جلد 2015 -                   جلد 2015 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Jonathan A Frost, Katie E Webster, Andrew Bryant, Jo Morrison. Lymphadenectomy for the management of endometrial cancer. 3 2015; 2015
URL: http://cochrane.ir/article-1-34-fa.html
پیشینه
این مطالعه یک نسخه به‌روزشده از مطالعه مروری منتشرشده قبلی کاکرین در شماره 1 از سال 2010 است. نقش لنفادنکتومی در مدیریت جراحی سرطان آندومتر همواره یک موضوع بحث‌انگیز بوده است. متاستاز غدد لنفاوی تقریبا در 10% از زنانی که قبل از جراحی به لحاظ بالینی مبتلا به سرطان محدود شده به رحم هستند، می‌تواند وجود داشته باشد. برداشت غدد لنفاوی لگنی و پاراآئورت (لنفادنکتومی (lymphadenectomy)) در جراحی اولیه به طور گسترده‌ای حمایت شده و لنفادنکوتومی لگنی و پاراآئورت به عنوان بخشی از نظام سطح‌بندی فدراسیون بین‌المللی بیماری‌های زنان و زایمان (International Federation of Gynaecology and Obstetrics) برای سرطان آندومتر باقی‌مانده است. این توصیه بر پایه داده‌های به دست آمده از مطالعاتی است که به طرح موضوع بهبودی در بقا بعد از لنفادنکتومی لگن و پاراآئورت پرداختند. با وجود این، این مطالعات از نوع کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCT) نبوده و درمان غدد لنفاوی لگنی ممکن است به جز قرار دادن زنان درگروه‌ها با پیش‌آگهی بدتر، مزیت درمانی مستقیمی به همراه نداشته باشد. به علاوه، مطالعه مروری کاکرین و متاآنالیز (meta-analysis) کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده از پرتودرمانی کمکی روتین در درمان متاستازهای محتمل غدد لنفاوی در زنان درگیر در مراحل اولیه سرطان آندومتر، هیچ مزایایی مبنی بر بقا نشان نداد. برداشت غدد لنفاوی لگنی و پاراآئورت از طریق جراحی، عوارض کوتاه‌مدت و بلندمدت جدی را به همراه دارد. بنابراین مهم است که ارزش بالینی این درمان بررسی شود.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی لنفادنکتومی برای مدیریت سرطان آندومتر.
روش های جستجو
ما به منظور یافتن مطالعات مروری اصلی، در پایگاه کارآزمایی‌های بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)، مرکز ثبت کارآزمایی‌های گروه مطالعه مروری سرطان زنان در کاکرین (Cochrane Gynaecological Cancer Review Group Trials Register)، همچنین MEDLINE و EMBASE تا جون 2009 به جست‌وجو پرداختیم و برای این نسخه از مطالعه مروری، جست‌وجو را تا جون 2015 ادامه دادیم. ما همچنین مراکز ثبت کارآزمایی‌های بالینی، چکیده نشست‌های علمی و فهرست‌های منابع مطالعات گردآوری شده جست‌وجو و با متخصصان این حیطه تماس برقرار کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده و کارآزمایی‌های شبه‌تصادفی‌سازی و کنترل شده که به مقایسه لنفادنکوتومی در مقابل عدم انجام این عمل در زنان بزرگسالی پرداخته‌اند که سرطان آندومتر در آن‌ها تشخیص داده‌ شده‌ است.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مطالعه مروری به صورت مستقل از هم داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (risk of bias) را ارزیابی کردند. نسبت خطر (HR) برای «بقای کلی» و «بقای بدون پیشرفت بیماری» و خطر نسبی (RR) برای مقایسه عوارض جانبی در زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفتند، در مقابل آنهایی که لنفادنکتومی را تجربه نکردند، در متاآنالیزهای اثر تصادفی تجمیع شدند. ما با استفاده از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grades of Recommendation, Assessment, Development and Evaluation) کیفیت شواهد را ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
سه کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده با معیار ورود مطابقت داشتند. برای یک کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده کوچک، داده‌ها برای ورود به متاآنالیز کافی نبودند. دو کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده که وارد متاآنالیز شدند، به تقسیم تصادفی 1945 نفر از زنان پرداخته بودند. آن‌ها نسبت خطر برای بقای تعدیل‌شده بر مبنای عوامل پیش‌آگهی‌دهنده را بر مبنای 1851 نفر از زنان گزارش کردند و خطر سوگیری کلی پایینی داشتند، به طوری که از نظر چهار معیار ارزیابی تأیید شدند. مطالعه سوم دارای خطر سوگیری نامشخص کلی بود، به این دلیل که داده‌های ارائه شده درباره تولید توالی تصادفی، پنهان‌سازی تخصیصی، کورسازی یا تمامیت گزارش نتایج، کافی نبود.
نتایج متاآنالیز از نسخه قبلی این مطالعه مروری بدون تغییر باقی ماند و هیچ تفاوتی در «بقای کلی» و «بقای بدون پیشرفت بیماری» میان زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفته بودند و آن‌هایی که این عمل در مورد آنها صورت نگرفته بود، مشاهده نشد (HR تجمعی: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.43 تا 0.81؛ HR: 1.23؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.58 تا 0.96؛ به ترتیب برای بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماری) (1851 شرکت‌کننده؛ دو مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط).
ما هیچ تفاوتی در خطر بروز عوارض جراحی مستقیم میان زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفته بودند و آنهایی که تحت این عمل قرار نگرفته نبودند، نیافتیم. با وجود این، خطر بروز عوارض سیستمیک ناشی از جراحی و ادم لنفاوی (lymphedema)/ ایجاد کیست لنفاوی (lymphocyst formation) در زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفته بودند، نسبت به زنانی که تحت این عمل قرار نگرفته بودند، به طور معناداری بالاتر بوده است (RR: 3.72؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 13.27 تا 1.04؛ RR: 8.39؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 17.33 تا 4.06؛ به ترتیب برای خطر عوارض سیستمیک ناشی از جراحی و اِدم لنفاوی/ ایجاد کیست لنفاوی) (1922 شرکت‌کننده؛ دو مطالعه، شواهد با کیفیت بالا).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
این مطالعه مروری هیچ شواهدی را مبنی بر اینکه لنفادنکتومی در مقایسه با عدم انجام این عمل، خطر مرگ یا عود بیماری را در زنان درگیر در مرحله I بیماری کاهش می‌دهد، ارائه نداد. شواهد در زمینه عوارض جانبی جدی نشان داد زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار می‌گیرند بیشتر در معرض عوارض سیستمیک ناشی از جراحی یا اِدم لنفاوی/ ایجاد کیست لنفاوی قرار دارند. در حال حاضر، شواهد مربوط به هیچ کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده اثر لنفادنکتومی را در زنان مبتلا به مراحل پیشرفته‌تر بیماری و زنانی که خطر عود بیماری در آن‌ها بالا است، نشان نمی‌دهد.
خلاصه به زبان ساده
نقش برداشتن غدد لنفاوی به عنوان بخشی از جراحی استاندارد برای سرطان آندومتر
موضوع
سرطان مخاط رحم (سرطان آندومتر) در حال حاضر شایع‌ترین سرطان زنان در میان زنان اروپای غربی و آمریکای شمالی به حساب می‌آید. بیشتر زنان (75%) در زمان تشخیص، دارای تومورهایی هستند که در بدنه رحم محدود شده‌اند، و سه چهارم زنان برای مدت 10 سال بعد از تشخیص زنده خواهند ماند. متاستازهای غده لنفاوی در هر یک نفر از هر 10 زنی که به نظر می‌رسد در زمان تشخیص دارای سرطان محدود شده به رحم است، می‌تواند وجود داشته باشد و برداشت غدد لنفاوی لگنی و پاراآئورت حتی در زنانی که احتمال می‌رود در مراحل اولیه سرطان به سر می‌برند حمایت شده است. این توصیه بر پایه‌ مطالعات غیرتصادفی‌سازی شده‌ای است که بهبودی در بقا بعد از برداشت غدد لنفاوی لگنی و پاراآئورت را نشان می‌دهد. با وجود این، درمان غدد لنفاوی لگنی ممکن است مزیتی دربرنداشته و درمان اضافی روی غدد لنفاوی ممکن است الزاما درمان بهتری نباشد. به ویژه از آنجایی که برداشت غدد لنفاوی از طریق جراحی اثرات آسیب‌رسان کوتاه‌مدت و بلندمدت جدی‌ای را به همراه دارد.

هدف این مطالعه مروری
ارزیابی ایمنی و کارایی لنفادنکتومی در مدیریت سرطان آندومتر.

یافته‌های اصلی کدامند؟
ما تنها سه کارآزمایی یافتیم که به مقایسه لنفادنکتومی با عدم اجرای لنفادنکتومی در زنان مبتلا به سرطان آندومتر پرداخته بودند. یکی از این کارآزمایی‌ها از آنجایی که داده‌های کافی درباره نتایج مربوط به زنان ارائه نکرده بود، نتوانست به متاآنالیز این مطالعه مروری وارد شود. زمانی که ما یافته‌های مربوط به دو مطالعه باقی‌مانده را با هم ترکیب کردیم، هیچ شواهدی مبنی بر کمتر بودن احتمال مرگ یا عود مجدد سرطان در زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفته بودند، نیافتیم. به علاوه، عوارض جانبی جدی تجربه شده به عنوان پیامد لنفادنکتومی به لحاظ تعداد موارد گزارش شده بیشتر از عوارض گزارش شده در مواردی بود که لنفادنکتومی بر روی آنها انجام نشده بود.

کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهد برای لنفادنکتومی بر خلاف جراحی استاندارد در مورد نتایج مربوط به بقا و عوارض جانبی (نسبت به شواهد در مورد بروز یا عدم بروز اِدم لنفاوی یا کیست لنفاوی که از کیفیت بالایی برخوردار بود) متوسط بود. کیفیت شواهد در مورد کیفیت زندگی، از آنجایی که نتایج مربوط به آن گزارش نشده بودند، بسیار پایین بود.

چه نتیجه‌گیری‌هایی وجود دارد؟
عدم اطمینان در خصوص اینکه آیا لنفادنکتومی یا عدم لنفادنکتومی بهترین راهکار در مدیریت سرطان آندومتر در مراحل اولیه بیماری است یا خیر، به احتمال زیاد این واقعیت را می‌رساند که شواهد هیچ کاهشی را در مرگ یا عود بیماری به هنگام اجرای لنفادنکوتومی نشان نمی‌دهند، و نه الزاما اینکه هیچ شواهدی در این زمینه وجود ندارد. به علاوه، زنانی که تحت لنفادنکتومی قرار گرفتند، عوارض جانبی شدید بیشتری را نسبت به آنهایی که زیر بار این عمل نرفتند، تجربه کردند.

(4441 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (159 دریافت)    

پذیرش: 1394/3/25 | انتشار: 1394/6/30