جلد 2016 -                   جلد 2016 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Joanne Jordan, Louise Rose, Katie N Dainty, Jane Noyes, Bronagh Blackwood. Factors that impact on the use of mechanical ventilation weaning protocols in critically ill adults and children: a qualitative evidence-synthesis. 3 2016; 2016
URL: http://cochrane.ir/article-1-575-fa.html
پیشینه
ونتیلاسیون مکانیکی طولانی‌مدت، با بستری شدن در واحد مراقبت‌های ویژه (ICU) به مدت بیشتر و احتمال مرگ‌و‌میر بالاتر همراه است. در نتیجه، تلاش می‌شود تا روش‌هایی برای بهبود فرآیندهای جداکردن بیمار از ونتیلاتور و جایگزین کردن آن با تنفس خود‌به‌خودی ابداع شود. با انجام دو مطالعه مروری سیستماتیک کاکرین که به‌تازگی روی جمعیت‌هایی از بزرگسالان و کودکان بستری در ICU صورت گرفته، مشخص شد که پروتکل‌ها می‌توانند در کاهش مدت‌زمان ونتیلاسیون مکانیکی مؤثر باشند، اما در یافته‌های این دو مطالعه ناهمگونی قابل‌توجهی وجود داشت. آگاهی فزاینده درباره مزایای درک عوامل زمینه‌ای که بر کارآمدی این روش تأثیرگذار است، موجب ادغام سنتز شواهد کیفی با بررسی‌هایی در خصوص میزان اثربخشی شده است. این امر، بصیرت‌های مهمی را در خصوص پشتیبانی (differential) از اثربخشی مداخلات مراقبت‌های بهداشتی مطرح کرده است.
اهداف
.1 مکان‌یابی، ارزیابی و سنتز شواهد کیفی مرتبط با موانع و تسهیل‌کننده‌های استفاده از پروتکل‌ها برای جدا کردن بیمار از ونتیلاسیون مکانیکی در بزرگسالان و کودکان بدحال؛
.2 ادغام این سنتز با دو مطالعه مروری کاکرین درباره اثربخشی جدا کردن بیمار از ونتیلاتور طبق پروتکل‌ها برای کمک به توضیح ناهمگونی مشاهده‌شده از طریق شناسایی عوامل زمینه‌ای تأثیرگذار بر استفاده از پروتکل‌های مربوط به جدا کردن بزرگسالان و کودکان بدحال از ونتیلاسیون مکانیکی و کمک به تنفس خودبه‌خودی آنان؛
.3 به‌کارگیری شواهد یکپارچه به این منظور که شرایطی نشان داده شود که در آن، به احتمال فراوان پروتکل‌های مربوط به جدا کردن بیمار از تنفس از طریق ونتیلاتور، مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
روش های جستجو
ما طیفی از واژگان جست‌وجو را به کار بردیم که نماد شناسایی آن‌ها SPICE (تنظیم، چشم‌انداز، مداخله، مقایسه، ارزیابی) بود. هرجا که میسر بود، از فیلترهای روش‌شناسی مناسب برای پایگاه اطلاعاتی خاص استفاده کردیم. ما به جست‌وجوی این پایگاه داده‌ها پرداختیم: OVID MEDLINE؛ OVID Embase؛ PsycINFO؛ CINAHL Plus؛ EBSCOHost؛ Web of Science Core Collection؛ ASSIA؛ IBSS، چکیده مقالات جامعه‌شناسی، ProQuest و LILACS در 26 فوریه سال .2015 همچنین این موارد را جست‌وجو کردیم: منابع خاکستری؛ وب‌سایت‌های انجمن‌های حرفه‌ای نشریات مربوطه و فهرست منابع تمام مطالب بررسی‌شده. ما همچنین با نویسندگان کارآزمایی‌هایی تماس گرفتیم که در آن‌ها به بررسی اثربخشی روش مورد نظر پرداخته شده بود. افزون بر آن، با نویسندگان مطالعات بالقوه‌ای تماس گرفتیم که به سنتز کیفی اختصاص داشتند و نشریاتی را که در آن‌ها این مطالعات گزارش شده بودند، جست‌وجوی استنادی کردیم و با کارشناسان محتوای آن‌ها تماس گرفتیم.
ما در سوم جون سال 2016 جست‌وجو را تکرار کردیم و سه مطالعه یافتیم که قرار است طبقه‌بندی شوند.
معیارهای انتخاب
ما آن دسته از مطالعات کیفی را بررسی کردیم که در آن‌ها این موارد توصیف شده بود: شرایطی که طبق آن پروتکل‎ها طراحی می‌شوند یا اجرا یا استفاده می‌شوند یا هر دو؛ دیدگاه‌ها و تجربیات متخصصان مراقبت‌های بهداشتی که در طراحی، اجرا یا کاربرد پروتکل‌های مربوط به جدا کردن بیمار از ونتیلاتور مشارکت داشتند یا اینکه در جدا کردن از ونتیلاسون مکانیکی در بزرگسالان و کودکان بدحال بدون استفاده از پروتکل دخالت داشتند. ما مطالعاتی را در نظر گرفتیم که در آن‌ها: هرگونه جنبه‌ای از کاربرد پروتکل منعکس شده بود؛ عوامل زمینه‌ای مربوط به ابداع، اجرا یا استفاده از پروتکل‌های مربوط به جدا کردن بیمار از ونتیلاسیون کندوکاو شده بود؛ و گزارشی از پدیده‌ها و پیامدهای زمینه‌ای که به‌مثابه اثربخشی جدا کردن بیمار از دستگاه ونتیلاسیون مکانیکی طبق پروتکل‌ها شناخته شده بودند، مشاهده شده بود.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
در هر مرحله، دو نویسنده مطالعه مروری با بر عهده گرفتن وظایف تعیین شده، نتایج به دست آمده را به منظور بحث و تدوین نهایی در اختیار گروه‌ گسترده‌تری قرار دادند. ما به طور مستقل همه عناوین بازیابی‌شده، چکیده‌مقالات و مقالات کامل را برای گنجاندن در این مطالعه بررسی کردیم و به استخراج داده‌های برگزیده از مطالعات مورد نظر پرداختیم. ما یافته‌های به دست آمده را از مطالعات مورد نظر برای توسعه مجموعه جدیدی از تم‌های تجزیه و تحلیلی با تمرکز بر موانع و تسهیل‌کننده‌های مربوط به اعمال پروتکل‌ها به کار بردیم و سپس آن‌ها را به منظور ارائه مجموعه‎ای از گزاره‌های خلاصه‌شده اصلاح کردیم. ما از «سطح اطمینان» در شواهد به دست آمده از چارچوب دیدگاه‎های تحقیقات کیفی (CERQual) استفاده کردیم تا به ارزیابی نهایی از اطمینان کلی درباره شواهد مورد استفاده در سنتز برسیم. ما تمام مطالعات را به جز دو تجزیه و تحلیل در دست اجرا درباره حساسیت از بررسی خود حذف کردیم تا بتوانیم تعیین کنیم که چگونه حذف اجزای خاصی از شواهد، بر محتوا و میزان اطمینان از سنتز تأثیر می‌گذارد. ما یک مدل منطقی برای ادغام یافته‌های مربوط به سنتز شواهد کیفی با یافته‌های به دست آمده از بررسی‌های اثربخشی کاکرین ابداع کردیم.
نتایج اصلی
در سنتزی که انجام دادیم، 11 مطالعه را با حضور 267 شرکت‌کننده لحاظ کردیم (در یک مطالعه، گزارشی از تعداد شرکت‎کنندگان وجود نداشت). پنج مطالعه دیگر در انتظار طبقه‎بندی هستند که در زمان به‌روزرسانی این مطالعه مروری به آن‌ها پرداخته خواهد شد.
کیفیت شواهد، مخلوط بود؛ از تعداد 35 خلاصه گزاره، کیفیت 17 مورد را در حد «پائین»، 13 مورد را در حد «متوسط» و پنج مورد را در حد «بالا» ارزیابی کردیم. خروجی سنتز مورد نظر ما، عبارت از 9 تم تجزیه و تحلیلی بود که به گزارش موانع بالقوه و تسهیل‌کننده‌ها درباره استفاده از پروتکل‌ها اختصاص داشتند. تم‌ها عبارت‌اند از: نیاز کارکنان به آموزش مستمر و ارتقا؛ تجربه بالینی که موجب ایجاد احساس و درک شایستگی و اعتماد به نفس برای جدا کردن بیمار از دستگاه ونتیلاتور می‌شود؛ آسیب‌پذیری جدا کردن بیمار از دستگاه ونتیلاتور در برابر disparate interprofessional working، شناخت پروتکل‌ها به‌مثابه مقابله با کنش‌گرایی لازم در روش بالینی، میدان فعالیت درک‎شده پرستاری نسبت به روش و خطر حرفه‌ای، ساختار ICU و فرآیندهای مراقبت، توانایی عملکرد پروتکل‌ها به‌منزله اقدامی فوری برای مراقبت و سازگاری مشترک در شیوه جداکردن بیمار از ونتیلاتور، به حداکثر رساندن استفاده از پروتکل‌ها از طریق میدان دید و سهولت اجرا، و توانایی عملکرد پروتکل‌ها به‌مثابه چارچوبی برای برقراری ارتباط با والدین.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
نیاز به تدوین پروتکل‌های مربوط به جدا کردن بیمار از ونتیلاتور به منظور دخالت دادن محیط اجتماعی و فرهنگی که در آن‌ها این پروتکل‌ها به اجرا درآیند، به‌وضوح احساس می‌شود. صرف نظر از توانایی‌های ذاتی پروتکل، از آن استفاده نخواهد شد، مگر اینکه با این پیچیدگی‌ها سازگار شود. از لحاظ تدوین پروتکل، برون‌ده‌ بین‌حرفه‌ای جامع، موجب حصول اطمینان از درک گسترده و ایجاد حس «مالکیت» خواهد شد. از نظر اجرا، تمام پرسنل مرتبط با ICU از جدا کردن بیمار از ونتیلاتور به طور کلی و همچنین از آموزش پروتکل به طور خاص بهره‌مند خواهند شد؛ این امر نه‌تنها کمک خواهد کرد که پایه دانش بالینی مربوطه و درک عملیاتی تضمین شود، بلکه به دیگران نشان خواهد داد که این دانش و درک قابلیت اجرایی ‌دارند. به منظور به حداکثر رساندن ارتباط و مقبولیت، پروتکل‌ها باید طبق مشخصات بیمار و الزامات ICU موردنظر، در ذهن طراحی شوند. بر اساس پیش‌بینی‌ها، یک ICU که تحت حمایت منابع کافی قرار دارد، بر اجرای پروتکل تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت، زیرا کارکنان، اولویت خود را بر درمان بیماران بسیار حاد و بدحال قرار خواهند داد.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از شواهد کیفی برای شناسایی عوامل مؤثر بر به‌کارگیری آیین‌نامه‌ها به وسیله مراقبان بهداشتی در ICU به منظور جداکردن بزرگسالان و کودکان به ونتیلاسیون مکانیکی.
پیشینه
بسیاری از بزرگسالان و کودکان بدحال که در بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) بستری هستند، نمی‌توانند خودشان به‌تنهایی نفس بکشند. هنگامی که این اتفاق می‌افتد، به آن‌ها دستگاه ونتیلاسیون مکانیکی وصل می‌شود. این دستگاه به آنان کمک می‌کند تا نفس بکشند. استفاده طولانی‌مدت از دستگاه تنفس مصنوعی، احتمال بروز اثرات مضر را مانند تروما و عفونت ریه و عوارض ناشی از عدم تحرک طولانی‌مدت مانند لخته شدن خون در پاها یا ریه‌ها افزایش می‌دهد. در نتیجه، محققان سعی کرده‌اند راه‌هایی برای جدا کردن ونتیلاتورها از بیماران (یا به عبارتی wean آنان از دستگاه تنفس مصنوعی) به محض اینکه امکان این امر به شکلی ایمن مهیا باشد، بیابند. یک شیوه، استفاده از آیین‌نامه‌ها یا پروتکل‌ها است. در دو مطالعه مروری اخیر کاکرین، شواهد حاصل از مطالعات مختلف پژوهشی با یکدیگر ادغام شدند. برخی مطالعات نشان دادند که پروتکل‌ها در کاهش مدت‌زمان سپری‌شده در دستگاه تنفس مصنوعی موفق بوده‌اند، در حالی که سایر مطالعات نشان دادند که استفاده از پروتکل‌ها تغییری در مدت‌زمان صرف‌شده در دستگاه تنفس مصنوعی ایجاد نکرده است. این یافته‌های متضاد می‌توانند معلول طیفی از عوامل باشند. محققانی که این عوامل را بررسی می‌کنند، روش‌های پژوهش کیفی را که معمولا شامل صحبت کردن با بیماران یا مشاهده چگونگی رفتار آنان یا هر دو می‌شوند، به‌کار برده‌اند.

سوال مطالعه مروری
عوامل مؤثر بر چگونگی استفاده متخصصان مراقبت‌های بهداشتی از پروتکل‌های مربوط به جداکردن بیماران بزرگسال و کودک به ونتیلاسیون مکانیکی چیست؟

روش‌ها
برای شناسایی مطالعاتی که در آن‌ها از روش‌های کیفی استفاده شده بود، ما پایگاه اطلاعاتی الکترونیکی مربوط به مجلات منتشرشده را در فوریه سال 2015 جست‌وجو کردیم. ما فهرست منابع مقالات را نیز جست‌وجو کردیم و با نویسندگان همه مطالعاتی که در دو مطالعه مروری پیشین و در سنتز کیفی ما گنجانده شده بودند، همچنین با کارشناسان ونتیلاسیون مکانیکی تماس گرفتیم. ما یافته‌های مطالعات مربوطه را به منظور سنتز شواهد با یکدیگر ادغام کردیم. به موجب این شواهد، متخصصان بهداشت و سلامت به استفاده از پروتکل‌ها ترغیب می‌شوند. سپس، سنتزمان را با یافته‌های حاصل از دو مطالعه مروری پیشین ادغام کردیم تا به کمک آن بتوانیم این موضوع را توضیح دهیم که چرا برخی مطالعات بر مؤثر بودن پروتکل‌ها مهر تأیید زدند و برخی دیگر خیر. ما توانستیم این پرسش را با این توضیح پاسخ دهیم که عوامل مختلف چگونه در کنار هم موجب ترویج به‌کارگیری پروتکل‌ها یا ممانعت از کاربرد آن‌ها می‌شوند. ما این توضیحات را در یک «مدل منطقی» خلاصه کردیم.

یافته‌های کلیدی
سنتز ما شامل 11 مطالعه با حضور حدود 267 شرکت‌کننده بود. پنج مطالعه دیگر در انتظار طبقه‌بندی به سر می‌بردند. ما چند مانع بالقوه و چند تسهیل‌کننده را در خصوص استفاده از پروتکل‌ها شناسایی کردیم. اولا، پزشکان پروتکل‌ها را صرفا در شرایط خاص به کار می‌بردند؛ در غیر این صورت آن‌ها ترجیح می‌دادند که با استفاده از دانش و مهارت‌های خود بیماران را از ونتیلاسیون مکانیکی جدا کنند. پرستاران نسبتا بی‎تجربه اغلب فاقد اعتماد به نفس بودند. یک پروتکل می‌توانست آنان را به مشارکت در امر کمک به بیماران برای جداکردن آنان از تنفس مصنوعی تشویق کند، زیرا در پروتکل مجموعه‌ای از آیین‌نامه‌های روشن آمده و همچنین به آن‌ها کمک می‌کند تا احساس امنیت بیشتری کنند. با اینکه پرستاران باتجربه‌تر نیز به این ویژگی‌های مثبت پروتکل‌ها واقف بودند، آنان از پروتکل‌ها انتقاد می‌کردند که چرا گاهی اوقات آنان را برخلاف تشخیص بالینی خودشان، به جداکردن بیماران از دستگاه ونتیلاتور راهنمایی می‌کنند. ثانیا، ترتیبات عملی برای مراقبت درICU هم می‌توانند متخصصان مراقبت‌های بهداشتی را ترغیب کنند که با هم کار کنند و هم مانع همکاری آنان شوند و در نتیجه، بر نحوه کارکرد یک پروتکل تأثیر بگذارند. ثالثا، کاربرد یک پروتکل نشان داد که به طور کلی چگونه متخصصان مراقبت‌های بهداشتی با یکدیگر به تعامل می‌پردازند. برای مثال، سطح تجربه یک پرستار یا پزشک می‌تواند اعتماد به نفس دیگران را در این جهت افزایش دهد که آن‌ها می‌توانند با خیال راحت و ایمن بیماران را از ونتیلاسیون جدا کنند. به همین دلیل، پزشکان تمایلی ندارند که خود را درگیر پرستاران نسبتا بی‌تجربه در امر جدا کردن بیمار از ونتیلاسیون کنند؛ حتی زمانی که یک پروتکل به اجرا درآمده باشد. افزون بر این، این واقعیت که پزشکان در موقعیت یا وضعیت حرفه‌ای برتری قرار دارند، بدان معنا است که برای پرستاران دشوار خواهد بود که در روند جداکردن بیماران از تنفس مصنوعی با ونتیلاتور حتی با استفاده از یک پروتکل نقش داشته باشند، مگر اینکه پزشک یا پزشکانی که او با آن‌ها همکاری می‌کند اجازه این کار را داده باشند.

کیفیت شواهد
ما 35 خلاصه گزاره را تدوین کردیم. از این تعداد: ما سطح اطمینان را در 17 گزاره در حد «پائین» ارزیابی کردیم؛ عمدتا به این دلیل که شواهد مورد استفاده برای تدوین آن‌ها صرفا از شمار ناچیزی از مطالعات به دست آمده بود. ما سطح اطمینان 13 گزاره را در حد «متوسط» ارزیابی کردیم؛ عمدتا به این دلیل که شواهد مورد استفاده برای تدوین آن‌ها از مطالعاتی با سازماندهی بسیار خوب به دست آمده بود. ما سطح اطمینان را در پنج گزاره در حد «بالا» درجه‌بندی کردیم؛ عمدتا به این دلیل که شواهد مورد استفاده برای تدوین آن‌ها از بیشتر مطالعات به دست آمده بود.

(5525 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (63 دریافت)    

پذیرش: 1395/4/14 | انتشار: 1395/7/13