پنج کارآزمایی (چهار کارآزمایی تصادفیسازی شده و یک کارآزمایی شبه‐تصادفیسازی شده) را وارد کردیم که در مجموع به ارزیابی 320 شرکتکننده پرداختند که عمدتا 20 سال سن داشتند. تمام شرکتکنندگان تحت عمل بازسازی ACL با پیوند تاندون پاتلا قرار داشتند. هر پنج کارآزمایی وارد شده در معرض خطر بالای سوگیری، بهویژه سوگیری عملکرد قرار داشتند. بر اساس این محدودیتها و کمبود دادههای موجود که منجر به عدم دقت در تخمین اثرگذاری شد، کیفیت شواهد را برای تمام پیامدها بسیار پائین قضاوت کردیم. این بدان معنی است که در مورد یافتههای این مرور نامطمئن هستیم.
شواهد با کیفیت بسیار پائینی را یافتیم که هیچ تفاوت بالینی مهمی را بین دو تکنیک از نظر عملکرد زانو که توسط بیمار گزارش شد، معیار استفاده شده در نمرهدهی زانوی لیشولم (Lysholm knee score) (مقیاس 0 تا 100: بهترین پیامد)، در پیگیری کوتاه‐مدت (3 ماه) (تفاوت میانگین (MD): 2.73 به نفع تکنیک تک‐برش؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.70‐ تا 8.15؛ 79 شرکتکننده؛ 2 مطالعه)؛ میانمدت (12 ماه) (MD: ‐3.68 به نفع تکنیک دو‐برشی؛ 95% CI؛ 6.61‐ تا 0.75‐؛ 79 شرکتکننده؛ 2 مطالعه)، و طولانیمدت نشان ندادند. دادههای موجود برای پیگیری طولانیمدت (2 تا 5 سال) با توجه به تعداد شرکتکنندگان با نمرات عالی لیشولم بیان شد (90 امتیاز یا بیشتر)؛ هیچ تفاوتی را بین دو گروه نیافتیم (42/45 در برابر 36/40؛ خطر نسبی (RR): 1.04؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.18؛ 1 مطالعه). هیچ دادهای برای اندازهگیری کیفیت زندگی یا برای تعداد کلی شرکتکنندگانی که یک حادثه جانبی در آنها رخ داده، وجود نداشت. شواهدی را با کیفیت بسیار پائین در خصوص تفاوتهای کوچک میانگروهی از نظر حوادث جانبی فردی مانند عفونت، سفتی زانو، عمل مجدد، و شکست گرافت نیافتیم.
شواهد با کیفیت بسیار پائین از یک مطالعه (59 شرکتکننده) یافتیم که تفاوت کمی را بین دو گروه از نظر سطوح فعالیتهای اندازهگیری شده با استفاده از نمرات تگنر (Tegner scores) (مقیاس 0 تا 10: بالاترین فعالیت ورزشی) در دو سال نشان داد (MD: ‐0.80 به نفع تکنیک دو‐برشی؛ 95% CI؛ 1.90‐ تا 0.30). شواهد با کیفیت بسیار پائین از چهار مطالعه وجود داشت که حداقل تفاوت بینگروهی را در تعداد شرکتکنندگان با عملکرد اندازهگیری شده نرمال یا تقریبا نرمال زانو (مقیاس ارزیابی اهداف کمیته اسناد بینالمللی زانو) در پیگیری متوسط (به معنی 12 تا 28 ماه) نشان داد: (56/78 در برابر 63/89؛ RR: 1.01؛ 95% CI؛ 0.85 تا 1.21؛ 167 شرکتکننده).
شواهد با کیفیت بسیار پائین و فقدان شواهد به این معنی است که ما مطمئن نیستیم که تکنیکهای بازسازی ACL با کمک آرتروسکوپی تک‐برشی در مقایسه با تکنیکهای دو‐برشی از لحاظ عملکرد فردی کوتاه‐مدت، میانمدت، یا طولانیمدت، کیفیت زندگی، پیامدهای جانبی، سطوح فعالیت، و عملکرد عینی رتبهبندی شده زانو، منجر به نتایج بهتر، بدتر، یا مشابهی میشود. شواهد فقط برای بازسازی ACL تک‐باندلی با استفاده از پیوند تاندون پاتلا در دسترس بود.
با توجه به اولویتهای انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شده با کیفیت بالا در رابطه با تکنیکهای بازسازی ACL، مهم است که ناکافی بودن شواهد موجود برای اطلاع از این مقایسه کلیدی ذکر شود.
پیشینه
رباط صلیبی قدامی (anterior cruciate ligament; ACL) یک گروه از بافت سخت در داخل زانو است که در طول حرکت باعث تثبیت زانو میشود. پارگی ACL یک آسیب شایع در طول برخی از فعالیتهای ورزشی مانند فوتبال و اسکی است. آسیبهای رباط صلیبی قدامی اغلب با جراحی درمان میشوند. این درمان معمولا شامل بازسازی ACL (آرتروسکوپی (arthroscopic)) است، در جایی که ACL پاره شود با یک تکه تاندون جایگزین میشود (گرافت (graft)). گرافت معمولا از محل دیگری در نزدیکی زانوی آسیب دیده بیمار گرفته میشود. در بازسازی ACL، تونلهای استخوانی در ناحیه زانو در تیبیا (tibia) (استخوان درشت نی) و فمور (femur) (استخوان ران) به منظور گرافت ACL تقریبا در همان موقعیت ACL پاره شده قرار میگیرد.
این مرور دو تکنیک بازسازی ACL را مقایسه کرد: تک‐برشی در برابر دو‐برشی. شایعترین تکنیک دو‐برشی عبارت بود از حفر تونل فمورال (از استخوان ران) از خارج به داخل مفصل زانو با یک برش ایجاد شده در قسمت بیرونی ران برای رسیدن به استخوان. در تکنیک تک‐برشی، هیچ برشی (برش دوم) در ران ایجاد نمیشود. به جای گرافت، فمور از داخل به خارج مفصل از طریق راهنمای آرتروسکوپی ثابت میشود.
نتایج جستوجو
بانکهای اطلاعاتی منابع علمی پزشکی را تا آگوست 2017 برای مطالعات تصادفیسازی شدهای که به مقایسه تکنیکهای بازسازی آرتروسکوپی تک‐برشی در برابر دو‐برشی ACL پرداختند، جستوجو کردیم. پنج کارآزمایی را شامل 320 فرد که تحت بازسازی ACL با گرافت تاندون پاتلا قرار داشتند وارد کردیم. اکثر شرکتکنندگان مطالعه در سن 20 سالگی قرار داشتند.
نتایج کلیدی
ما بین دو تکنیک از نظر عملکرد زانو که توسط خود بیمار گزارش شده، در حدود سه ماه، 12 ماه، یا بین دو و پنج سال تفاوتی نیافتیم. هیچ دادهای در مورد کیفیت زندگی یا تعداد کلی شرکتکنندگانی که درگیر یک حادثه جانبی بودند وجود نداشت. با این وجود، شواهدی مبنی بر تفاوتهای بین گروهی از نظر حوادث جانبی فردی مانند عفونت، سفتی زانو، و شکست گرافت یافتیم. شواهدی مبنی بر تفاوتی اندک بین دو گروه از نظر سطوح فعالیت نهایی یا تعداد شرکتکنندگان با عملکرد نرمال یا تقریبا نرمال زانو که توسط پزشکان در یک سال یا بیشتر بعد از جراحی ارزیابی شد، وجود داشت.
کیفیت شواهد
تمام پنج مطالعه دارای ضعفهایی بودند که میتوانست بهطور جدی قابلیت اطمینان نتایج را تحت تاثیر قرار دهد. کیفیت شواهد را بسیار پائین در نظر گرفتیم، به این معنی که ما از نتایج مطمئن نیستیم.
نتیجهگیریها
فقدان شواهد قابل اطمینان به این معنی است که ما مطمئن نیستیم که تکنیکهای ACL به کمک آرتروسکوپی تک‐برشی بهتر (یا بدتر) از تکنیکهای دو‐برشی است. پژوهشهای بیشتر به پاسخ این سوال کمک خواهند کرد اما ممکن است در اولویت فعلی نباشد.