هدف از این مرور، بهروزرسانی شواهد منتشر شده در مورد اثربخشی درمانهای روانشناختی برای دردهای مزمن و عود کننده در کودکان و نوجوانان بود.
هدف اولیه این مرور بهروزشده، تعیین تأثیر درمان روانشناختی بر پیامدهای بالینی شدت درد و ناتوانی در درد مزمن و عود کننده در کودکان و نوجوانان در مقایسه با درمان فعال، لیست انتظار، یا درمان معمول بود.
هدف ثانویه، عبارت بود از بررسی تاثیر درمانهای روانشناختی بر نشانههای افسردگی و اضطراب کودکان، و ارزیابی حوادث جانبی.
ما 10 مطالعه جدید (با 869 شرکتکننده اضافی) را در جستوجو برای بهروزرسانی، شناسایی کردیم. این مرور، در مجموع شامل 47 مطالعه، با 2884 کودک و نوجوان شد که درمان را تکمیل کردند (میانگین سنی 12.65 سال، SD؛ 2.21 سال). بیستوسه مطالعه به درمان سردرد (از جمله میگرن)؛ 10 مطالعه به درمان درد شکمی پرداختند؛ دو مطالعه شرکتکنندگان را با تشخیص اولیه درد شکمی یا سندرم روده تحریکپذیر؛ دو مطالعه نوجوانان مبتلا به فیبرومیالژیا؛ دو مطالعه نوجوانان مبتلا به اختلالات تمپورومندیبولار (temporomandibular)؛ سه مطالعه درد همراه با بیماری سلول داسیشکل و دو مطالعه نوجوانان مبتلا به بیماری التهابی روده را درمان کردند. درنهایت، سه مطالعه دربرگیرنده نوجوانانی مبتلا به شرایط درد مختلط بودند. در کل، ما خطر سوگیری (bias) را در مطالعات، نامشخص یا در سطح بالا در نظر گرفتیم.
کودکان مبتلا به سردرد
ما دریافتیم که درمانهای روانشناختی فراوانی درد را پس از درمان در کودکان و نوجوانان کاهش میدهد (خطر نسبی (RR): 2.35؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.67 تا 3.30؛ P < 0.01؛ تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول پیامد مثبت اضافی (NNTB) = 2.86)، اما این اثرات در دوره پیگیری باقی نماندند. تاثیر مفیدی را برای درمانهای روانشناختی در کاهش ناتوانی در افراد جوان پس از درمان پیدا نکردیم (SMD: ‐0.26؛ 95% CI؛ 0.56‐ تا 0.03)، اما تاثیر مفیدی را در تعداد کمی از مطالعات در پیگیری پیدا کردیم (SMD: ‐0.34؛ 95% CI؛ 0.54‐ تا 0.15‐). ما هیچ تاثیر مفیدی را از مداخلات روانشناختی، بر نشانههای افسردگی یا اضطراب نیافتیم.
کودکان مبتلا به شرایط درد مختلط
ما دریافتیم که درمانهای روانشناختی باعث کاهش شدت درد پس از درمان در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط درد مختلط میشوند (SMD: ‐0.43؛ 95% CI؛ 0.67‐ تا 0.19‐؛ P < 0.01)، اما این اثرات در پیگیری باقی نماندند. ما اثرات مفیدی را برای درمانهای روانشناختی در کاهش ناتوانی در افراد جوان با شرایط درد مختلط پس از درمان (SMD: ‐0.34؛ 95% CI؛ 0.54‐ تا 0.15‐) و در پیگیری (SMD: ‐0.27؛ 95% CI؛ 0.49‐ تا 0.06‐) پیدا نکردیم. ما هیچ تاثیر مفیدی را از مداخلات روانشناختی بر نشانههای افسردگی یا اضطراب نیافتیم. در مقابل، تاثیر مفیدی را بر اضطراب در دوره پس از درمان، در کودکان با شرایط درد مختلط (SMD: ‐0.16؛ 95% CI؛ 0.29‐ تا 0.03‐) پیدا کردیم، که این تاثیر در پیگیری باقی نماند.
در طول تمام شرایط درد، متوجه شدیم که حوادث جانبی در هفت کارآزمایی گزارش شده، که دو مطالعه حوادث جانبی مربوط به مطالعه را گزارش کرده بودند.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد را برای تمام پیامدها پائین یا بسیار پائین برآورد کردیم، که عمدتا به علت عدم تجانس غیرقابل توضیح، محدودیتها در طراحی مطالعه، دادههای مبهم و پراکنده، یا سوگیری انتشار، کاهش یافتند. این بدین معنا است که اطمینان ما به تخمین اثر محدود است: تاثیر واقعی ممکن است بهطور قابل ملاحظهای متفاوت از تخمین اثر ما باشد، یا اعتماد بسیار کمی به تخمین اثر داریم؛ یا تاثیر واقعی احتمالا بسیار متفاوت از تخمین اثر ما است.
حرف آخر
درمانهای روانشناختی فراوانی درد را بلافاصله پس از درمان در کودکان و نوجوانان مبتلا به سردرد مزمن، کاهش میدهد و باعث کم شدن شدت درد در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط درد مزمن مختلط میشود. درمانهای روانشناختی همچنین، ناتوانی را در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط درد مزمن مختلط، بلافاصله پس از درمان و تا 12 ماه بعد، و در کودکان مبتلا به سردرد تا 12 ماه بعد کاهش میدهد.
پیشینه
درد مزمن یا دردی که به مدت بیش از سه ماه طول میکشد، در جوانان شایع است. درمانهای روانشناختی (به عنوان مثال، آرامسازی (relaxation)، هیپنوتیزم، آموزش مهارتهای مقابلهای (coping skills training)، بیوفیدبک (biofeedback)، و درمان شناختی‐رفتاری) ممکن است به افراد در مدیریت درد و عواقب ناتوانکننده آن کمک کند. درمان را میتوان به صورت چهره‐به‐چهره توسط درمانگر، از طریق اینترنت، با تماس تلفنی، یا از طریق برنامههای کامپیوتری ارائه کرد. این مرور متمرکز بر درمانهایی بود که به صورت چهره‐به‐چهره توسط درمانگر ارایه شود، که شامل درمانهای ارائه شده از طریق تلفن یا از طریق کتاب با دستورالعملهای تمرینی میشود. در مورد کودکان و نوجوانان، شواهدی وجود دارد که خود‐آرامسازی و درمان شناختی‐رفتاری (درمانی که کمک میکند افراد افکار و اعمال خود را بررسی و بازبینی کنند) در کاهش شدت درد در سردرد مزمن، درد عود کننده شکمی، فیبرومیالژیا، و بیماری سلول داسیشکل، بلافاصله پس از درمان موثر است.
ویژگیهای مطالعه
در این مرور، 47 مطالعه را با 2884 شرکتکننده وارد کردیم. میانگین سنی کودکان و نوجوانان 12.6 سال بود. اکثر مطالعات شامل افراد جوان مبتلا به سردرد (23 مطالعه) یا درد معده (10 مطالعه) بودند. مطالعات باقیمانده به بررسی کودکان مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر، فیبرومیالژیا، اختلالات گیجگاهی‐فکی (temporomandibular)، بیماری سلول داسیشکل (sickle cell disease)، بیماری التهابی روده، یا نمونههای دیگری شامل شرایط مختلف درد مزمن، پرداخته بودند.
نتایج کلیدی
درمانهای روانشناختی فراوانی درد را بلافاصله پس از درمان در کودکان و نوجوانان مبتلا به سردرد مزمن کاهش میدهد، و باعث کم شدن شدت درد و اضطراب در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط درد مزمن مختلط میشود. درمانهای روانشناختی همچنین، ناتوانی را در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط درد مزمن غیر از سردرد، بلافاصله پس از درمان و در کودکان مبتلا به سردرد و شرایط درد مزمن مختلط تا 12 ماه بعد کاهش میدهد. ما هیچگونه مزیتی را از درمانهای روانشناختی در کاهش اضطراب کودکان مبتلا به سردرد یا کم کردن افسردگی در کودکان مبتلا به سردرد یا شرایط درد مزمن مختلط، پیدا نکردیم.
کیفیت شواهد
ما کیفیت همه پیامدها را پائین یا بسیار پائین برآورد کردیم، به این معنا که اطمینان ما به تخمین اثر محدود است: تاثیر واقعی ممکن است بهطور قابل ملاحظهای متفاوت از تخمین اثر ما باشد یا اعتماد بسیار کمی به تخمین اثر داریم؛ یا تاثیر واقعی احتمالا بسیار متفاوت از تخمین اثر ما است.