پیشینه
هر ساله تعداد فزایندهای از ضایعات تصادفی پانکراس (incidental pancreatic lesions) شناسایی میشوند. توصیف دقیق مشخصات ضایعات پانکراس به خوشخیم (benign)، پیشسرطانی (precancerous)، و تودههای سرطانی (cancer masses) برای تصمیمگیری درباره استفاده از روش درمانی یا مراقبت ضروری است. تشخیص افتراقی ضایعات خوشخیم از ضایعات پیشسرطانی و سرطانی میتواند از انجام اعمال جراحی عمده غیر ضروری روی بیماران جلوگیری کند. علیرغم اهمیت دستهبندی دقیق ضایعات پانکراس، هیچ الگوریتم شفافی برای مدیریت ضایعات کانونی پانکراس وجود ندارد.
اهداف
تعیین و مقایسه دقت تشخیصی روشهای تصویربرداری متنوع در تشخیص ضایعات سرطانی و پیشسرطانی در مبتلایان به ضایعات کانونی پانکراس.
روش های جستجو
ما تا 19 جولای 2016 در CENTRAL ،MEDLINE ،Embase و Science Citation Index جستوجو کردیم. ما برای شناسایی مطالعات بیشتر، فهرست مطالعات منتخب را جستوجو کردیم. ما شناسایی مطالعات را به زبان، وضعیت انتشار یا رویکرد گردآوری دادهها (آیندهنگر یا گذشتهنگر) محدود نکردیم.
معیارهای انتخاب
ما برنامهریزی کردیم مطالعاتی را انتخاب کنیم که اطلاعات مقطعی (cross-sectional) را در مورد تست ایندکس [توموگرافی کامپیوتری (CT (computed tomography)، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI (magnetic resonance imaging))، توموگرافی گسیل پوزیترون (PET (positron emission tomography))، سونوگرافی آندوسکوپیک (EUS (endoscopic ultrasound)]، EUS الاستوگرافی، و بیوپسی هدایتشده با EUS یا آسپیراسیون سوزنی (FNA (fine-needle aspiration))] و استاندارد مرجع (تایید ماهیت ضایعه که از طریق ارزیابی هیستوپاتولوژیک ضایعه کامل از طریق برداشت به روش جراحی (surgical excision)، یا ارزیابی هیستوپاتولوژیک برای تایید پیشسرطانی یا سرطانی بودن ضایعه از طریق بیوپسی و پیگیری بالینی برای حداقل یک دوره 6 ماهه در افراد با تستهای ایندکس منفی به دست آمده بود) در افراد مبتلا به ضایعات پانکراس، بدون در نظر گرفتن زبان یا وضعیت انتشار یا روش گردآوری دادهها (آیندهنگر یا گذشتهنگر) گزارش کرده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهصورت مستقل برای شناسایی مطالعات مرتبط و استخراج دادهها، منابع را جستوجو کردند. ما برنامهریزی کردیم که برای محاسبه خلاصه حساسیت (sensitivity) و اختصاصیت (specificity) با فواصل اطمینان 95% از تحلیل دو متغیره (bivariate analysis) و برای مقایسه تستها و ارزیابی ناهمگونی ازhierarchical summary receiver operating characteristic (HSROC) استفاده کنیم. اما برای مطالعات ترکیبی (combining studies) به دلیل پراکنده و تُنک بودن اطلاعات (sparse data) در صورت لزوم از مدلهای سادهتر (از جمله مدل اثرات تصادفی تکمتغیره و مدل اثر ثابت تکمتغیره) استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 54 مطالعه را وارد مرور کردیم که شامل مجموعاً 3196 مشارکتکننده بوده و به ارزیابی دقت تشخیصی تستهای ایندکس متنوع پرداخته بودند. در این 54 مطالعه، 8 موقعیت هدف متفاوت با تشخیصهای نهایی متفاوت اعم از ضایعات خوشخیم، پیشسرطانی و سرطانی شناسایی شدند. کیفیت روششناختی برای تضمین تاکید روی نتایج، در هیچیک از مطالعات به اندازه کافی بالا نبود. برای تمایز ضایعات سرطانی از ضایعات خوشخیم یا پیشسرطانی، ما فقط 1 مطالعه را به ازای هر تست ایندکس شناسایی کردیم. در تحلیل دوم از مطالعاتی که میان ضایعات سرطانی در مقابل ضایعات خوشخیم قائل به تمایز شده بودند، 3 تست ارائه شده بود که در آنها متاآنالیز قابل اجرا بود. حساسیتها و اختصاصیتها برای تشخیص سرطان عبارت بودند از: EUS-FNA: حساسیت: 0.79 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 1.00)، اختصاصیت: 1.00 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 1.00)؛ EUS: حساسیت: 0.95 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.84 تا 0.99)، اختصاصیت: 0.53 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.74)؛ PET: حساسیت: 0.92 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 0.97)، اختصاصیت: 0.65 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.39تا 0.84). در تحلیل سوم، از مطالعاتی که میان ضایعات پیشسرطانی یا سرطانی و ضایعات خوشخیم قائل به تمایز شده بودند، فقط 1 تست ارائه شده بود (EUS-FNA) که در آن متاآنالیز به اجرا درآمده بود. EUS-FNA برای تشخیص ضایعات پیشسرطانی یا سرطانی دارای حساسیت متوسط (حساسیت: 0.73 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 1.00) و اختصاصیت بالا (اختصاصیت: 0.94 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.15 تا 1.00) بود. فواصل اطمینان بسیار گسترده نشاندهنده وجود ناهمگونی میان مطالعات بود. در تحلیل چهارم، از مطالعاتی که میان ضایعات سرطانی (کارسینوم تهاجمی (invasive carcinoma)) و پیشسرطانی (دیسپلازی (dysplasia)) قائل به تمایز شده بودند، 3 تست ارائه شده بود که در آنها متاآنالیز به اجرا درآمده بود. حساسیتها و اختصاصیتها برای تشخیص کارسینوم تهاجمی عبارت بودند از: CT: حساسیت: 0.72 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 0.87)، اختصاصیت: 0.92 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 0.97)؛ EUS: حساسیت: 0.78 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.44 تا 0.94)، اختصاصیت: 0.91 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 0.98)؛ EUS-FNA: حساسیت: 0.66 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 0.99)، اختصاصیت: 0.92 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 0.98). در تحلیل پنجم، از مطالعاتی که میان ضایعات سرطانی (دیسپلازی با درجه بالا یا کارسینوم تهاجمی) در مقابل ضایعات پیشسرطانی (دیسپلازی با درجه پائین یا متوسط) قائل به تمایز شده بودند، 6 تست ارائه شده بود که در آنها متاآنالیز به اجرا درآمده بود. حساسیتها و اختصاصیتها برای تشخیص سرطان (دیسپلازی با درجه بالا یا کارسینوم تهاجمی) عبارت بودند از: CT: حساسیت: 0.87 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.00 تا 1.00)، اختصاصیت: 0.96 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.00 تا 1.00)؛ EUS: حساسیت: 0.86 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 0.92)، اختصاصیت: 0.91 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 تا 0.96)؛ EUS-FNA: حساسیت: 0.47 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.24 تا 0.70)، اختصاصیت: 0.91 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.32 تا 1.00)؛ EUS-FNA (آنتیژن کارسینوامبریونیک (carcinoembryonic antigen) 200 نانوگرم بر میلیلیتر (ng/mL)): حساسیت: 0.58 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.28 تا 0.83)، اختصاصیت: 0.51 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.19 تا 0.81)؛ MRI: حساسیت: 0.69 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.44 تا 0.86)، اختصاصیت: 0.93 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.43 تا 1.00)؛ PET: حساسیت: 0.90 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.79 تا 0.96)، اختصاصیت: 0.94 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 0.99). در تحلیل ششم، از مطالعاتی که میان ضایعات سرطانی (کارسینوم تهاجمی) و پیشسرطانی (دیسپلازی با درجه پایین) قائل به تمایز شده بودند، هیچ تستی که در آنها متاآنالیز انجام شده باشد، ارائه نشده بود. در تحلیل هفتم، از مطالعاتی که میان ضایعات پریکانسروس یا سرطانی (دیسپلازی با درجه متوسط یا بالا یا کارسینوم تهاجمی) و ضایعات پیشسرطانی (دیسپلازی با درجه متوسط) قائل به تمایز شده بودند، 2 پیشسرطانی تست ارائه شده بود که در آنها متاآنالیز به اجرا درآمده بود. حساسیت و اختصاصیت برای تشخیص سرطان به ترتیب عبارت بودند از: CT: حساسیت: 0.83 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.68 تا 0.92)، اختصاصیت: 0.83 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 0.93) و MRI: حساسیت: 0.80 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.58 تا 0.92)، اختصاصیت: 0.81 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 0.95). در تحلیل هشتم، از مطالعاتی که میان ضایعات پیشسرطانی یا سرطانی (دیسپلازی با درجه متوسط یا بالا یا کارسینوم تهاجمی) و پیشسرطانی (دیسپلازی با درجه پائین) یا ضایعات خوشخیم قائل به تمایز شده بودند، هیچ تستی که در آنها به اجرای متاآنالیز پرداخته شده باشد، ارائه نشده بود.
هیچ تغییرات عمدهای در تحلیل زیرگروههای مربوط به ضایعات کانونی پانکراس (42 مطالعه؛ 2086 مشارکتکننده) وجود نداشتند. هیچیک از مطالعات منتخب الاستوگرافی EUS (EUS elastography) یا تست متوالی (sequential testing) را ارزیابی نکرده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما نتوانستیم هیچگونه نتیجهگیری قطعی به عمل آوریم، زیرا روشهای مورد استفاده توسط نویسندگان مطالعات برای دستهبندی ضایعات کانونی پانکراس به ضایعات سرطانی، پیشسرطانی و خوشخیم متفاوت بود؛ تعداد مطالعات منتخب کم و فواصل اطمینان برای هر مقایسه گسترده بود؛ کیفیت روششناختی مطالعات ضعیف بود و میان برآوردها درون مقایسهها ناهمگونی وجود داشت.
خلاصه به زبان ساده
دقت تکنیکهای مختلف تصویربرداری برای تعیین سرطانی بودن تومور پانکراس
پیشینه
پانکراس (pancreas) یکی از اندامهای داخل شکم است که شیره پانکراس (pancreatic juice) ترشح میکند. این شیره به هضم غذا کمک کرده و دربرگیرنده سلولهایی است که هورمونهای مهمی را از جمله انسولین تولید میکند. ناهنجاریهای مربوط به پانکراس بهطور فرایندهای در افرادی که تحت اسکنهای روتین از جمله اولتراسوند یا اسکنهای توموگرافی کامپیوتری (computed tomography (CT)) قرار میگیرند، بهصورت آنچه که با عنوان «سایهها» (shadows) شناخته میشود، رویت میشوند. بهطوری که این ناهنجاریها ممکن است به عنوان ضایعه کانونی پانکراس (focal pancreatic lesion)، توده پانکراس (pancreatic mass)، تومور پانکراس (pancreatic tumour)، کیست پانکراس (pancreatic cyst)، یا ندولهای پانکراس (pancreatic nodule) توصیف میشوند. نسبت قابلتوجهی از ضایعات کانونی پانکراس خوشخیم (benign) (خوشخیم) هستند که به هیچ درمانی احتیاج ندارند. برداشت تومور با استفاده از جراحی اصلیترین روش درمان برای ضایعات پیشسرطانی (precancerous) (برای مثال ضایعات کانونی پانکراس که بهطور کامل سرطانی نبوده و توانایی تکثیر را مانند سرطان ندارند، اما میتوانند به سرطان تبدیل شوند) و ضایعات کانونی پانکراس سرطانی است. روشهای جدیدی برای درمان ضایعات پیشسرطانی، از جمله استفاده از گرما برای نابودی تومور، در حال توسعه است. برداشت تومور به روش جراحی به عنوان تنها روش درمانی بالقوه در افراد مبتلا به سرطان پانکراس محدود شده به شمار میرود. بنابراین تشخیص اینکه ضایعه کانونی پانکراس از نوع غیر سرطانی، پیشسرطانی یا سرطانی است، مهم است. تعدادی از اسکنها برای تشخیص ماهیت ضایعه کانونی پانکراس در دسترس هستند که عبارتاند از:
• اسکن توموگرافی کامپیوتری: مجموعهای از اشعههای ایکس که از زوایای مختلفی گرفته شده و سپس با استفاده از کامپیوتر بازسازی میشود.
• تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (Magnetic resonance imaging (MRI)): استفاده از یک مغناطیس قدرتمند برای تولید تصاویری از بافتهای مختلف بدن.
• توموگرافی گسیل پوزیترون (Positron emission tomography (PET)): استفاده از مقدار اندکی گلوکز رادیواکتیو (شکر) برای ایجاد تمایز میان بافتهای مختلف. در این روش از تمایل سولولهای سرطانی به استفاده بیشتر از گلوکز نسبت به سلولهای طبیعی برای تشخیص استفاده میشود.
• اولتراسوند آندوسکوپیک (Endoscopic ultrasound) (با عنوان آندوسونوگرافی نیز شناخته میشود): استفاده از آندوسکوپ، یک دوربین هدایتشده به داخل حفره بدن برای دیدن داخل بدن. یک اولتراسوند (امواج صوتی با انرژی بالا) که در انتهای آندوسکوپ قرار داده شده و برای ایجاد تمایز میان بافتها استفاده میشود.
• الاستوگرافی EUS: این تکنیک میزان سفتی (stiffness) ضایعه را اندازهگیری میکند که برای شناسایی سرطانی یا غیر سرطانی بودن ضایعه استفاده میشود.
• بیوپسی هدایتشده با EUS: برداشت سلولها یا بافتها برای ارزیابی زیر میکروسکوپ یا اجرای سایر تستها روی سلول یا بافت.
در حال حاضر میزان اثربخشی اسکنهای مختلف در تشخیص ضایعات کانونی پانکراس شفاف نیست.
ویژگیهای مطالعه
ما برای شناسایی مطالعاتی که دقت اسکنهای مختلف را گزارش کرده بودند، تا 19 جولای 2016 در میان منابع به جستوجوی دقیق پرداختیم. ما 54 مطالعه را شناسایی کردیم که اطلاعات مربوط به 3196 مشارکتکننده مبتلا به ضایعه کانونی پانکراس را گزارش کرده بودند.
این مطالعات 1 یا تعداد بیشتری از تستهای نامبرده را در بالا ارزیابی کرده و نتایج این تستها را با تشخیص نهایی فراهم شده توسط برداشت ضایعه از طریق جراحی و ارزیابی آنها زیر میکروسکوپ مقایسه کرده بودند. هیچ مطالعهای که به ارزیابی دقت تست تشخیصی الاستوگرافی با EUS پرداخته یا مطالعهای که به بررسی اسکنهای چندگانه نسبت به اسکنهای مجرد پرداخته باشند، وجود نداشتند.
نتایج اصلی
تنوع در اینکه مطالعات چگونه ضایعات پیشسرطانی و سرطانی را تعریف میکنند به این معناست که ما نتوانستیم دادهها را برای ارائه نتایج کلی برای بسیاری از تستها تجمیع کنیم. ما نتوانستیم به دلایل زیر به هیچ نتیجه قطعی دست یابیم:
• روشی که نویسندگان مرور ضایعات کانونی پانکراس را ذیل هر یک از ضایعات سرطانی، پیشسرطانی و خوشخیم دستهبندی کرده بودند، در مطالعات مختلف سازگار نبود.
• مطالعات تعداد کمی از مشارکتکنندگان را دربرمیگرفتند، که منجر به عدم قطعیت معنیداری در نتایج میشد.
• مطالعات به لحاظ روششناختی دارای کیفیت پائینی بودند، که با عدم قطعیت بیشتری در نتایج همراه بود.
• حتی در میان مطالعاتی که ضایعات کانونی پانکراس را به روش مشابهی به ضایعات سرطانی، پیشسرطانی و خوشخیم دستهبندی کرده بودند، نتایج همگون نبودند.
کیفیت شواهد
تمامی مطالعات به لحاظ روششناختی دارای کیفیت پائینی بودند، که ممکن است منجر به دستیابی به نتایج اشتباهی شود.