پیشینه
شکستگیهای کلاویکل (collarbone) حدود 4% از همه شکستگیها را تشکیل میدهند. اغلب (76%) شکستگیهای کلاویکل شامل قسمت یکسوم میانی کلاویکل است. درمان این شکستگیها معمولا غیر جراحی (محافظهکارانه) است. درمانهای معمولی که استفاده میشوند، عبارتند از بازوبند (arm slings)، باندهای کشی (strapping) و بانداژهای شکل عدد هشت (figure-of-eight bandages).
این بهروزرسانی یک مرور کاکرین است که ابتدا در سال 2009 منتشر و در سال 2014 بهروز شد.
اهداف
ارزیابی اثرات (مزایا و مضرات) روشهای مختلف درمانی محافظهکارانه (غیرجراحی) برای شکستگیهای حاد (درمان زودهنگام پس از صدمه) یکسوم میانی کلاویکل در نوجوانان و بزرگسالان.
روش های جستجو
ما پایگاه تخصصی ثبت گروه ترومای استخوان، مفصل و عضله در کاکرین؛ پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE (از 1966)؛ Embase (از 1980)؛ LILACS (از 1982)؛ پایگاههای ثبت کارآزماییها، مقالات کنفرانسها و فهرست منابع مقالات اورتوپدی را جستوجو کردیم. ما هیچ محدودیت زبانی یا انتشار را اعمال نکردیم. تاریخ آخرین جستوجو، 5 ژانویه 2016 بود.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و نیمهتصادفیسازی و کنترلشده را انتخاب کردیم که به بررسی مداخلات محافظهکارانه برای درمان نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به شکستگیهای حاد یکسوم میانی کلاویکل پرداخته بودند. پیامدهای اولیه عبارت بودند از عملکرد شانه یا ناتوانی، درد و شکست درمانی.
گردآوری و تحلیل دادهها
برای این بهروزرسانی، دو نویسنده مرور کارآزماییهای واجد شرایط را انتخاب کردند، مستقل از هم خطر سوگیری (bias) و استخراج دادههای cross-checked را ارزیابی کردند. ما خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) را برای متغیرهای دوتایی و تفاوت میانگین (MD) را با 95% فاصله اطمینان (CI) برای متغیرهای پیوسته محاسبه کردیم. دادههای محدودی برای ترکیب کردن با هم وجود داشت.
نتایج اصلی
ما 4 کارآزمایی را برای این مرور با 416 شرکتکننده وارد کردیم، که 14 سال و بالاتر سن داشتند. یک کارآزمایی جدید در این بهروزرسانی وارد شد.
شواهدی با کیفیت بسیار پائین از 3 کارآزمایی (296 شرکتکننده) به دست آمد که بانداژ شکل عدد هشت را با بازوبندها برای درمان شکستگیهای حاد یکسوم میانی کلاویکل مقایسه کرده بودند. این 3 مطالعه قدرت آماری کمی داشتند و متودولوژی ضعیفی را نشان دادند. عملکرد شانه به راههای مختلفی در این سه کارآزمایی ارزیابی شدند (دادهها برای 51، 61 و 152 شرکتکننده)، هر کارآزمایی شواهدی را با کیفیت بسیار پائین از عملکرد مشابه شانه در دو گروه نشان دادند. اطلاعات تجمیع شده از دو کارآزمایی (203 شرکتکننده) پس از دو هفته هیچ تفاوت بالینی را بین گروهها از نظر درد (مقیاس آنالوگ بصری: 0 0بدون درد) تا 10 (بدترین درد)؛ MD: 0.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35- تا 1.21؛ I² = %74؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) نشان نداد. کارآزمایی سوم (61 شرکتکننده) شواهدی را با کیفیت بسیار پائین براساس سیستم نمرهدهی اعتبارسنجی نشده ارائه داد که درد و ناراحتی حین دوره درمان در گروه شکل عدد هشت بیشتر بود. شکست درمانی، که در صورت نیاز به جراحی بعدی تعریف شد، در دو کارآزمایی گزارش نشد، کارآزمایی سوم (152 شرکتکننده)، گزارش کرد یک نفر در گروه بازوبند به دلیل فلج ثانویه عصب پلکسوس نیاز به جراحی پیدا کرد. شواهدی با کیفیت بسیار پائین از یک کارآزمایی (148 شرکتکننده) تفاوت اندکی را در زمان رسیدن به بهبود بالینی شکستگی بین دو گروه نشان داد (MD: 0.2 هفته؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11- تا 0.51)؛ دادهها از 4 عدم همبستگی غیرعلامتدار در گروه شکل عدد هشت وارد نشده بود. شواهد با کیفیت بسیار کم برای پیامدهای جانبی فردی (ظاهر نامناسب از نظر زیبایی؛ تغییر در درمان اختصاص یافته به دلیل درد و ناراحتی، موقعیت بدترشونده شکستگی در بهبود؛ کوتاهشدگی بیش از 15 میلیمتر؛ عدم همبستگیهای غیرعلامتدار و درد پایدار) تفاوتی را بین دو گروه نشان ندادند. تفاوت روشنی بین دو گروه در زمان بازگشت به مدرسه یا کار وجود نداشت (MD: 0.12- هفته؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69- تا 0.45؛ 176 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد بسیار پائین).
شواهدی با کیفیت متوسط از یک کارآزمایی به دست آمد (120 شرکتکننده؛ دادههای گزارش شده برای 101 شرکتکننده)، که اولتراسوند درمانی را ارزیابی کرده بود. این کارآزمایی در معرض خطر کم سوگیری (bias) قرار داشت اما قدرت کمی داشت و اطلاعاتی را در مورد عملکرد شانه یا کیفیت زندگی ارایه نداد. کارآزمایی، شواهدی را از تفاوت میان اولتراسوند با پالسهای کمشدت و دارونما در درد، شکست درمانی (جراحی بعدی: 6/52 در مقابل 5/49؛ RR: 1.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.37 تا 3.47)، زمان بهبود بالینی شکستگی (MD: 0.32- روز؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.85- تا 5.21)، عوارض جانبی (یک مورد التهاب پوستی در هر دو گروه گزارش شد) یا زمان از سرگیری فعالیتهای قبلی نشان نداد
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد موجود از کارآزماییهای کنترل شده و تصادفیسازی شده کافی نیست تا مشخص شود کدام روش درمان محافظهکارانه مناسبترین برای شکستگیهای یکسوم میانی کلاویکل در نوجوانان و بزرگسالان است. انجام تحقیقات بیشتری ضروری است.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات غیرجراحی برای درمان collarbone شکسته در نوجوانان و بزرگسالان
پیشینه و هدف
یک collarbone شکسته (شکستگی کلاویکل) یک آسیب معمول است، به ویژه در نوجوانان، و تا 4% از همه شکستگیها را تشکیل میدهد. بیشتر شکستگیهای گردن در قسمتیک سوم میانی قرار دارند. این شکستگیها اغلب با درمانهای محافظهکارانه که شامل جراحی نمیشوند، درمان میشود. درمانهای محافظهکارانه معمول عبارتند از بازوبند (arm slings)، باندهای کشی (strapping) و بانداژهای شکل عدد هشت (figure-of-eight bandages).
این مرور با هدف بررسی اثرات درمانهای محافظهکارانه مختلف برای درمان شکستگیهای collarbone در نوجوانان و بزرگسالان بدون جراحی انجام شده است. پیامدهای اصلی مورد نظر عملکرد بلندمدت و درد بود.
نتایج جستوجو
ما تا ژانویه 2016 متون علمی را جستوجو کردیم و چهار مطالعه مرتبط را با مجموع 416 شرکتکننده پیدا کردیم. چهار مطالعات کوچک محدودیتهای روششناختی داشتند که ممکن است بر قابلیت اطمینان آنها تاثیر بگذارد. انواع درمانهای محافظهکارانه که مورد بررسی قرار گرفتند، عبارت بودند از بانداژهای شکل عدد هشت در مقابل بازوبند در سه کارآزمایی و سونوگرافی درمانی در مقابل درمان ساختگی (دارونما) در یک کارآزمایی.
نتایج اصلی
سه مطالعه (296 شرکتکننده) به مقایسه بانداژهای شکل عدد هشت در مقابل یک بازوبند پرداخت و دریافت که عملکرد شانه در دو گروه و در پایان دوره پیگیری مشابه هم بودند. اگر چه دادههای دو مطالعه تفاوتی را در درد در دو هفته پس از آسیب نشان نداد، در مطالعه سوم، درد و ناراحتی بیشتری در افراد گروه بانداژهای شکل عدد هشت دیده شد. یک شرکتکننده که به جراحی نیاز پیدا کرد، به عنوان عارضه درمان ثبت شد. هیچکدام از این سه مطالعه در زمانهای لازم برای بهبود شکستگی، پیامدهای جانبی یا زمان بازگشت به فعالیتهای مدرسه یا فعالیتهای شغلی اختلافنظر نداشتند.
در مطالعه چهارم، اولتراسوند درمانی با درمان ساختگی در 120 فرد مبتلا به شکستگیهای کلاویکل مورد مقایسه قرار گرفت. بین این دو گروه تفاوتی در پیامد، از جمله زمان بهبود شکستگی، گزارش نشد.
نتیجهگیری و کیفیت شواهد
شواهد به دست آمده از سه مطالعه که بانداژهای شکل عدد هشت را با بازوبند مقایسه کرد کیفیت بسیار پایین داشت و بنابراین ما نمیتوانیم نتیجه بگیریم که شکستگیهای استخوانی باید چگونه درمان شوند. ما شواهد یک مطالعه را که به مقایسه سونوگرافی درمانی با درمان ساختگی پرداخت، در حد متوسط قرار دادیم، زیرا این مطالعه به خوبی انجام شده بود اما به اندازه کافی بزرگ نبود که قابل اثبات باشد.
به طور کلی، شواهد کافی برای بهدست آوردن نتیجهگیری در مورد بهترین روش درمان محافظهکارانه برای این شکستگیها وجود ندارد.