پیشینه
تغذیه نوزادان نارس در پاسخ به علائم گرسنگی و سیری خود (واکنشی، مبتنی بر نشانه، یا تغذیه با هدایت نوزاد (infant-led)) به جای فواصل برنامهریزیشده، ممکن است تجربه و رضایت نوزادان و والدین را افزایش دهد، به ایجاد تغذیه دهانی مستقل کمک کند، مواد مغذی دریافتی و میزان رشد را افزایش دهد، و اجازه ترخیص سریعتر را از بیمارستان بدهد.
اهداف
بررسی اثر خط مشی تغذیه نوزادان نارس بر اساس تغذیه واکنشی در مقابل تغذیه با حجم تجویزشده در فواصل برنامهریزی شده بر میزان رشد، سطح رضایت والدین، و زمان ترخیص از بیمارستان.
روش های جستجو
ما از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه مطالعه مروری نوزادان در کاکرین (Cochrane Neonatal Review group) برای جستوجو در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ شماره 1؛ 2016)؛ MEDLINE via PubMed (از 1966 تا 17 فوریه 2016)؛ Embase (از 1980 تا 17 فوریه 2016)؛ CINAHL (از 1982 تا 17 فوریه 2016) استفاده کردیم. ما همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانس، و فهرست مراجع مقالات بازیابیشده را برای کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و کارآزماییهای شبهتصادفیسازی جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) یا کارآزماییهای شبه تصادفیسازی و کنترلشده که خط مشی تغذیه نوزادان نارس را بر اساس تغذیه واکنشی در مقابل تغذیه در فواصل برنامهریزیشده مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری واجد شرایط بودن و خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی و استخراج دادهها را بهطور جداگانه بر عهده گرفتند. ما اثرات درمان را در کارآزماییهای فردی تجزیه و تحلیل و برای دادههای دوتایی، خطر نسبی و تفاوت خطر و برای دادههای پیوسته، میانگین تفاوت (MD)، با 95% فاصله اطمینان (CI) را گزارش کردیم. ما از مدل اثر ثابت در متاآنالیزها (meta-analysis) استفاده و علل بالقوه ناهمگونی را در تجزیه و تحلیلهای حساس بررسی کردیم. ما کیفیت شواهد را در سطح پیامد با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE ؛Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما 9 RCT واجد شرایط را، که درکل شامل 593 نوزاد بود، یافتیم. این کارآزماییها رژیمهای واکنشی را با رژیمهای با فاصله برنامهریزیشده در نوزادان نارس در مرحله گذار از تغذیه با لوله به داخل معده به تغذیه دهانی مقایسه کردند. کارآزماییها بهطور کلی کوچک بودند و شامل ضعفهای روششناسی از جمله عدم کورسازی و ارزیابی ناقص تمام شرکتکنندگان انتخابشده بهصورت تصادفی بودند.
اگر چه متاآنالیزها با کیفیت دادهها و در دسترس بودن آنها محدود شدند، نتایج تغذیه واکنشی، نرخ کمتری از افزایش وزن را نشان دادند (میانگین تفاوت (MD): 1.36 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.44 - تا 0.29 - گرم / کیلوگرم / روز) و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد تغذیه واکنشی زمان انتقال را از تغذیه با لوله به داخل معده به تغذیه دهانی برای نوزادان (MD: 5.53 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 6.80 - تا 4.25 - روز) کاهش میدهد. ارزیابی GRADE، کیفیت پائین شواهد را نشان داد. ازآنجایی که کارآزماییها اثر قوی یا سازگاری بر طول مدت بستری در بیمارستان پیدا نکردند، اهمیت این یافته نامشخص است. هیچ یک از کارآزماییهای انتخابشده نظرات والدین، پرستار، یا کارکنان را گزارش نکرد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
بهطور کلی دادهها، شواهد قوی یا سازگاری که نشان دهد تغذیه واکنشی پیامدهای مهمی برای نوزادان نارس یا خانوادههای آنها دارد، ارائه نمیدهد. برخی شواهد (با کیفیت پائین) وجود دارد که نشان میدهد نوزادان نارسی که تغذیه واکنشی دارند، زودتر از نوزادان تغذیهشده با حجم تجویزشده در فواصل برنامهریزی شده به نشانه اشباع / سیری در رسیدن به تغذیه کامل دهانی میرسند. به دلیل ضعف روششناسی در کارآزماییهای انتخابشده، این یافته باید با احتیاط تفسیر شود. انجام RCTهایی با مقیاس بزرگ درباره تعیین اینکه آیا تغذیه واکنشی نوزادان نارس، بر سایر پیامدهای مهم تاثیر میگذارد یا نه، مورد نیاز خواهد بود.
خلاصه به زبان ساده
تغذیه واکنشی در مقابل تغذیه برنامهریزی شده برای نوزادان نارس
سوال مطالعه مروری
آیا خط مشی تغذیه نوزادان نارس بر اساس تغذیه واکنشی نسبت به حجم تجویزشده تغذیه در فواصل برنامهریزی شده، رشد، طول مدت بستری در بیمارستان و رضایت والدین را بهبود میبخشد؟
پیشینه
تغذیه نوزادان نارس در پاسخ به علائم گرسنگی و سیری خود (پاسخگو، مبتنی بر نشانه، یا رهبری نوزاد برای تغذیه) نسبت به فواصل برنامهریزی شده ممکن است تجربه و رضایت نوزادان و والدین را افزایش دهد، به ایجاد تغذیه دهانی مستقل کمک کند، مواد مغذی دریافتی و نرخ رشد را افزایش دهد، و اجازه ترخیص سریعتر را از بیمارستان بدهد.
ویژگیهای مطالعه
ما همه شواهد موجود را تا ژانویه 2016 جستوجو کردیم. ما 9 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده واجد شرایط (در مجموع شامل 593 نوزاد) را یافتیم که این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که آیا تغذیه نوزادان نارس در پاسخ به علائم تغذیه و سیری خود (گاهی اوقات تغذیه «تقاضا»یی نامیده میشود) بهتر از تغذیه با حجم مجموعهای از شیر در فواصل از پیش تعیینشده است. این کارآزماییها رژیمهای واکنشی را با رژیمهای با فاصله برنامهریزی شده در نوزادان نارس در مرحله گذار از تغذیه با لوله به داخل معده به تغذیه دهانی مقایسه کردند.
نتایج
اگرچه این کارآزماییها معمولا کوچک بودند و اغلب آنها ضعفهای روششناسی داشتند، تجزیه و تحلیلها نشان میدهند که تغذیه واکنشی باعث نرخ کمتری از افزایش وزن میشود و زمان مورد نیاز برای انتقال از تغذیه لوله معده در نوزادان به تغذیه دهانی را کاهش میدهد. کیفیت این شواهد پائین است، و به دلیل اینکه کارآزماییها اثر قوی یا سازگاری بر طول مدت بستری در بیمارستان پیدا نکردند، اهمیت این یافته نامشخص است. هیچ یک از کارآزماییهای انتخابشده نظرات والدین، پرستار، یا کارکنان را گزارش نکرد.
نتیجهگیری
این مطالعه مروری کاکرین شواهد قوی یا سازگاری که نشان دهد تغذیه واکنشی، پیامدهای مربوط به نوزادان نارس یا خانوادههای آنها را بهبود میبخشد، ارائه نمیدهد. تغذیه واکنشی ممکن است به نوزادان در انتقال سریعتر به تغذیه دهانی کمک کند، اما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بیشتری برای تایید این یافته مورد نیاز خواهد بود.