پیشینه
استفاده از اکسیژن کمکی در مراقبت از نوزادان بسیار نارس (extremely preterm)، از دهه 1940 میلادی عملکردی رایج است. علیرغم این امر، توافق اندکی وجود دارد درباره اینکه چه محدودهای از اشباع اکسیژن (SPO2) هدف قرار گیرد تا رشد و نمو کوتاه یا بلندمدت را به حداکثر و در عین حال آسیبها را به حداقل برساند. دو نگرانی متقابل وجود دارد: از یک سو سطوح اکسیژن پائینتر (SPO2 هدف در 90% یا کمتر) میتواند رشد عصبی را مختل کرده یا منجر به مرگ شود و از سوی دیگر سطوح اکسیژن بالاتر (SPO2 هدف بیش از 90%) ممکن است رتینوپاتی شدید نارس بودن یا بیماری ریوی مزمن را افزایش دهد.
استفاده از پالس اکسیمتری (pulse oximetry) برای ارزیابی غیر تهاجمی میزان SPO2 نوزاد، از دهه 1990 شایع شده است. تاکنون هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) وجود ندارد که ارزیابی کرده باشد بهتر است سطح اکسیژن در نوزادان بسیار نارس از بدو تولد یا پس از آن، بالاتر یا پائینتر باشد. در نتیجه، اختلاف عملکرد (practice variation) بینالمللی چشمگیری وجود دارد و درباره مناسبترین محدوده برای میزان اشباع اکسیژن هدف در نوزادان نارس و با وزن تولد کم، قطعیتی وجود ندارد.
اهداف
1- اثرات هدف قرار دادن محدودههای اشباع اکسیژن پائینتر در مقابل بالاتر بر مرگ یا موربیدیتیهای عمده نوزادی و شیرخوارگی یا هردو در نوزادان بسیار نارس چیست؟
2- آیا این اثرات در انواع مختلف نوزادان، از جمله آنهایی که در سن حاملگی بسیار زودرس یا بیرون از بیمارستان (outborn) متولد شدهاند، نوزادانی که تحت پوشش کورتیکواستروئید پیش از تولد قرار نگرفتهاند، نوزادان جنس مذکر، نوزادان کوچک برای سن حاملگی یا چندقلو، یا بر اساس نوع زایمان متفاوت است؟
روش های جستجو
ما برای جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین ( CENTRAL، Cochrane Central Register of Controlled Trials؛ شماره 4، 2016)، MEDLINE از طریق PubMed (از 1966 تا 11 اپریل 2016)، Embase (از 1980 تا 11 اپریل 2016) و CINAHL (از 1982 تا 11 اپریل 2016)، از استراتژی جستوجوی استاندارد نوزادان در کاکرین استفاده کردیم. ما همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانسها و فهرست منابع مقالات بازیابیشده را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
معیار انتخاب ما کارآزماییهای کنترلشده تصادفی بود که کودکان متولدشده در کمتر از هفته 28 بارداری را در هنگام تولد یا بهسرعت پس از آن بررسی کرده بودند و در این بررسی محدودههای SPO2 90% یا کمتر یا بالای 90% را بهوسیله پالس اکسیمتری هدف قرار داده بودند تا این اهداف را حداقل در دو هفته نخست زندگی حفظ کنند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روشهای استاندارد نوزادان در کاکرین برای استخراج دادهها از گزارشهای منتشرشده از مطالعات انتخابی استفاده کردیم. ما برای همراستا کردن تعاریف دو پیامد کلیدی، برخی دادههای متراکم اضافه را از محققان اصلی درخواست کردیم. ما متاآنالیزها را با نرمافزار Review Manager 5 و با بهرهگیری از شیوه مانتل-هنزل (Mantel-Haenszel) برای برآورد خطر نسبی (RR) معمولی و اختلاف خطر (RD) و یک مدل اثر ثابت انجام دادیم. ما مطالعات منتخب را بهمنظور تثبیت کیفیت شواهد، با استفاده از معیار «خطر سوگیری» کاکرین و GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم. ما ناهمگونی اثرات را از طریق تجزیهوتحلیلهای زیرگروه از پیش تعیینشده و تحلیل حساسیت بررسی کردیم.
نتایج اصلی
پنج کارآزمایی که در مجموع 4965 نوزاد را نامنویسی کرده بودند، واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. محققان این پنج کارآزمایی با چشمداشت به آینده، برنامهریزی کردند تا دادههای خود را بهعنوان بخشی از همکاری NeOProM (متاآنالیز آیندهنگر اکسیژن نوزادی) ترکیب کنند. ما کیفیت شواهد را برای پیامدهای کلیدی مرگ، ناتوانی عمده، ترکیب مرگ یا ناتوانی عمده و انتروکولیت نکروزان (necrotising enterocolitis)، بالا و برای نابینایی و رتینوپاتی نارسی نیازمند درمان، متوسط ارزیابی کردیم.
هنگامی که تعریف همتراز شدهای از ناتوانی عمده استفاده شد، تفاوت معناداری در پیامد اولیه ترکیبی مرگ یا ناتوانی عمده در نوزادان بسیار نارس در مقایسه محدوده اشباع اکسیژن پائینتر (SPO2 از 85% تا 89%) در مقابل بالاتر (SPO2 از 91% تا 95%) هدف وجود نداشت (RR معمولی: 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.98 تا 1.10؛ RD معمولی: 0.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.05؛ 5 کارآزمایی؛ 4754 نوزاد) (شواهد با کیفیت بالا). طیف هدف پائینتر در قیاس با طیف هدف بالاتر، بهطور چشمگیری بروز مرگ در سن دقیق (corrected age) 18 تا 24 ماه (RR معمولی: 1.16؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.03 تا 1.31؛ RD معمولی: 0.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.05؛ 5 کارآزمایی؛ 4873 نوزاد) (شواهد با کیفیت بالا) و انتروکولیت نکروزان را افزایش داده بود (RR معمولی: 1.24؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.05 تا 1.47؛ RD معمولی: 0.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.04؛ 5 کارآزمایی؛ 4929 نوزاد؛ I2 = 0%) (شواهد با کیفیت بالا). هدف گرفتن محدوده کمتر، بهطور قابل توجهی شیوع رتینوپاتی نارسی نیازمند درمان را کاهش داده بود (RR معمولی: 0.72؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 0.85؛ RD معمولی: 0.04 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 - تا 0.02 - ؛ 5 کارآزمایی؛ 4089 نوزاد؛ I2 = 69%) (شواهد با کیفیت متوسط). هیچ اختلاف معناداری بین این دو گروه درمانی از نظر ناتوانی عمده شامل نابینایی، کمشنوایی شدید، فلج مغزی یا سایر موربیدیتیهای نوزادی مهم وجود نداشت.
یک تجزیهوتحلیل زیرگروه از پیامدهای عمده بر اساس نوع نرمافزار کالیبراسیون اکسیمتر (اصلی در برابر تجدیدنظرشده)، نشاندهنده تفاوت چشمگیر در این دو مورد بود: در اثر درمانی میان دو نوع نرمافزار از لحاظ مرگ (interaction P = 0.03) و اثر درمانی بسیار بیشتر برای نوزادانی که از الگوریتم اصلاحشده استفاده شده بود (RR معمولی: 1.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.13 تا 1.68؛ RD معمولی: 0.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 0.10؛ 3 کارآزمایی؛ 1716 نوزاد). اختلاف مهم دیگری در تأثیر درمان نشان دادهشده از طریق تجزیهوتحلیل زیرگروه با استفاده از دادههای موجود کنونی وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هدف قرار دادن SPO2 کمتر (85% تا 89%) در مقایسه با SPO2 بیشتر (91% تا 95%) در نوزادان بسیار نارس، هیچ اثر معناداری بر پیامد مرکب مرگ یا ناتوانی عمده یا بر ناتوانی عمده بهتنهایی، از جمله نابینایی نداشت؛ اما خطر متوسط مرگومیر را به میزان 28 مورد به ازای هر 1000 نوزاد درمانشده افزایش داده بود. ممکن است سبک و سنگین کردن میان منافع و مضرات محدودههای هدف متفاوت اشباع اکسیژن، در هنگام تصمیمگیری در مورد سیاستهای هدفگذاری اشباع اکسیژن نیاز به ارزیابی از طریق شرایط محلی (برای مثال alarm limit settings، کارگزینی (staffing)، خطرات پیامد پایه) داشته باشد.
خلاصه به زبان ساده
هدفگذاری سطوح اکسیژن پایینتر یا بالاتر در نوزادان نارس
سوال مطالعه مروری
بهتر است که سطح اکسیژن پائینتر را برای کودکانی که بسیار زودهنگام متولد میشوند، هدف قرار دهیم یا بالاتر؟
پیشینه
دادن اکسیژن کمکی (مکمل) به کودکانی که بسیار زودهنگام به دنیا آمدهاند (نوزادان بسیار نارس) و دچار مشکلات تنفسی هستند، از دهه 1940 به عملکردی رایج تبدیل شده است. علیرغم این موضوع، توافق اندکی در اینباره وجود دارد که کدام سطوح از اکسیژن، بقای کوتاه یا بلندمدت و رشد را حداکثر خواهد کرد. استفاده از فناوری (پالس اکسیمتری) که میتواند بهسادگی میزان اکسیژن را در خون کودک (اشباع اکسیژن) اندازهگیری کند، از دهه 1990 شایع شد. با این حال، تاکنون هیچ کارآزمایی تصادفی وجود نداشته که آزموده باشد بهتر است تا سطح اشباع اکسیژن در نوزادان بسیار نارس از بدو تولد یا پس از آن را پایینتر هدفگذاری کنیم یا بالاتر. در نتیجه، تفاوت خیلی زیادی در محدودههای هدف تعیینشده در واحدهای مراقبت از نوزادان مختلف سراسر جهان وجود دارد.
ویژگیهای مطالعه
مطالعاتی که ما انتخاب کردیم، کارآزماییهای تصادفی بودند که کودکان متولدشده را در پیش از هفته 28 حاملگی در بدو تولد یا بلافاصله بعد از آن بررسی کرده و محدودههای اشباع اکسیژن (SPO2) 85% تا 89% یا 91% تا 95% را برای حداقل دو هفته نخست زندگی هدفگذاری کرده بودند.
نتایج اصلی
ما پنج کارآزمایی را در این مرور گردآوری کردیم که در مجموع 4965 نوزاد را نامنویسی کرده بودند. منافع و مضراتی در ارتباط با هر دو طیف هدف آزمودهشده وجود داشت. هیچکدام از محدودههای هدف پائینتر یا بالاتر، تأثیر معناداری بر نرخ مرگ یا ناتوانی عمده (پیامد اصلی)، ناتوانی عمده بهتنهایی یا نابینایی نداشتند. با این حال، نوزادانی که در طیف اکسیژن هدف پائینتر قرار گرفته بودند، بهطور میانگین دارای افزایش 2.8% خطر مرگ در مقایسه با نوزادانی بودند که طیف اکسیژن برایشان بالاتر هدفگذاری شده بود. آنها همچنین دارای افزایش 2.2% در نرخ یک بیماری رودهای جدی به نام انتروکولیت نکروزان بودند. از طرف دیگر، نوزادانی که محدوده اکسیژن در آنان پائینتر هدف قرار گرفته بود، دارای کاهش 4.2% در نرخ یک مشکل چشمی جدی، رتینوپاتی نارسی نیازمند جراحی یا سایر درمانها، بودند. سبک و سنگین کردن بین این منافع و مضرات ممکن است نیاز به ارزیابی از طریق شرایط محلی در هنگام تصمیمگیری درباره سیاستهای هدفگذاری اشباع اکسیژن داشته باشد.
کیفیت شواهد
ما کیفیت این شواهد را برای پیامدهای اصلی مرگ، ناتوانی عمده، ترکیب مرگ یا ناتوانی عمده و انتروکولیت نکروزان، بالا ارزیابی کردیم. کیفیت شواهد را برای دو پیامد مرتبط با چشم (نابینایی، رتینوپاتی نارسی نیازمند درمان)، متوسط برآورد کردیم و به ما این اطمینان را میدهد که نتایج کلی، قابل اعتماد هستند.