پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک در کاکرین را از طریق جستوجوهای بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی و جستوجوی دستی مجلات و کتابهای چکیده مقالات کنفرانسها جستوجو کردیم. همچنین فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط را جستوجو کردیم.
تاریخ آخرین جستوجو: 24 جولای 2018.
پایگاههای ثبت کارآزماییها و سایر منابع زیر را نیز جستوجو کردیم: ClinicalTrials.gov؛ International Standard Randomised Controlled Trial Number (ISRCTN) Registry؛ مرکز ثبت بینالمللی کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت و Open Grey.
تاریخ آخرین جستوجوها: 10 جون 2018.
سوال مطالعه مروری
شواهد مربوط به اثربخشی و ایمنی درمانهای مختلف را برای سندرم انسداد دیستال روده (distal intestinal obstruction syndrome; DIOS) در کودکان و بزرگسالان مبتلا به فیبروز سیستیک مورد بررسی قرار دادیم.
پیشینه
فیبروز سیستیک یک بیماری شایع، محدود کننده زندگی، و ارثی است. یکی از ویژگیهای اصلی فیبروز سیستیک، مخاط ضخیم و چسبنده است که در بسیاری از اندامها از جمله ریهها، پانکراس و روده تولید میشود. DIOS زمانی اتفاق میافتد که مخاط در روده با مدفوع ترکیب شده و منجر به تشکیل یک توده میشود. این توده ممکن است بخشی از روده یا تمام آن را مسدود کند و باعث ایجاد نشانههایی مانند استفراغ، درد شدید شکم و تورم معده (دیستانسیون شکمی (abdominal distension)) شود. پس از تشخیص DIOS، هدف درمان، رفع انسداد کامل یا جزئی و در نهایت پیشگیری از نیاز به هر گونه مداخله جراحی است.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 10 جون 2018.
ویژگیهای کارآزمایی
این مرور شامل یک کارآزمایی با 20 فرد مبتلا به فیبروز سیستیک بود که بین 7.1 تا 23.2 سال داشتند (بهطور میانگین 13.1 سال). یک کارآزمایی 12 ماهه دوز بالای آنزیم پانکراس را با دوز پائین آنزیم پانکراس برای درمان DIOS مزمن مقایسه کرد.
نتایج کلیدی
این کارآزمایی پیامدهای اولیه ما را گزارش نکرد (زمان تا درمان موفق DIOS و نرخ شکست درمان) اما دو مورد از پیامدهای ثانویه ما را مورد توجه قرار داد؛ اپیزودهایی از DIOS حاد و تاثیرات آسیبرسانی که ممکن است در شرکتکنندگان اتفاق بیفتد (وجود توده شکمی و درد شکمی). برای این نتایج هیچ داده عددی وجود نداشت اما نویسندگان گزارش دادند که تفاوتی بین دوز بالا یا دوز پائین آنزیم پانکراس وجود نداشت.
کیفیت شواهد
ما کیفیت کلی شواهد را بسیار پائین یافتیم. خود این کارآزمایی فقط به صورت چکیده مقالهای از یک کنفرانس منتشر شد که شامل دادههای عددی نبود و به صورت یک گزارش کامل منتشر نشد. این بدان معنی است که ما جزئیات زیادی را در مورد این کارآزمایی نمیدانیم. تصور کردیم که خطر کلی سوگیری نامشخص است، زیرا نویسندگان کارآزمایی توضیح ندادند که شرکتکنندگان چگونه در گروههای درمانی قرار گرفتند، هیچ شرکتکنندهای از مطالعه خارج شد یا خیر، یا اینکه پیامدهای برنامهریزی شده مشابه پیامدهای گزارش شده بودند یا خیر. این کارآزمایی همچنین تعداد بسیار اندکی شرکتکننده با محدوده سنی محدود داشت، و این موضوع باعث شد که نتیجهگیریها درباره ارتباط درمان برای تمام افراد مبتلا به فیبروز سیستیک دشوار شود.