جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Robert Dudas, Reem Malouf, Jenny McCleery, Tom Dening. Antidepressants for treating depression in dementia. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-2409-fa.html
پیشینه
استفاده از داروهای ضدافسردگی در مبتلایان به دمانس همراه با علائم افسردگی گسترده است، اما اثربخشی بالینی آن‌ها نامشخص است. این مرور نسخه قبلی را، که برای اولین بار در سال 2002 منتشر شد، به‌روزرسانی می‌کند.
اهداف
تعیین اثربخشی و ایمنی هر نوع داروی ضدافسردگی برای بیمارانی که بر اساس معیارهای تشخیصی تعریف شده مبتلا به هر نوعی از دمانس و افسردگی تشخیص داده شده‌اند.
روش های جستجو
ما ALOIS، پایگاه ثبت تخصصی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین را در 16 آگوست 2017 جست‌وجو کردیم. ALOIS حاوی اطلاعاتی درباره کارآزمایی‌های بازیابی شده از پایگاه‌های اطلاعاتی و از تعدادی از پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌ها و منابع علمی خاکستری است.
معیارهای انتخاب
ما تمام کارآزمایی‌های دوسوکور، تصادفی‌سازی شده مرتبط را که به مقایسه هر گونه داروی ضدافسردگی با دارونما، برای بیماران با تشخیص دمانس و افسردگی پرداختند، انتخاب کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور مطالعاتی را برای ورود انتخاب و داده‌ها را به‌طور مستقل از هم استخراج کردند. ما با استفاده از ابزار «خطر سوگیری (bias)» کاکرین به ارزیابی خطر سوگیری در مطالعات انتخاب شده پرداختیم. در شرایط بالینی مناسب، ما داده‌های مربوط به دوره‌های درمانی را تا سه ماه و از سه تا نه ماه ترکیب کردیم. ما از رویکرد GRADE (نظام درجه‌بندی کیفی شواهد و قدرت توصیه‌ها) برای ارزیابی کیفیت کلی شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 10 مطالعه را در مجموع با 1592 بیمار وارد کردیم. هشت مطالعه وارد شده نتایج را با جزئیات کافی برای ورود به تجزیه‌و‌تحلیل‌های مرتبط با اثربخشی داروهای ضدافسردگی گزارش کردند. ما یک مطالعه را که شامل دو نوع داروی ضدافسردگی بود تقسیم کردیم و در نتیجه 9 گروه از بیماران تحت درمان با داروهای ضدافسردگی در مقایسه با 9 گروه دریافت کننده درمان دارونما داشتیم. اطلاعات مورد نیاز برای قضاوت در مورد «خطر سوگیری» اغلب در دسترس نبود.
ما شواهدی را با کیفیت بالا در مورد تفاوت اندک یا عدم تفاوت در نمرات مقیاس‌های درجه‌بندی علائم افسردگی بین گروه‌های داروی ضدافسردگی و دارونما پس از 6 تا 13 هفته یافتیم (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.10-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26- تا 0.06؛ 614 شرکت‌کننده؛ 8 مطالعه). هم‌چنین احتمالا تفاوت اندک یا عدم تفاوت بین گروه‌ها بعد از 6 تا 9 ماه وجود داشته باشد (میانگین تفاوت (MD): 0.59 نقطه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.12- تا 2.3؛ 357 شرکت‌کننده؛ 2 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). کیفیت شواهد در مورد نرخ‌های پاسخ در 12 هفته پایین بود، و عدم دقت در نتیجه به این معنی بود که ما از تاثیر داروهای ضدافسردگی مطمئن نبودیم (داروهای ضدافسردگی: 49.1%، دارونما: 37.7%؛ نسبت شانس (OR): 1.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 3.67؛ 116 شرکت‌کننده؛ 3 مطالعه).
با این حال، نرخ بهبودی در گروه داروی ضدافسردگی احتمالا بالاتر از گروه دارونما بود (داروهای ضدافسردگی: 40%؛ دارونما: 21.7%؛ OR: 2.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.44 تا 4.59؛ 240 شرکت‌کننده؛ 4 مطالعه). بزرگ‌ترین این مطالعات به مدت 12 هفته ادامه داشت اما به دلیل عدم دقت این نتیجه، ما نمی‌توانیم از تاثیر داروهای ضدافسردگی بر نرخ بهبودی پس از 24 هفته مطمئن باشیم. شواهدی مبنی بر عدم تاثیر داروهای ضدافسردگی بر عملکرد فعالیت‌های روزانه زندگی در 6 تا 13 هفته وجود داشت (SMD: 0.05-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36- تا 0.25؛ 173 شرکت‌کننده؛ 4 مطالعه؛ شواهد با کیفیت بالا) و احتمالا تاثیر اندکی بر شناخت داشت یا تاثیری نداشت (MD: 0.33 نقطه در آزمون وضعیت کوتاه ذهنی؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.31- تا 1.96؛ 194 شرکت‌کننده؛ 6 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط).
شرکت‌کنندگان دریافت کننده داروهای ضدافسردگی نسبت به دارونما بیش‌تر احتمال داشت پس از 6 تا 13 هفته درمان را متوقف کنند (OR: 1.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.07 تا 2.14؛ 836 شرکت‌کننده؛ 9 مطالعه). متاآنالیز (meta‐analysis) تعدادی از شرکت‌کنندگانی که حداقل از یک عارضه جانبی رنج می‌برند (داروهای ضدافسردگی: 49.2%؛ دارونما: 38.4%؛ OR: 1.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.21 تا 1.98؛ 1073 شرکت‌کننده؛ 3 مطالعه)، هم‌چنین تجزیه‌و‌تحلیل شرکت‌کنندگانی که از عارضه جانبی خشکی دهان (داروهای ضدافسردگی: 19.6%؛ دارونما: 13.3%؛ OR: 1.80؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.23 تا 2.63؛ 1044 شرکت‌کننده؛ 5 مطالعه) و عارضه سرگیجه (داروهای ضدافسردگی: 19.2%؛ دارونما: 12.5%؛ OR: 2.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.34 تا 2.98؛ 1044 شرکت‌کننده؛ 5 مطالعه) رنج می‌برند، تفاوت معنی‌داری را به نفع دارونما نشان دادند. ناهمگونی در نحوه گزارش عوارض جانبی در مطالعات، یک مشکل عمده را برای متاآنالیز ایجاد کرد، اما شواهدی وجود داشت که نشان دادند درمان با داروی ضدافسردگی منجر به عوارض جانبی بیش‌تری نسبت به درمان با دارونما شد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد موجود دارای کیفیت متغیری هستند و از اثربخشی داروهای ضدافسردگی برای درمان افسردگی در مبتلایان به دمانس، به ویژه بیش از 12 هفته، حمایت قوی نمی‌کند. در مورد تنها معیار اثربخشی که ما برای آن شواهدی با کیفیت بالا داشتیم (نمرات مقیاس درجه‌بندی افسردگی)، داروهای ضدافسردگی اثری اندک نشان دادند یا اثری نشان ندادند. شواهد مربوط به نرخ بهبودی به نفع داروهای ضدافسردگی بود اما از کیفیت متوسطی برخوردار بودند، بنابراین تحقیقات آینده ممکن است نتیجه متفاوتی را بیابند. شواهد کافی برای نتیجه‌گیری در مورد داروهای ضدافسردگی فردی یا در مورد زیرتیپ‌های دمانس یا افسردگی وجود نداشت. شواهد اندکی وجود دارد که نشان می‌دهد درمان با داروهای ضدافسردگی ممکن است منجر به بروز عوارض جانبی شود.
خلاصه به زبان ساده
داروهای ضدافسردگی برای درمان افسردگی در دمانس
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به تاثیر داروهای ضدافسردگی را بر افسردگی در افراد مبتلا به دمانس بررسی کردیم.

پیشینه
تشخیص افسردگی در افراد مبتلا به دمانس ممکن است دشوار باشد، اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد افسردگی شایع است و با افزایش ناتوانی، کیفیت ضعیف‌تر زندگی، و امید به زندگی کمتری همراه است. برای درمان افسردگی بسیاری از افراد مبتلا به دمانس داروهای ضدافسردگی تجویز می‌شود، اما در مورد چگونگی اثربخشی آن‌ها عدم قطعیت وجود دارد.
این مرور نسخه قبلی را که برای اولین بار در سال 2002 منتشر شد، به‌روزرسانی می‌کند.

زمان انجام پژوهش
ما تا آگوست 2017 به جست‌وجوی مطالعات مربوطه پرداختیم.

ویژگی‌های مطالعه
ما 10 مطالعه را با 1592 فرد برای انتخاب در این مرور یافتیم. به‌طور متوسط، این مطالعات فقط 12 هفته طول کشیدند، اگر چه یک مطالعه 9 ماه طول کشید. هر یک از آنها از یک مجموعه معیارهای رسمی ‌برای تشخیص هر دو مورد افسردگی و دمانس استفاده کردند و یک داروی ضدافسردگی را در برابر یک قرص ساختگی (دارونما) مقایسه کردند.
مطالعات قدیمی‌تر از داروهای ضدافسردگی قدیمی‌تر (ایمی‌پرامین (imipramine)، کلومی‌پرامین (clomipramine) و موکلوبماید (moclobemide)) استفاده کردند و مطالعات جدیدتر از داروهای ضدافسردگی مدرن‌تر مانند ونلافاکسین (venlafaxine)، میرتازاپین (mirtazapine) و مواردی که SSRI نامیده می‌شوند (سرترالین (sertraline)، فلوکستین (fluoxetine)، سیتالوپرام (citalopram) و اسیتالوپرام (escitalopram)) استفاده کردند.
افرادی که در این مطالعات شرکت داشتند، به طور میانگین 75 سال داشتند و مبتلا به دمانس خفیف یا متوسط بودند. به استثنای دو مطالعه، آن‌ها به صورت سرپایی تحت درمان قرار گرفتند.

نتایج اصلی
ما دریافتیم که تفاوت اندکی در نمرات مقیاس‌های درجه‌بندی افسردگی بین افرادی که با داروهای ضدافسردگی تحت درمان قرار گرفتند و افرادی که به مدت 12 هفته با دارونما تحت درمان قرار گرفتند، وجود داشت یا تفاوتی وجود نداشت. کیفیت شواهد مربوط به حمایت از این یافته بالا بود، که نشان می‌دهد بعید است تحقیقات بیش‌تر نتایج متفاوتی پیدا کنند. همچنین احتمالا پس از شش تا نه ماه درمان، تفاوت اندکی وجود داشته یا تفاوتی وجود نداشته باشد.
روش دیگر برای ارزیابی اثر داروهای ضدافسردگی شمارش تعداد افراد در گروه‌های داروهای ضدافسردگی و دارونما است که بهبود بالینی معنی‌دار (پاسخ) یا افرادی را که از افسردگی بهبود می‌یابند (بهبودی) نشان دادند. شواهد کم‌کیفیتی در مورد تعداد افرادی که بهبود بالینی قابل توجهی داشتند، وجود داشت و این نتیجه دقیق نبود. بنابراین ما نمی‌توانستیم از هیچ اثری بر این معیار مطمئن باشیم. افسردگی در افراد دریافت کننده داروی ضدافسردگی نسبت به افراد دریافت کننده دارونما بیش‌تر احتمال داشت که بهبود یابد (داروی ضدافسردگی: 40%؛ دارونما: 21.7%). شواهدی با کیفیت متوسطی برای این یافته وجود داشت، بنابراین ممکن است تحقیقات بیش‌تر نتایح متفاوتی به دست بیاورند.
ما دریافتیم که داروهای ضدافسردگی توانایی مدیریت فعالیت‌های روزانه را تحت تاثیر قرار نداد و احتمالا اثر اندکی بر تست عملکرد شناختی (شامل توجه، حافظه و زبان) ‌داشت یا هیچ تاثیری نداشت.
افراد دریافت کننده داروهای ضدافسردگی بیشتر احتمال داشت که درمان را رها کرده و حداقل یک عارضه جانبی ناخواسته داشته باشند.

کیفیت شواهد
کیفیت شواهد، عمدتا به دلیل مطالعاتی که ضعیف انجام شدند و مشکلات مربوط به معیارهای پیامد مورد استفاده متفاوت بود. این موضوع باید در هنگام تفسیر نتایج مختلف مربوط به مقیاس‌های درجه‌بندی افسردگی و نرخ بهبودی مورد توجه قرار گیرد، زیرا کیفیت شواهد اولی بالاتر از کیفیت شواهد دومی بودند.

(635 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (36 دریافت)    

پذیرش: 1396/5/25 | انتشار: 1397/6/9