جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Eliane C Jorge, Edson N Jorge, Mayra Botelho, Joyce G Farat, Gianni Virgili, Regina El Dib. Monotherapy laser photocoagulation for diabetic macular oedema. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-2483-fa.html
پیشینه
ادم ماکولار دیابتیک (DMO) یک عارضه رتینوپاتی دیابتیک و یکی از شایع‌ترین علل اختلال بینایی در افراد مبتلا به دیابت است. ادم ماکولار قابل‌توجه از نظر بالینی (CSMO) شدیدترین نوع DMO است. در حال حاضر درمان آنتی‌آنژیوژنیک داخل ویتره‌ای یک درمان استاندارد برای DMO شامل مرکز ماکولا است اما فوتوکوآگولاسیون لیزری هنوز هم در DMO خفیف‌تر یا غیرمرکزی استفاده می‌شود.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی فوتوکوآگولاسیون لیزری به صورت مونوتراپی در درمان ادم ماکولار دیابتیک.
روش های جستجو
ما به جست‌وجو در CENTRAL پرداختیم که شامل پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه چشم و بینایی در کاکرین؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS؛ the ISRCTN registry؛ ClinicalTrials.gov و WHO ICTRP بود. تاریخ این جست‌وجو 24 جولای 2018 بود.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای (RCTs ؛Randomised Controlled Trails) را وارد کردیم که به مقایسه انواع فوتوکوآگولاسیون لیزری کانونی/گرید (grid) ماکولار در مقابل نوع یا روش دیگری از درمان لیزری و عدم مداخله پرداختند. ما لیزر را در مقابل سایر مداخلات مقایسه نکردیم، زیرا این مقایسه‌ها توسط دیگر مرور‌های کاکرین پوشش داده شد‌ه‌اند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
ما از روش‌های استاندارد روش‌شناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. پیامدهای اولیه ما در یک سال پیگیری (به‌علاوه یا منهای 6 ماه)، افزایش یا کاهش 3 خط (0.3 logMAR یا 15 حروف ETDRS) از بهترین حدت بینایی تصحیح‌شده (BCVA) پس از شروع درمان بود. پیامدهای ثانویه شامل تغییر نهایی یا میانگین تغییر در BCVA، رفع ادم ماکولار، ضخامت ناحیه مرکزی شبکیه، کیفیت زندگی و عوارض جانبی، همگی در طول یک سال بود. ما قطعیت شواهد مربوط به هر پیامد را با استفاده از رویکرد GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) رتبه‌بندی کردیم.
نتایج اصلی
ما 24 مطالعه (4422 چشم) را شناسایی کردیم. این کارآزمایی‌ها در اروپا (نه مطالعه)، ایالات متحده آمریکا (هفت مطالعه)، آسیا (چهار مطالعه) و، آفریقا (یک مطالعه)، آمریکای لاتین (یک مطالعه)، اروپا-آسیا (یک مطالعه) و اقیانوسیه (یک مطالعه) انجام شده بودند. ارزیابی کیفیت روش‌شناختی مطالعات به دلیل ضعف گزارش‌دهی دشوار بود، بنابراین طبقه‌بندی غالب سوگیری (bias) نامشخص بود.
در یک سال، افراد مبتلا به DMO دریافت‌کننده لیزر در مقابل عدم مداخله، کمتر احتمال داشت که BCVA را از دست بدهند (خطر نسبی (RR): 0.42؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.90؛ 3703 چشم؛ 4 مطالعه؛ 71% = I2؛ شواهد با قطعیت متوسط). هم‌چنین اثرات مطلوبی در دو و سه سال مشاهده شد. یک مطالعه (350 چشم) برطرف شدن نسبی یا کامل DMO قابل‌توجه از نظر بالینی را گزارش کرد و شواهدی را با قطعیت متوسط در مورد منفعت در سه سال با استفاده از فوتوکوآگولاسیون یافت (RR: 1.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.30 تا 1.86). داده‌های مربوط به بهبود بینایی، BCVA نهایی، ضخامت ناحیه مرکزی ماکولار و کیفیت زندگی در دسترس نبودند. یک مطالعه عوارض جانبی جزئی را بر میدان مرکزی دید مرتبط دانست و مطالعه دیگر یک مورد از فیبروز ایاتروژنیک پره‌ماکولار را گزارش کرد.
9 مطالعه به مقایسه فوتوکوآگولاسیون ماکولار تحت‌آستانه در مقابل استاندارد پرداختند (517 چشم). درمان تحت‌آستانه با روش‌های مختلف فوتوکوآگولاسیون به دست آمد: روش متعارف غیرقابل رویت (دو مطالعه)، روش میکروپالس (micropulse) (چهار مطالعه) یا روش نانوپالس (nanopulse) (یک مطالعه).
فقط یک مطالعه کوچک (29 چشم) بهبود یا بدترشدن BCVA را گزارش کرد و تخمین‌ها بسیار نادرست بود (بهبودی: RR: 0.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 7.09، بدتر شدن: RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.15 تا 5.76؛ شواهد با قطعیت پایین). تمام مطالعات BCVA مداوم را در یک سال گزارش کردند؛ شواهد با قطعیت پایین در مورد عدم تفاوت مهم بین فوتوکوآگولاسیون تحت‌آستانه و فوتوکوآگولاسیون استاندارد وجود داشت (میانگین تفاوت (MD) در logMAR BCVA: -0.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07- تا 0.03؛ 385 چشم؛ 7 مطالعه؛ 42% = I2)، و احتمالا برای تکنیک‌های مختلف متفاوت بود (0.07 = P و 61.5% = I2 برای ناهمگونی زیرگروهی) و نتایج بهتری با فوتوکواگولاسیون میکروپالس (MD:logMAR -0.08 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.16- تا 0.0) در مقایسه با نتایج به دست آمده از نانوپالس (MD:logMAR 0.0 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06- تا 0.06) و روش متعارف غیرقابل رویت (MD:logMAR 0.04 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03- تا 0.11) به دست آمد، تمام آنها با لیزرهای استاندارد مقایسه شدند.
یک مطالعه، رفع نسبی تا کامل ادم ماکولار را در یک سال گزارش کرد. شواهدی با قطعیت پایین در مورد برخی از مزایای فوتوکوآگولاسیون استاندارد وجود داشت، اما برآورد‌ اثرات دقیق نبودند (RR: 0.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 1.03؛ 29 چشم؛ 1 مطالعه). مطالعات، همچنین، تغییر ضخامت ناحیه مرکزی ماکولار را در یک سال گزارش کردند و شواهدی با قطعیت متوسط یافتند که نشان‌دهنده عدم وجود تفاوت مهم بین فوتوکوآگولاسیون تحت‌آستانه و استاندارد بود (µm -9.1 :MD؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 26.2- تا 8.0؛ 385 چشم؛ 7 مطالعه؛ 0% = I2). عوارض جانبی مهمی‌ در این مطالعات ثبت نشد.
9 مطالعه، لیزر آرگون را با نوع دیگری از لیزر مقایسه کردند (997 چشم). با توجه به بهبودی (RR: 0.87؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.22؛ 773 چشم؛ 6 مطالعه) و بدتر شدن BCVA (RR: 0.83، 95% CI: 0.57 تا 1.21؛ 773 چشم؛ 6 مطالعه)، در رابطه با کاهش اندک یا عدم تفاوت بین مداخلات، شواهدی با قطعیت متوسط وجود داشت. سه مطالعه موارد اندکی را از فیبروزهای ساب‌رتینال و نئوواسکولاریزاسیون با لیزر آرگون گزارش کردند و یک مطالعه فیبروزهای ساب‌رتینال را در گروه کریپتون (krypton) یافتند.
یک مطالعه (323 چشم) تکنیک گرید ETDRS اصلاح‌شده (mETDRS) را با گرید ماکولار خفیف (MMG) مقایسه کرد، که از ایجاد سوختگی‌های خفیف، با فواصل گسترده در سراسر ماکولا استفاده کرد. شواهدی با قطعیت پایین در مورد افزایش احتمال بهبود بینایی با MMG وجود داشت اما این برآوردها با دقت پایین اندازه‌گیری شد و CI‌ها شامل افزایش خطر یا کاهش خطر بهبود بینایی در یک سال بود (RR: 1.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.56 تا 3.65، بدتر شدن بینایی: RR: 1.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 3.05، تغییر درlogMAR حدت بینایی: MD:logMAR -0.04 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01- تا 0.09). کاهش معنی‌دار بیش‌تری در ضخامت ناحیه مرکزی ماکولار با mETDRS نسبت به روش MMG در گروه MMG وجود داشت (µm 34.0 :MD؛ 59.8- تا 8.3-). این مطالعه عوارض جانبی مهمی ‌را ثبت نکرد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
فوتوکوآگولاسیون لیزری احتمال از دست دادن بینایی را کاهش می‌دهد و رفع نسبی تا کامل DMO را در مقایسه با عدم مداخله در یک تا سه سال افزایش می‌دهد. فوتوکوآگولاسیون تحت‌آستانه، بویژه تکنیک میکروپالس، ممکن است به اندازه فوتوکوآگولاسیون استاندارد موثر باشد و RCT‌هایی برای ارزیابی اینکه آیا این تکنیک با حداقل تهاجم، ‌برای درمان موارد خفیف‌تر یا غیرمرکزی DMO ترجیح داده می‌شوند یا خیر، در حال انجام هستند.
خلاصه به زبان ساده
مونوتراپی فوتوکوآگولاسیون لیزری برای ادم ماکولار دیابتیک
هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف از این مرور کاکرین این بود که بدانیم آیا فوتوکوآگولاسیون لیزری برای درمان ادم ماکولار دیابتیک مفید است یا خیر. محققان کاکرین تمام مطالعات مربوط را به پاسخ به این سوال گردآوری و تجزیه‌وتحلیل کردند و 24 مطالعه را یافتند.

پیام‌های کلیدی
این مرور نشان داد که فوتوکوآگولاسیون لیزری می‌تواند احتمال از دست دادن بینایی را کاهش دهد. انواع جدیدتر (سبک‌تر) فوتوکوآگولاسیون لیزری ممکن است بهتر از لیزر استاندارد عمل کند. مطالعات مربوط به این انواع جدیدتر لیزر در حال انجام هستند.

چه چیزی در این مطالعه مروری مورد بررسی قرار گرفت؟
دیابت یک بیماری است که در آن قند خون فرد بیش از حد بالا است. بعضی از افراد مبتلا به دیابت ممکن است به علت رتینوپاتی دیابتیک دچار مشکلاتی در رابطه با چشمانشان شوند. این مشکلات به این دلیل است که دیابت، رگ‌های خونی کوچک واقع در پشت چشم (شبکیه چشم) را تحت تاثیر قرار می‌دهد. افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتیک ممکن است در قسمت مرکزی پشت چشم مبتلا به تورم شوند: این تورم، ادم ماکولار دیابتیک نامیده می‌شود. درمان ادم ماکولار دیابتیک مهم است زیرا ممکن است منجر به از دست دادن بینایی شود.
چشم‌پزشکان می‌توانند ناحیه پشت چشم را با استفاده از ایجاد سوختگی‌های کوچک به کمک یک لیزر، با هدف کاهش احتمال از دست دادن بینایی ناشی از ادم ماکولار دیابتیک، درمان کنند. این کار، فوتوکوآگولاسیون لیزری نامیده می‌شود. در انواع جدیدتر فوتوکوآگولاسیون لیزری، به نام تحت‌آستانه (subthreshold)، سوختگی‌ به کمک لیزر با استفاده از انرژی کمتری صورت می‌گیرد و به‌طور بالقوه باعث آسیب کمتری می‌شود. انواع مختلفی را از لیزر می‌توان مورد استفاده قرار داد. انواع اصلی لیزر، لیزر آرگون یا دیود (diode) هستند.

نتایج اصلیاین مطالعه مروری چه هستند؟
محققان کاکرین 24 مطالعه مرتبط را یافتند. نه مورد از این مطالعات از اروپا، هفت مورد از ایالات متحده آمریکا و چهار مورد از آسیا بودند. بقیه مطالعات از آفریقا، استرالیا، آمریکای جنوبی بودند، و یک مطالعه در اروپا و آسیا صورت گرفته بود. برخی از این مطالعات فوتوکوآگولاسیون لیزری را با عدم استفاده از فوتوکوآگولاسیون برای افراد مبتلا به ادم ماکولار دیابتیک مقایسه کردند. مطالعات دیگر شدت‌های مختلف لیزر را مقایسه کردند، به عنوان مثال، به مقایسه لیزر تحت‌آستانه با لیزر استاندارد پرداختند. مطالعات دیگر انواع مختلف لیزر را مقایسه کردند (عمدتا آرگون و دیود).
محققان کاکرین، میزان قطعیت شواهد مربوط به هر یافته مرور را ارزیابی کردند. آن‌ها به دنبال عواملی بودند که می‌توانستند قطعیت شواهد را کم کنند. از جمله این عوامل می‌توان مشکلات مربوط به روش انجام مطالعات، مطالعات بسیار کوچک و یافته‌های متناقض را در سراسر مطالعات نام برد. آن‌ها هم‌چنین عواملی را از جمله اثرات بسیار بزرگ بررسی کردند که می‌توانستند قطعیت شواهد را بالاتر ببرند. آن‌ها هر یافته را دارای قطعیت بسیار کم، کم، متوسط- یا بالا درجه‌بندی کردند.
این مرور نشان داد:
• افراد مبتلا به ادم ماکولار دیابتیک که لیزر دریافت کردند در مقایسه با افرادی که لیزر دریافت نکردند، کم‌تر احتمال داشت که بینایی خود را در طول یک تا سه سال از دست بدهند (شواهد با قطعیت متوسط). آن‌ها هم‌چنین بیش‌تر احتمال داشت در علائم ادم ماکولار دیابتیک در ناحیه پشت چشم بهبودی داشته باشند؛
• شواهدی با قطعیت پایین نشان دادند که لیزر تحت‌آستانه ممکن است مشابه، یا احتمالا بهتر از لیزر استاندارد، باشد. مطالعات انجام شده در مورد لیزر تحت‌آستانه در حال حاضر در حال انجام هستند؛
• شواهد روشنی از تفاوت بین انواع مختلف لیزر (به ویژه آرگون و دیود) وجود نداشت؛
• عوارض جانبی مهمی پس از درمان با لیزر وجود نداشت.

این مطالعه مروری تا چه تاریخی به‌روز است؟
محققان کاکرین به جست‌وجوی مطالعاتی پرداختند که تا 24 جولای 2018 منتشر شده بودند.

(856 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (42 دریافت)    

پذیرش: 1397/5/2 | انتشار: 1397/7/23