پیشینه
خستگی پس از سکته مغزی (PSF) مشکلی شایع و مضطربکننده پس از سکته مغزی است. بهترین راههای جلوگیری یا درمان PSF نامشخص هستند. میتوان درباره اینکه چندین مداخله مختلف دارای اساس منطقی هستند، بحث کرد.
اهداف
تعیین اینکه آیا در میان افراد مبتلا به سکته مغزی، استفاده از هرگونه مداخله نسبت افراد مبتلا به خستگی، شدت خستگی یا هر دو را کاهش میدهد یا خیر و تعیین اثر مداخله بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی، ناتوانی، وابستگی و مرگ، و اینکه آیا چنین مداخلهای مقرون به صرفه است یا خیر.
روش های جستجو
ما ثبت کارآزماییهای گروه استروک در کاکرین (Cochrane Stroke Group Trials Register) (آخرین جستجو می 2014)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده کاکرین (Cochrane Central Register of Controlled Trials) ( کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library)؛ شماره 4؛ 2014)، MEDLINE (از 1950 تا می 2014)، EMBASE (از 1980 تا می 2014)، CINAHL (از 1982 تا می 2014)، AMED (از 1985 تا می 2014)، PsycINFO (از 1967 تا می 2014)، Digital Dissertations (از 1861 تا می 2014)، British Nursing Index (از 1985 تا می 2014)، PEDro (جستجو شده در می 2014) و PsycBITE (جستجو شده در می 2014) را جستوجو کردیم. ما همچنین ثبت چهار کارآزمایی در حال انجام را جستوجو و فهرست منابع را بررسی کردیم، پیگیری استنادها را در مطالعات انتخاب شده انجام دادیم و با کارشناسان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه تمام کارآزماییها و خلاصه مقالات را مورد بررسی دقیق قرار داده و مطالعات کاملا بیربط را حذف کردند. ما متون کامل را برای انجام مطالعات بالقوه مربوط به آنها به دست آوردیم و سه نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه معیارهای ورود به مطالعه را به کار بردند. ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) را که مداخله را با کنترل مقایسه کردند، یا مداخلات مختلف را برای خستگی پس از سکته مغزی (PSF) مقایسه کردند، انتخاب کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه دادهها را استخراج و خطر سوگیری (Bias) را برای هر کارآزمایی انتخاب شده ارزیابی کردند. پیامدهای اصلی، شدت خستگی، یا نسبت افراد مبتلا به خستگی بعد از درمان بود. ما تجزیه و تحلیلهای جداگانه را برای کارآزماییهایی انجام دادیم که اثربخشی درمان PSF را بررسی کردند، کارآزماییهایی که اثربخشی پیشگیری از PSF را بررسی کردند و کارآزماییهایی که در درجه اول اثربخشی PSF را بررسی نکردند، اما خستگی را به عنوان پیامد گزارش کردند. ما نتایج حاصل از کارآزماییهایی را که یک بازوی کنترل داشتند، ترکیب کردیم. برای کارآزماییهایی که مداخلات مختلف بالقوه فعال بدون بازوی کنترل را مقایسه کردند، ما تجزیه و تحلیلهایی را برای کارآزماییهای فردی بدون ترکیب انجام دادیم.
ما میانگین تفاوت استاندارد (SMD) را به عنوان میزان تاثیر بر پیامدهای پیوسته و خطر نسبی (RR) را برای پیامدهای دوتایی محاسبه کردیم. ما پیامدها را با استفاده از مدل اثرات تصادفی ترکیب و ناهمگونی را با استفاده از آماره I2 ارزیابی کردیم. ما تجزیه و تحلیلهای زیرگروه جداگانهای را برای مداخلات دارویی و غیردارویی انجام دادیم. ما همچنین برای ارزیابی اثر کیفیت روششناسی، تجزیه و تحلیل حساسیت انجام دادیم. OSU6162 - (-)
نتایج اصلی
ما 12490 استناد را بازیابی کردیم، متون کامل 58 مطالعه را به دست آوردیم و 12 کارآزمایی را با 703 شرکتکننده انتخاب کردیم (3 مورد از 2008 جستجو و 9 مورد از 2014 جستجو). هشت کارآزمایی در درجه اول اثربخشی را در درمان PSF بررسی کردند که از این میان شش کارآزمایی انجام شده با هفت مقایسه، دادههای مناسبی برای متاآنالیز (meta-analysis) فراهم کردند (پنج مداخله دارویی: فلوکستین، انریون (enerion)؛ OSU6162 - (-)؛ سیتیکولین (citicoline) و ترکیبی از گیاهان چینی و دو مداخله غیردارویی: برنامه آموزش خستگی و یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر تمرکز حواس). شدت خستگی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل کمتر بود (244 شرکتکننده، میانگین تفاوت استاندارد (SMD) ترکیبی: 1.07 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.93 - تا 0.21 -)، با همگنی قابلتوجه بین کارآزماییها (I2 = 87%، درجه آزادی (df)؛ 6؛ 0.00001 > P value). اثرات مفید در کارآزماییهایی که به طور مناسب از تخصیص پنهانی استفاده کرده بودند، مشاهده نشد (دو کارآزمایی؛ 89 شرکتکننده، SMD: 0.38 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 - تا 0.04) یا کارآزماییهایی که به طور مساوی از کورسازی پیامد ارزیابان استفاده کرده بودند (چهار کارآزمایی؛ 198 شرکتکننده؛ SMD: 1.10 -؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.31 - تا 0.11).
هیچ کارآزمایی در درجه اول، اثربخشی را در جلوگیری از PSF بررسی نکرد.
چهار کارآزمایی (248 شرکتکننده) در درجه اول اثربخشی را بر خستگی بررسی نکردند، بلکه اثر بخشی را بر سایر علایم پس از سکته مغزی بررسی کردند. هیچ یک از این مداخلات، هیچ مزیتی را بر کاهش PSF، که شامل mesylate tirilazad، فشار مثبت مداوم برای آپنه خواب، داروهای ضدافسردگی و یک برنامه خودمدیریتی برای بهبود بیماریهای مزمن بودند، نشان نداد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد ناکافی از اثر هرگونه مداخله برای درمان یا جلوگیری از خستگی بعد از سکته مغزی وجود دارد. کارآزماییها تا به امروز کوچک و ناهمگون بودهاند، و برخی از آنها خطر بالای سوگیری داشتهاند. برخی از مداخلات شرح داده شده در افراد مبتلا به سکته مغزی امکانپذیر بود، اما اثربخشی آنها باید در کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده با طراحی مطالعه قویتر و با حجم نمونه کافی بررسی شود.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات برای خستگی پس از سکته مغزی
سوال مطالعه مروری
ما شواهد را در مورد اثر هرگونه مداخله که برای درمان یا جلوگیری از خستگی در افراد مبتلا به سکته مغزی استفاده شده، مرور کردیم.
پیشینه
خستگی مشکل شایع و مضطربکننده پس از سکته مغزی است، اما هیچ مداخلهای برای درمان یا پیشگیری از آن در افراد مبتلا به سکته مغزی توصیه نشده است. بنابراین، پیدا کردن هرگونه مداخلهای که بتواند وجود یا شدت، یا هر دو را در افراد مبتلا به سکته مغزی کاهش دهد، مهم است.
ویژگیهای مطالعه
شواهد موجود تا می 2014 بهروز است. ما 12 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (مطالعات بالینی که در آن افراد به صورت تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمان قرار داده میشوند) با 703 فرد مبتلا به سکته مغزی پیدا کردیم. از این 12 کارآزمایی، هشت کارآزمایی فقط افراد مبتلا را به خستگی به کار گرفتند و در درجه اول قصد درمان خستگی را در نظر گرفتند، هیچ کارآزمایی در درجه اول قصد پیشگیری از خستگی در نظر گرفته شده را به کار نگرفت و چهار کارآزمایی دیگر در درجه اول درمان یا پیشگیری از خستگی در نظر گرفته شده را به کار نگرفتند، اما خستگی به عنوان یک پیامد گزارش شد.
نتایج اصلی
شواهد ناکافی برای حمایت از استفاده از هرگونه مداخله برای درمان یا پیشگیری از خستگی در افراد مبتلا به سکته مغزی وجود دارد.
کیفیت شواهد
به طور کلی کیفیت مطالعه پائین بود. دادههای در دسترس محدود بودند زیرا هر مداخله شناسایی شده فقط در یک کارآزمایی واحد مورد بررسی قرار گرفته بود. علاوه بر این، برخی از کارآزماییها کوچک بوده و از طرحهای مطالعه ضعیف استفاده کرد. بنابراین، کارآزماییهای بیشتری با کیفیت بهتر مورد نیاز است.