کردن کودکان برای این دست از والدین استرسآور بوده و شرایط سلامت آنان را بدتر میکند. مداخلات WTW به گونهای طراحی شدهاند که والدین تنها را تشویق یا مجبور به جستوجو برای یافتن کار بکنند.
بهدست آوردن درآمد اضافی، لغو یا کاهش مزایا، آموزش، کمک به والدین برای پرداخت هزینههای مراقبت ازکودکان و اعمال محدودیتهایی در اعطای مزایای بلندمدت از عواملی بودند که در جهت تلاش برای افزایش میزان اشتغال والدین تنها به کار گرفته شدند.
بهمنظور درک چگونگی تأثیر حضور والدین تنها در برنامههای WTW بر سلامت آنها و کودکانشان، ما بهطور ساختارمند کارآزماییهایی را مرور کردیم که اطلاعاتی پیرامون این تأثیر جمعآوری کرده بودند.
ما 12 کارآزمایی را شامل 27482 شرکت کننده یافتیم که در آنها گروهی از والین تنها که در مداخلات WTW وارد شده بودند، با گروه دیگری از والدین تنها که بهطور عادی مزایای رفاهی خود را دریافت میکردند، مقایسه شده بودند.
تمام کارآزماییها با خطر سوگیری بالایی همراه بودند زیرا کارکنانی که اطلاعات را جمعآوری میکردند، میدانستند کدام یک از شرکتکنندگان در گروه مداخله قرار گرفتهاند. در برخی از کارآزماییها، والدینی که در گروه مداخله قرار داشتند به دلیل اعمال سیاستهای رفاهی که توسط دولتها برای همه والدین در نظر گرفته میشد، با تغییرات مشابهی با گروه مداخله تحت تأثیر قرار میگرفتند. ما از تکنیکهای آماری برای ترکیب نتایج حاصل از کارآزماییهای مختلف استفاده کردیم. این تجزیهوتحلیلها نشان میداد که مداخلات WTW تأثیرات مهمی در سلامت افراد ندارند.
میزان درآمد و اشتغال افراد در طول بازه 18 تا 48 ماهه بعد از شروع مداخلات اندکی بالاتر رفته بود، اما در دوره زمانی 49 تا 72 ماهه پس از شروع مداخلات تفاوت کمی وجود داشت. در بعضی از کارآزماییها، والدینی که در گروه مداخله قرار نداشتند، در طول زمان تحقیق برای خود کار پیدا کرده بودند. ممکن است میزان کم تأثیر بر سلامت والدین، به دلیل تغییرات نه چندان زیاد در میزان اشتغال و درآمد آنها باشد. حتی زمانی که میزان استخدام و درآمد والدین تنها در گروه مداخله بیشتر بود، اغلب شرکت کنندگان همچنان فقیر ماندند. شاید به همین دلیل میزان افسردگی در والدین تنها، فارغ از این که در گروه مداخلات قرار داشتند یا نه، همچنان بالا باقی ماند.