جلد 2019 -                   جلد 2019 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mário Lenza, Rachelle Buchbinder, Renea V Johnston, Bruno AS Ferrari, Flávio Faloppa. Surgical versus conservative interventions for treating fractures of the middle third of the clavicle. 3 2019; 2019
URL: http://cochrane.ir/article-1-2382-fa.html
پیشینه
شکستگی کلاویکل (ترقوه) امری شایع است و مسوول 2.6% تا 4% از همه شکستگی‌ها می‌شود. هشتاد درصد شکستگی‌های کلاویکل در یک سوم میانی کلاویکل رخ می‌دهند. اگرچه درمان این شکستگی‌ها معمولا غیر قابل جراحی است، به دلیل خطر بالای جوش‌نخوردگی آن‌ها، ممکن است برای شکستگی‌های کلاویکل که همراه با جابه‌جایی هستند، درمان جراحی در نظر گرفته شود. این یک به‌روزرسانی از مطالعه مروری کاکرین است که اولین بار در 2013 منتشر شد.
اهداف
تعیین اثرات (منافع و معایب) مداخلات جراحی در مقایسه با مداخلات محافظه‌کارانه برای درمان شکستگی‌های یک سوم میانی کلاویکل.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت تخصصی ترومای استخوان؛ مفصل و عضله در کاکرین؛ CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS؛ پایگاه ثبت کارآزمایی‌ها و فهرست منابع را تا دسامبر 2017 جست‌وجو کردیم. ما هیچ گونه محدودیتی در انتشار یا در زبان مطالعه اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده و کارآزمایی‌های شبه‌تصادفی‌سازی را در نظر گرفتیم، که مداخلات جراحی را در مقایسه با مداخلات محافظه‌کارانه برای درمان شکستگی‌ها در ناحیه یک سوم میانی کلاویکل ارزیابی می‌کردند. پیامدهای اولیه شامل ناتوانی یا عملکرد شانه، درد و نارسایی درمان بود، که بر اساس تعداد شرکت‌کنندگانی که یک مداخله غیرروتین جراحی ثانویه (به استثنای درآوردن ابزاری که در استخوان کار گذاشته شده بود)، را به دلیل عوارض جوش‌نخوردگی علامت‌دار، بدجوش‌خوردن (mal:::union:::) یا سایر عوارض دریافت کرده بودند، مشخص شد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
حداقل دو نویسنده مروری که مطالعات واجد شرایط را انتخاب کردند، به طور مستقل خطر سوگیری (bias) و داده‌های متقابل را ارزیابی کردند. در صورت لزوم، ما نتایج حاصل از مطالعات قابل مقایسه را گردآوری کردیم.
نتایج اصلی
ما 14 مطالعه را وارد کردیم که شامل 1469 شرکت‌کننده مبتلا به شکستگی‌های حاد یک سوم میانی کلاویکل بود. تمام مطالعات، بزرگسالان را با محدوده سنی بین 17 و 70 سال انتخاب کردند. از بین مطالعاتی که جنسیت را گزارش کردند، تعداد مردان بیش‌تر بود. ده مطالعه، تثبیت صفحه (plate fixation) را با اسلینگ (sling) (آویز دست) یا بانداژ به شکل عدد 8، یا هر دو، مقایسه کرده و چهار مطالعه، تثبیت اینترامدولاری (intramedullary) را با پوشیدن اسلینگ یا بانداژ به شکل عدد 8 مقایسه کردند. تقریبا تمامی مطالعات دارای ویژگی‌های طراحی بودند که موجب خطر سوگیری بالا می‌شد، بنابراین قدرت یافته‌های آنها را محدود می‌کرد.
شواهد با کیفیت پایین از 10 مطالعه (838 شرکت‌کننده)، نشان داد که در مقایسه با درمان محافظه‌کارانه، درمان جراحی شکستگی‌های حاد یک سوم میانی کلاویکل ممکن است عملکرد بازو را در پیگیری یک ساله یا بیش‌تر بهبود نبخشد: میانگین تفاوت استانداردشده (SMD): 0.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02- تا 0.67. ما کیفیت شواهد را به دلیل خطر سوگیری و ناهمگونی بالای آماری کاهش دادیم (I2 = 83%). این به معنی یک بهبود متوسط 2.3 امتیازی به نفع جراحی (0.14 نمره بدتر تا 4.69 نمره بهتر)، روی نمره Constant 100 امتیازی است؛ و این یک تفاوت بالینی مهمی را نشان نمی‌دهد. ممکن است در میزان دردی که با استفاده از یک مقیاس آنالوگ بصری اندازه‌گیری شده (0 تا 100 mm؛ نمرات بالاتر به معنی درد بدتر است) تفاوتی بین درمان‌ها وجود نداشته باشد (میانگین تفاوت (MD): 0.60- mm؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.51- تا 2.31؛ 277 شرکت‌کننده؛ 3 مطالعه؛ کیفیت پایین شواهد که نشان دهنده خطر سوگیری و عدم دقت است). جراحی ممکن است خطر شکست درمان را، یعنی، تعداد شرکت‌کنندگانی که مداخله غیرروتین جراحی ثانویه (به استثنای درآوردن ابزاری که در استخوان کار گذاشته شده بود)، را به دلیل جوش‌نخوردگی علامت‌دار، بدجوش‌خوردگی یا سایر عوارض دریافت کردند، کاهش دهد (خطر نسبی (RR): 0.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.50؛ 1197 شرکت‌کننده؛ 12 مطالعه؛ کیفیت شواهد پایین، که به دلیل خطر سوگیری و عدم دقت کاهش یافت). منشاء اصلی شکست درمان، شکست مکانیکی (3.4%) در گروه جراحی و جوش‌نخوردگی علامت‌دار (11.6%) در گروه درمان محافظه‌کارانه بود.
ما مطمئن نیستیم که آیا جراحی منجر به تعداد افراد کمتری می‌شود که یک یا چند مشکل زیبایی دارند، مانند دفورمیتی‌ها، که بیش‌تر پس از درمان محافظه‌کارانه شایع بودند یا زخم یا برجستگی ابزار کارگذاشته شده در استخوان، که فقط در گروه جراحی اتفاق می‌افتد (RR: 0.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.98؛ 1130 شرکت‌کننده؛ 11 مطالعه؛ I2 = 63%؛ کیفیت شواهد بسیار پایین که به دلیل خطر سوگیری، عدم دقت و عدم ثبات کاهش یافت). ما مطمئن نیستیم که آیا تفاوتی بین جراحی و درمان محافظه‌کارانه در خطر بروز یک پیامد جانبی از قبیل عفونت موضعی، باز شدن زخم، بدجوش‌خوردگی علامت‌دار، ناراحتی‌ای که منجر به درآوردن ایمپلنت می‌شود، مشکلات پوستی و عصبی وجود دارد یا خیر: RR: 1.34؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.68 تا 2.64؛ 1317 شرکت‌کننده؛ 14 مطالعه؛ I2 = 72%؛ کیفیت شواهد بسیار پایین، که به دلیل خطر سوگیری، عدم دقت و عدم ثبات کاهش یافت). درآوردن ایمپلنت به سبب ناراحتی، در گروه جراحی یک پیامد شایع بود (10.2%)، در حالی که بدجوش‌خوردگی علامت‌دار در گروه درمان محافظه‌کارانه (11.3% در مقایسه با 1.2% در گروه جراحی) بیش‌تر بود. عفونت فقط در گروه جراحی رخ داد (3.2%). ممکن است اختلاف بین گروهی، در کیفیت زندگی در مدت یک سال وجود نداشته باشد (نمرات مولفه فیزیکی پرسشنامه‌های SF-12 یا SF-36: مقیاس 0 تا 100، جایی که 100 بهترین نمره است): MD: 0.30؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.95- تا 2.56؛ 321 شرکت‌کننده؛ 2 مطالعه؛ کیفیت شواهد پایین، که به دلیل خطر سوگیری و عدم دقت کاهش یافت).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی با کیفیت پایین نشان می‌دهد که درمان جراحی از لحاظ عملکرد، درد و کیفیت زندگی در مقایسه با درمان محافظه‌کارانه هیچ منافع اضافی ندارد، اما در مجموع می‌تواند تا حدی منجر به شکست‌های درمانی کم‌تری شود. شواهد با کیفیت بسیار پایین نشان می‌دهد که ما در مورد یافته‌ها در ارتباط با نتیجه بهتر زیبایی پس از عمل جراحی بسیار نامطمئن هستیم و هیچ تفاوتی بین درمان جراحی و درمان محافظه‌کارانه در خطر عوارض جانبی وجود ندارد. برای هر دو پیامدهای ترکیبی، نیاز به در نظر گرفتن توازن خطرات بین پیامدهای مجزا وجود دارد؛ برای مثال، عوارض جانبی ناشی از جراحی، از جمله عفونت زخم یا باز شدن زخم و التهاب ایمپلنت، در مقایسه با خطر ناشی از عوارض جانبی که ممکن است بیش‌تر به درمان محافظه‌کارانه مانند بدجوش‌خوردگی علامت‌دار و خشکی شانه مرتبط باشد.
گزینه‌های درمان باید بر اساس هر بیمار به صورت مجزا، پس از توجه دقیق به منافع نسبی و آسیب هر مداخله و اولویت‌های بیمار انتخاب شود.
خلاصه به زبان ساده
مقایسه جراحی با مداخلات محافظه‌کارانه برای درمان شکستگی کلاویکل در نوجوانان و بزرگسالان
در این خلاصه، آنچه که ما از تحقیقات در مورد اثرات جراحی در مقایسه با درمان‌های غیرجراحی (محافظه‌کارانه) می‌دانیم، از قبیل بستن یک اسلینگ یا استفاده از یک بانداژ به شکل عدد هشت به مدت دو تا شش هفته برای درمان یک کلاویکل شکسته، ارائه می‌شود.

پیشینه
ترقوه، یا کلاویکل، به عنوان یک پل در طول قسمت جلویی قفسه‌سینه عمل می‌کند تا بازو و قفسه‌سینه را به هم وصل کند. کلاویکل، در عین حال که به شانه اجازه می‌دهد آزادانه حرکت کند، به تثبیت شانه نیز کمک می‌کند و منطقه‌ای را برای اتصال عضلات فراهم می‌آورد و هم‌چنین به عنوان بخشی از دستگاه عضلانی- اسکلتی که در تنفس استفاده می‌شود، عمل می‌کند. ترقوه هم‌چنین از عصب و رگ‌های خونی محافظت می‌کند و نقش زیبایی‌شناختی مهمی را در ظاهر فیزیکی فرد ایفا می‌کند. شایع‌ترین محل شکستگی کلاویکل، در ناحیه یک سوم میانی کلاویکل است. آسیب معمولا در جوانان و افراد مسن رخ می‌دهد. این نوع شکستگی، معمولا در اثر افتادن، مستقیما به سمت بیرونی شانه حاصل می‌شود. بیش‌تر شکستگی‌های یک سوم میانی ترقوه به صورت محافظه‌کارانه (غیرجراحی) درمان می‌شوند. با این حال، پیامد برای شکستگی‌های جدی‌تر می‌تواند رضایت‌بخش نباشد. درمان از طریق جراحی، معمولا شامل قرار دادن استخوان در جای خود و انجام تثبیت داخلی با استفاده از یک صفحه و پیچ یا یک میله فلزی است، که در داخل حفره داخلی (مدولا) استخوان کلاویکل جاسازی می‌شود.

نتایج جست‌وجو
ما پایگاه اطلاعات پزشکی را تا دسامبر 2017 جست‌وجو کردیم و 14 مطالعه را که شامل 1469 شرکت‌کننده مبتلا به شکستگی‌های یک سوم میانی کلاویکل همراه با جابه‌جایی و زاویه‌دار شدن بودند، انتخاب کردیم. همه شرکت‌کنندگان بزرگسالان بودند، با محدوده سنی بین 17 تا 70 سال و تعداد مردان بیش‌تر از زنان بود. ده مطالعه، تثبیت صفحه را با مداخله محافظه‌کارانه مقایسه کرد (اسلینگ و/یا بانداژ به شکل عدد هشت) و چهار مطالعه، تثبیت اینترامدولاری را با پوشیدن اسلینگ یا بانداژ به شکل عدد هشت مورد مقایسه قرار دادند.

نتایج اصلی
این مرور نشان داد که عمل جراحی در مقایسه با درمان محافظه‌کارانه ممکن است باعث بهبود عملکرد قسمت فوقانی بازو، درد و کیفیت زندگی طی یک سال بعدی نشود. با این حال، جراحی ممکن است خطر شکست درمان را کاهش دهد، جایی که جراحی ثانویه برای شکستگی‌هایی که درمان نشده یا درست جراحی نشده‌اند مورد نیاز باشد. ما مطمئن نیستیم که آیا به طور کلی عمل جراحی، نتیجه زیبایی بیش‌تری را فراهم می‌کند یا خیر. اگرچه عمل جراحی تغییر شکل شانه را کاهش می‌دهد، ممکن است به بروز زخم‌های ناخوشایند و برجسته شدن فلز کارگذاشته شده منجر شود. ما هم‌چنین مطمئن نیستیم که آیا تفاوتی بین جراحی و درمان محافظه‌کارانه در خطر داشتن عوارض وجود دارد یا خیر. با این حال ماهیت چنین عوارضی اغلب با توجه به درمان متفاوت است. عوارض جراحی، مانند عفونت زخم و باز شدن، یا التهاب ایمپلنت که نیاز به عمل جراحی اضافی دارند، باید در برابر عوارضی که احتمالا با یک اسلینگ بوجود می‌آیند، مانند خشکی شانه و شکست در درمان صحیح شکستگی، متعادل شوند.

کیفیت شواهد
تمام 14 مطالعه دارای ضعف‌هایی بودند که می‌توانست روی اعتبار نتایج آنها تاثیر بگذارد. ما متوجه شدیم که کیفیت شواهد برای همه پیامدها، پایین یا بسیار پایین است.

نتیجه‌گیری
شواهدی با کیفیت پایین نشان می‌دهد که جراحی ممکن است منجر به منافعی بیش از درمان محافظه‌کارانه، یا منجر به عوارض بیش‌تری نشود. با این حال ما در مورد این اثرات مطمئن نیستیم و ممکن است مطالعات بعدی این نتایج را تغییر دهند.

(968 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (112 دریافت)    

پذیرش: 1396/9/10 | انتشار: 1397/11/2