ما 3745 استناد را از طریق جستوجوهای الکترونیکی و مرور فهرست منابع پس از خارج کردن موارد تکراری از نتایج جستوجو، شناسایی کردیم. ما 3619 رکورد را هنگام مرور عنوان و چکیده خارج کردیم و در مرور متن کامل، 126 مقاله را از نظر مناسب بودن ارزیابی کردیم. ما یک مطالعه کنترل شده را وارد کردیم که 46 شرکتکننده را به کار گرفت. به دلیل فقدان کورسازی، این RCT را در معرض خطر بالای سوگیری عملکردی و تشخیصی ارزیابی کردیم.
RCT وارد شده، استفاده پیشگیرانه را از درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (mindfulness‐based cognitive therapy; MBCT) با درمان متداول (treatment as usual; TAU) در شرکتکنندگان با سابقه قبلی SAD مقایسه کرد. MBCT در فصل بهار در هشت جلسه مجزای 45 تا 60 دقیقهای در هفته انجام شد. در گروه TAU شرکتکنندگان هیچگونه درمان پیشگیرانهای را دریافت نکردند، اما هنگام بروز اولین نشانههای افسردگی در آنها، برای شروع نور‐درمانی دعوت شدند. هر دو گروه هر هفته از نظر بروز اپیزود جدید افسردگی که با پرسشنامه خود‐سنجی نشانهشناسی افسردگی (Inventory of Depressive Syptomatology‐Self‐Report; IDS‐SR؛ بین 0 تا 90) از سپتامبر 2011 تا اواسط اپریل 2012 مورد سنجش قرار گرفت، ارزیابی شدند. بروز اپیزود جدید افسردگی در زمستان آینده در هر دو گروه مشابه بود. 65% از 23 شرکتکننده گروه MBCT؛ (IDS‐SR ≥ 20) در مقایسه با 74% از 23 نفر در گروه TAU، به افسردگی مبتلا شدند (خطر نسبی (RR): 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.30؛ 46 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
برای شرکتکنندگان دارای اپیزودهایی از افسردگی، شدت افسردگی بین گروهها قابل مقایسه بود. شرکتکنندگان گروه MBCT دارای نمره میانگین 26.5 (SD: 7.0) در IDS‐SR بودند، شرکتکنندگان گروه TAU دارای نمره میانگین 25.3 (SD: 6.3) بودند (میانگین تفاوت (MD): 1.20؛ 95% CI؛ 3.44‐ تا 5.84؛ 32 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
میزان کلی قطع مصرف درمان نیز مشابه بود، 17% قطع مصرف درمان در گروه MBCT و 13% در گروه TAU (RR: 1.33؛ 95% CI؛ 0.34 تا 5.30؛ 46 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
دلایل کاهش درجه کیفیت شواهد عبارت بودند از خطر بالای سوگیری در مطالعه وارد شده و عدم دقت.
محققان هیچ اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی ارائه ندادند. ما نتوانستیم هیچ مطالعهای را بیابیم که درمان روانشناختی را با سایر مداخلات مورد نظر مانند نسل دوم داروهای ضد‐افسردگی، نوردرمانی، ملاتونین یا آگوملاتین مقایسه کرده باشد.
چرا این مطالعه مروری مهم است؟
بسیاری از افراد در عرضهای شمالی جغرافیا از اختلال خلقی فصلی (seasonal affective disorder; SAD)، که بهعنوان واکنشی در برابر کاهش نور خورشید رخ میدهد، رنج میبرند. سه چهارم افراد مبتلا، زنان هستند. بیحالی و رخوت، پرخوری، میل به مصرف کربوهیدراتها و خلقوخوی افسرده از نشانههای شایع هستند. در بعضی از افراد، SAD به افسردگی تبدیل میشود که زندگی روزمره آنها را بهطور جدی تحت تاثیر قرار میدهد. تا دو سوم افراد در هر زمستان دچار نشانههای افسردگی میشوند.
چه کسانی ممکن است به این مطالعه مروری علاقهمند باشند؟
هر فردی که دچار SAD شده باشد یا اقوام و دوستانی داشته باشد که دچار SAD شده باشند و همچنین محققانی که در این زمینه کار میکنند، ممکن است به این مطالعه مروری علاقهمند باشند.
هدف از این مطالعه مروری، پاسخ به کدام سوالها است؟
جنبه فصلی قابل پیشبینی SAD فرصتی امیدوارکننده را برای پیشگیری فراهم میکند. با این حال، در مورد اثربخشی و آسیبهای احتمالی مداخلات برای پیشگیری از SAD اطلاعات کمی وجود دارد. این یکی از چهار مروری است که به منظور بررسی اثربخشی و عوارض جانبی مداخلات استفاده شده برای پیشگیری از SAD انجام شده است؛ این مرور بر درمان روانشناختی بهعنوان یک مداخله پیشگیرانه در افراد با سابقه SAD متمرکز شد که در زمان شروع مداخله پیشگیرانه، نشانههایی نداشتند.
کدام مطالعات در این مطالعه مروری وارد شدند؟
ما بانکهای اطلاعاتی را تا 19 جون 2018 برای یافتن مطالعات مربوط به نقش درمانهای روانشناختی به منظور پیشگیری از SAD جستوجو کردیم. میان 3745 رکورد، ما یک مطالعه تصادفیسازی و کنترل شده را یافتیم که شامل 46 نفر بود که یک نوع درمان روانشناختی را دریافت کردند ‐ درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (mindfulness‐based cognitive therapy; MBCT) یا درمان متداول نامیده میشود. درمان متداول به این معنی بود که شرکتکنندگان هیچگونه درمان پیشگیرانهای را دریافت نکردند، زیرا هنگامی که اولین نشانههای افسردگی رخ داد برای شروع نوردرمانی دعوت شدند. همه افراد در این مطالعات دارای سابقه افسردگی در فصل زمستان بودند و در شروع مطالعه نشانههای افسردگی نداشتند.
چه شواهدی از این مطالعه مروری بهدست آمد؟
نسبت شرکتکنندگان مبتلا به افسردگی در زمستان آینده و همچنین شدت این اپیزودهای افسردگی در هر دو گروه مشابه بود. با این حال، کیفیت شواهد بسیار پائین بود، بنابراین، نمیتوان در مورد اینکه آیا MBCT واقعا در پیشگیری از SAD موثر است یا خیر، نتیجه قطعی گرفت. این مطالعه وارد شده، اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی مداخله گزارش نکرد. پزشکان باید در مورد مزایا و معایب MBCT و سایر درمانهای پیشگیرانه احتمالی برای افسردگی در زمستان، مانند سایر درمانهای روانشناختی، درمانهای دارویی، یا مداخلات سبک زندگی، با بیماران گفتگو کنند. از آنجایی که هیچ یک از مطالعات موجود این درمانها را مقایسه نکردهاند، انتخاب درمان باید قویا براساس اولویتهای بیمار و سایر مداخلات پیشگیرانهای انجام شود که توسط شواهد پشتیبانی میشوند.
بعدها باید چه اتفاقی بیافتد؟
نویسندگان مرور توصیه کردند که مطالعات آینده باید اثربخشی درمانهای روانشناختی مختلف را در پیشگیری از ابتلا به SAD در مطالعات با نمونههای بزرگتر ارزیابی کنند و باید این مداخلات را در مقابل سایر درمانهای پیشگیرانه مانند نور درمانی، داروهای ضد‐افسردگی و آگوملاتین (agomelatine) بهطور مستقیم مقایسه کنند، تا بهترین گزینه درمانی برای پیشگیری از SAD شناسایی شود.