پیشینه
خونریزی شدید قاعدگی (HMB) از دست دادن خون طی قاعدگی است که توسط زنان به صورت بیش از حد احساس میشود، بهطوری که روی سلامت زنان در سن باروری تاثیر میگذارد و در کیفیت زندگی جسمانی، عاطفی، اجتماعی و مادی آنها تداخل ایجاد میکند. درحالیکه خونریزی غیرطبیعی قاعدگی ممکن است با آسیبشناسی زمینهای همراه باشد، در متن حاضر، HMB به عنوان خونریزی بیش از حد قاعدگی در صورت عدم وجود سایر بیماریهای سیستمیک و مربوط به زنانگی تعریف میشود. درمان خط اول معمولا درمان دارویی و اجتناب از جراحیهای احتمالی غیرضروری است. از میان طیف گستردهای از داروهای مورد استفاده برای کاهش HMB، پروژستوژنهای خوراکی در اصل شایعترین داروهای تجویز شده بودند. این مطالعه مروری، اثربخشی دو نوع و رژیمهای مختلف پروژستوژنهای خوراکی را در کاهش HMB تخمدانی ارزیابی میکند.
این یک بهروزرسانی از مطالعه مروری کاکرین است که آخرین بار در سال 2007 بهروز شد، و در اصل با عنوان «اثربخشی درمان چرخهای پروژستاژن (progestagen) در کاهش خونریزی شدید قاعدگی» (1998) نامگذاری شد.
اهداف
تعیین اثربخشی، ایمنی و قابلیت تحمل درمان با پروژستوژن خوراکی که یا در فاز لوتئال (چرخه کوتاه) یا برای یک دوره طولانیتر 21 روز در هر سیکل (سیکل طولانی)، به منظور دستیابی به کاهش در میزان خون از دست رفته طی قاعدگی در زنان مبتلا به HMB در سن باروری، مصرف میشود.
روش های جستجو
ما در ژانویه 2019 پایگاه ثبت تخصصی گروه زنان و باروری در کاکرین؛ CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cochrane Central Register of Controlled Trails و PsycInfo را جستوجو کردیم. ما همچنین پایگاه ثبت کارآزماییها، سایر منابع منتشرنشده یا منابع علمی خاکستری و فهرست منابع کارآزماییهای بازیابیشده را جستوجو کردیم. ما همچنین فهرست استنادات مقالات مروری را برای شناسایی کارآزماییها بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) که به مقایسه درمانهای مختلف برای HMB پرداختند که در آنها پروژستوژنهای چرخهای خوراکی وارد شده، واجدشرایط بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور مستقل از هم کارآزماییها را برای ورود به مطالعه انتخاب کردند، کارآزماییها را برای خطر سوگیری (bias) ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. برای شفافسازی روشها یا دادههای اضافی که مورد نیاز بودند، با نویسندگان کارآزماییها تماس گرفتیم. ما فقط عوارض جانبی را در صورتی که بهطور جداگانه در کارآزماییهای وارد شده اندازهگیری شده بودند، ارزیابی کردیم. ما پروژستوژن چرخهای خوراکی را در رژیمهای مختلف و دارونما (placebo)، یا سایر درمانها مقایسه کردیم. پیامدهای اولیه ما، میزان خون قاعدگی از دست رفته و رضایت از درمان بود؛ پیامدهای ثانویه عبارت بودند از تعداد روزهای خونریزی، کیفیت زندگی، انطباق و قابلیت پذیرش درمان، عوارض جانبی و هزینههای آن.
نتایج اصلی
این مطالعه مروری 15 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs) را با مجموع 1071 زن شناسایی کرد. بیشتر زنها میدانستند که تحت چه درمانی قرار دارند، که احتمالا بر قضاوت آنها در مورد مقدار خون از دست رفته طی قاعدگی و رضایت از درمان تاثیر داشت. جنبههای دیگر کیفیت کارآزمایی در میان کارآزماییها متفاوت بود.
ما هیچ RCTs را پیدا نکردیم که درمان با پروژستوژن را با دارونما مقایسه کرده باشد. ما مقایسههای بین پروژستوژنهای خوراکی و سایر درمانهای دارویی را بر اساس رژیمهای درمانی مختلف، بهطور جداگانه ارزیابی کردیم.
پروژستوژندرمانی سیکل کوتاه، طی فاز لوتئال (مدروکسیپروژسترون استات (medroxyprogesterone acetate) یا نورتیسترون (norethisterone) به مدت 7 تا 10 روز، از روز پانزدهم تا روز نوزدهم) نسبت به سایر درمانهای دارویی از جمله ترانکسامیک اسید (tranexamic acid)، دانازول (danazol) و سیستم داخل رحمی آزادکننده پروژستوژن (Pg-IUS (از سال 2001 در بازار موجود نیست))، که روزانه 60 میکروگرم پروژستوژن آزاد میکند، از نظر کاهش در خون از دست رفته طی قاعدگی پایینتر بود (میانگین اختلاف (MD): 37.29؛ %95 فاصله اطمینان (CI): 17.67 تا 56.91؛ I2 = %50؛ 6 کارآزمایی؛ 145 زن؛ شواهد با کیفیت پایین). میزان رضایت و کیفیت زندگی با درمان در هر دو گروه مشابه بود. تعداد روزهای خونریزی در گروه پروژستوژن سیکل کوتاه در مقایسه با سایر درمانهای دارویی بیشتر بود. عوارض جانبی (مانند علائم دستگاه گوارش و افزایش وزن) احتمالا با دانازول در مقایسه با درمان با پروژستوژن بیشتر بود. توجه داشته باشیم که دانازول برای درمان HMB دیگر کاربرد عمومی ندارد.
پروژستوژندرمانی با سیکل طولانی (مدروکسیپروژسترون استات یا نورتیسترون)، از روز 5 تا روز 26 سیکل قاعدگی، در مقایسه با سیستم داخل رحمی آزادکننده لوونورژسترول (LnG-IUS)، ترانکسامیک اسید و ارملوکسیفن (ormeloxifene) نیز ارجحیت کمتری دارد، اما ممکن است از نظر کاهش در میزان خون از دست رفته طی قاعدگی، شبیه به حلقه ترکیبی واژینال باشد (MD: 16.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 10.93 تا 22.84؛ I2 = %87؛ 4 کارآزمایی؛ 355 زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). هیچ شواهد روشنی مبنی بر وجود تفاوت بین سیکل طولانی درمان با پروژستوژن و سایر درمانهای دارویی به لحاظ سردرد وجود ندارد (OR: 1.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.40 تا 5.31؛ I2 = %0؛ 2 کارآزمایی؛ 189 زن؛ کیفیت شواهد پایین). احتمال خونریزی نامنظم یا لکهبینی در زنان با LNG-IUS بیشتر بود (OR: 0.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.55؛ I2 = %0؛ 3 کارآزمایی؛ 220 زن؛ شواهد با کیفیت پایین). هیچ کارآزمایی درباره روزهای خونریزی یا کیفیت زندگی برای این مقایسه گزارشی ارائه نکرد.
شواهدی که این یافتهها را حمایت میکردند با درجهبندیهای پایین یا بسیار پایین کیفیت، محدود شدند؛ بنابراین، ما درباره یافتهها نامطمئن هستیم و یک احتمال وجود دارد که اگر ما کارآزماییهای دیگری را شناسایی کنیم، این یافتهها تغییر کنند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهدی با کیفیت پایین یا بسیار پایین نشان میدهند که پروژستوژن کوتاهمدت نسبت به سایر درمانهای دارویی، از جمله ترانکسامیک اسید، دانازول و Pg-IUS از نظر میزان خون از دست رفته طی قاعدگی ارجحیت نداشت. پروژستوژندرمانی با چرخه طولانی (مدروکسیپروژسترون استات یا نورتیسترون) نیز نسبت به LNG ‐ IUS، ترانکسامیک اسید و ارملوکسیفن برتری نداشت اما ممکن است از نظر میزان خون از دست رفته طی قاعدگی شبیه به حلقه واژینال ترکیبی باشد.
خلاصه به زبان ساده
آیا پروژستوژنهای چرخهای در مقایسه با سایر درمانهای دارویی یک درمان موثر و ایمن برای خونریزی شدید قاعدگی هستند؟
پیشینه
خونریزی شدید قاعدگی (HMB) خونریزی قاعدگی (پریودها) است، که مستقل از مقدار حاد از دست دادن خون، در کیفیت زندگی یک زن، از نظر جسمانی، عاطفی، اجتماعی یا مادی اختلال ایجاد میکند. بیشتر زنان مبتلا به HMB هیچ دلیل جسمانی مرتبطی مانند فیبروئیدها ندارند، بنابراین دریافت کمکهایی که دربرگیرنده جراحی نباشند، یک جایگزین ایدهآل است. پروژستوژن چرخهای یک قرص هورمونی است که میتواند به صورت خوراکی به مدت یا 10 روز یا 3 تا 4 هفته در ماه برای درمان HMG (دوره کوتاه یا طولانی پروژستوژن چرخهای) مصرف شود.
ویژگیهای کارآزماییها
این مطالعه مروری 15 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (مطالعات بالینی که افراد بهطور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار میگیرند) را با مجموع 1071 زن شناسایی کرد که به مقایسه پروژستوژنهای خوراکی با سایر درمانهای دارویی برای HMB (سایر درمانهای خوراکی، دستگاه داخل رحمی و حلقه واژینال) پرداخته بودند. پیامدهای اولیه ما از دست دادن خون قاعدگی و رضایت از درمان بود؛ پیامدهای ثانویه، عبارت بودند از تعداد روزهای خونریزی، کیفیت زندگی، انطباق و پذیرش درمان، عوارض جانبی و هزینههای آن. شواهد تا ژانویه 2019 موجود است.
نتایج اصلی
این مطالعه مروری از کارآزماییها نشان داد که قرصهای هورمونی پروژستوژن که برای 10 روز در ماه (دوره کوتاه) به صورت خوراکی مصرف میشوند، در مقایسه با سایر درمانهای دارویی، در کاهش میزان خون از دست رفته طی قاعدگی کمتر موثر بودند. ما مطمئن نیستیم که آیا آنها رضایتمندی یا کیفیت زندگی را در زنان مبتلا به HMB بهبود بخشیدهاند یا خیر، یا اینکه در مقایسه با سایر درمانهای دارویی با هر گونه اختلافی در عوارض جانبی مرتبط بودهاند یا خیر. حتی اگر پروژستوژنها در کاهش میزان خون ازدست رفته طی قاعدگی کمتر موثر باشد، رضایت از درمان با سایر درمانهای دارویی، مانند ترانکسامیک اسید و Pg-IUS مشابه بود.
ما دریافتیم که قرصهای هورمونی پروژستوژن که در ماه به مدت سه تا چهار هفته از روز پنجم تا روز بیستوششم سیکل قاعدگی (دوره طولانی) به صورت خوراکی مصرف میشوند، باعث کاهش در میزان خون ازدست رفته طی قاعدگی میشوند اما این درمان ممکن است کمتر از ترانکسامیک اسید، ضد بارداریهای ترکیبی هورمونی و دستگاه داخل رحمی آزادکننده لوونورژسترول موثر باشد. هیچ مطالعهای در این مقایسه گزارشی را در مورد کیفیت زندگی ارائه نداد. میزان رضایت از درمان با زنانی که از حلقه واژینال ترکیبی استفاده میکردند یکسان بود، اما دادهای برای مقایسه رضایت بین سیکل طولانی و LNG-IUS یا ترانکسامیک اسید وجود نداشت. شواهدی مبنی بر وجود تفاوتی در بروز سردرد وجود نداشت، اما پروژستوژنهای خوراکی طولانیمدت در مقایسه با دیگر درمانهای دارویی بهطور معنیداری با بروز کمتر خونریزی نامنظم مرتبط بودند.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهدی که پروژستوژنهای خوراکی (دوره کوتاه و طولانی) را با سایر روشهای درمانی برای HMB مقایسه کرد، پایین یا بسیار پایین بودند، بدین معنی که ما از یافتههای این مطالعه مروری بسیار نامطمئن هستیم. محدودیتهای اصلی عبارت بودند از خطر سوگیری (زنان و محققان از درمانی که دریافت میکردند آگاه بودند، که این امر احتمالا در پاسخها تداخل ایجاد میکرد و تعداد زیادی که مطالعه را ترک کرده بودند نیز وجود داشت) و ناهمگونی (نتایج میان مطالعات متفاوت بود).