پیشینه
درد ویژگی بارز بیماری سلولهای داسیشکل (SCD ؛sickle cell disease) است و میتواند شدید، مکرر و غیرقابل پیشبینی باشد. اگرچه درد عصبی یا nociceptive شایعتر است، در بعضی مواقع، افراد مبتلا به SCD ممکن است درد نوروپاتیک (neuropathic) داشته باشند. حالت اخیر ممکن است به دلیل آسیب عصبی محیطی یا مرکزی رخ دهد. این مرور بر شناسایی درمان فقط نوروپاتی حسی (sensory) دردناک در افراد مبتلا به SCD متمرکز شد.
اهداف
تعیین اثربخشی و ایمنی هر نوع درمان دارویی یا غیردارویی برای درمان درد نوروپاتیک در افراد مبتلا به SCD.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای هموگلوبینوپاتیهای گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین، را که از جستوجوها در پایگاههای اطلاعاتی الکترونیک و جستوجوی دستی مجلات و کتابچههای خلاصهمقالات کنفرانس گردآوری شدند، جستوجو کردیم. ما همچنین پایگاه ثبت کارآزمایی، فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط را جستوجو کردیم و با کارشناسان در این زمینه تماس گرفتیم.
تاریخ جستوجوی اخیر: 31 ژانویه 2019.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trials) (طراحی موازی یا متقاطع)، شبه RCTهای مربوط به درمانهای دارویی یا غیردارویی برای درمان درد نوروپاتیک در افراد مبتلا به SCD در مقایسه با دارونما یا مداخله دیگر در هر دسته یا گروه (یعنی دارویی یا غیردارویی).
معیارهای انتخاب
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم تمام کارآزماییهای شناسایی شده را از طریق جستوجوها ارزیابی کرده و دادههای مربوطه را استخراج کردند. دو نویسنده بهطور مستقل از هم خطر سوگیری (bias) را در کارآزماییهای انتخابشده با استفاده از ابزار خطر سوگیری کاکرین ارزیابی کردند. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کیفیت شواهد مربوط به هر پیامد را با استفاده از دستورالعملهای سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) رتبهبندی کردند.
نتایج اصلی
یک RCT با 22 شرکتکننده مبتلا به SCD، که درUSA انجام شد، وارد این مرور شد. شرکتکنندگان بهطور تصادفی به گروه درمان با پرگابالین (pregabalin) (11 نفر) یا دارونما (placebo) (11 نفر) اختصاص داده شدند. پرگابالین خوراکی با دوز اولیه 75 میلیگرم دو بار در روز تجویز شد. این دارو با افزایش 75 میلیگرم تا حداکثر 600 میلیگرم در روز مورد آزمایش قرار گرفت یا در صورت لزوم تا 75 میلیگرم در روز، بر اساس عملکرد بالینی و سطح درد، کاهش یافت. درد نوروپاتیک به شیوه خودگزارشدهی در مقیاس ارزیابی علائم و نشانههای نوروپاتی لیدز (S‐LANNS ؛Leeds Assessment of Neuropathic Symptoms and Signs scale) و پرسشنامه علائم درد نوروپاتیک (NPSI ؛Neuropathic Pain Symptom Inventory)، مورد ارزیابی قرار گرفت که نمرات بالاتر نشانه درد بیشتر بودند. پیامدها عبارت بودند از درد گزارششده توسط بیمار، کیفیت زندگی و خروج از مطالعه ناشی از عوارض جانبی اندازهگیری شده در خط پایه و به صورت ماهانه به مدت سه ماه پس از مداخله. خطر کلی سوگیری پایین بود و با خطر بالای سوگیری ناشی از فرسایش (attrition) همراه بود.
در رابطه با پیامدهای اولیه این مرور، برای تسکین درد نوروپاتیک گزارششده توسط شرکتکنندگان، با توجه به کمبود دادهها، ما در مورد اینکه آیا بین گروههای پرگابالین و دارونما در پایان سه ماه که با مقیاس S‐LANSS اندازهگیری شد، تفاوتهایی وجود دارد یا خیر، بسیار نامطمئن هستیم، میانگین تفاوت (MD): 2.00- (95% فاصله اطمینان (CI): 9.18- تا 5.18) یا مقیاس NPSI؛ MD: 11.10- (95% فاصله اطمینان (CI): 33.97- تا 11.77) (شواهد با کیفیت بسیار پایین). هیچ گزارشی از «احساس کلی بیمار از تغییر» در کارآزمایی واردشده وجود نداشت.
اگرچه میانگین نمرات کیفیت زندگی (Short Form‐36) در سه ماه، افزایش اندکی را در هفت مورد از هشت حوزه بعد از مداخله در گروه پرگابالین در مقایسه با گروه دارونما نشان داد، کیفیت این شواهد بسیار پایین بود و ما در مورد اینکه آیا پرگابالین کیفیت زندگی را افزایش میدهد یا خیر، بسیار نامطمئن هستیم. هیچ یک از پیامدهای از پیش تعریف شده ما، یعنی «زمان بهبود علائم» یا «تغییر در کیفیت خواب»، در کارآزمایی واردشده اندازهگیری نشد.
با اینکه به نظر میرسد عوارض جانبی مرتبط با درمان در گروه پرگابالین در سه ماه بالاتر از گروه دارونما باشد، کیفیت این شواهد بسیار پایین بود و ما در مورد اینکه آیا تفاوتی وجود دارد یا خیر، بسیار نامطمئن هستیم، RR: 1.33 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 4.62) (شواهد با کیفیت بسیار پایین). یک مورد خروج از مطالعه ناشی از عوارض جانبی در گروه پرگابالین وجود داشت در حالی که از گروه دارونما، سه نفر به دلیل عوارض و پیامدهای جانبی و بستری شدن مرتبط با SCD خارج شدند یا انصراف دادند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کارآزمایی واردشده، شواهدی را با کیفیت بسیار پایین ارائه کرد. تسکین درد گزارششده توسط بیمار در گروه پرگابالین در مقایسه با گروه کنترلشده با دارونما بیشتر بود اما فقط با استفاده از مقیاس S‐LANSS و ما درباره اینکه آیا تفاوتی وجود دارد یا خیر، بسیار نامطمئن هستیم. اگرچه گروه پرگابالین در طول دوره کارآزمایی تمایل به بهبود کیفیت زندگی داشت، این موضوع دارای شواهدی با کیفیت بسیار پایین بود و ما درباره اینکه آیا تفاوتی وجود دارد یا خیر، نامطمئن هستیم. عوارض جانبی و خروج از مطالعه در گروه درمان و کنترلشده با دارونما در کارآزمایی مشابه بود. هم تعداد کارآزماییهایی که به بررسی این سوال مطالعه مروری بپردازند و هم پیامدهای بررسی شده در تنها RCT واردشده، کافی نبودند. بنابراین، هنوز هم شکاف معنیداری در شواهد مربوط به مداخلات برای درد نوروپاتیک در افراد مبتلا به SCD وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده
درمانهای درد نوروپاتیک در افراد مبتلا به بیماری سلول داسیشکل
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به اثربخشی و ایمنی دارو، یا سایر درمانها را، برای درمان درد ناشی از آسیب عصب (درد نوروپاتیک) در افراد مبتلا به سلول داسیشکل (SCD) بررسی کردیم.
پیشینه
درد شایعترین عارضه SCD است. بخشی از این درد ممکن است به دلیل آسیب به اعصاب باشد و این درد باید به شکلی متفاوت از درد معمول سلول داسیشکل درمان شود. داروهای معمول مانند ایبوپروفن (ibuprofen) یا مورفین (morphine) ممکن است در مدیریت این درد عصبی موثر نباشند. هدف این کارآزمایی، بررسی این موضوع است که داروها یا سایر درمانهای جایگزین برای درد عصب در افراد مبتلا به SCD چقدر ایمن و موثر هستند.
زمان انجام پژوهش
شواهد تا 31 ژانویه 2019 بهروز است.
ویژگیهای مطالعه
پس از جستوجوی دقیق در منابع علمی، ما یک کارآزمایی را شناسایی کردیم که قابلیت ورود را داشت. در این کارآزمایی، افراد مبتلا به SCD که دارای درد نوروپاتیک تشخیص داده شدند، بهطور تصادفی در گروهها قرار داده شدند تا دارویی را بهنام پرگابالین یا دارونما (placebo) (بدون داروی فعال) مصرف کنند.
نتایج اصلی
این کارآزمایی درUSA انجام شد و 22 شرکتکننده مبتلا به SCD را وارد کرد، 11 نفر در گروه پرگابالین و 11 نفر در گروه دارونما. ارزیابیها در خط پایه و ماهانه بهمدت سه ماه اندازهگیری شدند.
نمرات تسکین درد نوروپاتیک گزارششده توسط شرکتکنندگان و کیفیت زندگی (Short Form‐36) بین گروههای پرگابالین و دارونما متفاوت نبودند. پیامدهای زمان بهبود علائم و تغییرات در کیفیت خواب در کارآزمایی واردشده اندازهگیری نشد. چند عارضه ناخواسته ذکر شد و تعداد این عوارض بین شرکتکنندگانی که به آنها پرگابالین داده شد، در مقابل شرکتکنندگانی که برای آنها دارونما تجویز شد، تفاوتی نداشت.
در نتیجه، اثر پرگابالین بر درد نوروپاتیک SCD با دارونما متفاوت نبود. بر اساس فقط یک کارآزمایی کوچک که فقط سه مورد را از هفت پیامد از پیش تعیینشده ما بررسی کرد، ما قادر به نتیجهگیریهای قاطع در مورد اهداف خود نبودیم. نیاز به انجام کارآزماییهای بزرگتر و بهخوبی انجام شده در مورد درمانهای مختلف برای درد نوروپاتیک در افراد مبتلا به SCD وجود دارد.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد موجود در این مرور، بسیار پایین ارزیابی شدند. کارآزمایی واحد در این مرور بیش از 15% از شرکتکنندگان را در پیگیری بیش از سه ماه از دست داد. ما به دلیل فقدان شفافیت در نحوه تخصیص شرکتکنندگان به گروه پرگابالین یا دارونما و به دلیل کم بودن تعداد عوارض و شرکتکنندگان در کارآزمایی، سطح شواهد را کاهش دادیم.