پیشینه
بیماری عروق کرونر قلبی (CHD ؛Coronary Heart Disease) یکی از شایعترین علل مرگومیر در جهان است. با این حال، به دلیل کاهش نرخ مرگومیر ناشی از CHD، تعداد بیشتری از افراد مبتلا به CHD زنده میمانند و ممکن است برای مدیریت علائم خود و بهبود پیشآگهی نیاز به حمایت داشته باشند. توانبخشی قلبی یک مداخله چند جانبه پیچیده است که هدف آن بهبود پیامدهای سلامت افراد مبتلا به CHD است. توانبخشی قلبی شامل سه مدالیته اصلی است: آموزش، تمرین ورزشی و حمایت روانی. این بهروزرسانی یک مرور سیستماتیک کاکرین است که قبلا در سال 2011 منتشر شد و هدف آن بررسی تاثیر خاص بخش آموزشی توانبخشی قلبی است.
اهداف
1- ارزیابی تأثیر آموزش ارائه شده به بیمار به عنوان بخشی از توانبخشی قلبی، در مقایسه با مراقبت معمول، بر مورتالیتی، موربیدیتی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) و هزینههای مراقبت بهداشتی در بیماران مبتلا به CHD.
2- بررسی عوامل پیشبینی کننده بالقوه سطح مطالعه درباره تاثیرات آموزش بیمار در بیماران مبتلا به CHD (برای مثال مداخله فردی در برابر مداخله گروهی، زمانبندی با توجه به شاخص عوارض قلبی).
روش های جستجو
ما جستوجوهای به دست آمده را از مرور قبلی کاکرین، از طریق جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials) (کتابخانه کاکرین (Cochrane Library)، شماره 6، 2016)؛ MEDLINE (Ovid)؛ Embase (Ovid)؛ PsycINFO (Ovid) و CINAHL (EBSCO) در جون 2016 بهروزرسانی کردیم.
معیارهای انتخاب
1- کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) که در آن هدف اصلی مداخله ارائه آموزش به عنوان بخشی از توانبخشی قلبی بود.
2- مطالعات دارای حداقل 6 ماه پیگیری و منتشر شده در سال 1990 یا پس از آن.
3- بزرگسالان با تشخیص CHD.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل، تمام منابع شناسایی شده را برای گنجاندن بر اساس معیارهای ورود فوق غربالگری کردند. یک نویسنده ویژگیهای مطالعه را از مطالعات انتخاب شده استخراج و خطر سوگیری آنها را ارزیابی کرد؛ نویسنده دوم مرور، دادهها را کنترل کرد. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادههای پیامدها را از طریق فرم گردآوری استاندارد شده استخراج کردند. برای هر پیامد در متغیرهای دوتایی، خطر نسبی و 95% فاصله اطمینان (CI) به دست آمد. ناهمگونی در میان مطالعات انتخاب شده به صورت کیفی و کمی بررسی شد. در صورت امکان و در صورت لزوم، نتایج حاصل از مطالعات انتخاب شده برای هر پیامد با ارائه یک برآورد کلی از اثر درمان ترکیب شد.
با توجه به میزان ناهمگونی بالینی که در انتخاب شرکتکنندگان، مداخلات و مقایسهکنندههای بین مطالعات مشاهده شد، ما به این نتیجه رسیدیم که ترکیب مطالعات با استفاده از مدلسازی اثرات تصادفی مناسب است. ما به دنبال انجام تجزیهوتحلیل زیر گروه و متاآنالیز طبقهبندی شده، تجزیهوتحلیل حساسیت و متارگرسیون برای بررسی اثرات بالقوه تعدیل کننده درمان بودیم. ما از رویکرد درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE ؛Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation) برای ارزیابی کیفیت شواهد و پروفایلر GRADE (GRADEpro GDT) برای ایجاد جداول خلاصهای از یافتهها استفاده کردیم.
نتایج اصلی
این مرور بهروزرسانی شده در کل شامل 22 کارآزمایی بود که در آنها 76864 فرد مبتلا به CHD برای مقایسه مداخلات آموزشی یا «بدون آموزش» تصادفیسازی شدند. 9 کارآزمایی جدید (8215 نفر) برای این بهروزرسانی انتخاب شدند. ما اغلب مطالعات انتخاب شده را در بسیاری از حوزهها در معرض خطر پایین سوگیری قضاوت کردیم. «دوز» آموزشی شامل یک جلسه 40 دقیقهای چهرهبهچهره به همراه یک تماس 15 دقیقهای پیگیری و یک جلسه اقامت چهار هفتهای با 11 ماه جلسه پیگیری بود. گروههای کنترل، مراقبتهای پزشکی معمول را که بهطور معمول شامل ارجاع سرپایی به متخصص قلب، پزشک مراقبتهای اولیه، یا هر دو بود دریافت کردند.
ما هیچ تفاوتی را در تأثیر مداخلات مبتنی بر آموزش بر مورتالیتی کلی نیافتیم (13 مطالعه؛ 10075 شرکتکننده؛ 5187/189 (3.6%) در مقایسه با 4888/222 (4.6%)؛ خطر نسبی (RR) اثرات تصادفی: 0.80؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.05؛ شواهد با کیفیت متوسط). علل فردی مرگومیر به ندرت گزارش شد، و ما قادر به گزارش نتایج جداگانه برای مرگومیر قلبیعروقی یا مرگومیر غیرقلبیعروقی نبودیم. شواهدی مبنی بر تفاوت در تأثیر مداخلات مبتنی بر آموزش بر انفارکتوس میوکارد (MI) کشنده و/ یا غیرکشنده وجود نداشت (2 مطالعه؛ 209 شرکتکننده؛ 107/7 (6.5%) در مقابل 102/12 (11.8%)؛ RR اثرات تصادفی: 0.63؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26 تا 1.48؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
بااینحال، شواهدی مبنی بر کاهش عوارض قلبیعروقی کشنده و/یا غیرکشنده با آموزش وجود داشت (2 مطالعه؛ 310 شرکتکننده؛ 152/21 (13.8%) در مقابل 158/61 (38.6%)؛ RR اثرات تصادفی: 0.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.23 تا 0.56؛ شواهد با کیفیت پایین). شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در تأثیر آموزش در میزان باز کردن مجدد عروق کرونری کلی (3 مطالعه؛ 456 شرکتکننده؛ 228/5 (2.2%) در مقابل 228/8 (3.5%)؛ RR اثرات تصادفی: 0.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.19 تا 1.71؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین) یا بستری شدن در بیمارستان (5 مطالعه؛ 14849 شرکتکننده؛ 10048/656 (6.5%) در مقابل 4801/381 (7.9%)؛ RR اثرات تصادفی: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.71 تا 1.21؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین) وجود نداشت. شواهدی مبنی بر وجود اختلاف بین گروهها برای خروج از مطالعه به هر علت وجود نداشت (17 مطالعه؛ 10972 شرکتکننده؛ 5632/525 (9.3%) در مقابل 5340/493 (9.2%)؛ RR اثرات تصادفی: 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.88 تا 1.22؛ شواهد با کیفیت پایین). اگر چه نمرات حوزه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) با آموزش بالاتر بود، شواهد پایداری از برتری در بین تمام حوزهها وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما هیچ کاهشی را از نظر مورتالیتی کلی، در افراد دریافتکننده آموزش ارائه شده به عنوان بخشی از توانبخشی قلبی، در مقایسه با افراد گروه کنترل نیافتیم (شواهد با کیفیت متوسط). هیچ بهبودی در MI کشنده و غیرکشنده، باز کردن مجدد عروق یا بستری شدن در بیمارستان همراه با آموزش وجود نداشت. شواهدی مربوط به کاهش عوارض قلبیعروقی کشنده با آموزش وجود داشت اما این یافته فقط بر اساس دو مطالعه گرفته شده است. همچنین شواهدی وجود داشت که نشان داد مداخلات مبتنی بر آموزش میتواند HRQoL را بهبود ببخشد. یافتههای ما حمایت کننده دستورالعملهای بالینی ملی و بینالمللی کنونی است که اظهار میدارد توانبخشی قلبی برای افراد مبتلا به CHD باید جامع و شامل مداخلات آموزشی همراه با ورزش و درمان روانشناختی باشد. تحقیقات دقیق بیشتری در مورد مداخلات آموزشی برای افراد مبتلا به CHD ضروری است.
خلاصه به زبان ساده
آموزش برای افراد مبتلا به بیماری قلبیعروقی
سوال مطالعه مروری
تاثیرات آموزش ارائه شده به بیمار به عنوان بخشی از توانبخشی قلبی در مقایسه با مراقبت معمول بر مرگومیر، موربیدیتی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQoL) و هزینههای مراقبتهای بهداشتی در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب (CHD) چه هستند؟
پیشینه
بیماری کرونری قلبی (CHD) یکی از شایعترین علل مرگومیر در جهان است. بااینحال، امروزه بیشتر مردم مبتلا به بیماری قلبی زنده میمانند و ممکن است برای مدیریت علائم و کاهش خطر مشکلات بعدی مانند حملات قلبی نیاز به حمایت داشته باشند. آموزش یک عنصر رایج در توانبخشی قلبی است، که هدف آن بهبود سلامت و پیامدهای افراد مبتلا به بیماری قلبی است. این یک بهروزرسانی از مروری است که اخیرا در سال 2011 منتشر شد.
زمان انجام پژوهش
ما تا جون 2016 جستوجو کردیم.
ویژگیهای مطالعه
ما متون علمی را برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (کارآزماییهایی که در آنها شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به یکی از دو یا چند گروه درمان اختصاص داده شدند) جستوجو کردیم که به بررسی اثربخشی درمانهای مبتنی بر آموزش در مقایسه با عدم آموزش در افراد تمام سنین مبتلا به CHD پرداختند.
ما 9 کارآزمایی جدید را شامل 8215 فرد مبتلا به بیماری کرونری قلبی انتخاب کردیم که آموزش بیمار را با عدم آموزش مقایسه کردند. ما در مجموع 22 کارآزمایی را انتخاب کردیم که 76864 فرد مبتلا به بیماری قلبی را مورد مطالعه قرار دادند، اکثر آنها از حمله قلبی جان سالم به در برده بودند و تحت عمل جراحی بایپس قلب یا آنژیوپلاستی (Angioplasty) (روشی که در آن عروق مسدود شده را باز میکنند تا خون را به عضله قلب برسانند) قرار گرفته بودند.
منابع مالی مطالعه
16 مطالعه منابع مالی را گزارش کردند؛ 6 مطالعه منابع مالی را گزارش نکردند. 1 مطالعه توسط یک سرمایهگذار صنعتی، 4 مطالعه توسط شرکتهای بیمه سلامت و 11 مطالعه از طریق منابع دولتی یا عمومی تامین شدند.
نتایج اصلی
یافتههای این بهروزرسانی مشابه آخرین نسخه مرور است (2011). آموزش بیمار، به عنوان بخشی از برنامه توانبخشی قلبی، منجر به مرگومیر کمتر، حملات قلبی بیشتر، بایپس قلب یا آنژیوپلاستی، یا پذیرش در بیمارستان به دلیل مشکلات مرتبط با قلب نمیشود. شواهد کمی در مورد عوارض مربوط به قلب و بهبود در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با مداخلات مبتنی بر آموزش وجود داشت. علل فردی مرگ گزارش نشد، بنابراین ما نتوانستیم تعیین کنیم که چه تعداد از افراد در مطالعات به دلایل مرتبط با قلب یا سایر علل مرگ جان خود را از دست دادند.
اگرچه در حال حاضر اطلاعات کافی در مورد درک کامل منافع و آسیبهای آموزش بیمار برای افراد مبتلا به بیماری قلبی وجود ندارد، یافتههای ما بهطور گستردهای از دستورالعملهای فعلی حمایت میکند که نشان میدهد افراد مبتلا به بیماری قلبی باید توانبخشی جامعی شامل آموزش دریافت کنند. تحقیقات بیشتری برای ارزیابی روشهای بالینیتر و مقرونبهصرفهتر برای ارائه آموزش به افراد مبتلا به بیماری قلبی ضروری است.
کیفیت شواهد
بهطور کلی، کیفیت شواهد بسیار پایین تا متوسط ارزیابی شد.