پیشینه
مردهزایی سالانه 2.6 میلیون خانواده را در سراسر جهان تحتتاثیر قرار میدهد و پیامدهایی ماندگار برای والدین و خدمات سلامت دارد. والدینی که در حال وارد شدن به دوران بارداری بعدی به دنبال مردهزایی هستند، با خطر عود مردهزایی، همراه با افزایش خطرات ناشی از سایر پیامدهای بارداری و چالشهای روانی روبهرو هستند. این والدین ممکن است از طیف وسیعی از مداخلات برای بهینهسازی سلامت پزشکی کوتاهمدت و طولانیمدت و رفاه روانی بهرهمند شوند.
اهداف
ارزیابی اثرات مداخلات مختلف یا مدلهای مراقبت پیش از بارداری و در طول بارداری بعدی بعد از مردهزایی بر پیامدهای مادری، جنین، نوزادی و سلامت خانواده و استفاده از خدمات سلامت.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان را در کاکرین (6 جون 2018)؛ به همراه ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (ICTRP) (18 جون 2018) جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) و کارآزماییهای شبهتصادفیسازی و کنترلشده (qRCTs) را وارد کردیم. کارآزماییهایی که از طراحی cluster - randomised استفاده کرده بودند، صلاحیت ورود را داشتند، اما ما چنین گزارشهایی را پیدا نکردیم. ما کارآزماییهایی را هم وارد کردیم که فقط به صورت خلاصهمقاله منتشر شده و اطلاعات کافی را برای ارزیابی واجد شرایط بودن کارآزمایی و خطر سوگیری (bias) فراهم کرده بودند. ما کارآزماییهای متقاطع را حذف کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل کارآزماییها را برای واجد شرایط بودن ارزیابی کرده و دادهها را استخراج و خطر سوگیری را ارزیابی کردند. ما دادهها را از گزارشهای منتشر شده یا مستقیما از منبع دادهها از انجام دهندگان آنها استخراج کردیم. ما دادهها را برای دقت بررسی کردیم و اختلافات حلنشده را با بحث یا مکاتبه با انجام دهندگان کارآزماییها یا هر دو مورد بررسی قرار دادیم. ما ارزیابی کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) انجام دادیم.
نتایج اصلی
ما نه RCTs و یک qRCT را وارد کرده و آنها را در معرض خطر کم تا متوسط سوگیری قضاوت کردیم. کارآزماییها بین سالهای 1964 تا 2015 و عمدتا در کشورهای با درآمد بالا در اروپا انجام شده بودند. همه کارآزماییها، مداخلات پزشکی را ارزیابی کردند؛ هیچ کارآزمایی مداخلات روانیاجتماعی ارزیابی یا جنبههای روانیاجتماعی ترکیبشده را ارزیابی نکرد. کارآزماییها، استفاده از عوامل ضدپلاکت (آسپیرین دوز کم (LDA) یا هپارین با وزن مولکولی کم (LMWH) یا هر دو)، ایمیونیزاسیون لوکوسیت سه قسمتی، ایمونوگلوبولین داخل وریدی و پروژستوژن را ارزیابی کردند. شرکت کنندگان در کارآزماییها زنانی بودند که به دنبال از دست رفتن بارداری، مرگ جنین و یا پیامد جانبی در دوران بارداری قبلی، باردار بودند یا تلاش میکردند که باردار شوند.
ما اطلاعات 222 زنی را که در هفته 20 بارداری یا بیشتر با مردهزایی مواجه شده بودند، از مجموعه دادههای آزمایشی گستردهتر، استخراج کردیم و آنها را در این مرور قرار دادیم. ارزیابیهای GRADE از کیفیت شواهد از میزان بسیار پایین تا پایین بود، عمدتا به دلیل عدم دقت جدی در برآوردهای اثر در نتیجه اندازههای کوچک نمونه، تعداد کم رویدادها، و فواصل اطمینان گسترده (CIs) که خط عدم تاثیر را قطع میکردند. بسیاری از آنالیزها در این مرور به اندازه کافی برای شناسایی تفاوتها در نتایج ارزیابی قوی نبودند. بنابراین نتایج ارایهشده تا حد زیادی نامشخص است.
مقایسههای اصلی
LMWH در مقابل عدم درمان / مراقبت استاندارد (3 RCTs؛ 123 زن، بستگی به پیامد)
مشخص نیست آیا LMWHخطر مردهزایی (خطر نسبی (RR): 2.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.40 تا 16.62؛ 3 کارآزمایی؛ 122 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد پائین)، پیامدهای جانبی پریناتال (RR: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 3.32؛ 2 کارآزمایی؛ 77 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد پائین)، اثرات جانبی روانی مادر (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 14.90؛ 1 کارآزمایی؛ 40 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد بسیار پائین)، مرگومیر پریناتال (RR: 2.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.40 تا 16.62؛ 3 کارآزمایی؛ 122 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد پائین)، یا هر گونه زایمان زودرس (کمتر از 37 هفته) (RR: 2.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.58 تا 1.74؛ 3 کارآزمایی؛ 114 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد پائین) را کاهش میدهد. هیچ موردی از مرگ نوزادی در کارآزماییهای بررسی شده گزارش نشدند و هیچ اطلاعاتی برای پیوستگی مادری - فرزندی موجود نبود. شواهد روشنی از تفاوت بین گروهها در میان پیامدهای ثانویه باقیمانده وجود نداشت.
LDA در مقابل دارونما (یک مطالعه، 24 زن)
مشخص نیست آیا LDA، خطر مردهزایی (RR: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 12.01)، مرگومیر نوزادی (RR: 0.29؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 6.38)، پیامدهای جانبی پریناتال (RR: 0.28؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 2.34)، مرگومیر پریناتال، یا هر گونه زایمان زودرس (کمتر از 37 هفته) (هر دوی آخری RR: 0.42؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04 تا 4.06؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) را کاهش میدهد. اطلاعاتی در مورد اثرات جانبی روانی مادر یا پیوستگی مادری - فرزندی موجود نبود. LDA در مقایسه با دارونما به نظر میرسید با افزایش وزن تولد (تفاوت میانگین (MD): گرم 790.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 295.03 تا 1284.97 گرم) همراه بود، اما این نتایج به دلیل حجم نمونه بسیار کم مطالعه، بسیار ناپایدار هستند. مشخص نیست LDA هر گونه تاثیری بر پیامدهای ثانویه باقیمانده داشته باشد.
دیگر مقایسهها
به نظر میرسد LDA در مقایسه با LDA + LMWH با افزایش وزن تولد همراه باشد (MD: 650.00- گرم؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1210.33- تا 89.67- گرم؛ یک کارآزمایی؛ 29 نوزاد) و در مقایسه با دارونما، ایمیونیزاسیون لوکوسیت سه قسمتی داشته باشد (MD: 1195.00 گرم؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 273.35 تا 2116.65 گرم؛ یک کارآزمایی؛ 4 نوزاد)، اما این نتایج به دلیل حجم نمونه بسیار کم مطالعه، بسیار ناپایدار هستند. اثرات مداخلات بر پیامدهای باقیمانده مشخص نبودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد کافی در این مرور وجود ندارد که به اعمال بالینی در مورد اثربخشی مداخلات برای بهبود مراقبتهای قبل و در طول بارداری بعدی بعد از مردهزایی اشاره داشته باشد. یک نیاز روشن و فوری به کارآزماییهایی با طراحی خوب برای رسیدگی به این سوال تحقیق وجود دارد. ارزیابی مداخلات پزشکی مانند LDA، در زمینه خاص جلوگیری از مردهزایی (و جلوگیری از عود مردهزایی) مورد نیاز است. با این حال، روشهای مناسب برای ارزیابی چنین روشهای درمانی باید تعیین شوند، به خصوص در جایی که ممکن است توازن بالینی وجود نداشته باشد. طراحی دقیق کارآزمایی و همکاری چندمرکزی برای انجام کارآزماییها لازم است تا به اندازه کافی بزرگ باشند و تفاوتها را در پیامدهای نادر از نظر آماری مانند مردهزایی و مرگ نوزادان شناسایی کند. ارزیابی مداخلات روانیاجتماعی در پرداختن به دلبستگی مادران و جنین و اضطراب و افسردگی والدین نیز یک اولویت فوری است. در یک کارآزمایی تصادفیسازی شده، چنین کارآزماییهایی ممکن است والدین را به اشکال مختلفی به حمایت اختصاص دهد تا مشخص شود کدام یک بیشترین سود را با کمترین هزینه مالی دارند. به طور مهمی، سازگاری در نامگذاری و جمعآوری دادهها در سراسر کارآزماییهای آینده (تصادفیسازی شده و نشده) ممکن است با مجموعه دادههای پیامد اصلی برای تحقیق مردهزایی، تسهیل شود. همه کارآزماییهای آینده باید پیامدهای روانی کوتاهمدت و بلندمدت والدین و خانوادهها را در کنار هزینههای اقتصادی مداخلات مورد ارزیابی قرار دهند.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات برای بهبود پیامدهای بارداری که بعد از مردهزایی رخ داده است
هدف ما مقایسه اثربخشی مداخلات مختلف یا مدلهای مراقبت در بهبود پیامدهای بارداری برای والدینی بود که در هفته 20 بارداری یا بیشتر نوزاد مرده داشتهاند. مراقبت میتواند قبل از بارداری یا در دوران بارداری، زایمان یا تولد آغاز شده باشد.
موضوع چیست؟
سالانه حداقل 2.6 میلیون خانواده، با تراژدی مردهزایی روبهرو میشوند. این یک رویداد ویرانگر است که میتواند پیامدهای بلندمدت داشته باشد و نگرش والدین را به حاملگیهای بعدی تغییر دهد. بسیاری از علل مختلف میتواند به مردهزایی منجر شود و گاهی علل متعدد با هم در ایجاد آن شریک هستند. عواملی از جمله مشکلات طولانیمدت سلامت در مادر هنوز در بارداری بعدی وجود دارند. بنابراین والدین قبل از باردار شدن میتوانند از مراقبتهای ویژه بهرهمند شوند. چنین مراقبتی ممکن است بسیار متنوع باشد و دامنهای را از عوامل خطر، شرایط و ملاحظات دیگر در بر گیرد. این مراقبت میتواند به شکل برنامههای مشاوره یا حمایت اجتماعی برای کمک به مقابله با اندوه، اضطراب و افسردگی؛ مدیریت بهتر سلامت مادر قبل از لقاح برای رسیدگی به مسایل سلامت؛ و کمک به رفتارهای پرخطر و عوامل خطر مانند اضافهوزن، سیگار کشیدن یا مصرف الکل باشد. بعد از بارداری، مادر را میتوان با مراجعه به کلینیکهای دوران بارداری، یا با حضور در کلینیکهای دوران بارداری خاص، به دقت تحت مراقبت قرار داد. یک تولد زودرس برنامهریزیشده نیز ممکن است در نظر گرفته شود.
چرا این موضوع مهم است؟
والدینی که یک نوزاد مرده به دنیا آوردهاند، بیشتر از پدر و مادری که مردهزایی نداشتهاند، با خطر مردهزایی دوباره مواجه هستند. در دوران بارداری بعدی، والدین اغلب دچار اضطراب و افسردگی میشوند و نگران هستند که آیا نوزاد آنها زنده خواهد ماند یا نه. مهم است که با استفاده از مطالعات بالینی با کیفیت بالا که مداخلات را در جلوگیری از مرده متولد شدن نوزاد و بهبود سلامت و رفاه این والدین و خانوادهها بررسی میکنند، بیاموزیم و در بالین به کار گیریم.
چه شواهدی را یافتیم؟
ما به دنبال شواهدی از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده منتشر شده تا جون 2018 بودیم. ما 10 مطالعه را در سطح پایین تا متوسط سوگیری وارد کردیم. همه آنها به جز یک مطالعه در کشورهای با درآمد بالا، عمدتا در مناطق توسعهیافته اروپا انجام شده بودند. زنان در این مطالعات، یا باردار بودند یا تلاش میکردند بعد از سقطجنین، مردهزایی یا یک مشکل جدی در بارداری قبلی، دوباره باردار شدند. مداخلات شامل دو نوع دارو (آسپیرین با دوز پایین و هپارین با وزن مولکولی کم) که باعث کاهش لخته شدن خون و کمک به عملکرد جفت میشوند (۶ کارآزمایی)، تزریق سلولهای خونی پیش از لقاح (ایمیونیزاسیون لوکوسیت سه قسمتی) برای کمک به سیستم ایمنی زن برای تطابق با بارداری (1 کارآزمایی)، یک نوع خاص از آنتیبادی (ایمونوگلوبولین وریدی) وریدی برای بهبود عملکرد سیستم ایمنی (2 کارآزمایی) و تزریق داروها (پروژستوژن) بودند. ما دادههای 222 زنی را مورد ارزیابی قرار دادیم که قبلا در 20 هفته بارداری یا بیشتر، مردهزایی داشته بودند.
ما قادر به تعیین این موضوع نبودیم که آیا این مداخلات احتمال داشتن یک مردهزایی دیگر را در بارداری بعدی کاهش دادهاند یا اینکه آیا این مداخلات احتمال مرگ نوزادان یا داشتن مشکلات جدی را در اولین ماه زندگی کاهش میدهند، زیرا مطالعات به اندازه کافی بزرگ نیستند که به یافتههای آنها اطمینان کنیم. با توجه به این موضوع، ما کیفیت شواهد را در این مرور پائین یا بسیار پائین قضاوت کردیم. دو مداخله (آسپرین با دوز کم و ایمیونیزاسیون لوکوسیت سه قسمتی) به نظر میرسد که وزن تولد نوزاد را افزایش میدهند، اما این یافتهها به دلیل تعداد کم کودکان وارد شده به مرور، قابلاعتماد نیستند.
مطالعات شامل اطلاعات بسیار کمی در مورد پیامدهای روانی والدین یا پیامدهای بلندمدت کودکان و خانوادهها بودند.
این موضوع به چه معنی است؟
شواهد کافی از مطالعات وارد شده به این مرور در دسترس نیست که کدام مداخلات در پیشگیری از مردهزایی بعدی کمککننده هستند و سلامت و رفاه والدین و خانوادهها را در بارداریهای بعدی را بهبود میبخشند. مطالعات هدفمند بیشتری مورد نیاز است که شامل تعداد بیشتری از زنان / والدینی شوند که قبلا مردهزایی را تجریه کردهاند. ما به مطالعاتی در مورد بررسی انواع حمایت روانی در کاهش اضطراب و افسردگی این والدین، نیاز فوری داریم. هر گونه مطالعاتی که در آینده انجام میشوند باید هزینههای مالی مداخلات و پیامدهای بلندمدت سلامت خانوادهها و کودکان را اندازهگیری کنند.