پیشینه
فیبروز سیستیک (cystic fibrosis; CF) یک وضعیت ارثی است که باعث ایجاد بیماریهای قابل ملاحظهای در ریهها، دستگاه گوارش و پانکراس میشود. افراد مبتلا به CF اغلب دچار سوءتغذیه و تاخیر در رشد هستند. مکملیاری تغذیهای کافی منجر به بهبود رشد مطلوب نمیشود و از این رو یک عامل آنابولیک، هورمون رشد نوترکیب انسانی (recombinant human growth hormone; rhGH)، به عنوان یک مداخله بالقوه پیشنهاد شده است. این یک نسخه بهروز شده از مرور منتشر شده قبلی است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی درمان rhGH در بهبود عملکرد ریه، کیفیت زندگی و وضعیت بالینی کودکان و بزرگسالان جوان مبتلا به CF.
روش های جستجو
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز سیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین را که شامل منابع شناسایی شده از طریق جستوجوی بانک اطلاعاتی جامع الکترونیکی و جستوجوهای دستی مجلات مرتبط و چکیده کتابهای مجموعه مقالات کنفرانس است، جستوجو کردیم. تاریخ آخرین جستوجو: 22 اکتبر 2018.
همچنین پایگاههای ثبت کارآزماییهای در حال انجام را در clinicaltrials.gov از ایالات متحده و پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت را جستوجو کردیم. تاریخ آخرین جستوجو: 05 مارچ 2018.
یک جستوجو در مجلات مرتبط به غدد درونریز و مجموعه مقالات نشستهای انجمن غدد درونریز را با استفاده از Web Science؛ Scopus و Proceedings First انجام دادیم. تاریخ آخرین جستوجو: 04 مارچ 2018.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و شبه‐تصادفیسازی و کنترل شده در رابطه با تمام فرمهای دارویی rhGH که به مقایسه با عدم درمان، یا دارونما (placebo)، یا با هر مورد دیگری با هر دوزی (دوز بالا و دوز پائین) یا هر روش تجویز و برای هر مدتی، در کودکان یا بزرگسالان جوان (تا 25 سال) مبتلا به CF (تشخیص داده شده از طریق تست عرق یا تست ژنتیک) پرداختند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مقالات را غربالگری کردند، جزئیات کارآزمایی را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. کیفیت شواهد را با استفاده از سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
در این بازبینی مرور هشت کارآزمایی را وارد کردیم (291 شرکتکننده، پنج تا 23 سال). هفت کارآزمایی، دوز استاندارد rhGH (تقریبا 0.3 میلیگرم/کیلوگرم/هفته) را با عدم درمان مقایسه کردند و یک کارآزمایی سه بازویی (63 شرکتکننده)، دارونما، دوز استاندارد rhGH (0.3 میلیگرم/کیلوگرم/هفته) و دوز بالای rhGH (0.5 میلیگرم/کیلوگرم/هفته) را مقایسه کرد. شش کارآزمایی یک سال و دو کارآزمایی شش ماه طول کشیدند. ما دریافتیم که درمان rhGH ممکن است برخی از پیامدهای عملکرد ریوی را بهبود ببخشد اما تفاوتی بین سطوح استاندارد و دوز بالا وجود نداشت (شواهد با کیفیت پائین، محدود شده به دلیل ناهمگونی در سراسر کارآزماییها، تعداد کم شرکتکنندگان و دوره کوتاه درمان). این کارآزماییها شواهدی را از بهبودی در پارامترهای تنسنجی (anthropometric) (قد، وزن و توده بدون چربی بدن) با rhGH درمانی نشان میدهند، همچنین تفاوتی بین سطوح دوز دیده نشد. در همه مقایسهها بهبود قد را مشاهده کردیم (شواهد با کیفیت پائین تا بسیار پائین)، اما بهبود در وزن و توده بدون چربی بدن فقط برای دوزهای استاندارد rhGH در برابر عدم درمان گزارش شد (شواهد با کیفیت بسیار پائین). شواهدی اندکی وجود دارد که تغییر در سطح قند خون ناشتا را با درمان rhGH نشان میدهد، اما، این تغییر از آستانه بالینی تشخیص دیابت در کارآزماییهای کوتاه‐مدت عبور نکرد (شواهد با کیفیت پائین). شواهد با کیفیت پائین تا بسیار پائین برای نشان دادن بهبود تشدید حملات ریوی بدون عوارض جانبی قابل توجه بیشتر وجود دارد، اما این شواهد به دلیل کوتاه بودن مدت زمان کارآزمایی و تعداد کم شرکتکنندگان محدود شده است. یک کارآزمایی کوچک شواهد متناقضی را در رابطه با بهبود کیفیت زندگی ارائه داد (شواهد با کیفیت بسیار پائین). شواهد محدودی از سه کارآزمایی در مورد بهبود ظرفیت ورزش وجود دارد (شواهد با کیفیت پائین). هیچ کدام از این کارآزماییها بهطور سیستماتیک هزینه درمان را روی هزینههای کلی مراقبت سلامت مقایسه نکردند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هنگام مقایسه با عدم درمان، rhGH درمانی در بهبود پیامدهای میانی قد، وزن و توده بدون چربی بدن موثر است. برخی از معیارهای عملکرد ریه بهبودی متوسطی را نشان دادند، اما در میان تمام کارآزماییها هیچ مزیت همسو و سازگاری مشاهده نشد. تغییر قابل توجه در سطوح قند خون، حتی اگر باعث ابتلا به دیابت نشود، بر ضرورت نیاز به پایش دقیق این عوارض جانبی با درمان در جمعیت مستعد ابتلا به دیابت وابسته به CF تاکید میکند. به دلیل تعداد کم شرکتکنندگان، تغییرات قابل توجهی در کیفیت زندگی، وضعیت بالینی یا عوارض جانبی در این مرور مشاهده نشد. قبل از استفاده معمول بالینی از rhGH در CF، انجام مطالعات تصادفیسازی و کنترل شده طولانیمدت، با طراحی خوب در مورد rhGH در میان افراد مبتلا به CF مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده
استفاده از هورمون نوترکیب رشد برای بهبود رشد و سلامت کودکان و بزرگسالان جوان مبتلا به فیبروز سیستیک
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به تاثیرات هورمون نوترکیب رشد انسانی (recombinant human growth hormone; rhGH) را بر سلامت افراد مبتلا به فیبروز سیستیک (cystic fibrosis; CF) بررسی کردیم.
پیشینه
CF یک بیماری ارثی است که منجر به بیماری در ریهها، دستگاه گوارش و پانکراس میشود. افراد مبتلا به CF اغلب کم وزن بوده و تاخیر رشد دارند، که ممکن است بر عملکرد ریه آنها تاثیر بگذارد. مکملهای غذایی ممکن است کافی نباشند و پیشنهاد شده که درمان با rhGH، که نرخ رشد و تراکم استخوان را بهبود میبخشد، ممکن است کمک کننده باشد. درمان با rhGH معمولا یک بار در روز از طریق یک سوزن زیر پوستی انجام میشود. این درمان گرانقیمت است و ممکن است متابولیسم گلوکز را تحت تاثیر قرار دهد که این خود پیامدهایی را برای کودکان در معرض خطر دیابت وابسته به CF دارد. از این رو، ما نیاز به مرور انتقادی خطرات و مزایای این درمان داریم. این یک نسخه بهروز شده از مرور قبلی است.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 22 اکتبر 2018.
ویژگیهای مطالعه
این مرور استفاده از rhGH را به منظور بهبود عملکرد ریه، رشد و کیفیت زندگی کودکان و بزرگسالان جوان مبتلا به CF بررسی کرد. این مرور هشت کارآزمایی را با 291 فرد مبتلا به CF وارد کرد که برای یک درمان یا برای درمان دیگر، تصادفیسازی شده بودند. افراد شرکتکننده در کارآزماییها پنج تا 23 ساله بودند، اما اکثر آنها هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند. شش کارآزمایی یک سال و دو کارآزمایی شش ماه طول کشیدند. در هفت کارآزمایی درمان با rhGH با عدم درمان و در یک کارآزمایی با دارونما (placebo) (مایعی بدون هورمون رشد) مقایسه شد. یک کارآزمایی که از دارونما استفاده کرد، آن را با دو دوز مختلف از درمان با rhGH مقایسه کرد.
نتایج کلیدی
نتایج بهبود نسبتا اندکی را در قد، وزن و توده بدون چربی بدن بین شش و 12 ماه نشان دادند. با این حال، هیچ شواهد همسو و سازگاری وجود نداشت که نشان دهد درمان با rhGH باعث بهبود عملکرد ریه، قدرت عضلانی، یا کیفیت زندگی میشود. این کارآزماییها کوچک بوده و هیچ شواهدی مبنی بر تغییرات متابولیسم گلوکز یا خطر طولانیمدت دیابت ناشی از درمان نیافتیم. با توجه به این نتایج، ما قادر به تشخیص هیچ مزایای روشنی از درمان نیستیم و معتقدیم پژوهشهای بیشتری با استفاده از کارآزماییهای بالینی خوب طراحی شده، با توان آزمون کافی مورد نیاز است.
کیفیت شواهد
ما اطلاعات کافی برای تصمیمگیری درباره این موضوع در اختیار نداشتیم که کارآزماییها بهگونهای سوگیری داشتند که ممکن است نتایج را تحت تاثیر قرار دهند یا خیر. تمام پیامدهای اندازهگیری شده به وضوح در کارآزماییها گزارش شدند، اما کارآزماییها کوچک بوده، و شرکتکننده کافی برای نشان دادن تفاوتهایی که ممکن است ناشی از شانس نباشد، نداشتند. ما همچنین در مورد اینکه پیامدهایی مانند نمرات کیفیت زندگی که بر اساس قضاوت شخصی بودند، ممکن بود تحت تاثیر قرار بگیرند یا خیر نگرانیهایی داشتیم، زیرا افرادی که در هفت کارآزمایی حضور داشتند، توانستند بگویند که در کدام گروه درمانی حضور داشتند.