پیشینه
هنگامی که درمان اولیه ریشه دندان با شکست مواجه میشود، میتوان ضایعات پریاپیکال را با جراحی یا بدون جراحی دوباره درمان کرد. درمان مجدد ریشه دندان، روش غیرجراحی است که شامل برداشتن مواد پرکننده کانال ریشه دندان، پس از تمیز کردن، شکل دادن و مسدودسازی کانالها میشود. برداشتن انتهای ریشه دندان نوعی روش جراحی است که شامل آشکارسازی ضایعه پریاپیکال از طریق استئوتومی، عمل جراحی برای برداشتن ضایعه، برداشتن بخشی از نوک انتهای ریشه، ضدعفونی کردن و معمولاً بستن و درزگیری رو بهعقب (retrograde sealing) یا پر کردن بخش آپیکال کانال باقیمانده ریشه میشود. این مطالعه مروری، بهروز شده پژوهشی است که در سال 2008 منتشر شده بود.
اهداف
- بررسی تأثیرات درمان جراحی و غیرجراحی برای درمان مجدد دندان مبتلا به پریودنتیت آپیکال.
- بررسی تأثیرات برداشتن انتهای ریشه با جراحی در شرایط مختلف، مثلاً هنگامی که از مواد، ابزار یا روشهای گوناگون استفاده میشود.
روش های جستجو
ما پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی زیر را جستوجو کردیم: مرکز ثبت کارآزماییهای گروه سلامت دهان در کاکرین (Cochrane Oral Health Trials Register)؛ (تا 10 فوریه 2016)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ شماره 1؛ 2016)؛ MEDLINE Ovid (از 1946 تا 10 فوریه 2016) و Embase Ovid (از 1980 تا 10 فوریه 2016). ما مرکز ملی ثبت کارآزماییهای بالینی آمریکا (ClinicalTrials.gov) و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (World Health Organization (WHO) International Clinical Trials Registry Platform) را برای کارآزماییهای در حال انجام تا 10 فوریه 2017 جستوجو کردیم. در جستوجوی پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی، هیچ محدودیتی برای زبان یا تاریخ انتشار قائل نشدیم. ما فهرست منابع مطالعات بازیابیشده و مجلات کلیدی در زمینه اندودنتیکس را به صورت دستی جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCT ؛Randomised Controlled Trials) را که شامل افراد دچار pathosis پریاپیکال بود، بررسی کردیم. مطالعاتی را که در آنها به مقایسه درمان با جراحی در برابر درمان بدون جراحی، یا انواع مختلف جراحی پرداخته شده بود، در نظر گرفتیم. معیارهای پیامد عبارت بودند از معالجه ضایعه پریاپیکال پس از یک یا چند سال ارزیابی و پیگیری؛ درد و ناراحتی بعد از عمل؛ و عوارض جانبی مانند لق شدن دندان، تحرکپذیری دندان، پسروی بافت نرم، آبسه، عفونت، آسیب عصبی یا شل شدن مواد مومی ریشه که از طریق رادیوگرافی ارزیابی شده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری مستقلاً به استخراج دادهها از مطالعات مورد نظر و ارزیابی خطر سوگیری (Bias) در آنها پرداختند. برای کسب اطلاعات تکمیلی با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. ما نتایج حاصل از کارآزماییهایی را که در آنها به ارزیابی پیامدهای قابل مقایسه با استفاده از مدل ثابت اثر پرداخته شده بود، با خطر نسبی (RR) برای پیامدهای دوتایی و میانگین تفاوت (MD) برای پیامدهای مستمر و 95% فاصله اطمینان (CI) ادغام کردیم. ما از واریانس معکوس ژنریک برای مطالعات split-mouth استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 20 RCT را در نظر گرفتیم. در دو کارآزمایی که خطر سوگیری در آنها بالا بود، به ارزیابی روش جراحی در برابر روش بدون جراحی پرداخته شده بود: برداشتن انتهای ریشه با پر کردن انتهای ریشه در برابر درمان مجدد کانال ریشه. در 18 کارآزمایی دیگر، پروتکلهای مختلف جراحی ارزیابی شده بود: سیتی اسکن با اشعه مخروطی (CBCT) در برابر رادیوگرافی پریاپیکال برای ارزیابی قبل از عمل (یک مطالعه با خطر سوگیری بالا)، پروفیلاکسی آنتیبیوتیک در برابر دارونما (یک مطالعه با خطر سوگیری نامشخص)، ابزار مختلف بزرگنمایی (ذرهبین، میکروسکوپ جراحی، آندوسکوپ) (دو مطالعه با خطر سوگیری بالا)، انواع برش (برش پایه پاپیلا، برش sulcular ) (یک مطالعه با خطر سوگیری بالا و یک مطالعه با خطر سوگیری نامشخص)؛ دستگاههای سونوگرافی در برابر فرزهای هندپیس (handpiece burs) (یک مطالعه با خطر سوگیری بالا)، انواع مواد پرکننده انتهای ریشه دندان (سیمان آینومر شیشهای، آمالگام، مواد ترمیمکننده واسطه (IRM)، مواد معدنی تریاکسید سنگدانه (MTA)، گوتاپرکا (GP)، بنزواتاسید سوپر اتوکسی (EBA) (پنج مطالعه با خطر سوگیری بالا، یک مطالعه با خطر سوگیری نامشخص و یک مطالعه با خطر سوگیری پائین)، گرافتینگ در برابر عدم گرافتینگ (سه مطالعه با خطر سوگیری بالا و یک مطالعه با خطر نامشخص)، و لیزردرمانی با سطح انرژی پائین در برابر دارونما (تابش بدون فعالسازی لیزری) در برابر کنترل (بدون استفاده از دستگاه لیزر) (یک مطالعه با خطر سوگیری بالا).
هیچگونه شواهد روشنی وجود نداشت که از برتری روش جراحی یا غیرجراحی برای درمان طی یک سال پیگیری (RR: 1.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.97 تا 1.35؛ دو کارآزمایی؛ 126 شرکتکننده) یا طی چهار یا 10 سال پیگیری (یک کارآزمایی، 95 شرکتکننده) حکایت داشته باشد؛ هرچند کیفیت شواهد در حد بسیار پائین است. تعداد بیشتری از شرکتکنندگان در گروه تحت درمان با جراحی، درد در هفته اول پس از درمان را گزارش دادند (RR: 3.34؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.05 تا 5.43؛ یک کارآزمایی؛ 87 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
از لحاظ پروتکلهای جراحی، شواهدی فاقد قطعیت وجود دارد مبنی بر اینکه دستگاههای اولتراسونیک برای آمادهسازی انتهای ریشه یک سال پس از درمان مجدد، در مقایسه با فرز سنتی ممکن است موجب بهبود درمان شوند (RR: 1.14؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 تا 1.30؛ یک کارآزمایی؛ 290 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
شواهدی به دست آمد مبنی بر اینکه اگر انتهای ریشه به جای درمان از طریق صاف کردن ارتوگرید GP، با استفاده از MTA پر شود، پس از یک سال پیگیری، درمان بهتری حاصل میشود (RR: 1.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.14 تا 2.24؛ یک کارآزمایی؛ 46 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
هیچ شاهدی وجود نداشت که مفید بودن استفاده از CBCT را جهت درمان، به جای رادیوگرافی برای ارزیابی قبل از عمل (RR: 1.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 1.47؛ یک کارآزمایی؛ 39 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد بسیار پائین) یا مؤثر بودن هر یک از دستگاههای بزرگنمایی را بیش از سایر دستگاهها (ذرهبینها در برابر آندوسکوپ طی یک سال) نشان دهد (RR: 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.15؛ یک کارآزمایی؛ 70 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
هیچ شاهدی به دست نیامد مبنی بر اینکه پروفیلاکسی آنتیبیوتیک موجب کاهش بروز عفونت بعد از عمل میشود (RR: 0.49؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 تا 2.64؛ یک کارآزمایی؛ 250 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
شواهدی مشاهده شد مبنی بر اینکه استفاده از برش پایه پاپیلا (PBI) ممکن است برای حفاظت از پاپیلای بین دندانی در مقایسه با تجهیز کامل پاپیلا سودمند باشد (یک کارآزمایی (split-mouth)؛ 12 شرکتکننده/ 24 سایت؛ کیفیت شواهد در حد بسیار پائین). هیچ شواهدی از درد کمتر در گروه PBI در روز نخست بعد از عمل دیده نشد (یک کارآزمایی؛ 38 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
شواهدی به دست آمد در این خصوص که استفاده کمکی از ژل پلاسمای غنیشده در فاکتورهای رشد موجب کاهش درد پس از عمل در مقایسه با عدم استفاده از روش گرافتینگ میشود (اندازهگیریشده در مقیاس آنالوگ بصری: یک روز بعد از عمل (MD: 51.60 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 63.43 - تا 39.77 - ؛ یک کارآزمایی؛ 36 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد در حد پائین).
هیچ شاهدی به دست نیامد مبنی بر اینکه استفاده از لیزردرمانی با سطح کم انرژی (LLLT) مانع بروز درد بعد از عمل میشود (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد موجود نتوانست دستورعملهای قابل اعتمادی برای پزشکان در خصوص درمان ضایعات پریاپیکال فراهم آورد. لازم است تحقیقات بیشتری برای شناخت تأثیرات روشهای جراحی در برابر روشهای غیرجراحی انجام گیرد تا مشخص شود کدام روش جراحی بهترین نتایج را برای درمان ضایعه پریاپیکال و کیفیت زندگی پس از عمل به همراه دارد. مطالعات آینده باید روشهای استاندارد، معیارهای موفقیت و پیامدهای دقیقاً تعریفشده بهکار ببرند و شرکتکنندگان را به دیده واحد تجزیه و تحلیل بنگرند.
خلاصه به زبان ساده
روشهایی برای درمان مجدد عصبکشی (درمان ریشه دندان) ناموفق.
سوال مطالعه مروری
هدف ما یافتن بهترین راه برای درمان مجدد بیمارانی بود که عصبکشی آنان با شکست مواجه شده بود. میخواستیم بدانیم که آیا درمان مجدد مبتنی بر جراحی بهتر است یا روش مبتنی بر غیرجراحی و اینکه آیا ممکن است استفاده از مواد، دستگاهها یا روشهای خاص در جراحی، موجب بهبود درمان ضایعه یا کاهش ناراحتی بیمار بعد از عمل جراحی شود یا خیر. این مطالعه مروری، بهروز رسانیشده تحقیقی است که در سال 2008 منتشر شده بود.
پیشینه
در درمان ریشه دندان یا عصبکشی، پالپ آلوده دندان برداشته و حفره ریشه ضدعفونی و پر از مواد آببندی میشود. با این حال، اگر میکروارگانیسمهایی که سبب عفونت هستند، به طور کامل از بین بروند، بعد از مدتی آنها ممکن است سبب بروز بیماری در نوک ریشه به نام ضایعه پریاپیکال شوند. درمان این بیماری نیازمند مداخله ثانویه است که میتواند به همان شیوه درمان اولیه از تاج کانال تا کانال ریشه انجام شود. به این ترتیب، قبل از پر کردن دوباره کانال ریشه با موم، مواد پرکننده قبلی برداشته و محل تمیز و ضدعفونی میشود. روش دیگر، احتمالاً این روش را با شکست مواجه میکند یا اگر امکانپذیر نیست، میتوان از مداخله جراحی استفاده کرد.
ویژگیهای مطالعه
ما جستوجوی گستردهای را در متون مربوط به پزشکی و دندانپزشکی تا 10 فوریه سال 2016 انجام دادیم. تعداد 20 مطالعه را شناسایی کردیم که شرکتکنندگان در آنها بهطور تصادفی به چند گروه تقسیم شده بودند. هر گروه به شکلهای گوناگون تحت درمان مجدد ضایعات پریاپیکال قرار گرفتند. در این مطالعات، به بررسی 9 مقایسه مختلف پرداخته شده بود: درمان مبتنی بر جراحی در برابر درمان مبتنی بر عدم جراحی (دو مطالعه، یک مانیتورینگ از شرکتکنندگان تا 10 سال)، دو روش رادیوگرافی تشخیصی (یک مطالعه)، بروز عفونت بعد از عمل با یا بدون آنتیبیوتیک (یک مطالعه)، استفاده از دستگاههای مختلف برای افزایش میدان دید جراح حین انجام حساسترین مراحل عمل جراحی (یک مطالعه)، زیبایی ظاهری لثه مجاور دندان درمانشده و درد بعد از عمل، هنگامی که دو نوع مختلف از برش لثه مورد استفاده قرار گرفته بود (دو مطالعه)، استفاده از دستگاههای اولتراسونیک با حداقل تهاجم یا فرزهای (burs) چرخش سنتی برای مدیریت نوک ریشه (یک مطالعه)، استفاده از مواد مختلف برای پر کردن انتهای ریشه (هفت مطالعه)، پر کردن ضایعه پریاپیکال با مواد مخصوص گرافتینگ (چهار مطالعه)، و قرار گرفتن موضع تحت جراحی در معرض لیزر با سطح انرژی پائین بهمنظور کاهش درد (یک مطالعه).
نتایج اصلی
هیچ شواهدی وجود ندارد مبنی بر اینکه یک نوع روش جراحی، به نتایج بهتر در مقایسه با درمان مجدد غیرجراحی طی یک سال (یا طی چهار یا 10 سال) پس از مداخله منجر میشود. با این حال، افراد تحت درمان با جراحی، وجود درد و تورم بیشتر را در طول هفته اول پس از درمان گزارش دادند.
روشهای مختلف جراحی مورد بررسی قرار گرفت. اینگونه به نظر رسید که کیفیت معالجه در یک سال پیگیری با استفاده از دستگاه سونوگرافی، به جای استفاده از فرز سنتی، برای آمادهسازی انتهای ریشه، بهبود یافته است. برخی شواهد از بهتر شدن درمان طی یک سال پیگیری حکایت داشتند؛ اگر، برای پرکردن انتهای ریشه ازMTA در مقایسه با روش صاف کردن ارتوگرید گوتاپرکا استفاده شده باشد.
استفاده از گرافت حاوی ژل غنیشده با پلاکتهای خود بیمار در طول عمل جراحی به طور قابلتوجهی موجب کاهش درد بعد از عمل می شود. قرار گرفتن در معرض لیزر با سطح انرژی پایین ظاهراً درد در موضع جراحی را کاهش نداد.
یک برش کوچک لثه ممکن است از لثه بین دو دندان مجاور محافظت کند، موجب بهبود زیبایی ظاهری و کمتر شدن درد پس از عمل جراحی شود.
هیچ شاهدی مبنی بر اینکه استفاده از آنتیبیوتیک، موجب کاهش بروز عفونت بعد از عمل میشود، مشاهده نشد (هرچند اگر این روش به خوبی انجام شود، بروز عفونت بسیار بهندرت روی میدهد).
استفاده از روشهای مختلف برای افزایش میدان دید جراح به نتایج متفاوتی دستکم یک سال بعد از عمل منجر نشد و نتایج حاصل از درمان مجدد، مستقل از روش رادیوگرافی مورد استفاده برای تشخیص بود.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را ضعیف دانستیم؛ بنابراین نمیتوانیم به این یافتهها تکیه کنیم. تنها در یک مطالعه خطر سوگیری در حد پائین بود؛ ما خطر سوگیری را در بیشتر مطالعات در حد بالا داوری کردیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
نتیجهگیری، دشوار است؛ زیرا شواهد موجود کیفیتی پائین تا بسیار پائین دارند. لازم است تا کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بیشتری با استانداردهای بالا صورت گیرند تا تأثیرات روش مبتنی بر جراحی در برابر روش مبتنی بر بدون جراحی، اگر جراحی در کار باشد، مشخص شود. همچنین در این کارآزماییها باید معلوم شود که کدام مواد، دستگاهها یا پروتکلهای عمل برای بهبود درمان ضایعه و کاهش ناراحتی بیمار بهترینها هستند.