پیشینه
تعدادی از نظامهای مدرسه در سراسر جهان، زمان رفتن را به مدرسه دیرتر در نظر میگیرند (برای تقریب به ذهن میتوان گفت مثلا به جای صبح زود ساعت 7، ساعت 8 در نظر میگیرند). آنها این امر را به منظور اجتناب از تأثیرات بالقوه منفی که برنامههای صبح زود میتواند بر دانشآموزان نوجوان داشته باشد، پیشنهاد و اجرا میکنند. حتی محرومیت از خواب خفیف، مرتبط با نگرانیهای چشمگیر در سلامت و آموزش آنها بوده است: افزایش خطر تصادفات و صدمات، یادگیری ناقص، پرخاشگری، ضعف حافظه، عزت نفس پائین و تغییرات در متابولیسم. اگرچه محققان شروع به بررسی اثرات تأخیر زمان آغاز مدرسه کردهاند، هیچکدام مرور دقیقی از شواهد را برای تعیین اینکه آیا زمانهای آغاز دیرتر مدرسه، از سلامت، آموزش و تندرستی نوجوان حمایت میکند یا خیر، انجام ندادهاند.
اهداف
هدف ما، ارزیابی اثرات زمانهای آغاز دیرتر مدرسه برای حمایت از آموزش، سلامت و تندرستی در دانشآموزان دبیرستانی بود.
اهداف ثانویه، بررسی اثرات متفاوت احتمالی زمانهای آغاز دیرتر مدرسه در زیرگروههای دانشآموزان و در انواع مختلف مدارس، شناسایی عملکردهای اجرایی، عوامل زمینهای و روشهای ارائه مرتبط با اثرات مثبت و منفی زمانهای آغاز دیرتر، و ارزیابی تأثیرات زمانهای آغاز دیرتر مدرسه بر جامعه گستردهتر (معلمان و کارکنان دبیرستان، اهل محل و خانوادهها) بودند.
روش های جستجو
ما جستوجوی اصلی را برای این مطالعه مروری در 28 اکتبر 2014 انجام داده و در 8 فوریه 2016 بهروزرسانی کردیم. ما CENTRAL و همچنین 17 پایگاه اطلاعاتی الکترونیک اصلی (شامل MEDLINE ،Embase ،ERIC ،PsycINFO و چکیدههای جامعهشناختی)، نسخههای کنونی را از ژورنالهای مرتبط و وبسایتهای سازمانی، ثبتهای کارآزمایی و Google Scholar جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما هر کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده، مطالعات کنترلشده قبل و بعد (before-and-after) و مطالعات سریهای زمانی منقطع (interrupted time series) را با نقاط داده کافی که مربوط به دانشآموزان با سن 13 تا 19 سال بوده و زمانهای شروع مختلف را از رفتن به مدرسه مقایسه کرده بودند، انتخاب کردیم. مطالعاتی که هرکدام از پیامدهای مطلوب اولیه (پیامدهای آکادمیک، میزان یا کیفیت خواب، شاخصهای سلامت روان، حضور یا هوشیاری) یا پیامدهای ثانویه (رفتارهای سلامت، شاخصهای سلامت و ایمنی، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای خانواده، پیامدهای مدرسه یا پیامدهای جامعه) را گزارش کردهاند، مناسب بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
حداقل دو نویسنده این مطالعه مروری بهطور مستقل تصمیمهای ورود و خروج را از طریق غربالگری عناوین، چکیدهها و گزارشهای کامل تعیین کردند. دو نویسنده این مطالعه مروری بهطور مستقل دادهها را برای همه مطالعات مناسب استخراج کردند. ما یافتهها را به وسیله یک سنتز روایت (narrative synthesis) در میان تمام مطالعات ارائه کردیم. ما هنگامی که دو نمونه مطالعه یا بیشتر، اطلاعات کافی را برای امکان محاسبات اندازه اثر فراهم کرده بودند، متاآنالیزهای اثرات تصادفی را برای ترکیب اثرات بین مطالعات انجام دادیم.
نتایج اصلی
جستوجوی ما، 17 گزارش مناسب را که در 11 مطالعه یگانه با 297994 شرکتکننده گزارش شده بودند، یافته بود؛ این مطالعات پیامدهای آکادمیک، میزان و کیفیت خواب، شاخصهای سلامت روان، حضور و هوشیاری دانشآموز را بررسی کرده بودند. در مجموع، کیفیت شواهد بسیار پائین بود؛ زیرا ما اغلب مطالعات را دارای خطر بالا یا نامعلوم سوگیری (bias) با توجه به تخصیص (allocation)، فرسایش (attrition)، فقدان تصادفیسازی و مجموعه دادههای پایه ارزیابی کردیم. بنابراین ما نمیتوانیم در مورد اثرات زمانهای آغاز مدرسه دیرتر مطمئن باشیم.
شواهد مقدماتی از مطالعات انتخابی، نشاندهنده یک ارتباط بالقوه میان زمانهای دیرتر رفتن به مدرسه و پیامدهای آکادمیک و روانشناختی بود؛ اما کیفیت و قابلیت مقایسه (comparability) این دادهها، پائین بود و اغلب مانع از سنتز کمی (quantitative synthesis) میشد. چهار مطالعه که ارتباط میان زمانهای آغاز دیرتر مدرسه و پیامدهای آکادمیک را بررسی کرده بودند، نتایج مخلوطی را گزارش کردند. شش مطالعه، اثرات بر مقدار کلی خواب را بررسی و ارتباطات قابل توجه و مثبت بین زمانهای آغاز مدرسه دیرتر و میزان خواب گزارش کرده بودند. یک مطالعه که اطلاعات مربوط به پیامدهای سلامت روان را ارائه کرده بود، رابطه میان کاهش علائم افسردگی و زمانهای آغاز دیرتر مدرسه را ذکر کرده بود. نتایج مخلوطی برای ارتباط میان زمانهای آغاز دیرتر مدرسه و غیبت از مدرسه وجود داشت. سه مطالعه، نتایج مخلوطی درباره را رابطه میان زمانهای آغاز دیرتر مدرسه و هوشیاری دانشآموز گزارش کرده بودند. نشانه محدودی از اثرات نامطلوب بالقوه بر لجستیک (logistics) بود؛ چراکه بخشهای کیفی یک مطالعه، تعامل کمتر بین والدین و کودکان را ذکر کرده و یکی دیگر، مشکلات کارگزینی و برنامهریزی را گزارش کرده بود. ما به خاطر شواهد ناکافی، نمیتوانیم در این زمان نتیجهگیریهای قاطعی در مورد اثرات نامطلوب داشته باشیم.
مهم است که محدودیتهای این شواهد را ذکر کنیم؛ بهخصوص به این دلیل که انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و مطالعات اولیه با کیفیت بالا، دشوار است؛ نظامهای مدرسه اغلب تمایل ندارند یا قادر نیستند که به پژوهشگران، اجازه کنترل لازم را برای برنامهریزی و جمعآوری دادهها بدهند. علاوه بر این، این شواهد به روند پیادهسازی آغازهای دیرتر مدرسه نمیپردازد؛ زیرا مطالعات منتخب، به جای بررسی روند بر گزارش اثرات، متمرکز بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این مرور نظاممند درباره زمانهای دیرتر رفتن به مدرسه، بیانگر منافع بالقوه برای این مداخله و نیاز به مطالعات اولیه با کیفیت بالاتر است. ما با این حال به علت شواهد پایه محدود، نمیتوانیم اثرات زمانهای آغاز دیرتر مدرسه را با هیچ اطمینانی تعیین کنیم.
خلاصه به زبان ساده
زمانهای دیرتر رفتن به مدرسه برای حمایت از آموزش، سلامت و تندرستی دانشآموزان دبیرستانی
اهداف مطالعه مروری
هدف این مطالعه مروری، بررسی اثرات زمانهای دیرتر رفتن به مدرسه برای پیامدهای آکادمیک، میزان و کیفیت خواب، شاخصهای سلامت روان، حضور و هوشیاری در دانشآموزان دبیرستانی بود.
پیشینه
دانشآموزان دبیرستانی، نسبت به دیگر گروهها، در معرض خطر بیشتر محرومیت از خواب هستند؛ هم به علت تغییر شیمایی مغز و مخصوصاً به خاطر زمان آنها، از جمله زمانهای شروع مدرسه. ما به همین علت میخواستیم تعیین کنیم که آیا تاخیر در زمان آغاز مدرسه مرتبط با منافع آکادمیک، مدت خواب بیشتر، سلامت روان بهتر، افزایش حضور دانشآموز یا هشیاری دانشآموز و همچنین پیامدهای ثانویه مانند رژیم غذایی و ورزش، حوادث، جنبههای اجتماعی مدرسه، تغییر دینامیک خانواده، ثبتنام مدرسه یا تغییرات در جامعه است یا خیر.
ویژگیهای مطالعه
شواهد برگزیده در این مطالعه مروری تا فوریه 2016 موجود و بر مبنای 17 گزارش به نمایندگی از 11 مطالعه تکی در 297994 دانشآموز دبیرستانی است. این مطالعات، طیفی را از تغییرات در زمان مدرسه (برای مثال انتقال زمان آغاز به پانزده دقیقه بعد، انتقال زمان آغاز به یک ساعت بعد) و طیفی از مدتهای مداخله (یکی به کوتاهی دو هفته، دیگری یک سال به طول میانجامد) برسی کرده بودند؛ اما تمرکز همه آنها بر شرایط طبیعی بود (دانشآموزان به جای شرایط آزمایشگاهی، در مدرسه حاضر بودند). گرچه 5 مورد از 11 مطالعه بودجه دریافت کرده بودند، محل منابع مالی به جای سازمانهایی با تمایل تبلیغاتی در نتایج برنامه ارزیابی، مؤسسات آکادمیک و تحقیقاتی بودند.
نتایج اصلی
ما به دلیل شواهد محدود و با کیفیت بسیار کم، نتوانستیم اثرات زمانهای آغاز دیرتر مدرسه را با هیچ اطمینانی تعیین کنیم. ما دریافتیم که زمانهای آغاز دیرتر مدرسه ممکن است منافع آکادمیکی را فراهم کند؛ اما نتایج حاصل از چهار مطالعه، یافتههای مخلوطی را ارائه کرده بود. آغازهای دیرتر مدرسه، مرتبط با افزایش در خواب شب مدرسه برای دانشآموزان بر اساس سنتز دو مطالعه بود و شواهدی از شش مطالعه دیگر نیز از رابطه بین آغازهای دیرتر مدرسه و افزایش مدت خواب پشتیبانی میکردند. یک مطالعه گزارش داده بود که دانشآموزان در مدارس با شروع دیرتر، علائم افسردگی کمتری را نسبت به همسالان خود در مدارس با آغاز زودتر ذکر کردند. مطالعات مختلف، یافته های مخلوطی را درباره ارتباط بین زمانهای آغاز دیرتر مدرسه و افزایش حضور و هوشیاری دانشآموزان گزارش کرده بودند. همچنین این مداخلات ممکن است دارای اثرات جانبی بالقوه بر لجستیک باشند؛ زیرا بخشهای کیفی یک مطالعه، تعامل کمتر میان والدین و فرزندان و دیگری مشکلات کارگزینی و برنامهریزی را گزارش کرده بود. ما باز هم به دلیل شواهد محدود و دارای کیفیت بسیار کم، نمیتوانیم هر گونه نتیجهگیری قطعی در مورد اثرات نامطلوب زمانهای آغاز دیرتر مدرسه انجام دهیم.
کیفیت شواهد
کیفیت این شواهد، بسیار پائین بود و بنابراین ما نمیتوانیم فرض کنیم که یافتهها، منعکسکننده اثرات مفید یا نامطلوب زمانهای آغاز دیرتر مدرسه هستند.