پیشینه
آنالژزی اپیدورال یک روش بلوک عصبی مرکزی است که با تزریق یک داروی بیهوشی موضعی نزدیک به اعصاب انتقال درد به دست میآید و به طور گسترده به عنوان نوعی تسکین درد در زایمان میرود. با این حال، نگرانیهایی در مورد اثرات نامطلوب ناخواسته روی مادر و نوزاد وجود دارد. این بهروزرسانی یک مرور کاکرین موجود (اپیدورال در مقابل غیراپیدورال یا عدم استفاده از ضددرد در زایمان) است که آخرین بار در سال 2011 منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی تمام انواع آنالژزیهای اپیدورال، از جمله ترکیبی نخاعی - اپیدورال (CSE) بر مادر و کودک، در مقایسه با آنالژزی غیراپیدورال یا عدم تسکین درد حین زایمان.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان در کاکرین؛ ClinicalTrials.gov؛ پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (30 اپریل 2017) و فهرست منابع مطالعات بازیابی شده را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده که به مقایسه همه انواع اپیدورال با هر شکلی از تسکین درد که شامل بلوک موضعی نباشد، یا عدم تسکین درد در زایمان پرداخته باشند. ما کارآزماییهای خوشهای - تصادفیسازی شده یا شبه - تصادفیسازی شده را در این بهروزرسانی وارد نکردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل کارآزماییها را برای ورود و خطر سوگیری (bias) بررسی کردند، دادهها را استخراج و آنها را برای دقت ارزیابی کردند. ما پیامدهای انتخابشده را با استفاده از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
پنجاه و دو کارآزمایی واجد معیارهای ورود بودند و ما دادههای 40 کارآزمایی را وارد کردیم که شامل بیش از 11000 زن میشد. چهار کارآزمایی شامل بیش از دو بازوی درمانی بودند. سی و چهار کارآزمایی اپیدورال را با اوپیوئیدها، هفت کارآزمایی اپیدورال را با عدم استفاده از آنالژزی، یک کارآزمایی اپیدورال را با acu‐stimulation، یک کارآزمایی اپیدورال را با آنالژزی استنشاقی و یک کارآزمایی اپیدورال را با حمایت مستمر ماما و دیگر آنالژزیها مقایسه کردند. خطرات سوگیری در سراسر این مطالعات مختلف متغیر بود؛ شش مورد از 40 مطالعه در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری برای هر حوزهای از سوگیری بودند، در حالی که اکثر مطالعات در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری تشخیص قرار داشتند. کیفیت شواهد ارزیابی شده با استفاده از GRADE از متوسط تا پایین متغیر بود.
شدت درد که با نمرات درد اندازهگیری شد، در زنان با آنالژزی اپیدورال، در مقایسه با زنانی که اوپیوئید دریافت کردند، کمتر بود (تفاوت میانگین استاندارد شده: 2.64-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.56- تا 0.73-؛ 1133 زن؛ 5 مطالعه؛ I2 = %98؛ شواهد با کیفیت پائین) و نسبت بالاتری از زنان از میزان تسکین دردشان رضایت داشتند و آن را به صورت «عالی» یا «بسیار خوب» ارزیابی کردند (متوسط خطر نسبی (RR): 1.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.03- تا 2.08-؛ 1911 زن؛ 7 مطالعه؛ I2 = 97%؛ شواهد با کیفیت پائین). در هر دو این پیامدها، ناهمگونی آماری معنیداری وجود داشت. کاهش قابلتوجهی در نیاز به تسکین بیشتر درد در زنان دریافت کننده آنالژزی اپیدورال در مقایسه با اوپیوئیدها وجود داشت (متوسط RR: 0.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04 تا 0.25؛ 5099 زن؛ 16 مطالعه؛ I2 = %73؛ Tau2 = 1.89؛ Chi2 = 52.07 ؛P < 0.00001). زنان بیشتری در گروه اپیدورال زایمان واژینال کمک شده را تجربه کردند (RR: 1.44؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.29 تا 1.60؛ 9948 زن؛ 30 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین). آنالیز زیرگروه post hoc از کارآزماییهای انجام شده پس از سال 2005 نشان داد که این اثر با حذف کارآزماییهای پیش از سال 2005 از آنالیز، خنثی میشود (RR: 1.19؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.97 تا 1.46). تفاوتی بین میزان سزارین (RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.96 تا 1.18؛ 10,350 زن؛ 33 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط) و درد طولانیمدت کمر در مادر (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.12؛ 814 زن؛ 2 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط) وجود نداشت. همچنین تفاوت روشنی بین گروهها برای پیامدهای نوزادان، پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان (RR: 1.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.12؛ 4488 نوزاد؛ 8 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط) و نمره آپگار کمتر از 7 در دقیقه 5 (RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.52 تا 1.02؛ 8752 نوزاد؛ 22 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین) وجود نداشت. ما سطح شواهد را برای محدودیتهای طراحی مطالعه، ناهمگونی، عدم دقت در برآوردهای تاثیر و سوگیری احتمالی انتشار، کاهش دادیم.
عوارض جانبی هم در گروه اپیدورال و اوپیوئید گزارش شد. زنانی که آنالژزی اپیدورال دریافت کردند، بیشتر دچار هیپوتانسیون، انسداد موتور، تب و احتباس ادرار شدند. آنها همچنین مراحل اول و دوم طولانیتری را در زایمان داشتند و به احتمال زیاد بیشتر از زنان گروه اوپیوئید، نیاز به اکسیتوسین پیدا کردند. زنانی که اپیدورال دریافت میکردند کمتر دچار خطر دپرسیون تنفسی شدند که نیاز به اکسیژن داشته باشند، و کمتر از زنان گروه اوپیوئید، دچار تهوع و استفراغ میشدند. نوزادانی که از زنان گروه اپیدورال به دنیا میآمدند احتمال کمتری وجود داشت که نالوکسان دریافت کنند. بین گروهها برای افسردگی پس از زایمان، سردرد، خارش، لرز یا خوابآلودگی تفاوت روشنی وجود نداشت. موربیدیتی مادران و پیامدهای درازمدت نوزادان گزارش نشده است.
آنالژزی اپیدورال منجر به درد گزارششده کمتری در مقایسه با دارونما یا عدم درمان و با acu‐stimulation شد. شدت درد در کارآزماییهایی که اپیدورال را با آنالژزی استنشاقی یا پشتیبانی مداوم مقایسه کردند، گزارش نشد. کارآزماییهای اندکی در مورد اثرات جانبی جدی مادران گزارش ارائه داده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد با کیفیت پایین نشان میدهند که آنالژزی اپیدورال ممکن است در کاهش درد در طول زایمان و افزایش رضایت مادرانه از تسکین درد نسبت به روشهای غیراپیدورال، موثر باشند. اگرچه بهطور کلی به نظر میرسد افزایش در تولد واژینال کمکشده در زنان دریافتکننده آنالژزی اپیدورال وجود داشته باشد، تجزیهوتحلیل زیرگروهی post hoc نشان داد این اثر در مطالعات اخیر ددیه نمیشود (پس از سال 2005)، بدین معنی که رویکردهای نوین به آنالژزی اپیدورال در زایمان بر این پیامد تاثیر نمیگذارد. آنالژزی اپیدورال هیچ تاثیری بر خطر سزارین یا درد کمر بلندمدت نداشت و به نظر نمیرسید که تاثیر فوری بر وضعیت نوزاد داشته باشد که به صورت نمره آپگار یا پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه زایمان تعریف میشود. تحقیقات بیشتر ممکن است برای ارزیابی عوارض جانبی نادر اما بالقوه شدید آنالژزی اپیدورال و غیراپیدورال روی زنان در زایمان و پیامدهای طولانیمدت نوزادی مفید باشد.
خلاصه به زبان ساده
اپیدورالها برای تسکین درد در زایمان
موضوع چیست؟
ما برای ارزیابی اثربخشی همه انواع آنالژزی اپیدورال (از جمله ترکیب نخاعی - اپیدورال) بر مادر و نوزاد، زمانی که با غیراپیدودرال یا عدم تسکین درد در طول زایمان مقایسه شدهاند، این مرور را انجام دادیم.
چرا این موضوع مهم است؟
تسکین درد برای زنان در زایمان مهم است. روشهای دارویی تسکین درد عبارتند از تنفس در اکسید نیتروژن، تزریق اوپیوئیدها و آنالژزی موضعی با یک اپیدورال برای بلوک عصبی مرکزی. اپیدورالها به طور گسترده برای تسکین درد در زایمان استفاده میشوند و دربرگیرنده تزریق یک داروی بیهوشی موضعی به منطقه تحتانی کمر نزدیک عصبی است که درد را منتقل میکند. محلولهای اپیدورال از طریق تزریق بولوس (تزریق سریع و بزرگ)، تزریق مداوم یا استفاده از پمپ تحت کنترل بیمار تجویز میشود. غلظتهای کمتر داروی بیهوشی موضعی زمانی که با یک داروی اوپیوئید داده میشود، به زنان اجازه میدهد تا توانایی حرکت را در اطراف حین زایمان داشته باشند و به طور فعال در تولد نوزاد مشارکت داشته باشند. ترکیب نخاع - اپیدورال شامل تزریق تکی از یک داروی بیهوشی موضعی یا اوپیوئید به مایع مغزی نخاعی برای شروع سریع تسکین درد و نیز فرو بردن کاتترهای اپیدورال برای ادامه تسکین درد است. عوارض جانبی نظیر خارش، خوابآلودگی، لرزش و تب گزارش شدهاست. عوارض جانبی نادر اما بهطور بالقوه شدید آنالژزیهای اپیدورال میتوانند رخ دهند، مانند سردرد طولانیمدت پس از تزریق یا آسیب عصب.
ما چه شواهدی را یافتیم؟
ما در آوریل 2017 به دنبال شواهد گشتیم و 40 کارآزمایی را شامل بیش از 11000 زن شناسایی کردیم که اطلاعات مربوط به این مرور را داشتند. این کارآزماییها در کیفیت روشهای آنها متفاوت بودند.
همه این مطالعات به جز شش مطالعه آنالژزیهای اپیدورال را با داروهای اوپیوئیدی تزریق شده مقایسه کردند. اپیدورالها ممکن است درد زایمان را به طور موثرتری از اوپیوئیدها تسکین دهند و زنان بیشتری نیز ممکن است از اپیدورال به عنوان تسکین درد راضی باشند. بهطور کلی، زنانی که از آنالژزی اپیدورال استفاده میکنند ممکن است در مقایسه با داروهای اوپیوئیدی، بیشتر به فورسپس یا ونتوز برای کمک به زایمان نیاز داشته باشند. با این حال ما این اثر را در مطالعات انجامشده از سال 2005 مشاهده نکردیم، که در آنها استفاده از غلظتهای کمتر داروی بیهوشی موضعی و تکنیکهای اپیدورال مدرنتر مانند آنالژزی اپیدورال تحت کنترل بیمار (PCEA) بیشتر استفاده شده است. اپیدورال در مقایسه با اوپیوئیدها احتمالا تفاوتی در نرخ سزارین، زنان با درد کمر بلندمدت، اثرات بر نوزاد در تولد یا تعداد کودکانی که در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان پذیرفته شدهاند، نمیگذارد.
زنانی که از اپیدورالها استفاده میکنند میتوانند مشکلاتی در عبود ادرار داشته و میتوانند مبتلا به تب شوند. یافتههای بسیار متغیری مانند زایمان طولانیتر، فشار خون بسیار پائین و عدم توانایی در حرکت برای مدت زمانی پس از تولد (مسدود کردن موتور) وجود دارند، که احتمالا به خاطر غلظتهای بالاتر داروی بیهوشی موضعی که در اپیدورال استفاده میشوند یا استفاده از تزریقهای اپیدورال به جای دوزهای تسکین درد اپیدورال که در فواصل منظم استفاده میشود، است. با این حال، زنانی که داروهای اوپیوئیدی دریافت کردهاند، برخی عوارض جانبی را نظیر کاهش تنفس نشان میدهند که نیاز به پوشیدن ماسک اکسیژن پیدا کرده و حالت تهوع و استفراغ بیشتری داشتهاند. بیشتر کودکانی که مادر آنها اوپیوئید دریافت کرده بود، دارویی برای خنثی کردن اثرات اوپیوئید به آنها داده شد. تفاوتی میان زنان در گروههای اپیدورال و اوپیوئید از نظر دپرسیون پس از زایمان، سردرد، خارش، لرز یا خوابآلودگی وجود ندارد.
زنان با اپیدورالها درد کمتری را نسبت به زنان در مقایسه با دارونما یا عدم درمان یا acu‐stimulation گزارش دادند. درد در کارآزماییهایی که اپیدورال را با آنالژزی استنشاقی یا حمایت مستمر مقایسه کردند، گزارش نشده بود.
این به چه معنی است؟
اپیدورالها ممکن است درد را طی زایمان به طور موثرتر از هر نوع دیگری از تسکین درد، کاهش دهند و ممکن است رضایت مادران را با تسکین درد افزایش دهند. با این حال، برخی از زنانی که به جای داروهای اوپیوئیدی، اپیدورال دریافت میکنند، با احتمال بیشتری از زایمان واژینال کمکشده استفاده میکنند، اما این یافته احتمالا منعکسکننده غلظت بالاتر آنالژزی موضعی است که به طور سنتی به جای غلظتهای کم اپیدورالهای مدرن مورد استفاده قرار میگیرد. تحقیقات بیشتر، با استفاده از معیارهای سازگار برای کاهش پیامدهای نامطلوب با اپیدورالها مفید خواهد بود.