ما از استراتژیهای جستوجوی دقیق برای جستوجو در بانکهای اطلاعاتی زیر استفاده کردیم: CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ پایگاه اطلاعاتی منابع علمی بیومدیکال چین (CBM)؛ بانک اطلاعاتی زیرساختهای دانش ملی چین (China National Knowledge Infrastructure; CNKI)؛ Wan Fang؛ و VIP. علاوه بر این، ما پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی از جمله ClinicalTrials.gov؛ International Standard Randomized Controlled Trial Number Register؛ پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت و Chinese Clinical Trial Registry، همچنین منابع فهرست شده در گزارشهای مرتبط را جستوجو کردیم.
تاریخ آخرین جستوجو: 21 آگوست 2018.
نه مورد RCT را با مجموع 249 شرکتکننده (سه تا 53 ساله) وارد کردیم؛ پنج RCT متقاطع و چهار RCT دارای طرح موازی بودند. شش مطالعه از کلشیسین خوراکی استفاده کرد، یک مطالعه از ImmunoGuard™ خوراکی و دو مطالعه باقیمانده از ریلوناسپت یا آناکینرا به صورت تزریق زیر‐جلدی استفاده کردند. مدت زمان هر بازوی مطالعه از یک تا هشت ماه متغیر بود.
سه مطالعه در مورد ImmunoGuard ™، ریلوناسپت و آناکینرا بهطور کلی به خوبی طراحی شدند، به جز یک مطالعه از بین آنها که در معرض خطر نامشخص سوگیری تشخیص قرار داشت. با این حال، عدم کفایت در چهار مطالعه قدیمیتر در مورد کلشیسین، که در معرض خطر نامشخص سوگیری انتخاب، سوگیری تشخیص و سوگیری گزارشدهی، و همچنین خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) و سایر سوگیریهای بالقوه قرار داشتند، وجود داشت. هیچ یک از دو مطالعه که به مقایسه تکدوز کلشیسین با دوز تقسیم شده آن پرداختند، به اندازه کافی کورسازی نشدند، علاوه بر این یک مطالعه در معرض خطر نامشخص سوگیری انتخاب و گزارشدهی، خطر بالای سوگیری ریزش نمونه و سایر سوگیریهای بالقوه قرار داشت.
هدف ما گزارش تعداد شرکتکنندگانی بود که دچار یک حمله، زمان حملات، پیشگیری از آمیلوئیدوز آمیلوئید A، هر واکنش جانبی دارویی و پاسخ برخی از نشانگرهای بیوشیمیایی از مرحله حاد حمله شدند، اما دادهها برای تمام پیامدها در همه مقایسهها در دسترس نبود.
یک مطالعه (15 شرکتکننده) کاهش قابل توجهی را از نظر تعداد افراد دچار حملات در سه ماه با 0.6 میلیگرم کلشیسین به میزان سه بار در روز گزارش کرد (14% در برابر 100%)، خطر نسبی 0.21 (95% فاصله اطمینان: 0.05 تا 0.95) (شواهد با کیفیت پائین). مطالعه بعدی (22 شرکتکننده) در مورد 0.5 میلیگرم کلشیسین به میزان دوبار در روز، کاهش قابل توجهی را در تعداد شرکتکنندگانی که در دو ماه دچار حملاتی شدند، نشان نداد (شواهد با کیفیت پائین). مطالعه مربوط به ریلوناسپت در افرادی که مقاوم به کلشیسین هستند یا در برابر آن عدم تحمل از خود نشان میدهند (14 شرکتکننده) نیز در سه ماه کاهشی نشان نداد (شواهد با کیفیت متوسط). به همین ترتیب، مطالعه مربوط به آناکینرای تجویز شده برای افراد مقاوم به کلشیسین (25 شرکتکننده) کاهشی را در تعداد شرکتکنندگانی که در چهار ماه در معرض حمله قرار گرفتند، نشان نداد (شواهد با کیفیت متوسط).
سه مطالعه، تفاوت معنیداری را در کاهش مدت زمان حملات گزارش نکردند: یک مطالعه کلشیسین را با دارونما مقایسه کرد (15 شرکتکننده) (شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ یک مطالعه به مقایسه تکدوز کلشیسین با دوزهای تقسیم شده کلشیسین پرداخت (90 شرکتکننده) (شواهد با کیفیت متوسط)؛ و یک مطالعه ریلوناسپت را با دارونما مقایسه کرد (14 شرکتکننده) (شواهد با کیفیت پائین). سه مطالعه تفاوت معنیداری را در تعداد روزهای بین حملات گزارش نکردند: دو مطالعه کلشیسین را با دارونما مقایسه کرد (24 شرکتکننده در مجموع) (شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ و یک مطالعه ریلوناسپت را با دارونما مقایسه کرد (14 شرکتکننده) (شواهد با کیفیت پائین).
هیچ مطالعهای پیشگیری از آمیلوئیدوز آمیلوئید A را گزارش نکرد.
یک مطالعه در مورد کلشیسین مدفوعهای شل و حرکات مکرر روده (شواهد با کیفیت بسیار پائین) و دومین مطالعه اسهال را گزارش کردند (شواهد با کیفیت بسیار پائین). مطالعه مربوط به ریلوناسپت هیچ تفاوت معنیداری را در نشانههای دستگاه گوارش، هیپرتانسیون، سردرد، عفونتهای دستگاه تنفسی، واکنشهای محل تزریق و تبخال، در مقایسه با دارونما، گزارش نکرد (شواهد با کیفیت پائین). در مطالعه مربوط به ImmunoGuard هیچ عارضه جانبی مشاهده نشد (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعه مربوط به آناکینرا هیچ تفاوت معناداری را بین گروه مداخله و دارونما، از جمله در واکنشهای محل تزریق، سردرد، پرهسنکوپ، تنگی نفس و خارش گزارش نکرد (شواهد با کیفیت متوسط). هنگام مقایسه تکدوز و دوز منقسم کلشیسین، یک مطالعه تفاوتی را در حوادث جانبی (شامل بیاشتهایی، تهوع، اسهال، درد شکم، استفراغ و افزایش آنزیمهای کبدی) بین گروهها گزارش نکرد (شواهد با کیفیت متوسط) و مطالعه دوم هیچ عارضه جانبی شناسایی شدهای را گزارش نکرد.
مطالعه مربوط به ریلوناسپت کاهش قابل توجهی را در شاخصهای پاسخ مرحله حاد پس از سه ماه گزارش نکردند (شواهد با کیفیت پائین). در مطالعه مربوط به ImmunoGuard ™ این شاخصها پس از یک ماه درمان کاهش نیافت (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعه مربوط به آناکینرا، گزارش کرد که پروتئین واکنشی‐C بهطور معنی داری پس از چهار ماه کاهش یافت (شواهد با کیفیت متوسط). یک مطالعه که تکدوز کلشیسین را در برابر دوز مجزای آن بررسی کرد، کاهش معنیداری را در شاخصهای پاسخ مرحله حاد پس از هشت ماه گزارش نکرد (شواهد با کیفیت پائین)، در حالی که مطالعه دوم کاهش معنیداری را در غلظت آمیلوئید A سرم بعد از شش ماه گزارش نکرد (شواهد با کیفیت متوسط).
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به تاثیرات درمان (مانند کلشیسین (colchicine)، آناکینرا (anakinra)، ریلوناسپت (rilonacept)، کاناکینوماب (canakinumab)، اتانرسپت (etanercept)، اینفلیکسیماب (infliximab)، تالیدومید (thalidomide)، اینترفرون‐آلفا (interferon‐alpha)؛ ImmunoGuard™ (یک مکمل گیاهی) و داروهای غیر‐استروئیدی ضد‐التهابی) را در افراد مبتلا به تب مدیترانهای فامیلیال (familial Mediterranean fever; FMF) بررسی کردیم.
پیشینه
FMF یک بیماری التهابی ارثی، با نشانههای یک حمله است که اغلب شامل تب بیش از ℃38، درد و التهاب غشاء اطراف حفره قفسه سینه، مفاصل یا ریهها میشود. ما میخواستیم بدانیم که این داروها برای کاهش التهاب در افراد مبتلا به FMF بهتر از دارونما (placebo) (درمان ساختگی شامل داروی غیر‐فعال) یا عدم درمان بودند یا خیر، همچنین هدف ما مقایسه این داروها با یکدیگر بود.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 21 آگوست 2018.
ویژگیهای مطالعه
این مرور شامل نه مطالعه با 249 فرد مبتلا به FMF بین سه تا 53 ساله است. هفت مطالعه چهار نوع از داروها را با دارونما مقایسه کردند، کلشیسین، ریلوناسپت، ImmunoGuard™ و آناکینرا. شرکتکنندگان برای دریافت یک دارو یا دارونما بهطور تصادفی برای یک دوره زمانی یک تا چهار ماهه انتخاب شدند. دو مطالعه دیگر، کلشیسین 1 میلیگرم در روز را به صورت یکبار در روز با دو تا سه بار در روز در کودکان شش تا هشت ماهه مقایسه کردند.
نتایج کلیدی
هدف ما گزارش تعداد شرکتکنندگانی است که دچار یک حمله، زمانبندی حملات، پیشگیری از آمیلوئیدوز آمیلوئید A، هرگونه عوارض جانبی درمان و سطوح تعدادی از نشانگرهای التهاب طی حمله شدند. تمام مطالعات این پیامدها را گزارش نکردند. با توجه به تفاوت در درمان و طراحی مطالعه، ترکیب هر یک از نتایجی که ما از این مطالعات به دست آوردیم، امکانپذیر نبود. یک مطالعه (15 شرکتکننده) دریافت که کلشیسین خوراکی با دوز 0.6 میلیگرم به میزان سه بار در روز میتواند به کاهش تعداد افراد مبتلا به حملات FMF کمک کند. با این حال، کلشیسین خوراکی با دوز 0.5 میلیگرم دو بار در روز (22 شرکتکننده)، ریلوناسپت (14 شرکتکننده) یا آناکینرا (25 شرکتکننده) تعداد افراد مبتلا به حملات را کاهش ندادند. ImmunoGuard™ (24 شرکتکننده) سطوح نشانگرهای التهاب خون را که در طول مرحله حمله FMF افزایش مییابند، کاهش نداد؛ این شامل نرخ کاهش گلبولهای قرمز خون در حین کارگذاری لوله تست، شمارش گلبولهای سفید و وجود پروتئین واکنشی‐C (پروتئینی که در کبد تولید میشود) است. آناکینرا سطح پروتئین واکنشی‐C را کاهش داد. مصرف یک بار در روز و دو تا سه بار در روز کلشیسین ممکن است منجر به پیامدهای مختلفی از جمله زمانبندی حملات، واکنشهای جانبی دارویی و شاخصهای پاسخ مرحله حاد نشود.
کیفیت شواهد
سه مطالعه به خوبی طراحی شدند، در حالی که مطالعات دیگر مشکلاتی در رابطه با طراحی داشتند که ممکن بود نتایج را تحت تاثیر قرار دهند. چهار مطالعه به وضوح گزارش ندادند که افراد چگونه به هر گروه درمان اختصاص داده شدند. چهار مطالعه گزارش ندادند که پژوهشگرانی که پیامدهای مطالعه را ارزیابی کردند، میدانستند کدام افراد به کدام درمان اختصاص داده شده بودند یا خیر. چهار مطالعه دلایل مختلف خروج افراد را از مطالعه به روشنی توضیح ندادند و یک مطالعه درصد بالایی را از شرکتکنندگانی داشت که مطالعه را کامل نکردند. ما نمیتوانیم تایید کنیم که هر پیامد برنامهریزی شده در پنج مطالعه گزارش شده یا خیر. پنج مطالعه شدت FMF را در گروهها در شروع درمان گزارش نکردند. کیفیت شواهد را برای پیامدهای گزارش شده متوسط تا بسیار پائین قضاوت کردیم.