پیشینه
اختلال خلقی فصلی (SAD ؛seasonal affective disorder) یک الگوی فصلی از اپیزودهای عودکننده افسردگی اساسی است که بیشتر در پاییز یا زمستان رخ میدهند و در بهار برطرف میشوند. شیوع SAD بسته به عرض جغرافیایی از 1.5% تا 9% متغیر است. جنبه قابل پیشبینی فصلی از SAD، فرصتی امیدوارکننده را برای پیشگیری فراهم میکند. این مرور، یکی از چهار مرور مربوط به اثربخشی و ایمنی مداخلات برای پیشگیری از SAD است؛ ما روی درمانهای روانشناختی بهعنوان مداخلات پیشگیرانه تمرکز میکنیم.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی درمانهای روانشناختی (در مقایسه با عدم درمان، انواع دیگر درمان روانشناختی، داروهای ضدافسردگی نسل دوم، نوردرمانی (light therapy)، ملاتونین (melatonin) یا آگوملاتین (agomelatine) یا مداخلات سبک زندگی) در پیشگیری از SAD و بهبود پیامدهای فرد-محور در میان بزرگسالان با سابقه SAD.
روش های جستجو
ما Ovid MEDLINE (1950‐ )؛ Embase (1974‐)؛ PsycINFO (1967‐) و پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails) را تا 19 جون 2018 جستوجو کردیم. جستوجوی قبلی این پایگاههای اطلاعاتی از طریق پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده گروه اختلالات شایع روانی در کاکرین (CCMD‐CTR) (همه سالها تا 11 آگوست 2015) انجام شد. علاوهبراین، ما Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature، Web of Science، کتابخانه کاکرین، پایگاه اطلاعات طب مکمل و وابسته (AMED) و پایگاه ثبت کارآزماییهای بینالمللی را جستوجو کردیم (تا 19 جون 2018). ما همچنین جستوجوی منابع خاکستری را انجام دادیم و فهرست منابع مطالعات واردشده و مقالات مروری مرتبط را بهصورت دستی جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
برای بررسی اثربخشی، ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) را در مورد بزرگسالان با سابقه SAD نوع زمستانی که در ابتدای مطالعه بدون علائم بودند، وارد کردیم. برای بررسی عوارض جانبی، ما به دنبال وارد کردن مطالعات غیرتصادفیسازی شده بودیم. ما به دنبال وارد کردن مطالعاتی بودیم که درمان روانشناختی را در مقابل عدم درمان، یا هر نوع درمان روانشناختی دیگر، نوردرمانی، نسل دوم داروهای ضدافسردگی، ملاتونین، آگوملاتین یا تغییر سبک زندگی مقایسه کردند. ما همچنین به دنبال مقایسه درمان روانشناختی در ترکیب با هر یک از مداخلات مقایسه کنندهای که در بالا ذکر شد، در مقابل عدم درمان یا همان مداخله مقایسهکننده به صورت مونوتراپی بودیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور، چکیدهها و مقالات متن کامل را از نظر داشتن معیارهای ورود غربالگری کرده، بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و قطعیت شواهد را درجهبندی کردند.
نتایج اصلی
ما 3745 استناد را از طریق جستوجوهای الکترونیکی و مرور فهرست منابع پس از خارج نمودن موارد مضاعف از نتایج جستوجو، شناسایی کردیم. ما 3619 رکورد را هنگام مرور عنوان و چکیده خارج کردیم و در مرور متن کامل، 126 مقاله را از نظر مناسب بودن ارزیابی کردیم. ما یک مطالعه کنترلشده را وارد کردیم که 46 شرکتکننده را به کار گرفت. به دلیل فقدان کورسازی، ما این RCT را در معرض خطر بالای سوگیری عملکردی و تشخیصی ارزیابی کردیم.
RCT واردشده، استفاده پیشگیرانه را از درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT ؛mindfulness‐based cognitive therapy) با درمان متداول (TAU ؛treatment as usual) در شرکتکنندگان با سابقه قبلی SAD مقایسه کرد. MBCT در فصل بهار در 8 جلسه مجزای 45 تا 60 دقیقهای در هفته انجام شد. در گروه TAU شرکتکنندگان هیچگونه درمان پیشگیرانهای را دریافت نکردند، اما هنگام بروز اولین علائم افسردگی در آنها، برای شروع نوردرمانی دعوت شدند. هر دو گروه هر هفته از نظر بروز اپیزود جدید افسردگی که با پرسشنامه خودسنجی نشانهشناسی افسردگی (IDS‐SR ؛Inventory of Depressive Syptomatology‐Self‐Report؛ بین 0 تا 90) از سپتامبر 2011 تا اواسط اپریل 2012 مورد سنجش قرار گرفت، ارزیابی شدند. بروز اپیزود جدید افسردگی در زمستان آینده در هر دو گروه مشابه بود. 65% از 23 شرکتکننده گروه MBCT (IDS‐SR ≥ 20) در مقایسه با 74% از 23 نفر در گروه TAU، به افسردگی مبتلا شدند (خطر نسبی (RR): 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.30؛ 46 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
برای شرکتکنندگان دارای اپیزودهایی از افسردگی، شدت افسردگی بین گروهها قابل مقایسه بود. شرکتکنندگان گروه MBCT دارای نمره میانگین 26.5 (SD: 7.0) در IDS‐SR بودند، شرکتکنندگان گروه TAU دارای نمره میانگین 25.3 (SD: 6.3) بودند (میانگین تفاوت (MD): 1.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.44- تا 5.84؛ 32 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
میزان کلی قطع مصرف درمان نیز مشابه بود، 17% قطع مصرف درمان در گروه MBCT و 13% در گروه TAU (RR: 1.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 5.30؛ 46 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین).
دلایل کاهش درجه کیفیت شواهد عبارت بود از خطر بالای سوگیری در مطالعه واردشده و عدم دقت.
محققان هیچ اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی ارائه ندادند. ما نتوانستیم هیچ مطالعهای را بیابیم که درمان روانشناختی را با سایر مداخلات مورد نظر مانند نسل دوم داروهای ضدافسردگی، نوردرمانی، ملاتونین یا آگوملاتین مقایسه کرده باشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد مربوط به درمانهای روانشناختی برای پیشگیری از شروع یک اپیزود جدید از افسردگی در افرادی که سابقه SAD دارند، فاقد نتیجه و متناقض بود. ما فقط یک مطالعه را شامل 46 شرکتکننده یافتیم که بر یک نوع درمان روانشناختی تمرکز داشت. محدودیتهای روششناسی و حجم نمونه کوچک مانع از نتیجهگیری در مورد منافع و آسیبهای MBCT بهعنوان یک مداخله پیشگیرانه برای SAD میشود. با توجه به اینکه هیچ شواهد مقایسهای در مورد درمان روانشناختی در مقابل سایر گزینههای پیشگیری وجود ندارد، تصمیم برای یا علیه شروع درمان پیشگیرانه SAD و درمان انتخابشده، باید قویا براساس اولویتهای بیمار و سایر مداخلات پیشگیرانهای باشد که توسط شواهد پشتیبانی میشوند.
خلاصه به زبان ساده
درمانهای روانشناختی برای پیشگیری از افسردگی در فصل زمستان
چرا این مطالعه مروری مهم است؟
بسیاری از افراد در عرضهای شمالی جغرافیا از اختلال خلقی فصلی (SAD)، که بهعنوان واکنشی در برابر کاهش نور خورشید رخ میدهد، رنج میبرند. سه چهارم افراد مبتلا، زنان هستند. بیحالی و رخوت، پرخوری، میل به کربوهیدراتها و خلقوخوی افسرده از علائم شایع هستند. در بعضی از افراد، SAD به افسردگی تبدیل میشود که زندگی روزمره آنها را بهطور جدی تحت تاثیر قرار میدهد. تا دو سوم افراد در هر زمستان دچار علائم افسردگی میشوند.
چه کسانی ممکن است به این مطالعه مروری علاقهمند باشند؟
هر فردی که دچار SAD شده باشد یا اقوام و دوستانی داشته باشد که دچار SAD شده باشند و همچنین محققانی که در این زمینه کار میکنند ممکن است به این مطالعه مروری علاقهمند باشند.
هدف از این مطالعه مروری، پاسخ به کدام سوالها است؟
جنبه فصلی قابل پیشبینی SAD فرصتی امیدوارکننده را برای پیشگیری فراهم میکند. با این حال، در مورد اثربخشی و آسیبهای احتمالی مداخلات برای پیشگیری از SAD اطلاعات کمی وجود دارد. این یکی از چهار مروری است که به منظور بررسی اثربخشی و عوارض جانبی مداخلات استفاده شده برای پیشگیری از SAD انجام شده است؛ این مرور بر درمان روانشناختی بهعنوان یک مداخله پیشگیرانه در افراد با سابقه SAD متمرکز شد که در زمان شروع مداخله پیشگیرانه، علائمی نداشتند.
کدام مطالعات در این مطالعه مروری وارد شدند؟
ما پایگاههای اطلاعاتی را تا 19 جون 2018 برای یافتن مطالعات مربوط به درمانهای روانشناختی به منظور پیشگیری از SAD جستوجو کردیم. در میان 3745 رکورد، ما یک مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده را یافتیم که شامل 46 نفر بود که یک نوع درمان روانشناختی را دریافت کردند - درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT) یا درمان متداول نامیده میشود. درمان متداول به این معنی بود که شرکتکنندگان هیچگونه درمان پیشگیرانهای را دریافت نکردند، زیرا هنگامی که اولین علائم افسردگی رخ داد برای شروع نوردرمانی دعوت شدند. همه افراد در این مطالعات دارای سابقه افسردگی در فصل زمستان بودند و در شروع مطالعه علائم افسردگی نداشتند.
چه شواهدی از این مطالعه مروری بهدست آمد؟
نسبت شرکتکنندگان مبتلا به افسردگی در زمستان آینده و همچنین شدت این اپیزودهای افسردگی در هر دو گروه مشابه بود. بااینحال، کیفیت شواهد بسیار پایین بود، بنابراین، نمیتوان در مورد اینکه آیا MBCT واقعا در پیشگیری از SAD موثر است یا خیر، نتیجه قطعی گرفت. این مطالعه واردشده، اطلاعاتی را در مورد عوارض جانبی مداخله گزارش نکرد. پزشکان باید در مورد مزایا و معایب MBCT و سایر درمانهای پیشگیرانه احتمالی برای افسردگی در زمستان، مانند سایر درمانهای روانشناختی، درمانهای دارویی، یا مداخلات سبک زندگی، با بیماران گفتگو کنند. از آنجایی که هیچ یک از مطالعات موجود این درمانها را مقایسه نکردهاند، انتخاب درمان باید قویا براساس اولویتهای بیمار و سایر مداخلات پیشگیرانهای انجام شود که توسط شواهد پشتیبانی میشوند.
باید بعدا چه اتفاقی رخ دهد؟
نویسندگان مرور توصیه کردند که مطالعات آینده باید اثربخشی درمانهای روانشناختی مختلف را در پیشگیری از ابتلا به SAD در مطالعات با نمونههای بزرگتر ارزیابی کنند و باید این مداخلات را در مقابل سایر درمانهای پیشگیرانه مانند نوردرمانی، داروهای ضدافسردگی و آگوملاتین بهطور مستقیم مقایسه کنند، تا بهترین گزینه درمانی برای پیشگیری از SAD شناسایی شود.