پیشینه
بیماری ارتفاع (HAI ؛high altitude illness) اصطلاحی است که برای توصیف گروهی از سندرمهای عمدتا مغزی و ریوی استفاده میشود که میتوانند در طول سفر به ارتفاعات بالاتر از 2500 متر (تقریبا 8200 پا) رخ دهند. بیماری حاد کوهستان (AMS ؛acute mountain sickness)، ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا (HACE ؛high altitude cerebral oedema) و ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا (HAPE ؛high altitude pulmonary oedema)، مشکلات بالقوه پزشکی مرتبط با صعود به ارتفاع بالا گزارش شدهاند. در این مرور، سومین سری از سه مرور در مورد استراتژیهای پیشگیری از HAI، ما اثربخشی مداخلات متفرقه و غیردارویی را ارزیابی کردیم.
اهداف
ارزیابی اثربخشی بالینی و عوارض جانبی مداخلات متفرقه و غیردارویی برای پیشگیری از HAI حاد در افرادی که در معرض خطر ابتلا به بیماری ارتفاع در هر شرایطی قرار دارند.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO ICTRP) را در ژانویه 2019 جستوجو کردیم. ما استراتژی MEDLINE را برای جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی دیگر تطبیق دادیم. ما از ترکیبی از اصطلاحات جستوجوی مبتنی بر فرهنگ لغت و متون آزاد استفاده کردیم. ما فهرست منابع و استنادات کارآزماییهای واردشده و هر یک از مرورهای سیستماتیک مربوطه را که برای منابع بیشتری از کارآزماییهای اضافی شناسایی کردیم، بهطور اجمالی مرور کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای را وارد کردیم که در شرایطی انجام گرفتند که در آن از مداخلات غیردارویی و متفرقه برای پیشگیری از HAI حاد استفاده شد، از جمله اقدامات قبل از سازگاری (preacclimatization) و تجویز مکملهای غیردارویی. ما کارآزماییهایی را واردکردیم که شامل شرکتکنندگانی بودند که در معرض خطر ابتلا به بیماری ارتفاع قرار داشتند (AMS یا HACE؛ یا HAPE، یا هر دو). ما شرکتکنندگان با و بدون، سابقه بیماری ارتفاع را وارد کردیم. ما هیچ محدودیت سنی و جنسیتی را اعمال نکردیم. ما کارآزماییهایی را وارد کردیم که در آنها مداخله مربوطه قبل از آغاز صعود اعمال شد.
معیارهای انتخاب
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روشهای استاندارد روششناسی به کار گرفته شده توسط کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 20 مطالعه (1406 شرکتکننده، 21 منبع) را در این مرور وارد کردیم. سی مطالعه (14 مطالعه در حال انجام و 16 مطالعه در انتظار طبقهبندی) در صورت مناسب بودن، در نسخههای آینده این مجموعه از سه مرور در نظر گرفته خواهند شد. ما نتایج مربوط به پیامد اولیه این مرور (خطر AMS) را بر اساس هر گروه از مداخلات ارزیابیشده گزارش میکنیم.
گروه 1. قبل از سازگاری و اقدامات دیگر مبتنی بر فشار
استفاده از ارتفاع شبیهسازی شده یا پیش شرطیسازی ایسکمیک از راه دور (RIPC ؛remote ischaemic preconditioning) ممکن است خطر AMS را در مواجهه بعدی با ارتفاع بهبود نبخشد اما این اثر نامشخص است (ارتفاع شبیهسازی شده: خطر نسبی (RR): 1.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.71؛ 0% = I2؛ 3 کارآزمایی؛ 140 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین. RIPC: RR: 3.0؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69 تا 13.12؛ 1 کارآزمایی؛ 40 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). ما شواهدی را از بهبود این خطر با استفاده از فشار مثبت انتهای بازدمی (PEEP ؛positive end‐expiratory pressure) یافتیم اما این اطلاعات از یک کارآزمایی متقاطع با تعداد محدودی شرکتکننده بهدست آمد (OR: 3.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.38 تا 9.76؛ 1 کارآزمایی؛ 8 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). ما متوجه کمبود شواهد مربوط به خطر بروز عوارض جانبی برای این مداخلات شدیم.
گروه 2. مکملها و ویتامینها
مکمل آنتیاکسیدانها، مدروکسی پروژسترون (medroxyprogesterone)، آهن یا Rhodiola crenulata ممکن است خطر AMS را در مواجهه با ارتفاع بالا بهبود نبخشند، اما این اثر نامشخص است (آنتیاکسیدانها: RR: 0.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.32 تا 1.03؛ 1 کارآزمایی؛ 18 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین. مدروکسی پروژسترون: RR: 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 1.05؛ 0% = I2؛ 2 کارآزمایی؛ 32 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین. آهن: RR: 0.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 1.11؛ 0% = I2؛ 2 کارآزمایی؛ 65 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین. R crenulata؛ RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.78 تا 1.29؛ 1 کارآزمایی؛ 125 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). ما شواهدی را از بهبود این خطر با مصرف اریتروپوئیتین (erythropoietin) یافتیم اما این اطلاعات از یک کارآزمایی با مشکلات مربوط به خطر سوگیری (bias) و عدم دقت استخراج شد (RR: 0.41؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.84؛ 1 کارآزمایی؛ 39 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین). با توجه به مصرف جینکو بیلوبا (ginkgo biloba)، ما به دلیل ناهمگونی قابلتوجه بین مطالعات واردشده، برآورد ترکیبی RR را برای AMS انجام ندادیم (65% = I2). برآوردهای RR حاصل از مطالعات مجزا متناقض بود (از 0.05 تا 1.03؛ شواهد با کیفیت پایین). ما شواهد اندکی را مربوط به خطر عوارض جانبی برای این مداخلات یافتیم.
گروه 3. سایر مقایسهها
ما هنگام مقایسه جینکو بیلوبا با استازولامید (acetazolamide)، شواهد ناهمگونی را در مورد خطر AMS یافتیم (63% = I2). برآوردهای RR حاصل از مطالعات مجزا متناقض بودند (برآوردها از 0.11 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 1.86) تا 2.97 (95% فاصله اطمینان (CI): 1.70 تا 5.21)؛ شواهد با کیفیت پایین). ما هنگام تجویز جینکو بیلوبا همراه با استازولامید، شواهدی را از بهبود یافتیم، اما این اطلاعات از یک کارآزمایی تکی با مشکلات مرتبط با خطر سوگیری بهدست آمد (در مقایسه با جینکو بیلوبا بهتنهایی: (RR: 0.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26 تا 0.71؛ 1 کارآزمایی؛ 311 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). تجویز مدروکسی پروژسترون بهعلاوه استازولامید، خطر AMS را هنگام مقایسه با تجویز مدروکسی پروژسترون یا استازولامید بهتنهایی بهبود نبخشید (RR: 1.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50 تا 3.55؛ 1 کارآزمایی؛ 12 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). ما شواهد اندکی را مربوط به خطر عوارض جانبی برای این مداخلات یافتیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این مرور کاکرین، آخرین مجموعه از سه مجموعه ارائهدهنده اطلاعات مرتبط به پزشکان و سایر علاقهمندان درباره چگونگی پیشگیری از بیماری ارتفاع است. ارزیابی مداخلات غیردارویی و متفرقه نشان میدهند که شواهد ناهمگون و حتی متناقضی در رابطه با اثربخشی این راهکارهای پروفیلاکتیک وجود دارد. ایمنی این مداخلات به دلیل فقدان ارزیابی، همچنان یک موضوع نامشخص باقی مانده است. بهطور کلی، این شواهد به دلیل کیفیت آن (پایین تا بسیار پایین)، کمبود نسبی شواهد و تعداد مطالعاتی که در انتظار طبقهبندی برای سه مرور متعلق به این مجموعه قرار داشتند، محدود شدند (30 مطالعه در انتظار طبقهبندی یا در حال انجام). به منظور تایید یا رد استراتژیهای ارزیابیشده در این مرور، انجام مطالعات اضافی، به ویژه مطالعاتی که به مقایسه جایگزینهای دارویی (مانند استازولامید) بپردازند، مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده
راهکارهای متنوع برای پیشگیری از بیماری ارتفاع
پیشینه
اصطلاح بیماری ارتفاع (HAI ؛high altitude illness) برای توصیف گروهی از بیماریهای مغزی و ریوی بهکار میرود که ممکن است هنگام سفر افراد به ارتفاعات بالاتر از تقریبا 2500 متر (تقریبا 8200 پا) رخ دهند. افراد میتوانند به روشهای مختلف به ارتفاعات بالا پاسخ دهند و دچار علائم مختلفی شوند. این موارد شامل سردرد، حالت تهوع، استفراغ و خستگی مرتبط با HAI هستند، که اغلب بیماری حاد کوهستان نامیده میشود. خوابآلودگی، سردرگمی یا عدم هوشیاری ممکن است زمانی اتفاق افتند که مغز بهویژه تحت تاثیر قرار گیرد (ادم مغزی ناشی از ارتفاع بالا یا HACE) و سرفه یا نفسنفس زدن ممکن است زمانی اتفاق افتند که ریهها تحت تاثیر قرار بگیرند (ادم ریوی ناشی از ارتفاع بالا یا HAPE). چندین استراتژی مختلف برای پیشگیری از HAI مورد استفاده قرار میگیرند. در این مرور، ما شواهد بهدست آمده را از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مربوط به این موضوع بررسی کردیم که آیا رویکردهای مختلف میتوانند با تمرکز بر رویکردهای غیردارویی، مکملهای گیاهی و طبیعی، از بروز بیماری ارتفاع پیشگیری کنند.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا ژانویه 2019 بهروز هستند. ما 20 مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده را شامل 1406 شرکتکننده وارد کردیم. این مطالعات، رویکردهای متنوعی را در مورد پیشگیری از HAI بررسی کردند. این رویکردها شامل استراتژیهایی برای سازگاری با ارتفاعات بالا از طریق تقلید از صعود سریع با کاهش سطوح اکسیژن موجود در هوایی که شرکتکنندگان در آن تنفس میکنند و محصولات گیاهی یا مکملهای ویتامینی دردسترس بدون نیاز به نسخه بودند.
شرکتکنندگان بین سنین 17 و 65 سال قرار داشتند. فقط یک مطالعه شامل افرادی بود که به دلیل داشتن سابقه بیماری HAI، در معرض خطر بالای ابتلا به HAI قرار داشتند. چهار کارآزمایی مداخله را یک تا سه روز قبل از صعود (20% از مطالعات) و هشت کارآزمایی، چهار تا 30 روز قبل از عزیمت برای صعود (40% از مطالعات) ارائه کردند. شرکتکنندگان در تمام این مطالعات به ارتفاع نهایی بین 3500 و 5500 متر بالاتر از سطح دریا رسیدند. اکثر مطالعات، اطلاعات شفافی را در مورد نحوه حمایت مالی خود ارائه نکردند (55% از مطالعات). سی مطالعه اضافی با عنوان در حال انجام (14 مطالعه)، یا در انتظار طبقهبندی (16 مطالعه) طبقهبندی شدند، و در صورت لزوم، در نسخههای آینده این مجموعه از سه مرور در نظر گرفته خواهند شد.
نتایج اصلی
شواهد مربوط به سودمندی استراتژیهای مختلف میان مطالعات واردشده، غیرقطعی و حتی متناقض هستند.
در سه مطالعه که به مقایسه سطوح طبیعی اکسیژن با سطوح پایین اکسیژن بهعنوان راهی برای سازگاری قبل از صعود به ارتفاعات پرداختند، ما هیچ تفاوتی را در خطر ابتلا به بیماری حاد کوهستان نیافتیم (3 کارآزمایی؛ 140 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پایین). عوارض جانبی و همچنین ادم مغزی (HACE) یا ادم ریوی (HAPE) ناشی از ارتفاع بالا گزارش نشد.
در هفت مطالعه (523 شرکتکننده) که به بررسی بیماری حاد کوهستان پرداختند، جینکو بیلوبا (ginkgo biloba) با مصرف دارونمای (placebo) غیرفعال مقایسه شد. هیچ تفاوتی بین جینکو بیلوبا با دارونما از لحاظ خطر ابتلا به HACE (3 مطالعه؛ 371 شرکتکننده) یا از لحاظ خطر سوزن سوزن شدن یا گزگز کردن، که اغلب بهعنوان «خوابرفتگی دست یا پا» توصیف میشود، وجود نداشت (2 مطالعه؛ 352 شرکتکننده). هیچگونه عارضه HAPE گزارش نشد (3 مطالعه؛ 371 شرکتکننده).
در چهار مطالعه (397 شرکتکننده)، جینکو بیلوبا با استازولامید (acetazolamide)، دارویی که برای پیشگیری از بیماری حاد کوهستان استفاده میشود، مقایسه شد. این یافتهها بین مطالعات متفاوت بود و هیچ نتیجهای نمیتوان گرفت. استازولامید در دو مطالعه (354 شرکتکننده) خطر ابتلا را به خوابرفتگی دست یا پا افزایش داد. هیچ عارضه HAPE یا HACE گزارش نشد. بهطور کلی، اطلاعات محدود در مورد ایمنی مداخلات مختلف بدان معنی است که ایمنی آنها هنوز ناشناخته است.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد از پایین تا بسیار پایین بود. ما نتوانستیم گزارشهای متن کامل برخی از مطالعاتی را که شناسایی کردیم، به دست آوریم، این موضوع تعداد مطالعات واردشده را در این مرور محدود کرد. بسیاری از مطالعات تعداد کمی شرکتکننده داشتند؛ و برای برخی از پیامدها عوارض اندکی رخ داد، بنابراین همه یافتهها نامطمئن بودند. برای شفافسازی اثربخشی و ایمنی راهکارهای مختلف برای کاهش HAI، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.