یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده شامل نوزادانی که بیش از 12 هفته نارس متولد شده بودند، معیارهای ورود را داشتند. این کارآزمایی، از روششناسی مناسب استفاده کرده و دارای خطر پائین سوگیری بود. صد و شصتوشش نوزاد برای آغاز پایش NIRS مغزی مداوم کمتر از 3 ساعت پس از تولد تا 72 ساعت بعد از تولد به علاوه مداخلات مناسب در صورتی که NIRS خارج از محدوده طبیعی بر مبنای دستورالعمل بود، در برابر پایش معمول با NIRS کور شده، تصادفیسازی شدند. هیچ تاثیری از NIRS به علاوه دستورالعمل بر مورتالیتی تا سن term‐equivalent وجود نداشت (RR: 0.50؛ 95% CI؛ 0.29 تا 1.00؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده). NIRS به علاوه دستورالعمل، تاثیری بر هموراژی داخل بطنی نگذاشته بود: در همه مراحل (RR: 0.93؛ 95% CI؛ 0.65 تا 1.34؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)، مرحله IV/III (RR: 0.57؛ 95% CI؛ 0.25 تا 1.31؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ و لکومالاسی اطراف بطنی سیستیک (cystic periventricular leukomalacia) (که در هیچ کدام از گروهها رخ نداده بود). همچنین هیچ تاثیری از NIRS به همراه دستورالعمل بر وقوع مجرای شریانی باز (patent ductus arteriosus) (RR: 1.96؛ 95% CI؛ 0.94 تا 4.08؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ بیماری ریوی مزمن (RR: 1.27؛ 95% CI؛ 0.94 تا 1.50؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ انتروکولیت نکروزان (RR: 0.83؛ 95% CI؛ 0.33 تا 1.94؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ و رتینوپاتی پرهماچوریتی (retinopathy of prematurity) (RR: 1.64؛ 95% CI؛ 0.75 تا 3.00؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده) وجود نداشت. هیچ حادثه جانبی جدی در هیچ کدام از گروههای مداخله رخ نداد. NIRS به علاوه دستورالعمل موجب علائم پوستی ناشی از حسگر NIRS بیشتری در گروه کنترل نسبت به گروه آزمایش شده بود (RR تعدیل نشده: 0.31؛ 95% CI؛ 0.10 تا 0.92؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده). هیچ دادهای در مورد پیامد تکامل سیستم عصبی، اختلال کلیوی یا نشت هوا وجود نداشت.
کیفیت شواهد برای تمام مقایسههای ذکر شده در بالا به غیر از مورتالیتی به هر علتی و حوادث جانبی، بسیار پائین ارزیابی شد: آنها به ترتیب پائین و متوسط ارزیابی شدند. اعتبار تمام مقایسهها به دلیل نمونه کوچک از نوزادان تصادفیسازی شده، خطر سوگیری (bias) ناشی از فقدان کورسازی و غیر‐مستقیم بودن پیامدها مختل شده بود.
سوال مطالعه مروری
تعیین مزایا و آسیبهای تخمین غیر‐تهاجمی مداوم سطوح اکسیژن بافت مغز از طریق اسپکتروسکوپی نزدیک مادون قرمز (near‐infrared spectroscopy; NIRS) بر مورتالیتی و رشد بعدی در نوزادانی که بیش از 8 هفته نارس متولد شدهاند.
پیشینه
کودکانی که بیش از 8 هفته پیش از موعد متولد میشوند، در معرض خطر آسیب مغزی و اختلال رشدی قرار دارند. NIRS، امکان اندازهگیری پیوسته محتوای اکسیژن بافت مغز را از طریق انتشار امواج نوری مختلف در محدوده نزدیک مادون قرمز به درون بافت و اندازهگیری شدت نور منعکس شده در چند اینچ دورتر از منبع نور را فراهم میکند. پیشنهاد شده که اجتناب از سطوح اکسیژن بسیار پائین یا بسیار بالا در مغز میتواند در این نوزادان کوچک مفید باشد.
ویژگیهای مطالعه
در شواهد موجود تا سپتامبر 2016، یک کارآزمایی یافتیم که این موضوع را بررسی کرده بود که اکسیژنرسانی مغزی میتواند به وسیله ترکیب اندازهگیریهای NIRS مغز با یک دستورالعمل درمانی درباره نحوه مداخله هنگام خروج اکسیژنرسانی مغز از محدوده طبیعی، تثبیت شود یا خیر. 166 نوزاد وارد شده، بیش از 12 هفته پیش از موعد متولد شده بودند. آنها طی سه روز نخست زندگی پایش شدند. بودجه این مطالعه را سازمانی دولتی تامین کرده بود و ما پی بردیم که تا جایی که امکانپذیر بوده، شیوههای استفاده شده در کارآزمایی خوب بودند.
نتایج کلیدی
تنها کارآزمایی که ما یافتیم، حاکی از تفاوت بزرگ و چشمگیر در اکسیژنرسانی مغز بین گروه آزمایش و گروه کنترل بود. اکسیژنرسانی پائین در گروه کنترل خیلی بیشتر بود. با وجود این، نشان دهنده این نبود که پایش با NIRS، مورتالیتی یا وقوع عوارض بسیار شایع زایمان زودرس، یعنی خونریزیهای داخل مغزی، بیماری ریوی مزمن، آسیب به رودهها (انتروکولیت نکروزان) و نابینایی (رتینوپاتی پرهماچوریتی) را کاهش میدهد.
پایش NIRS، موجب آسیب جدی نشده بود، اما علائم پوستی ناشی از حسگر NIRS در حدود 1 نفر از هر 10 بیمار مشاهده شد.
کیفیت شواهد
اندازه اطلاعات حاصل از یک کارآزمایی تصادفیسازی شده کوچک برای هرگونه نتیجهگیری پیرامون مزایا و آسیبهای اسپکتروسکوپی نزدیک مادون قرمز مغزی در نوزادان پرهترم، بسیار کوچک است. بنابراین نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد.