جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rekha Wuntakal, Srividya Seshadri, Ana Montes, Geoff Lane. Luteinising hormone releasing hormone (LHRH) agonists for the treatment of relapsed epithelial ovarian cancer. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-722-fa.html
پیشینه
سرطان تخمدان هفتمین سرطان شایع زنان در سراسر جهان است. حدود 1.3 درصد از زنان در طول زندگی خود با تشخیص سرطان تخمدان روبرو خواهند شد. اکثریت تومورها از سطح تخمدان (اپیتلیال) منشا می‌گیرند. دو سوم از این زنان مبتلا به فرم پیشرفته بیماری خواهند شد، که نیاز به درمان تهاجمی، شامل عمل جراحی debulking (برداشتن بیماری تا حد ممکن) و شیمی‌درمانی، دارد. با این حال، اغلب زنان (75%) با سرطان پیشرفته اپی‌تلیالی تخمدان (EOC) پس از جراحی و شیمی‌درمانی عود خواهند داشت. بیمارانی که عود داشته باشند با داروهای دارای پلاتین یا غیرپلاتین بسته به اینکه به پلاتین حساسیت داشته باشند و دوره بدون پلاتین چقدر باشد، درمان خواهند شد. این رژیم‌های دارویی به طور کلی به خوبی تحمل می‌شوند، اگر چه عوارض جانبی شدید بالقوه‌ای دارند. درمان‌های جدید که برای درمان عود و یا جلوگیری از پیشرفت بیماری پس از درمان شیمی درمانی خط اول یا متعاقب آن استفاده می‌شوند، به‌خصوص برای کسانی که پروفایل مسمومیت آن‌ها پائین است، مهم است. آگونیست‌های هورمون‌هایی مانند هورمون آزاد کننده هورمون لوتئینی (LHRH) در درمان عود EOC استفاده شده است. برخی مطالعات بهبودی هدف‌گذاری شده را گزارش کردند، در حالی که مطالعات دیگر سود کم یا هیچ سودمندی را نشان داده‌اند. اغلب مطالعات کوچک مشخصات بهتری را از عوارض جانبی برای آگونیست‌های LHRH در مقایسه با عوامل شیمی درمانی استاندارد مورد استفاده در EOC نشان دادند.
اهداف
مقایسه اثربخشی و ایمنی آگونیست‌های هورمون آزاد کننده هورمون لوتئینی (LHRH) با عوامل شیمی‌درمانی یا پلاسبو در عود سرطان اپی‌تلیالی تخمدان (EOC).
روش های جستجو
ما ثبت کارآزمایی‌های گروه سرطان زنان در کاکرین (Cochrane Gynaecological Cancer Group trials register)؛ پایگاه کارآزمایی‌های بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ Medline و Embase تا ژانویه 2016 را جست‌وجو کردیم. ما همچنین ثبت کارآزمایی‌های بالینی و خلاصه جلسات علمی را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) که آگونیست‌های LHRH را با عوامل شیمی درمانی و یا پلاسبو در عود EOC مقایسه کرده بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مطالعه مروری به‌طور مستقل، اینکه بررسی‌ها با معیارهای گنجانده شدن ارتباط دارند، استخراج داده‌ها، و سنجش احتمال سوگیری (Bias) را انجام دادند.
نتایج اصلی
دو مطالعه، شامل 97 زن، معیارهای گنجانده شدن مورد نظر ما را داشتند: یکی آگونیست LHRH (لوپرورلین) استفاده شده در عود (مقاوم به پلاتین) EOC را با عامل شیمی‌درمانی (تروسولفان) مقایسه کرده بود (Du Bois 2002)، و دیگری هم آگونیست LHRH (دکاپپتیل) را با پلاسبو مقایسه کرده بود (Currie 1994). از آنجایی که گروه کنترل دو مطالعه متفاوت بود امکان متاآنالیز (meta-analysis) وجود نداشت.
هیچ تفاوت یا تفاوت اندکی با درمان با لوپرورلین یا تروسولفان در میزان بقای کلی (OS) (نسبت خطر (HR): 0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.58 تا 1.67؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا دوره بقای بدون عود (PFS) در شش ماه و دوازه ماه (خطر نسبی (RR): 0.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 3.66؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) (Du Bois 2002)، دوره پیگیری 2.5 سال بود و کیفیت زندگی (QoL) در این مطالعه گزارش نشده بود.
آلوپسی و خستگی احتمالا با تروسولفات شایع‌تر از لوپرورلین است (RR آلوپسی: 0.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.91؛ (کیفیت شواهد بسیار پائین)). تفاوت در گرید 3 یا چهار عوارض جانبی اندک بود یا وجود نداشت: تهوع و استفراغ (RR: 0.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 3.66؛ (کیفیت شواهد بسیار پائین)) نوروتوکسیسیتی (RR: 0.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 7.71؛ (کیفیت شواهد بسیار پائین)) و نوتروپنی (RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 14.97؛ (کیفیت شواهد بسیار پائین)).
مطالعه Currie 1994، که درمان با دکاپپتیل را با پلاسبو مقایسه کرده بود، متوسط PFS را به ترتیب 16 هفته در مقابل 11.2 هفته، گزارش کرد. هیچ میزان تاثیر نسبی و P value در یک مقطع مشخص گزارش نشده بود. بقای کلی (OS) و نتایج کیفیت زندگی گزارش نشده بود. به‌علاوه، عوارض جانبی فقط در گروه دکاپپتیل گزارش شده بود.
عوارض جانبی گزارش شده ناقص بود (عدم ذکر موردی ازعوارض جانبی در گروه دکاپپتیل، برای گروه دارونما هم گزارش نشده بود).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
بر اساس این مطالعه مروری از دو کارآزمایی بالینی کنترل شده کوچک، شواهد کافی برای اظهارنظر در مورد تاثیر و ایمنی آگونیست‌های LHRH در درمان (عود) EOC مقاوم به پلاتین و مقاوم در برابر پلاتین وجودندارد. به‌طور کلی، کیفیت شواهد در تمام نتایج (از جمله OS؛ PFS؛ QoL و عوارض جانبی) بسیار پائین بود.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از درمان هورمونی در عود سرطان اپی‌تلیالی تخمدان
پیشینه
سرطان اپی‌تلیالی تخمدان (EOC) از سلول‌های پوشش دهنده سطح تخمدان منشا می‌گیرد. اکثریت زنان با این نوع از سرطان در حال حاضر در زمان تشخیص مبتلا به فرم پیشرفته بیماری هستند. درمان اولیه شامل جراحی (برداشتن بیماری تا سر حد امکان) و پس از آن شیمی‌درمانی است. در برخی از موارد شیمی‌درمانی برای کوچک کردن سرطان قبل از عمل جراحی تجویز می‌شود. صرف‌نظر از نوع درمان، سرطان در برخی از مقاطع زندگی برخی از زنان باز می‌گردد. درمان پس از عود، معمولا شامل شیمی‌درمانی هم هست. انتخاب شیمی‌درمانی بستگی به دوره زمانی عاری از سرطان از زمان شیمی‌درمانی اولیه (با داروهای پلاتینی) دارد. اگر عود شش ماه پس از اتمام درمان اولیه با شیمی‌درمانی رخ دهد، زنان با داروهای پلاتینی درمان می‌شوند. با این حال اگر عود سرطان قبل از شش ماه رخ دهد، زنان با داروهای غیرپلاتینی تحت درمان قرار می‌گیرند، چرا که داروهای پلاتینی بعید است تاثیر مجددی داشته باشند. در نهایت، اکثریت زنان در برابر هر گونه داروی شیمی‌درمانی مقاوم خواهند شد. برخی از زنان هم از عوارض جانبی مربوط به داروهای شیمی درمانی و کیفیت پایین زندگی (QOL) به عنوان یک پیامد درمان رنج می‌برند. بنابراین، نیاز به درمان‌های دارویی جدیدتر با عوارض جانبی کمتر وجود دارد. در این زمینه، هورمون‌درمانی آزمایش شده است. آگونیست‌های هورمون آزادکننده هورمون لوتئینی (LHRH) هورمون‌هایی هستند که به غده هیپوفیز واقع در مغز برای جلوگیری از تولید این هورمون دستور می‌دهند و در نتیجه سلول‌های تومور در تخمدان، که ممکن است وابسته به این هورمون باشند، نمی‌توانند تحریک شود. آگونیست‌های LHRH در عود EOC استفاده شده‌اند و برخی از مطالعات سمیت کمتر با این هورمون‌ها را نشان داده‌اند.

سوال مطالعه مروری
ما این مطالعه مروری را برای ارزیابی اینکه آیا درمان هورمونی (آگونیست LHRH) در مقایسه با شیمی‌درمانی یا پلاسبو در زنان مبتلا به EOC دچار عود موثر و ایمن است، انجام دادیم.

یافته‌های اصلی
ما پایگاه اطلاعاتی الکترونیکی و سایر منابع را برای کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده که آگونیست LHRH را با شیمی‌درمانی یا پلاسبو در زنان مبتلا به عود EOC مقایسه کرده بودند، جست‌وجو کردیم. دو RCT تشخیص داده شد. از آن‌جایی که مقایسه‌ها متفاوت بود، آن‌ها به طور جداگانه گزارش شدند. شواهد موجود بهبودی را در بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماری در شش ماه و دوازده ماه با درمان هورمونی (LHRH) نشان نداد. همچنین، عوارض جانبی مهم (خونی و نورولوژیک) از لحاظ آماری بین دو گروه درمان متفاوت نبود، اما به طور ناکامل گزارش شده بود. داده‌های مربوط به کیفیت زندگی در هر دو مطالعه گزارش نشده بود.

کیفیت شواهد
در حال حاضر، کیفیت شواهد با توجه به تاثیر و ایمنی آگونیست‌های LHRH در زنانی که عود بیماری ظرف شش ماه از شروع درمان شیمی درمانی با پلاتین داشته‌اند، بسیار پائین است.

(6653 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (87 دریافت)    

پذیرش: 1394/10/30 | انتشار: 1395/4/9