جلد 2019 -                   جلد 2019 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Kim M Nielsen, Ann‐Dorthe Zwisler, Rod S Taylor, Jesper H Svendsen, Jane Lindschou, Lindsey Anderson, et al . Exercise-based cardiac rehabilitation for adult patients with an implantable cardioverter defibrillator. 3 2019; 2019
URL: http://cochrane.ir/article-1-2520-fa.html
پیشینه
استفاده از یک دفیبریلاتور کاردیوورتر قابل کاشت (ICD)، روش موثری برای پیشگیری از مرگ ناگهانی قلبی است. علی‌رغم منافع بالقوه مرگ‌ومیر از دریافت دستگاه ICD، مشکلات روان‌شناختی تجربه‌شده توسط بیماران پس از دریافت ICD ممکن است به‌طورمنفی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت آنها را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به افزایش بستری مجدد در بیمارستان و نیازهای مراقبت سلامت، از دست دادن بهره‌وری و درآمد اشتغال و افزایش موربیدیتی و مرگ‌ومیر می‌شود. شواهد حاصل از سایر عارضه‌های قلبی نشان می‌دهند که بازتوانی قلبی باید متشکل از هم تمرینات ورزشی و هم مداخلات روانی‌آموزشی (psychoeducational) باشد؛ چنین توان‌بخشی ممکن است برای بیماران با ICD مفید باشد. مرورهای سیستماتیک قبلی از بازتوانی قلبی، شرکت‌کنندگان دارای ICD را حذف کرده بودند. بنابراین یک مرور سیستماتیک به منظور ارزیابی شواهد برای استفاده از برنامه‌های مداخله ورزشی پس از کاشت ICD انجام گرفت.
اهداف
ارزیابی منافع و مضرات برنامه‌های بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش (مداخلات مبتنی بر ورزش به‌تنهایی یا همراه با اجزای روانی‌آموزشی) در مقایسه با کنترل (گروه عدم مداخله، درمان به صورت معمول یا برنامه توان‌بخشی دیگر بدون عنصر تمرینات بدنی) در بزرگسالان دارای ICD.
روش های جستجو
ما در CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase و چهار پایگاه اطلاعاتی دیگر در 30 آگوست 2018 و سه پایگاه ثبت کارآزمایی در 14 نوامبر 2017 جست‌وجو کردیم. ما هم‌چنین بررسی منابع و جست‌وجوی استنادی را انجام دادیم و با نویسندگان مطالعه برای داده‌های گمشده تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCTs ؛randomised cintrolled trails) را مربوط به بررسی مداخلات بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش در مقایسه با عدم مداخله، درمان به صورت معمول یا برنامه توان‌بخشی دیگر وارد کردیم. شرکت‌کنندگان کارآزمایی، بزرگسالان (18 سال به بالا) تحت درمان با ICD صرف‌نظر از نوع یا علت تجویز بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. پیامدهای اولیه، مرگ‌ومیر به هر علتی، عوارض جانبی جدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بودند. پیامدهای ثانویه، ظرفیت ورزش (exercise capacity)، کارگذاری ضربان‌سازی ضدتاکی‌کاردی (antitachycardia pacing)، شوک، عوارض جانبی غیرجدی، شغل یا از دست دادن شغل و هزینه‌ها و هزینه-اثربخشی بودند. خطر خطاهای سیستماتیک (سوگیری) به وسیله ارزیابی دامنه‌های خطر سوگیری از پیش تعیین‌شده بررسی شده بود. ناهمگونی بالینی و آماری ارزیابی شده بود. متاآنالیز (meta-analyses) با استفاده از مدل‌های اثر-ثابت و اثرات-تصادفی اجرا شده بود. ما از رویکرد GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) برای ارزیابی کیفیت شواهد بهره بردیم.
نتایج اصلی
ما هشت کارآزمایی منتشرشده را از 2004 تا 2017 شناسایی کردیم که در مجموع 1730 شرکت‌کننده را با متوسط دوره مداخله 12 هفته‌ای تصادفی‌سازی کرده بودند. همه هشت کارآزمایی به‌طورکلی دارای خطر سوگیری بالا ارزیابی شده و برآوردهای اثر در پایان مداخله با گستره پیگیری هشت تا 24 هفته گزارش شده بودند.
هفت کارآزمایی مرگ‌ومیر به هر علتی را گزارش کرده بودند، اما مرگ‌ها فقط در یک کارآزمایی بدون شواهدی از تفاوت میان دو گروه بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش و کنترل رخ داده بودند (خط نسبی (RR): 1.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.18 تا 21.26؛ شرکت‌کنندگان = 196؛ کارآزمایی‌ها = 1؛ کیفیت شواهد: پایین). همچنین هیچ شواهدی از تفاوت در عوارض جانبی جدی بین توان‌بخشی قلبی ورزشی و کنترل وجود نداشت (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 1.44؛ شرکت‌کنندگان = 356؛ کارآزمایی‌ها = 2؛ کیفیت شواهد: پایین). به دلیل اختلاف در گزارش‌دهی پیامدهای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، ادغام داده‌ها امکان‌پذیر نبود. با این حال، پنج کارآزمایی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را در انتهای مداخله گزارش کرده بودند که هرکدام بیانگر شواهدی از عدم تفاوت یا تفاوت اندک بین بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش و کنترل بودند.
برای پیامدهای ثانویه، شواهدی از ظرفیت ترکیبی ورزش (peak VO2) بیشتر در پایان این مداخله (میانگین تفاوت (MD): mL/Kg/min 0.91؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.21؛ شرکت‌کنندگان = 1485؛ کارآزمایی‌ها = 7؛ کیفیت شواهد: بسیار پایین) به نفع بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش وجود داشت، اگرچه شواهدی از ناهمگونی آماری چشمگیر (I2 = %78) موجود بود. هیچ شواهدی از اختلاف در خطر نیاز به کارگذاری ضربان‌سازی ضدتاکی‌کاردی (RR: 1.26؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.84 تا 1.90؛ شرکت‌کنندگان = 356؛ کارآزمایی‌ها = 2؛ کیفیت شواهد: متوسط)، شوک مناسب (RR: 0.56؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 1.58؛ شرکت‌کنندگان = 428؛ مطالعات = 3؛ کیفیت شواهد: پایین) یا شوک نامناسب (RR: 0.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10 تا 3.51؛ شرکت‌کنندگان = 160؛ مطالعات = 1؛ کیفیت شواهد: متوسط) وجود نداشت.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
به علت فقدان شواهد، ما قادر به ارزیابی قطعی تاثیر بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش بر مرگ‌ومیر به هر علتی، عوارض جانبی جدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بزرگسالان دارای ICD نبودیم. با این حال، یافته‌های ما شواهدی را با کیفیت بسیار پایین فراهم کرده که بیماران پس از بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش، ظرفیت ورزش بالاتری در قیاس با کنترل عدم ورزش خواهند داشت. نیاز به کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده بیشتری با کیفیت بالا به منظور ارزیابی تاثیر بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش در این جمعیت بر مرگ‌ومیر به هر علتی، عوارض جانبی جدی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، کارگذاری ضربان‌سازی ضدتاکی‌کاردی و شوک وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده
بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش برای بیماران بزرگسال دارای دفیبریلاتور کاردیوورتر قابل کاشت
سوال مطالعه مروری
ما منافع و مضرات برنامه‌های بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش را در بزرگسالان تحت درمان با دفیبریلاتور کاردیوورتر قابل کاشت به هر دلیلی مرور کردیم.

پیشینه
دفیبریلاتور کاردیوورتر قابل کاشت، دستگاهی بسیار موثر است که از مرگ ناگهانی قلبی جلوگیری می‌کند. این امر به وسیله استفاده از کارگذاری ضربان‌سازی ضدتاکی‌کاردی، شوک‌درمانی با ولتاژ بالا یا هر دو انجام می‌گیرد. علی‌رغم منافع بالقوه مرگ‌ومیر، بیماران ممکن است دچار تاثیر منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت آنها، افزایش بستری مجدد در بیمارستان و مراکز مراقبت سلامت، از‌دستدادن بهره‌وری و درآمد شغلی و افزایش موربیدیتی و مرگ‌ومیر شوند. امکان دارد توان‌بخشی قلبی مبتنی بر ورزش برای بیماران دارای دفیبریلاتور قابل کاشت مفید باشد.

ویژگی‌های مطالعه
ما به دنبال کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (آزمایش‌هایی که در آن‌ها شرکت‌کنندگان به‌طورتصادفی به مداخله آزمایشی در مقایسه با یک مداخله کنترل تخصیص می‌یابند) جست‌وجو کردیم که مداخلات ورزشی را در قیاس با مداخله کنترل عدم ورزش بررسی کرده بودند. ما هشت کارآزمایی منتشرشده را از 2004 تا 2017 با مجموع 1730 شرکت‌کننده یافتیم. دو کارآزمایی منبع تأمین مالی را گزارش نکرده و یک کارآزمایی بودجه را از صنعت دریافت کرده بود. شواهد تا 30 آگوست 2018 به‌روز است.

نتایج اصلی
این مطالعه مروری نشان‌دهنده شواهدی از تاثیر بر خطر مرگ، عوارض جانبی مضر یا داشتن کارگذاری ضربان‌سازی ضدتاکی‌کاردی یا شوک‌درمانی، هنگام مقایسه مداخله ورزشی با کنترل نبود. شواهد اندک یا فقدان شواهد از تفاوت بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وجود داشت. با این حال، پیشرفت در ظرفیت ورزش به نفع گروه ورزش به وجود آمده بود.

کیفیت شواهد
کیفیت شواهد برای همه پیامدها از متوسط تا بسیار پایین متفاوت بود. تعداد رخدادها کم بود، افراد در کارآزمایی‌ها ممکن بود بدانند در کدام گروه مداخله تصادفی‌سازی شده‌اند، گزارش‌دهی نتایج در برخی کارآزمایی‌ها کامل نبود و نتایج برای بعضی پیامدها در میان کارآزمایی‌ها متفاوت بود. این ملاحظات اطمینان ما را به نتایج کلی این مرور محدود کرده بود.

نتیجه‌گیری
نیاز به کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده بیشتری با اجرای خوب و قدرت کافی برای ارزیابی تاثیر بازتوانی قلبی مبتنی بر ورزش در بزرگسالان دارای دفیبریلاتور کاردیوورتر قابل کاشت وجود دارد.

(718 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (97 دریافت)    

پذیرش: 1397/6/8 | انتشار: 1397/11/23