پیشینه
آسیب ستون فقرات گردنی (CSI) کودکان پس از ترومای غیر نافذ (blunt) نادر است. با این وجود، نادیده گرفتن این آسیبها میتواند عواقب شدیدی داشته باشد. برای پیشگیری از استفاده بیش از حد از تصویربرداری رادیوگرافی، دو ابزار تصمیمگیری بالینی توسعه یافته است: معیار National Emergency X-Radiography Utilization Study (NEXUS) و Canadian C-spine Rule (CCR). ثابت شده که هر دو ابزار در تصمیمگیری در مورد اینکه آیا تصویربرداری تشخیصی در بزرگسالانی که دارای غربالگری ترومای غیر نافذ در بخش اورژانس هستند مورد نیاز است یا خیر، دقیق هستند. با این حال، اطلاعات کمی در مورد دقت این ابزارهای تریاژ در جمعیت اطفال وحود دارد.
اهداف
تعیین دقت تشخیص معیارهای NEXUS و Canadian C-spine Rule در جمعیت اطفال ارزیابی شده برای CSI پس از ترومای غیر نافذ.
روش های جستجو
ما پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا 24 فوریه 2015 جستوجو کردیم: CENTRAL ،MEDLINE ،MEDLINE Non-Indexed and In-Process Citations ،PubMed ،Embase ،Science Citation Index، پایگاه اطلاعاتی پایاننامهها و تزهای پروکوئست، OpenGrey ،ClinicalTrials.gov، پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت World Health Organization (WHO) International Clinical Trials Registry Platform (ICTRP)، پایگاه اطلاعاتی مطالعات مرور نظاممند کاکرین، پایگاه اطلاعاتی خلاصههای مرور اثرات، ارزیابی تکنولوژی سلامت، و Aggressive Research Intelligence Facility.
معیارهای انتخاب
ما تمام مطالعات گذشتهنگر و آیندهنگر را که دربرگیرنده کودکان پس از ترومای غیر نافذ بوده و به بررسی دقت معیارهای NEXUS ،Canadian C-spine Rule، یا هر دو پرداختند انتخاب کردیم. رادیوگرافی ساده، توموگرافی کامپیوتری (CT ؛computed tomography) یا تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI ؛magnetic resonance imaging) از ستون فقرات سرویکال، و پیگیری آن به عنوان استانداردهای مرجع مناسب در نظر گرفته شدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل به ارزیابی کیفیت مطالعات انتخاب شده با استفاده از چکلیستهای QUADAS-2 پرداختند. آنها دادههای مربوط به طراحی مطالعه، ویژگیهای بیمار، معیارهای ورود و خروج، پارامترهای بالینی، وضعیت هدف، مرجع استاندارد، و جدول دو در دو تشخیصی را استخراج کردند. ما حساسیت، ویژگی و ارزش پیشبینی منفی را در فضای ROC محاسبه کردیم، و نمودارهای انباشت را برای آزمون بصری تغییر در دقت آزمون ساختیم.
نتایج اصلی
3 مطالعه کوهورت که برای تجزیهوتحلیل مناسب بودند، شامل 3380 بیمار بودند؛ 96 کودک مبتلا به CSI تشخیص داده شدند. 1 مطالعه دقت Canadian C-spine Rule و معیارهای NEXUS را ارزیابی کرد، و 2 مطالعه دقت معیارهای NEXUS را ارزیابی کردند. کیفیت مطالعات متوسط بود. با توجه به تعداد کم مطالعات انتخابشده و پیامدهای متنوع این مطالعات، ما نتوانستیم برآورد ترکیبی را برای دقت آزمون تشخیصی توصیف کنیم.
حساسیت معیار NEXUS در مطالعات فردی 0.57 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.18 تا 0.90)، 0.98 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 1.00) و 1.00 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.88 تا 1.00) بود. ویژگی معیار NEXUS 0.35 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.25 تا 0.45)، 0.54 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 0.62) و 0.2 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.18 تا 0.21) بود. حساسیت برای Canadian C-spine Rule 0.86 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 1.00) و ویژگی 0.15 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 تا 0.23) بود. از آنجایی که مقدار دادهها کم بود، ما قادر به بررسی ناهمگونی نبودیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر مطالعات کمی وجود دارد که دقت آزمون تشخیصی معیارهای NEXUS و CCR را در کودکان ارزیابی کنند. در حال حاضر، شواهد کافی برای تعیین دقت Canadian C-spine Rule برای تشخیص CSI در ترومای اطفال پس از ترومای غیر نافذ وجود ندارد. فاصله اطمینان حساسیت معیارهای NEXUS بین مطالعات مجزا طیف وسیعی را، با کران پائین از 0.18 تا 0.91 با مجموع چهار تست منفی کاذب نشان داد، به این معنی که اگر پزشکان از معیارهای NEXUS در کودکان استفاده کنند، احتمال نادیده گرفتن CSI وجود دارد.
از آنجا که نادیده گرفتن CSI میتواند عواقب شدید همراه با خطر موربیدیتی قابلتوجه داشته باشد، ما نتیجه گرفتیم که معیارهای NEXUS در بهترین حالت، یک راهنما برای ارزیابی بالینی است که شواهد موجود از پذیرش مطمئن یا پروتکل شده این ابزار در مراقبت ترومای اطفال حمایت نمیکنند. علاوه بر این، ما باید در نظر داشته باشیم که حساسیت مطالعات مختلف متفاوت است و فواصل اطمینان مجزای این مطالعات طیف وسیعی را نشان میدهد. بنابراین نتیجه اصلی ما این است که انجام مطالعات به خوبی طراحیشده بیشتری با حجم نمونه بزرگ برای ارزیابی بهتر دقت معیارهای NEXUS یا Canadian C-spine Rule، یا هر دو، به منظور تعیین اینکه آیا ابزار تریاژ مناسبی برای نشان دادن صدمات ستون فقرات سرویکال در کودکان پس از ترومای غیر نافذ هستند یا خیر، مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده
تستهای بالینی برای تشخیص آسیب ستون فقرات گردنی (CSI) در کودکان مبتلا به آسیبها
پیشینه و منطق (Rationale)
ستون فقرات گردنی بخش فوقانی ستون فقرات را بین سر و شانه (گردن) تشکیل میدهد. شیوع آسیب ستون فقرات گردنی (CSI) تروماتیک در کودکان بسیار پائین است. با این حال بسیار مهم است که این نوع آسیبها نادیده گرفته نشوند. برای تشخیص CSI، میتوان از انواع مختلف تکنیکهای اسکن تصویربرداری (اسکن توموگرافی کامپیوتری (CT)، تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI) و رادیوگرافی ساده (اشعه ایکس)) استفاده کرد. استفاده از سیتی اسکن و اشعه ایکس ممکن است منجر به افزایش خطر پیشرفت سرطان، به ویژه در کودکان شود. بنابراین، اگر واقعا لازم باشد، ما فقط باید از رادیوگرافی ساده یا سیتی اسکن در کودکان استفاده کنیم. برای اجتناب از استفاده غیر ضروری از این تکنیکهای تصویربرداری رادیوگرافی، مهم است که به بررسی تستهای بالینی بپردازیم که بتوانند تشخیص دهند آیا کودکان در معرض خطر آسیب ستون فقرات سرویکال قرار دارند یا خیر و اینکه آیا نیاز به انجام تصویربرداری رادیوگرافی وجود دارد یا خیر.
تستهای تشخیصی
معیارهای NEXUS و Canadian C-spine Rules ابزارهایی هستند که پزشکان برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا بزرگسالان در معرض خطر آسیب ستون فقرات گردنی قرار دارند یا اینکه آیا نیاز به استفاده از تصویربرداری رادیوگرافی دارند؛ از آنها استفاده میکنند. این ابزارها در حال حاضر برای کودکان استفاده میشوند، اما اطلاعات کمی درباره دقیقبودن آنها در کودکان وجود دارد. بنابراین هدف این مرور، بررسی این موضوع است که آیا این ابزارها میتوانند بهطور ایمن و موثر در کودکان نیز استفاده شوند.
ویژگیهای مطالعه
ما پایگاههای اطلاعاتی متون پزشکی را برای شناسایی مطالعاتی جستوجو کردیم که این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که چگونه هر دو ابزار تصمیمگیری میتوانند اطمینان حاصل کنند که آیا کودکان پس از ترومای غیر نافذ در معرض خطر CSI قرار دارند. ما جستوجو را در فوریه 2015 انجام دادیم.
کیفیت شواهد
ما سه مطالعه را با کیفیت متوسط تا خوب شناسایی کردیم. تمام مطالعات دقت معیارهای NEXUS را مورد آزمایش قرار دادند، و یکی از این مطالعات نیز دقت Canadian C-spine Rules را بررسی کرد.
نتایج اصلی
از آنجایی که فقط یک مطالعه به بررسی دقت Canadian C-spine Rules پرداخت، در حال حاضر شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا Canadian C-spine Rules میتواند به طور ایمن در کودکان استفاده شود، وجود ندارد. حساسیت و ویژگی معیار NEXUS در میان سه مطالعه متنوع/متغیر بود، به این معنی که در هنگام استفاده از معیار NEXUS، احتمال نتایج آزمون منفی کاذب وجود دارد، و در نتیجه اگر پزشکان فقط بر معیارهای NEXUS تکیه کنند، احتمال نادیده گرفته شدن آسیب ستون فقرات گردنی وجود دارد.
بنابراین، ما معتقدیم که معیارهای NEXUS بهترین راهنما برای ارزیابی بالینی هستند، زیرا شواهد موجود از پذیرش شدید یا پروتکل شده این ابزار در مراقبتهای ترومای اطفال حمایت نمیکند. نتیجهگیری مرور ما این است که ما نیاز به تحقیق بیشتر برای ارزیابی دقت معیارهای NEXUS و Canadian C-spine rules برای استفاده روتین در کودکان داریم.