پیشینه
درد مزمن مفاصل ناشی از استئوآرتریت (OA) بسیار شایع است و یک علت عمده اختلال فیزیکی و دیسترس روانیاجتماعی به حساب میآید. ورزش برای کاهش درد مفصل و بهبود عملکرد فیزیکی توصیه میشود، اما تأثیر ورزش بر عملکرد روانیاجتماعی (باورهای سلامت، افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی) در این جمعیت ناشناخته است.
اهداف
بهبود درک ما از رابطه پیچیده بین درد، اثرات روانیاجتماعی، عملکرد فیزیکی و ورزش.
روش های جستجو
نویسندگان مرور 23 پایگاه اطلاعاتی بالینی، بهداشت عمومی، روانشناسی و مراقبتهای اجتماعی و 25 منبع مرتبط دیگر را شامل مراکز ثبت کارآزماییها تا مارچ 2016 را جستوجو کردند. ما فهرست منابع مطالعات انتخاب شده را برای یافتن مطالعات مرتبط کنترل کردیم. ما با متخصصان کلیدی در مورد مطالعات منتشر نشده تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
برای انتخاب شدن در سنتز کمی، باید مطالعات شامل کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده درباره برنامههای ورزشی زمینی یا آبی در مقایسه با گروه کنترل شامل عدم درمان یا مداخلات غیرورزشی (مانند دارو، آموزش بیمار) باشد که میزان درد یا عملکرد و حداقل یک پیامد روانیاجتماعی (خود - کارآمدی، افسردگی، اضطراب، کیفیت زندگی) را اندازهگیری کند. شرکتکنندگان باید سن 45 سال یا بیشتر، و تشخیص بالینی OA (به عنوان تعریف شده در این مطالعه) یا درد مزمن لگن یا زانو (یا هر دو) گزارش شده توسط خود شرکتکننده (به مدت بیش از شش ماه تعریف شد) را داشته باشند.
برای انتخاب شدن در ترکیب کیفی، مطالعات باید نظرات و تجربیات افراد را درباره برنامههای مبتنی بر ورزش گزارش دهند (به عنوان مثال دیدگاهها، درک، تجربیات و باورهای آنها در مورد کاربرد ورزش در مدیریت درد مزمن / OA).
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از روششناسی استاندارد توصیه شده توسط کاکرین برای تجزیهوتحلیل کمی استفاده کردیم. برای تجزیهوتحلیل کیفی، ما نقلقولهای کلمهبهکلمه شرکتکنندگان مطالعه را استخراج کردیم و مطالعات مربوط به دیدگاه بیماران را با استفاده از چارچوب ترکیب، سنتز کردیم. سپس یک مرور جامع انجام دادیم و دادههای کمی و کیفی را با هم ترکیب کردیم.
نتایج اصلی
21 کارآزمایی (2372 شرکتکننده) معیارهای ورود را برای ترکیب کمی داشتند. تغییرات بزرگی در محتوای برنامه ورزشی، نحوه دریافت، فراوانی و مدت زمان، علائم شرکتکننده، مدت علائم، پیامدهای اندازهگیری شده، کیفیت روششناسی و گزارشدهی وجود داشت. گروههای مقایسه کننده متفاوت بودند و شامل مراقبت معمول؛ آموزش؛ و کنترلهای توجه مانند ویزیت در منزل، ژل ساختگی و کنترل لیست انتظار بودند. با توجه به فرآیند تصادفیسازی، خطر سوگیری در یک مطالعه بالا و در 5 مطالعه نامشخص بود، به دلیل پنهان سازی تخصیص در 11 مطالعه بالا، و در 21 مطالعه به دلیل کورسازی بالا بود، و در 3 مطالعه بالا و در 5 مطالعه به دلیل سوگیری فرسایشی نامشخص بود. مطالعات هیچ اطلاعاتی را در مورد اثرات جانبی ارائه نکردند.
شواهد با کیفیت متوسط وجود داشت که نشان داد ورزش منجر به کاهش درد با کاهش درصد مطلق 6% (95% فاصله اطمینان (CI): 9-% تا 4-%، (9 مطالعه؛ 1058 شرکتکننده)، معادل کاهش (بهبود) درد تا 1.25 نقطه از 6.5 تا 5.3 در مقیاس 0 تا 20 میشود و شواهد با کیفیت متوسط نشان داد که ورزش عملکرد فیزیکی را تا درصد مطلق 5.6% بهبود بخشید (95% فاصله اطمینان (CI): 7.6-% تا 2.0%؛ میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.27-؛95% فاصله اطمینان (CI): 0.37- تا 0.17-؛ معادل با کاهش (بهبود) عملکرد (WOMAC ؛Western Ontario and McMaster Universities Osteoarthritis Index) در مقیاس 0 تا 100 از 49.9 تا 44.3) (13 مطالعه؛ 1599 شرکتکننده)).
خود - کارآمدی با درصد مطلق 1.66% افزایش یافت (95% فاصله اطمینان (CI): 1.08% تا 2.20%)، با منافع اندکی برای افسردگی بر اساس شواهدی با کیفیت متوسط که نشان دهنده بهبود افسردگی اندازهگیری شده با استفاده از HADS بود (Hospital Anxiety and Depression Scale) در مقیاس 0 تا 21 از 3.5 تا 3.0)، اگرچه کیفیت شواهد پایین بود (SMD: 0.46؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 0.58، معادل با بهبود نمره ExBeliefs در مقیاس 17 تا 85 از 64.3 تا 65.4)، اما اثر بالینی و آماری معنیداری بر اضطراب وجود نداشت (SMD: 0.11-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26- تا 0.05، 2% بهبود مطلق؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5-% تا 1%، معادل با بهبود اضطراب HADS در مقیاس 0 تا 21 از 5.8 تا 5.4؛ شواهد با کیفیت متوسط).
پنج مطالعه تاثیر ورزش را بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با استفاده از فرم کوتاه 36 موردی (SF-36) با منافع آماری معنیدار از عملکرد اجتماعی اندازهگیری کرد و آن را با درصد مطلق 7.9% افزایش داد (95% فاصله اطمینان (CI): 4.1% تا 11.6%)، که معادل با افزایش عملکرد اجتماعی SF-36 در مقیاس 0 تا 100 از 73.6 تا 81.5 است، اگرچه کیفیت شواهد پایین بود. شواهد به دلیل ناهمگونی معیارها، محدودیتهای ناشی از کورسازی و نبود جزئیات در مورد مداخلات کاهش یافت. بر اساس گزارش توسط خود شرکتکنندگان و اینکه مشارکت آنها در یک مداخله ورزشی کورسازی نشده بود، برای 21/20 مطالعه، خطر سوگیری بالا بود.
12 مطالعه (با 6 تا 29 شرکتکننده) معیارهای ورود را به سنتز کیفی داشتند. دقت روششناختی و کیفیت آنها بهطور کلی خوب بود. از دیدگاه بیماران، راههای بهبود ارائه مداخلات ورزشی عبارت بود از: ارائه اطلاعات و توصیههای بهتر درباره ایمنی و ارزش ورزش؛ ارائه ورزش مناسب با توجه به ترجیحات، تواناییها و نیازهای فردی؛ به چالش کشیدن باورهای بهداشتی نامناسب و ارائه حمایت بهتر.
یک مرور جامع، که یافتههای حاصل از کارآزماییهای کمی را با خطر پایین سوگیری و مفاهیم برگرفته از مطالعات با کیفیت بالا در ترکیب کیفی مقایسه کرد، اهمیت این مفاهیم را تأیید کرد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
درد مزمن لگن و زانو بر تمام حوزههای زندگی افراد تاثیر میگذارد. اعتقادات مردم در مورد درد مزمن، نگرشها و رفتارهای آنها را در مورد نحوه مدیریت درد آنها شکل میدهد. مردم در مورد علت دردشان گیج میشوند و در مورد تغییرپذیری و تصادفی بودن آن اختلافنظر دارند. بدون اطلاع کافی و مشاوره با متخصصان مراقبتهای بهداشتی، مردم نمیدانند چه کاری را باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند، و در نتیجه، از انجام فعالیت برای ترس منجر به آسیب اجتناب کنند. مشارکت در برنامههای ورزشی ممکن است عملکرد فیزیکی، افسردگی و درد را اندکی بهبود میبخشد. این ممکن است خود - کارآمدی و عملکرد اجتماعی را اندکی بهبود ببخشد، اگرچه ممکن است تفاوت کمی در اضطراب وجود داشته یا تفاوتی وجود نداشته باشد. اطمینان دادن و مشاوره واضح در مورد ارزش ورزش در کنترل علائم، و فرصتهای مشارکت در برنامههای ورزشی که افراد آن را لذتبخش و مناسب بدانند، ممکن است مشارکت فعالانهتر را در ورزش تشویق کنند، تا طیف وسیعی از منافع سلامت را برای جمعیت وسیعی از افراد به ارمغان بیاورد.
خلاصه به زبان ساده
منافع سلامت ورزش برای افراد مبتلا به درد مزمن لگن و زانوی ناشی از استئوآرتریت
محققان در رابطه با تأثیر ورزش بر سلامت فیزیکی، عاطفی و روانی افراد مبتلا به درد طولانیمدت (مزمن) مفصل زانو یا لگن ناشی از استئوآرتریت، مطالعه مروری انجام دادند. این مطالعات در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا و استرالیا مورد بررسی قرار گرفتند، و شرایط بالینی، ورزشهای خانگی و جلسات را در مراکز تفریحی انتخاب کردند. مطالعات، مردان و زنان 45 سال و بالاتر را انتخاب کردند.
درد مفصلی مزمن و ورزش چیست؟
درد مزمن زانو و لگن ناشی از استئوآرتریت (شکستگی استخوان و غضروف، منجر به درد و ناراحتی) یک علت شایع برای ناتواناییهای فیزیکی، اضطراب، افسردگی، کیفیت پایین زندگی و مشکلات اجتماعی (مانند احساس بار) است. ورزش برای کاهش درد و ناتوانی توصیه میشود، و باورهای بهداشتی افراد، افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی را بهبود میبخشد. ما به دنبال بهبود درک ارتباط بین درد، توانایی حرکتی، مسائل روانشناختی مانند افسردگی و اضطراب، چگونگی تاثیر درد مزمن بر روابط اجتماعی، و ورزش بودیم.
برای افراد مبتلا به درد مزمن زانو یا لگن که در برنامههای ورزشی شرکت میکنند، چه اتفاقی میافتد؟
با جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی پزشکی تا مارچ 2016، محققان 21 مطالعه را با 2372 فرد یافتند که پیامدهای درد، حرکت یا هر دو را در کنار پیامدهای روانشناختی و اجتماعی در افرادی که با درد و سفتی در زانو، لگن، یا هر دو در ورزش شرکت کردند، درنظر گرفتند. مشارکت در برنامههای ورزشی احتمالا درد، عملکرد فیزیکی، افسردگی و توانایی برقراری ارتباط را با دیگران اندکی بهبود میبخشد و تفاوت اندکی از نظر اضطراب وجود داشت یا تفاوتی وجود نداشت. این ممکن است باور فرد را به تواناییهای خود، و عملکرد اجتماعی بهبود ببخشد.
این مطالعات تأیید کردند که:
- افرادی که ورزش کردند، پس از حدود 45 هفته، در مقیاس 0 تا 20 میزان درد خود را 1.2 امتیاز کمتر رتبهبندی کردند (نمره: 5.3 با ورزش در مقایسه با 6.5 بدون ورزش (کنترل)، 6% بهبود).
- عملکرد فیزیکی در طول 41 هفته در حدود 5% بهبود یافت (گروه ورزش 5.6 نقطه در مقیاس 0 تا 100 بهبود یافت (44.3 با ورزش در مقایسه با 49.9 با کنترل).
- اطمینان افراد نسبت به آنچه که میتوانند انجام دهند پس از 35 هفته 2% افزایش یافت (گروه ورزش 1.1 نقطه در مقیاس 17 تا 85 بهبود یافت (65.4 با ورزش در مقایسه با 64.3 با کنترل)).
- افرادی که ورزش کردند پس از 35 هفته، 2% یا نیم نمره در مقیاس 0 تا 21 کمتر دچار افسردگی شدند (3.0 نقطه با ورزش در مقایسه با 3.5 با کنترل).
- ورزش موجب شد تا افراد پس از 24 هفته به میزان 2% اضطراب کمتری را در رابطه با خودشان احساس کنند، 0.4 نمره کاهش در مقیاس 0 تا 21 (5.4 نقطه با ورزش در مقایسه با 5.8 با کنترل).
- ورزش در طول 36 هفته، منجر به بهبود تعامل اجتماعی به میزان 7.9 نمره در مقیاس 0 تا 100، و 8% تغییر شد (81.5 با ورزش در مقایسه با 73.6 با کنترل).
کیفیت شواهد بهطور کلی متوسط بود، اما برای اطمینان به توانایی، سلامت روانی و عملکرد اجتماعی پایین بود. این عمدتا به دلیل معیارهای متنوع بود، که مقایسه را دشوارتر میکرد، و از آنجایی که افراد میدانستند ورزش انجام میدهند، ممکن است تحت تاثیر انتظارات بهبود قرار گرفته باشند. مطالعات اثرات جانبی را گزارش نکردند. مطالعات برای مدت زمانهای مختلف ادامه یافتند، بنابراین ما نمیدانیم که آیا تغییرات به سرعت رخ داده و حفظ شدند، یا اینکه آیا پیشرفت در تمام مطالعات تدریجی بود. بعضی از مطالعات بسیار بعدتر از برنامه، اندازهگیری را انجام دادند.
علاوه بر این، 12 مطالعه به بررسی عقاید، باورها و تجربیات افراد در مورد ورزش، و اینکه آیا ورزش آنها را تغییر داد، پرداختند. بهطور کلی کیفیت شواهد بالا بود. در ابتدا افراد در مورد خصوصیات درد خود، و اینکه چه چیزی احساسات، رفتار و تصمیمات آنها را در مورد تسکین درد شکل میدهد، سردرگم بودند. افراد تصور میکردند که حرکت و ورزش برای مفاصل خوب بود، اما حرکت منجر به درد شد و نگران این بودند که ممکن است به آنها آسیب برساند. کمبود اطلاعات به دست آمده از متخصصان پزشکی بدان معنی است که افراد از فعالیت فیزیکی و ورزش به دلیل ترس از ایجاد آسیب اجتناب میکنند.
بهطور کلی، افرادی که در برنامههای ورزشی شرکت کرده بودند، تجربیات مثبت داشتند، که به افزایش باورهای آنها در مورد اینکه ورزش میتواند درد، سلامت فیزیکی و روانی، و کیفیت کلی زندگی را بهبود بخشد، کمک میکند.
اطمینان مجدد دادن و مشاوره ورزشی، به چالش کشیدن باورهای ضعیف سلامت و ارائه برنامههای ورزشی لذتبخش میتواند مشارکت را تشویق و منفعت سلامت بسیاری را از افراد همراه داشته باشد.