پیشینه
این نسخه بهروزشدهای از مرور اصلی کاکرین است که در سال 2010، شماره 9 منتشر و آخرین بار در سال 2014، شماره 4 بهروزرسانی شد. هدف روشهای غیرتهاجمی تحریک مغز، القای تحریک الکتریکی مغز در تلاش برای کاهش درد مزمن از طریق تغییر مستقیم فعالیت مغزی است. آنها شامل تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال تکراری (rTMS)، تحریک الکتروتراپی کرانیال (CES)، تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال (tDCS)، تحریک نویز تصادفی ترانسکرانیال (tRNS) و امپدانس کاهشیافته تحریک الکتریکی تهاجمی کورتیکال (RINCE) میشوند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی تکنیکهای غیرتهاجمی تحریک کورتیکال در درمان درد مزمن.
روش های جستجو
برای این بهروزرسانی، ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nnursing and Allied Health Litreture؛ PsycINFO؛ LILACS و پایگاههای ثبت کارآزماییها را از جولای 2013 تا اکتبر 2017 جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
مطالعات تصادفیسازی و شبهتصادفیسازی از rTMS؛ CES؛ tDCS؛ RINCE و tRNS اگر که یک گروه کنترل تحریک ساختگی را به کار گرفتند، بیماران بالای 18 سال را با درد سه ماه یا بیشتر وارد کردند و درد را به عنوان پیامد اندازهگیری کردند. پیامدهای مورد نظر عبارت بودند از اندازهگیری شدت درد با استفاده از مقیاسهای آنالوگ بصری یا مقیاسهای درجهبندی عددی، ناتوانی، کیفیت زندگی و عوارض جانبی.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور، مستقل از هم، دادههای را استخراج و تایید کردند. در صورت امکان، ما دادهها را در متا آنالیز وارد کردیم، به جز مطالعات با خطر بالای سوگیری (bias). ما از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی کیفیت شواهد برای مقایسههای اصلی استفاده کردیم و سه جدول «خلاصه از یافتهها» را ایجاد کردیم.
نتایج اصلی
ما 38 کارآزمایی اضافی (شامل 1225 شرکتکننده تصادفیسازی شده) را در این بهروزرسانی وارد کردیم، در مجموع 94 کارآزمایی در مرور وارد شدند (شامل 2983 شرکتکننده تصادفیسازی شده). این بهروزرسانی شامل تعداد 42 مطالعه rTMS؛ 11 CES؛ 36 tDCS؛ دو RINCE و دو tRNS بود. یک مطالعه فقط rTMS و tDCS را ارزیابی کردند. ما فقط چهار مطالعه را در تمام معیارهای کلیدی در معرض خطر سوگیری (bias) پائین قضاوت کردیم. با استفاده از معیارهای GRADE، کیفیت شواهد را برای هر پیامد مورد بررسی قرار دادیم و برای همه مقایسهها به صورت پایین یا بسیار پایین بود؛ در بخش بزرگی این موضوع به دلیل مسایل کورسازی و دقت بود.
rTMS
متاآنالیز مطالعات rTMS در مقابل تحریک ساختگی برای شدت درد در پیگیری کوتاهمدت (0 تا کمتر از 1 هفته پس از مداخله)، (27 مطالعه؛ دربرگیرنده 655 شرکتکننده)، تاثیر اندکی را با ناهمگونی نشان داد (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): ‐0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.29- تا 0.16-؛ کیفیت شواهد پائین). این معادل 7% (95% فاصله اطمینان (CI): 5% تا 9%) کاهش در درد یا 0.40 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 0.32) کاهش نقطهای در یک مقیاس شدت درد 0 تا 10 است که دربرگیرنده حداقل حد آستانه تفاوت مهم از نظر بالینی معادل 15% یا بیشتر نمیشود. آنالیزهای زیرگروهی از پیش مشخص شده تفاوتی را بین تحریک با فرکانس پائین (شواهد با کیفیت پائین) و rTMS انجام شده روی کورتکس پرهفرونتال در مقایسه با تحریک ساختگی برای کاهش شدت درد در پیگیری کوتاهمدت پیدا نکرد (کیفیت شواهد بسیار پائین). تحریک با فرکانس بالا در کورتکس حرکتی در مطالعات تکدوز با کاهش کوتاهمدت در شدت درد در پیگیری کوتاهمدت همراه بود (شواهد با کیفیت پائین؛ تجمیع تعداد شرکتکنندگان = 249؛ SMD: 0.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.49- تا 0.27-). این، معادل 12% (95% فاصله اطمینان (CI): 9% تا 16%) کاهش در درد یا 0.77 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.55 تا 0.99) تغییر نقطهای در یک مقیاس 0 تا 10 در شدت درد بود، که به حداقل حد آستانه تفاوت مهم از نظر بالینی معادل 15% یا بیشتر نمیرسد. نتایج از مطالعات چند دوزی ناهمگون بودند و شواهدی از تاثیر در این زیرگروه مشاهده نشد (شواهد با کیفیت بسیار پائین). ما شواهدی را پیدا نکردیم که rTMS ناتوانی را بهبود میدهد. متاآنالیز مطالعات rTMS در مقابل تحریک ساختگی برای کیفیت زندگی (اندازهگیری شده با Fibromyalgia Impact Questionnaire (FIQ) در پیگیری کوتاهمدت، حاکی از تاثیر مثبت بود (کیفیت شواهد پائین).
CES
برای CES (5 مطالعه، 270 شرکتکننده) ما هیچ شواهدی را از تفاوت بین تحریک فعال و تحریک ساختگی (SMD: 0.24-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48- تا 0.01؛ کیفیت شواهد پائین) برای شدت درد نیافتیم. ما هیچ شواهدی را در ارتباط با اثربخشی CES بر ناتوانی نیافتیم. یک مطالعه (36 شرکتکننده) از CES در مقابل تحریک ساختگی برای کیفیت زندگی (اندازهگیری شده با استفاده از FIQ) در پیگیری کوتاهمدت نشان داد که تاثیر مثبتی دارد (MD: 25.05-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 37.82- تا 12.28-؛ کیفیت شواهد بسیار پائین).
tDCS
آنالیز مطالعات tDCS (27 مطالعه، 747 شرکتکننده) ناهمگونی و تفاوتی را بین تحریک فعال و ساختگی (SMD: 0.43-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63- تا 0.22-؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) برای شدت درد نشان داد. این معادل کاهش 0.82 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 1.2) نقطهای یا درصد تغییری معادل 17% (95% فاصله اطمینان (CI): 9% تا 25%) از پیامد گروه کنترل بود. این تخمین نقطهای، آستانه ما را برای حداقل یک تفاوت قابلتوجه بالینی برآورده میکند، اگر چه فاصله اطمینان پایینتر بهطور قابلتوجهی پایینتر از آستانه است. ما شواهدی از سوگیری مطالعه کوچک در تحلیل tDCS پیدا کردیم. ما شواهدی پیدا نکردیم که tDCS ناتوانی را بهبود میبخشد. متاآنالیز مطالعات tDCS در مقابل تحریک ساختگی برای کیفیت زندگی (اندازهگیری شده با استفاده از مقیاسهای مختلف در مطالعات) در پیگیری کوتاهمدت، اثر مثبتی را نشان داد (SMD: 0.66؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 1.11؛ کیفیت شواهد پائین).
عوارض جانبی : تمامی اشکال تحریک غیرتهاجمی مغز و تحریک ساختگی به نظر میرسد که اغلب با اثرات جانبی کوچک یا گذرا در ارتباط باشند و دو مورد گزارش از بروز تشنج، هر دو مربوط به مداخله rTMS فعال در مطالعات گنجانده شده وجود دارد. با این حال، بسیاری از مطالعات به اندازه کافی عوارض جانبی را گزارش نکردهاند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهدی با کیفیت بسیار پایین وجود دارد که دوزهای واحد rTMS با فرکانس بالا در قشر حرکتی و tDCS ممکن است اثرات کوتاهمدت روی درد مزمن و کیفیت زندگی داشته باشند اما چندین منبع سوگیری وجود دارند که ممکن است تاثیرات مشاهدهشده را تحتتاثیر قرار دهند. ما شواهدی را نیافتیم که rTMS با فرکانس پائین، rTMS ارایه شده روی قشر دورسولترال پرهفرونتال و CES برای کاهش شدت درد در درد مزمن اثربخش هستند.
نتایج گسترده این مرور به طور قابلتوجهی برای این بهروزرسانی تغییر نکرده است. نیاز به مطالعات به شدت بزرگتر، با طراحی سختگیرانه، به خصوص دورههای طولانیتر تحریک وجود دارد. شواهد آینده ممکن است تاثیر قابلتوجهی بر نتایج ارایهشده داشته باشند.
خلاصه به زبان ساده
تحریک مغز بدون جراحی در مدیریت درد مزمن در بزرگسالان
حرف آخر
شواهد با کیفیت بالا برای حمایت یا رد اثربخشی روشهای تحریک غیرتهاجمی مغز برای درد مزمن وجود ندارد.
پیشینه
تحریک الکتریکی مغز برای بیان انواع شرایط دردناک مورد استفاده قرار گرفته است. دستگاههای مختلفی وجود دارند که میتوانند بهطور الکتریکی مغز را بدون نیاز به جراحی یا هر نوع درمان تهاجمی تحریک کنند. 5 نوع درمان اصلی وجود دارد: تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال تکراری (rTMS) که در آن مغز توسط یک کویل که به دور جمجمه پیچانده میشود، تحریک میشود، تحریک الکتروتراپی کرانیال (CES) که در آن، الکترودها به گوشها کلیپ شده یا روی سر قرار داده میشوند، تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال (tDCS)، تحریک نویز تصادفی ترانسکرانیال (tRNS) و امپدانس کاهشیافته تحریک الکتریکی تهاجمی کورتیکال (RINCE) که در آن الکترودها روی پوست سر قرار داده میشوند. از اینها برای کاهش درد با هدف تغییر فعالیت مغز استفاده شدهاست. اینکه آنها چقدر موثر هستند، نامشخص است.
ویژگیهای مطالعه
این بهروزرسانی مرور دربرگیرنده 94 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده است: 42 مورد از rTMS؛ 11 مورد از CES؛ 36 مورد از tDCS؛ دو مورد از RINCE؛ دو مورد از tRNS و یک مورد نیز هم tDCS و هم rTMS.
نتایج اصلی
rTMS استفاده شده برای کورتکس حرکتی ممکن است باعث کاهش اندک و کوتاهمدت در درد شود، اما این اثرات از نظر بالینی اهمیت ندارند. tDCS در مقایسه با تحریک ساختگی، ممکن است درد را کاهش دهد، اما برای rTMS و tDCS، تخمین ما از مزیت آن ممکن است اغراقآمیز باشند، زیرا تعداد شرکتکنندگان کم و محدودیتهایی در روش انجام هر مطالعه وجود داشت. شواهدی با کیفیت پائین و بسیار پائین پیشنهاد میکنند که rTMS با فرکانس پائین و rTMS که روی نواحی پرهفرونتال مغز اعمال میشوند، اثربخش نیستند. شواهد با کیفیت پائین پیشنهاد نمیکنند که CES درمان موثری برای درد مزمن به حساب میآید. برای همه اشکال تحریک، شواهد متقاعدکننده نیستند و عدم اطمینان قابل توجهی در مورد مزایا و مضرات احتمالی درمان وجود دارد. از مطالعاتی که عوارض جانبی را به روشنی گزارش کردند، عوارض جانبی کم و جزئی مانند سردرد، تهوع و تحریک پوستی با تحریک واقعی و ساختگی، گزارش شدند. دو مورد تشنج به دنبال rTMS گزارش شد. نتیجهگیریهای ما در مورد rTMS، CES، tDCS و RINCE، این بهروزرسانی را تغییر قابلتوجهی ندادهاند.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را از مطالعات با استفاده از چهار سطح رتبهبندی کردیم: بسیار پایین، پایین، متوسط، یا بالا. شواهد بسیار کم کیفیت به این معنی است که ما در مورد نتایج بسیار نامطمئن هستیم. شواهد با کیفیت بالا به این معنی است که ما در مورد نتایج بسیار مطمئن هستیم. ما کیفیت تمام شواهد را پائین یا بسیار پائین در نظر میگیریم، عمدتا به دلیل سوگیری در مطالعات که میتواند منجر به نتایج غیرقابلاعتماد و اندازه کوچک مطالعات شود، که آنها را غیردقیق میسازد.