آیا پروبیوتیکها (با هر نوع فرمولاسیون) به هنگام استفاده برای پیشگیری از UTI در جمعیت بیماران مستعد، در مقایسه با دارونما (placebo) یا عدم درمان، از مزیت درمانی از نظر مورتالیتی و موربیدیتی برخوردار هستند؟
آیا پروبیوتیکها (با هر نوع فرمولاسیون) به هنگام استفاده برای پیشگیری از UTIها در جمعیت بیماران مستعد، در مقایسه با سایر مداخلات پروفیلاکتیک، مشتمل بر معیارهای دارویی و غیر‐دارویی (برای مثال پروفیلاکسی دارویی/پروفیلاکسی با آنتیبیوتیک به صورت مداوم، استروژن موضعی، آب آلبالو)، از مزیت درمانی از نظر مورتالیتی و موربیدیتی برخوردار هستند؟
ما نه مطالعه مشتمل بر 735 نفر را در این مرور وارد کردیم. چهار مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با دارونما، دو مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با عدم درمان، دو مطالعه به مقایسه پروبیوتیکها با آنتیبیوتیکها در بیماران مبتلا به UTI، و یک مطالعه به مقایسه پروبیوتیک با دارونما در زنان سالم پرداخته بودند. تمامی مطالعات با هدف اندازهگیری تفاوتهای موجود میان نرخ عود UTI انجام شده بودند.
در ارزیابی خطر سوگیری (bias) متوجه شدیم که حجم نمونه در بیشتر مطالعات کوچک بوده و به دلیل گزارش ناکافی جزئیات مربوط به روششناسی، امکان ارزیابی دقیق را فراهم نمیکردند. در مجموع، سوگیری در مطالعات وارد شده پُر‐خطر بود که امکان نتیجهگیری قطعی و دقیق را فراهم نکرده و اینگونه نشان میداد که هر یک از تاثیرات درمان گزارش شده ممکن است گمراه کننده بوده یا بیش از حد تخمین زده شود.
ما هیچ کاهش معناداری در خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی علامتدار راجعه (عودکننده) میان بیماران درمان شده با پروبیوتیکها و دارونما نیافتیم (6 مطالعه، 352 شرکتکننده: RR: 0.82؛ 95% CI؛ 0.60 تا 1.12؛ I2 = 23%) با فواصل اطمینان گسترده، و ناهمگونی آماری پائین. هیچ کاهش معناداری در خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی علامتدار راجعه (عودکننده) میان بیماران درمان شده با پروبیوتیک و آنتیبیوتیک یافت نشد (1 مطالعه، 223 شرکتکننده: RR: 1.12؛ 95% CI؛ 0.95 تا 1.33).
شایعترین عوارض جانبی گزارش شده عبارت بود از اسهال، تهوع، استفراغ، یبوست و نشانههای واژینال. هیچ یک از مطالعات وارد شده، تعداد شرکتکنندگان را با حداقل یک مورد ابتلا به UTI باکتریایی بدون نشانه، مورتالیتی به هر علتی یا شرکتکنندگان با حداقل یک مورد ابتلا به باکتریمی یا عفونت خون با قارچ (fungaemia) را گزارش نکرده بودند. در دو مطالعه انصراف از ادامه همکاری در مطالعه به دلیل بروز عوارض جانبی و تعداد شرکتکنندگان با حداقل یک مورد عارضه جانبی گزارش شده بود. یک مطالعه انصراف شش نفر از شرکتکنندگان تحت درمان با پروبیوتیک (5.2%) و 15 نفر از شرکتکنندگانِ تحت درمان با آنتیبیوتیک (12.2%) را گزارش کرده بود، در حالی که مطالعه دوم، درمان نیمه رها کرده یک شرکتکننده از گروه دارونما را به دلیل بروز عارضه جانبی گزارش کرده بود.
هیچ مزیت معناداری برای پروبیوتیکها در مقایسه با دارونما یا عدم درمان ثابت نشد، اما این مزیت را نمیتوان منتفی دانست زیرا دادهها محدود و از مطالعات کوچک با گزارشدهی ضعیف روششناسی حاصل شده بودند.
دادههای محدودی درباره خطرات و مورتالیتی مرتبط با پروبیوتیکها وجود داشت و هیچ شواهدی در رابطه با اثر پروبیوتیکها بر عوارض جانبی جدی وجود نداشت. شواهد موجود نمیتوانند کاهش یا افزایش UTI راجعه در زنان مبتلا به UTI راجعه که از پروبیوتیکهای پروفیلاکتیک استفاده میکنند، منتفی بدانند. شواهد ارائه شده از یک RCT برای اظهار نظر درباره تاثیر پروبیوتیکها در برابر آنتیبیوتیکها ناکافی بودند.
پیشینه
عفونتهای مجاری ادراری (urinary tract infections; UTIs) در کلیهها، حالبها، مجاری ادراری یا مثانه اتفاق میافتد. UTIها یکی از شایعترین عفونتهای باکتریایی بوده و میتوانند منجر به بروز سایر مشکلات مرتبط با سلامت شوند.
تصور میشود که پروبیوتیکها (میکروارگانیسمهای زندهای که وقتی به مقادیر کافی استفاده میشوند، برای میزبان خود مزیتی به همراه دارند) به واسطه پیشگیری از ابتلای مجاری ادراری به سایر عفونتهای باکتریایی، در بروز عفونت تاثیرگذار هستند. ما علاقهمند بودیم هر یک از انواع پروبیوتیکها (استفاده از باکتریها برای تغییر تعادل باکتریها) را در مقایسه با عدم درمان، آنتیبیوتیکها، هورموندرمانی، آب آلبالو یا سایر مداخلات در افراد در معرض خطر ابتلا به UTI، مطالعه کنیم. در صورت مثبت بودن نتیجه ارزیابی اثربخشی پروبیوتیکها، ما برنامهریزی کرده بودیم تعداد افراد مبتلا به UTIهای راجعه را اندازهگیری کنیم.
ویژگیهای مطالعه
تا سپتامبر 2015 به جستوجو در منابع علمی پرداختیم و نه مطالعه به لحاظ انطباق با معیار انتخاب ما، واجد شرایط بودند. این نه مطالعه به گزارش دادههای مربوط به 735 شرکتکننده پرداخته و اثرات پروبیوتیکها را در پیشگیری از UTI تحقیق و بررسی کرده بودند:هفت مطالعه دربرگیرنده زنان یا دختران مبتلا به UTIها بوده، یک مطالعه به بررسی موضوع در کودکان مبتلا به ناهنجاریهای مجاری ادراری پرداخته بود و یک مطالعه به تحقیق و بررسی UTI در زنان سالم اقدام کرده بود.
نتایج کلیدی
به طور کلی، کیفیت مطالعات در سطح پائین و خطر سوگیری (bias) در آنها بالا بود. فارغ از جمعیتهای متفاوت، انواع بسیار مختلفی از پروبیوتیکها و انواع مختلفی از دوزها به صورت واژینال و خوراکی داده شده بود و پروبیوتیکها برای دورههای زمانی متنوعی تجویز شده بودند. تمامی این عوامل ممکن است روی نتایج ما تاثیر گذاشته باشد.
بیشتر مطالعات دادههای مربوط به عوارض جانبی را گردآوری نکرده بودند، بنابراین ما نمیتوانستیم خطرات مرتبط با درمانهای مختلف را بر پایه پروبیوتیک تخمین بزنیم. هیچ کاهش معناداری در رابطه با خطر ابتلا به عفونت مجاری ادراری باکتریایی علامتدار راجعه (عودکننده) میان بیماران درمان شده با پروبیوتیک و دارونما (placebo) و هیچ کاهش معناداری در رابطه با خطر ابتلا به این عفونت میان پروبیوتیک و بیماران درمان شده با آنتیبیوتیکها نیافتیم.
کیفیت شواهد
شواهد موجود در دسترس هیچ کاهشی در UTI به دنبال استفاده از پروبیوتیکها نشان ندادند.