جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rapat Pittayanon, Yuhong Yuan, Natasha P Bollegala, Reena Khanna, Grigorios I Leontiadis, Paul Moayyedi. Prokinetics for functional dyspepsia. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-2273-fa.html
پیشینه
دیس‌پپسی (dyspepsia) یک وضعیت شایعِ مرتبط با بیماری گوارشی است. داروهای پروکینتیک (prokinetics) درمان انتخابی برای دیس‌پپسی عملکردی (FD) هستند. با وجود این، نقش داروهای پروکینتیک در درمان FD همواره محل بحث است.
اهداف
ما نسبت به انجام مرور سیستماتیک و متاآنالیز کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCTs ؛randomised controlled trails) که به بررسی سودمندی داروهای پروکینتیک در درمان FD پرداخته بودند، اقدام کردیم. پیامد اولیه برطرف شدن کلی (overall absence) یا بهبود در علائم و نمرات علائم در پایان دوره درمان بود. ما هم‌چنین کیفیت زندگی (QoL) و رویدادهای جانبی را به عنوان پیامدهای ثانویه ارزیابی کردیم.
روش های جستجو
ما در MEDLINE؛ Embase؛ کتابخانه کاکرین و ( CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture؛ از 1946 تا سپتامبر 2017 به صورت سیستماتیک جست‌وجو کردیم. هر جا مناسب بود، از RevMan 5.3 با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects model)،
برای محاسبه خطرات نسبی تجمیعی (RR ؛pooled risk ratios) مربوط به علائم ماندگار یا بدون QoL بهبودیافته یا رویدادهای جانبی، و اختلاف میانگین (MD) یا اختلاف میانگین استانداردشده (SMD) مربوط به نمرات علائم پس از درمان، تغییرات نمرات علائم و QoL، با 95% فواصل اطمینان (CI) استفاده شد. کیفیت شواهد با استفاده از متدولوژی درجه‌بندی توصیه‌ها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE) ارزیابی شد.
معیارهای انتخاب
ما مطالعاتی را وارد مرور کردیم که از نوع RCT های گروه موازی (parallel group) بوده و به مقایسه یک داروی پروکینتیک با دارونما (placebo) یا داروی پروکینتیک دیگری از همان نوع یا کلاس دیگر برای درمان FD پرداخته بودند. مطالعات دربرگیرنده بزرگسالانی بودند که علائم دیس‌پپسی را نشان داده و دارای یافته‌های منفی یا غیرقابل‌توجهی روی آندوسکوپی و همچنین سایر اختلالات متابولیک و عضوی بودند. مطالعاتی که فقط دربرگیرنده شرکت‌کنندگان عمدتا مبتلا به رفلاکس (primarily reflux) یا علائم سوزش سر دل بودند، از مرور خارج شدند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نویسنده مرور به صورت مستقل به ارزیابی مقبولیت و کیفیت مطالعات و استخراج داده‌ها پرداختند.
نتایج اصلی
ما از 1388 استناد اولیه، 43 مطالعه را در 40 مقاله شناسایی کردیم. از این تعداد، 29 مطالعه با 10044 شرکت‌کننده به مقایسه 6 داروی پروکینتیک با دارونما از نظر پیامد رفع علائم یا بهبود علامت پرداخته بودند. اثر درمان با داروی پروکینتیک در کاهش علائم کلی FD به لحاظ آماری معنی‌دار بود (RR دیس‌پپتیک باقی‌مانده: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 0.89؛ تعداد افراد مورد نیاز برای درمان تا حصول پیامد مثبت اضافی (NNTB): 7؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین)، به طوری‌ که ناهمگونی قابل‌توجهی وجود دارد؛ I2 = %91 (P < 0.00001). بعد از خروج سیزاپراید (cisapride) از تحلیل، اثر داروهای پروکینتیک در مقایسه با دارونما، از نظر بهبود کلی علامت، هم‌چنان پابرجا بود (RR: 0.87؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 0.94) اما کیفیت شواهد همواره بسیار پایین بود. نتایج این مقایسه نشان‌دهنده پایداری بهبود قابل‌توجه در زیرگروه‌های مطالعات با خطر سوگیری غیرشفاف یا پایین (RR: 0.86؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.80 تا 0.92) و در زیرگروه‌ها براساس مولکول‌های سیزاپراید (RR: 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 0.93؛ NNTB = 4)، آکوتیامید (acotiamide) (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 0.98؛ NNTB =20) و تگاسرود (tegaserod) (RR: 0.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 0.96؛ NNTB =14) بود.
10 مطالعه به مقایسه انواع مختلفی از داروهای پروکینتیک با یکدیگر پرداخته و شایع‌ترین مبنای مقایسه دومپریدون (domperidone)، به میزان 10 میلی‌گرم (mg) 3 مرتبه در روز (8 مورد از 10 مطالعه) بود. نمرات علامت پس از درمان در سایر داروهای پروکینتیک در مقایسه با دومپریدون به طور معنی‌داری بهتر بود (SMD: 0.19-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35- تا 0.03-؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین) اما هیچ اختلافی به لحاظ کاهش کلی علایم (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 تا 1.07) و میانگین اختلاف نمرات علامت (SMD: 0.13-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31- تا 0.05) وجود نداشت. ما 5 مطالعه را به دست آوردیم که QoL را ارزیابی کرده بودند، اما هیچ مزیتی به لحاظ بهبودی در QoL به دنبال دریافت درمان پروکینتیک وجود نداشت (SMD: 0.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10- تا 0.33؛ شرکت‌کنندگان = 1774). رویدادهای جانبی در داروهای پروکینتیک مجرد نسبت به دارونما تفاوتی نداشت (RR: 1.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.25؛ شرکت‌کنندگان = 3811؛ مطالعات = 17). با وجود این، زمانی که ما اثرات جانبی مربوط به هر پروکینتیک را نگاه کردیم، در مجموع اثرات جانبی بیشتری در گروه درمان فعال با سیزاپراید وجود داشتند (RR: 1.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.03 تا 1.65؛ P = 0.03). شایع‌ترین اثرات جانبی عبارت بودند از اسهال، درد شکم و حالت تهوع. فیونل پلات (funnel plot) نامتقارن بود (تست ایگر (Egger's test)؛ P = 0.02) به این معنی که خطر گزارش‌دهی یا سایر اثرات مطالعه کوچک (small-study effects) ممکن است، به طور نسبی، مزیت داروهای پروکینتیک را در مقایسه با دارونما در این متاآنالیز تحت تاثیر قرار داده باشد. ارزیابی کیفیت شواهد در هر یک از پیامدها بر اساس رویکرد GRADE، به دلیل نگرانی‌های موجود درباره خطر سوگیری در طراحی مطالعه، ناهمگونی توضیح داده نشده و خطر سوگیری احتمالی انتشار عمدتا پایین یا بسیار پایین هستند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
به دلیل پایین یا بسیار پایین بودن کیفیت شواهد، ما نمی‌توانیم درباره اینکه آیا پروکینتیک‌ها برای درمان دیس‌پپسی عملکردی اثربخش هستند یا خیر، نظر نهایی خود را اعلام کنیم. ما درباره این‌که کدامیک از داروهای پروکینتیک اثربخش‌ترین است و نیز اینکه آیا داروهای پروکینتیک می‌تواند QoL را بهبود دهد یا خیر، مطمئن نیستیم. به غیر از سیزاپراید، داروهای پروکینتیک به خوبی تحمل می‌شوند. برای تاییر سودمندی داروهای پروکینتیک به RCT ها با کیفیت خوب نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
داروهایی که حرکات معده را برای تسکین درد بدون علت مشخص ناحیه فوقانی شکم، بهبود می‌دهند
پیشینه
دیس‌پپسی عملکردی (functional dyspepsia) در افرادی که در ناحیه فوقانی شکم، بدون علت خاص و مشهودی، دچار درد هستند، اتفاق می‌افتد. داروهای پروکینتیک (prokinetics) ممکن است از طریق بهبود حرکات معده، به افراد مبتلا به دیس‌پپسی عملکردی کمک کنند.

ویژگی‌های مطالعه
 
ما 43 مطالعه را وارد مرور کردیم که به مقایسه داروهای پروکینتیک با دارونما (پودری که ظاهری شبیه به دارو دارد) یا یک داروی پروکینتیک دیگر برای درمان دیس‌پپسی عملکردی پرداخته بودند. مطالعات به مواردی محدود می‌شدند که فقط به ارزیابی بزرگسالان با درد ناحیه فوقانی شکم، بدون علت مشخص پس از بررسی دقیق، پرداخته بودند.

نتایج اصلی
ما درباره اینکه آیا داروهای پروکینتیک در مقایسه با عدم درمان با داروهای پروکینتیک، علائم دیس‌پپتیک را کاهش می‌دهند یا خیر، مطمئن نیستیم. ما هم‌چنین درباره این‌که کدام‌یک از داروهای پروکینتیک بیش‌ترین سودمندی را در کاهش علائم دیس‌پپتیک، بهبود نمرات علامت پس از درمان، یا بهبود اختلاف میانگین نمره علامت دارد، مطمئن نیستیم. ما مطمئن نیستیم که آیا درمان پروکینتیک می‌تواند کیفیت زندگی را بهبود دهد یا خیر. ما مطمئن نیستیم که آیا داروهای پروکینتیک (به استثنای سیزاپراد (cisapride)) در تولید علائم ناخوشایند نسبت به عدم استفاده از پروکینتیک‌ تفاوت دارد یا خیر. شایع‌ترین علائم نامطلوب برای داروهای پروکینتیک عبارت بودند از اسهال، درد شکمی و حالت تهوع.

کیفیت شواهد
 
کیفیت شواهد در سطح پایین یا بسیار پایین رتبه‌بندی شد. ما برای اثبات مزیت داروهای پروکینتیک برای درمان افراد مبتلا به دیس‌پپسی عملکردی به تحقیق بیش‌تری نیاز داریم.

(5639 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (64 دریافت)    

پذیرش: 1396/6/10 | انتشار: 1397/7/26