10 RCT را با مجموع 2361 شرکتکننده شناسایی کردیم که درمان فشردهسازی را ارزیابی کرده بودند. کیفیت کلی روششناسی این کارآزماییها پائین بود. فقط پنج مطالعه را در متاآنالیز استفاده کردیم که دلیل آن هم، تفاوتها در نوع مداخلات و نبود داده بود. سه مطالعه جورابهای فشارنده الاستیکی (فشار 30 تا 40 میلیمتر جیوه در مچ پا) را در برابر عدم مداخله مقایسه کردند. دو مطالعه جورابهای فشارنده الاستیکی (فشار 20 تا 40 میلیمتر جیوه) را در برابر جورابهای دارونما مقایسه کردند. در مجموع، استفاده از جورابهای فشارنده الاستیکی با کاهش قابل توجه از نظر بالینی در بروز PTS همراه بود (خطر نسبی (RR): 0.62؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 1.01؛ P = 0.05؛ 1393 شرکتکننده؛ 5 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین)، عدم کاهش در بروز PTS شدید (RR: 0.78؛ 95% CI؛ 0.53 تا 1.15؛ P = 0.21؛ 1224 شرکتکننده؛ 4 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین) و عدم تفاوت روشن در عود DVT (RR: 0.94؛ 95% CI؛ 0.69 تا 1.28؛ 1212 شرکتکننده؛ 4 مطالعه؛ P = 0.69؛ شواهد با کیفیت پائین) مشاهده شد. ما دادهها را برای بروز امبولی ریوی تجمیع نکردیم، زیرا این اطلاعات بهطور ضعیفی گزارش شده بودند، اما تفاوتی بین گروههای وارد شده در مطالعات تکی مشاهده نکردیم (شواهد با کیفیت پائین).
دو مطالعه تاثیرات فشردهسازی را در فاز حاد در برابر عدم درمان فشردهسازی بررسی کرده و هیچ تفاوتی را در بروز PTS نیافتند (RR: 0.76؛ 95% CI؛ 0.49 تا 1.16؛ P = 0.2؛ 101 شرکتکننده). یک مطالعه گزارش کرد که جورابهای بلند تا ران پیشگیری بهتری را از PTS در برابر جورابهای تا روی مچ پا ایجاد نکردند (RR: 0.92؛ 95% CI؛ 0.66 تا 1.28؛ P = 0.6؛ 267 شرکتکننده). کارآزمایی دیگر گزاش کرد که پوشیدن جورابهای فشارنده برای دو سال به نظر میرسد نسبت به پوشیدن آنها به مدت یک سال از نظر بروز PTS بهتر است.
دو مطالعه از 10 مطالعه وارد شده میزان رضایت بیمار و کیفیت زندگی را (شواهد با کیفیت متوسط) را با استفاده از سیستمهای اندازهگیری مختلف، گزارش کردند مطالعه اول نشان داد که بهبود قابل توجهی در بهزیستی (well‐being) و کیفیت زندگی مرتبط با DVT با درمان فشردهسازی در مقایسه با استراحت در تختخواب دیده میشود (P < 0.05) و مطالعه دوم هیچ تفاوتی را در نمرات کیفیت زندگی بین درمان فشردهسازی و گروه دارونما نیافت. چهار مطالعه عوارض جانبی را بهطور ضعیفی گزارش کرده بودند (شواهد با کیفیت پائین) و شامل خارش، اریتم و فرمهای دیگر واکنشهای آلرژیک بودند و هیچ حادثه جانبی جدی را گزارش نکردند. عوارض با پوشیدن جورابهای فشارنده اغلب بالا ولی مختلف در طول مطالعات بودند.
پیشینه
ترومبوز ورید عمقی (deep vein thrombosis; DVT) زمانی اتفاق میافتد که یک لخته خونی، جریان خون را در یک ورید مسدود میکند. یکی از هر سه فرد مبتلا به DVT مبتلا به درد مزمن، تورم و تغییرات پوستی در پاها میشوند که به نام سندرم پس از ترومبوز (post‐thrombotic syndrome; PTS) نامیده میشود. به عنوان مثال، جورابهای فشارنده الاستیکی به منظور کاهش تورم و بهبود جریان خون در وریدهای پا استفاده میشود. افراد مبتلا به DVT میتوانند احتمال ایجاد PTS را با پوشیدن جورابهای فشارنده الاستیکی، کاهش دهند. هدف ما تعیین اثربخشی و نرخ عوارض، زمانی است که فشردهسازی در افراد مبتلا به DVT برای پیشگیری از PTS مورد استفاده قرار میگیرد.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
ما 10 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را با مجموع 2361 شرکتکننده وارد کردیم که درمان فشردهسازی را ارزیابی کردند (تا مارچ 2017). پنج کارآزمایی را برای ارزیابی پیامد اصلی ما ‐ PTS ترکیب کردیم. دریافتیم که افراد مبتلا به DVT که جورابهای فشارنده الاستیکی را پوشیدهاند، کمتر دچار PTS میشوند و فشردهسازی باعث کاهش بروز PTS شدید نمیشود. هیچ تفاوت واضحی را در وقوع امبولی ریوی (انسداد شریان در ریه) و همچنین گزارشهای DVT مکرر نیافتیم. فشردهسازی در مرحله حاد DVT در مقایسه با درمان «بدون فشردهسازی»، میزان بروز PTS را به میزان قابل توجهی کاهش نداد. جوراب ساقبلند دارای قدرت پیشگیری بهتر در برابر ابتلا به PTS در مقایسه با جوراب ساقکوتاه نیست. یک کارآزمایی گزارش داد که پوشیدن جورابهای فشارنده به مدت دو سال به نظر میرسد برتر از پوشیدن آنها به مدت یک سال از لحاظ بروز PTS باشد. درمان با فشردهسازی به نظر نمیرسد کیفیت زندگی را بهبود ببخشد، مگر در طول نه روز اول پس از DVT، اما نمیتوانیم هیچ نتیجهگیری واقعی در مورد این انجام دهیم. عوارض جانبی شامل خارش، اریتم و سایر اشکال واکنشهای آلرژیک است. محققان مطالعه هیچ گونه حوادث جانبی جدی را گزارش نکردند و نشان دادند که رعایت استفاده از جورابهای فشارنده به طور کلی بالا بوده اما در سراسر مطالعات متنوع است.
کیفیت شواهد
اگر چه مطالعات کاهش تعداد افراد مبتلا به PTS را نشان میدهند، کیفیت شواهد، به دلیل تفاوتهای قابل توجه بین مطالعات و عدم وجود یا عدم مشخص شدن خطر کورسازی به علت نمرات ارزیابی بالینی، پائین است. به طور کلی، مطالعات وارد شده کیفیت روششناسی ضعیفی داشتند.