, Diana A Freitas
, Gabriela SS Chaves
, Elizabeth A Holloway
, Karla MPP Mendonça
بررسی تاثیر تمرینات تنفسی در کودکان مبتلا به آسم.
برای یافتن کارآزماییها، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ AMED را جستوجو کردیم، مجلات و چکیده مقالات نشستهای مربوط به بیماریهای تنفسی را به صورت دستی جستوجو کردیم. همچنین با پایگاههای ثبت کارآزمایی و فهرست منابع مقالات وارد شده مشورت کردیم.
جستوجوی منابع علمی تا سپتامبر 2015 بود.
پیشینه
آسم یک بیماری مزمن (مداوم) التهابی ریههاست که میتواند با انسداد جریان هوا (ایست) باعث مشکل در تنفس شود. شیوع بالای جهانی، آسم را به یک مشکل سلامت عمومی به دلیل هزینههای خدمات مراقبت سلامت بالای ناشی از بستری شدن در بیمارستان و داروها تبدیل کرده است. علاوه بر این، شایعترین بیماری مزمن در دوران کودکی نیز است. تمرینات تنفسی یک درمان غیر‐دارویی است که به طور معمول در درمان افراد مبتلا به آسم استفاده میشود. هدف تمرینات تنفسی کنترل نشانههای هیپرونتیلاسیون (overbreathing) آسم است و میتواند شامل روش Papworth، روش تنفس Buteyko، یوگا یا هر روش مشابه دیگر متمرکز بر تغییر الگوی تنفس باشد.
سوال مطالعه مروری
ما میخواستیم به شواهد تاثیرات تمرینات تنفسی در کودکان مبتلا به آسم نگاهی بیاندازیم.
نتایج کلیدی
سه مطالعه شامل 112 کودک مبتلا به آسم خفیف تا شدید یافتیم. تمام مطالعات شامل مقایسه تمرینات تنفسی به عنوان بخشی از یک درمان پیچیدهتر (تمرینات عضلات تنفسی، تمرینات آرامشبخشی، تمرینات استقامتی، تمرینات حرکات ریتمیک، ارتعاشات، پرکاشن (percussion)، تکنیک بازدم پرفشار) در برابر شیوه کنترل بود. حجم نمونه مطالعات انجام شده بین 28 تا 60 کودک متفاوت بود. نمونهها از بیماران بستری و سرپایی گرفته شده بودند. گروه کنترل درمانهای مختلف دریافت کرده بودند: درمان یک گروه دارونما (placebo) (ظاهری)، دیگری برنامه آموزشی و قرار ملاقات با پزشک، و گروه دیگر هم توصیف نشده بود. هیچ کدام از پیامدهای اولیه (معیارهای کیفیت زندگی، نشانههای آسم و عوارض جانبی درمان) را که به عنوان مقایسهای بین گروه درمان و کنترل گزارش شده باشد، نیافتیم.
کیفیت شواهد
مطالعات وارد شده به طور کلی شامل تعداد کمی شرکتکننده و جلسات تمرینی بودند. هیچ مطالعهای تمرینات تنفسی را به تنهایی در برابر یک شیوه کنترل مقایسه نکرده بود. در عوض، تمرینات تنفسی بخشی از یک بسته درمانی بوده و با یک شیوه کنترل مقایسه شده بودند. روشهای مورد استفاده برای انجام مطالعات آنگونه که ما میخواستیم گزارش نشده بودند و به همین دلیل کیفیت کارآزماییها نامشخص بودند. به طور کلی، مطالعات وارد شده را در معرض خطر نامشخص سوگیری و کیفیت شواهد وارد شده در مرور را در سطح پائین ارزیابی کردیم.
نتیجهگیری
ما نمیتوانیم در مورد استفاده از تمرینات تنفسی برای کودکان مبتلا به آسم در مطالعات بالینی نتیجهگیری قابل اعتمادی داشته باشیم.