پیشینه
عفونت مجاری ادراری (UTI) یک عفونت باکتریایی شایع است که میتواند منجر به بروز امراض قابلتوجهی همچون تنگی (stricture)، تشکیل آبسه (abscess)، فیستول (fistula)، باکتریمی (bacteraemia)، سپسیس (sepsis)، پیلونفریت (pyelonephritis) و اختلال عملکرد کلیه شود. نرخ مرگ و میر ناشی از پیشرفت پیلونفریت در مردان تا سقف 1% و در زنان تا سقف 3% گزارش شدهاند. به دلیل آنکه درمان با پروبیوتیک به راحتی بدون نیاز به نسخه در دسترس است، مرور کارایی آنها در پیشگیری از عفونتهای مجاری ادراری ممکن است به مصرفکنندگان در اتخاذ تصمیمهای آگاهانه درباره درمان بالقوه پروفیلاکتیک (پیشگیرانه) کمک کند. مؤسسات و ارائهدهندگان خدمات نیز برای اتخاذ تصمیمهای آگاهانه در رابطه با درمان بیماران به خلاصهای مبتنی بر شواهد موجود نیاز دارند.
اهداف
آیا پروبیوتیکها (با هر نوع فرمولاسیون) به هنگام استفاده برای پیشگیری از عفونتهای مجاری ادراری در جمعیت بیماران مستعد، در مقایسه با پلاسبو یا عدم درمان، از مزیت درمانی از نظر مورتالیتی و موربیدیتی برخوردار هستند؟
آیا پروبیوتیکها (با هر نوع فرمولاسیون) به هنگام استفاده برای پیشگیری از عفونتهای مجاری ادراری در جمعیت بیماران مستعد، در مقایسه با سایر مداخلات پروفیلاکتیک، مشتمل بر اقدامات دارویی و غیردارویی (برای مثال پیشگیری دارویی/ پروفیلاکسی با آنتیبیوتیک به صورت مداوم، استروژن موضعی، آب آلبالو)، از مزیت درمانی از نظر مورتالیتی و موربیدیتی برخوردار هستند؟
روش های جستجو
ما از طریق برقراری ارتباط با هماهنگکننده جستوجوی کارآزماییها (Trials' Search Co-ordinator) و با استفاده از واژگان مرتبط با این مطالعه مروری، تا تاریخ 21 سپتامبر 2015 مرکز تخصصی کلیه و پیوند در کاکرین (Cochrane Kidney and Transplant Specialised Register) را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده از بیماران مستعد (برای مثال دارای سابقه ابتلا به عفونت مجاری ادراری در گذشته) یا افراد سالم که در آنها پروبیوتیک از هر نوع، با هر فرمولاسیون، دوز یا فراوانی، با پلاسبو یا سایر گروههای مقایسهکننده فعال (active comparators) مقایسه شده بود، وارد مطالعه مروری شدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
تمامی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده و کارآزماییهای شبهتصادفیسازی و کنترل شده (کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده که تخصیص جهت درمان در آنها، بر اساس تناوب، استفاده از پروندههای پزشکی به صورت یکی در میان، تاریخ تولد یا سایر روشهای قابل پیشبینی است) که ناظر بر مقایسه پروبیوتیکها با عدم اقدام به درمان، پلاسبو، یا سایر مداخلات پروفیلاکتیک بودند، وارد مطالعه شدند. برآوردهای خلاصه از اثر با استفاده از مدل اثر تصادفی به دست آمدند و نتایج به صورت خطر نسبی (RR) و 95% فواصل اطمینان (CI) برای نتایج دوتایی بیان شدند.
نتایج اصلی
ما 9 مطالعه مشتمل بر 735 نفر را در این مطالعه مروری وارد کردیم. چهار مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با پلاسبو، دو مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با عدم اقدام به درمان، دو مطالعه به مقایسه پروبیوتیکها با آنتیبیوتیکها در بیماران مبتلا به عفونت مجاری ادراری، و یک مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با پلاسبو در زنان سالم پرداخته بودند. تمامی مطالعات با هدف اندازهگیری تفاوتهای موجود میان میزان عود عفونت مجاری ادراری انجام شده بودند.
ما در ارزیابی خطر سوگیری (risk of bias) متوجه شدیم که اندازه نمونه در بیشتر مطالعات کوچک بوده و به دلیل گزارش ناکافی جزئیات مربوط به متودولوژی، امکان ارزیابی دقیق را فراهم نمیکردند. در مجموع، خطر بالایی از سوگیری در مطالعات وارد شده وجود داشت که امکان نتیجهگیری قطعی و دقیق را فراهم نکرده و اینگونه نشان میداد که هر یک از اثرات درمانی گزارششده ممکن است گمراهکننده بوده یا دارای بزرگنمایی باشند.
ما هیچ کاهش معناداری در خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی علامتدار راجعه (عودکننده) میان بیماران درمانشده با پروبیوتیکها و پلاسبو نیافتیم (RR: 0.82؛ با 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.12؛ 23% = آماره I2؛ 6 مطالعه؛ 352 شرکتکننده) با فواصل اطمینان زیاد و ناهمگونی آماری پایین. هیچ کاهش معناداری در خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی علامتدار راجعه میان بیماران درمان شده با پروبیوتیک و آنتیبیوتیک یافت نشد (RR: 1.12؛ با 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.33؛ 1 مطالعه؛ 223 شرکتکننده).
شایعترین عوارض جانبی گزارششده اسهال، تهوع، استفراغ، یبوست و علائم واژینال بودند. هیچ یک از مطالعات واردشده تعداد شرکتکنندگان را با حداقل یک مورد ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی بدون علامت، مرگومیر به هر دلیل یا شرکتکنندگان با حداقل یک مورد ابتلا به باکتریمی یا عفونت خون با قارچ (fungaemia) را گزارش نکرده بودند. در دو مطالعه انصراف از ادامه همکاری در مطالعه به دلیل بروز عوارض جانبی و تعداد شرکتکنندگان با حداقل یک مورد عارضه جانبی گزارش شده بود. یک مطالعه انصراف شش نفر از شرکتکنندگان تحت درمان با پروبیوتیک (5.2%) و 15 نفر از شرکتکنندگانِ تحت درمان با آنتیبیوتیک (12.2%) را گزارش کرده بود. در حالی که مطالعه دوم، درمان نیمه رها کرده یک شرکتکننده از گروه پلاسبو را به دلیل بروز عارضه جانبی گزارش کرده بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هیچ منفعت معناداری برای پروبیوتیکها در مقایسه با پلاسبو یا عدم اجرای درمان ثابت نشد. اما این منفعت را نمیتوان رد کرد زیرا دادهها محدود و از مطالعات کوچک با گزارشدهی ضعیف روششناسی حاصل شده بودند.
دادههای محدودی درباره خطرات و مرگومیر مرتبط با پروبیوتیکها وجود داشت و هیچ شواهدی در رابطه با اثر پروبیوتیکها بر عوارض جانبی جدی وجود نداشت. شواهد موجود نمیتوانند کاهش یا افزایش عفونت مجاری ادراری راجعه در زنان مبتلا به عفونت مجاری ادراری راجعه که از پروبیوتیکهای پروفیلاکتیک استفاده میکنند، رد کنند. شواهد ارائهشده از یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده برای اظهارنظر درباره اثر پروبیوتیکها در مقابل آنتیبیوتیکها ناکافی بودند.
خلاصه به زبان ساده
پروبیوتیکها برای پیشگیری از عفونتهای مجاری ادراری در بزرگسالان و کودکان
پیشینه
عفونت مجاری ادراری در کلیهها، حالبها، مجاری ادراری یا مثانه اتفاق میافتد. عفونتهای مجاری ادراری یکی از شایعترین عفونتهای باکتریایی بوده و میتوانند منجر به بروز سایر مشکلات مرتبط با سلامت شوند.
تصور میشود که پروبیوتیکها (میکروارگانیسمهای زندهای که وقتی به مقادیر کافی استفاده میشوند، به میزبان خود سود میرسانند) به واسطه پیشگیری از ابتلای مجاری ادراری به سایر عفونتهای باکتریایی، در بروز عفونت تأثیرگذار هستند. ما علاقهمند بودیم هر یک از انواع پروبیوتیکها (استفاده از باکتریها برای تغییر تعادل باکتریها) را در مقایسه با عدم اقدام به درمان، آنتیبیوتیکها، هورموندرمانی، آب آلبالو یا سایر مداخلات در افراد در معرض خطر ابتلا به عفونتهای مجاری ادراری، مطالعه کنیم. در صورت مثبت بودن نتیجه ارزیابی اثربخشی پروبیوتیکها، ما برنامهریزی کرده بودیم تعداد افراد مبتلا به عفونتهای مجاری ادراری راجعه را محاسبه کنیم.
ویژگیهای مطالعه
ما تا سپتامبر 2015 به جستوجو در منابع پرداختیم و 9 مطالعه به لحاظ انطباق با معیارهای انتخاب ما، مناسب بود. این 9 مطالعه به گزارش دادههای مربوط به 735 شرکتکننده پرداخته و اثرات پروبیوتیکها را در پیشگیری از عفونت مجاری ادراری تحقیق و بررسی کرده بودند: 7 مطالعه دربرگیرنده زنان و دختران مبتلا به عفونتهای مجاری ادراری بوده، یک مطالعه به بررسی موضوع درکودکان مبتلا به ناهنجاریهای مجاری ادراری پرداخته بود و یک مطالعه به تحقیق و بررسی عفونت مجاری ادراری در زنان سالم اقدام کرده بود.
نتایج کلیدی
به طور کلی، کیفیت مطالعات پایین و خطر سوگیری در آنها بالا بود. فارغ از جمعیتهای متفاوت، انواع بسیار مختلفی از پروبیوتیکها و انواع مختلفی از دوزها به صورت واژینال و خوراکی داده شده بود و پروبیوتیکها برای دورههای زمانی متنوعی تجویز شده بودند. تمامی این عوامل ممکن است روی نتایج ما تاثیر گذاشته باشد.
بیشتر مطالعات دادههای مربوط به عوارض جانبی را گردآوری نکرده بودند. بنابراین ما نمیتوانستیم خطرات مرتبط با درمانهای مختلف را بر پایه پروبیوتیک برآورد کنیم. هیچ کاهش معناداری در رابطه با خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری علامتدار راجعه در میان بیماران درمانشده با پروبیوتیک و پلاسبو و هیچ کاهش معناداری در رابطه با خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری علامتدار راجعه میان پروبیوتیک و بیماران درمانشده با آنتیبیوتیکها نیافتیم.
کیفیت شواهد
شواهد موجود در دسترس هیچ کاهشی در عفونت مجاری ادراری به دنبال استفاده از پروبیوتیکها نشان ندادند.