از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
دادههای مربوط به پیامدهای بالینی را از جمله مرگومیر، دیسپلازی برونکوپولمونری، مرگومیر یا دیسپلازی برونکوپولمونری، عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه، عوارض حین بستری اولیه در بیمارستان و پیامدهای سلامتی طولانیمدت استخراج و تجزیهوتحلیل کردیم.
32 RCT را وارد کردیم که در مجموع 4395 شرکتکننده را ثبتنام کردند. از آنجایی که همگی RCT بودند، و بیشتر کارآزماییها از روشهای دقیق استفاده کردند، خطر کلی سوگیری (bias) مطالعات وارد شده احتمالا پائین بود. محققان مزایای قابل توجهی را برای پیامدهای زیر گزارش کردند: نرخ پائین عدم موفقیت در جداسازی لوله تراشه، کاهش خطر ابتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری هم در 28 روزهگی و هم در سن جنینی 36 هفته، مرگومیر یا دیسپلازی برونکوپولمونری در 28 روزهگی و در سن جنینی 36 هفته، مجرای شریانی باز (patent ductus arteriosus) و رتینوپاتی پرهماچوریتی (retinopathy of prematurity; ROP)، از جمله ROP شدید. محققان تفاوت معنیداری را در نرخ مرگومیر نوزادی یا مرگومیر بعد از آن نیافتند؛ آنها اشاره کردند که خونریزیهای دستگاه گوارش و پرفوراسیون (سوراخ شدن) روده عوارض جانبی مهمی بودند، و خطر هیپرگلیسمی (hyperglycaemia)، هیپرتانسیون (hypertension)، کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک (hypertrophic cardiomyopathy) و نارسایی در رشد افزایش یافت. 13 کارآزمایی که پیامدهای دیرهنگام را گزارش کردند، تاثیرات نوروسنسوری جانبی شدیدی را در معاینه پیگیری شده، از جمله فلج مغزی، توصیف کردند. با این حال، نویسندگان مطالعه نشان دادند که ناتوانی عصبی بهطور قابل توجهی افزایش نیافت، چه در مجموع در هشت مطالعه که برای آنها میتوان این پیامد را تعیین کرد، یا در دو مطالعه مجزا که در آنها نرخ فلج مغزی یا معاینه غیر‐طبیعی نورولوژیکی بهطور قابل توجهی افزایش یافت. علاوه بر این، دادهها نشان میدهند که نرخ پیامدهای ترکیبی مرگومیر یا فلج مغزی، یا مرگومیر یا ناتوانی عصبی عمده، بهطور قابل توجهی افزایش نیافت. دو سوم مطالعات از دگزامتازون استفاده کردند (n = 21). تجزیهوتحلیل زیر‐گروهی از انواع کورتیکواستروئید نشان داد که بسیاری از تاثیرات مفید و مضر درمان وابسته به دگزامتازون بودند. با این حال، همانند دگزامتازون، هیدروکورتیزون نیز با کاهش نرخ مجرای شریانی باز، مرگومیر و پیامد ترکیبی مرگومیر یا بیماری مزمن ریوی همراه بود، اما با افزایش وقوع پرفوراسیون روده نیز همراه بود. نتایج نشان داد که هیدروکورتیزون با مشکلات طولانیمدت مشخصی مرتبط نبود.
استفاده از سیستم GRADE نشان داد کیفیت شواهد برای پیامدهای اصلی در نظر گرفته شده بالا بود، اما نویسندگان مرور، کیفیت شواهد مربوط به چندین پیامد را (مورتالیتی در سنین بالاتر، دیسپلازی برونکوپولمونری در 36 هفتگی، و مرگومیر یا دیسپلازی برونکوپولمونری در سن 36 هفتگی) به دلیل شواهد ضعیف ناشی از سوگیری انتشار یا ناهمگونی متوسط مرگومیر یا فلج مغزی) کاهش دادند.
هدف مطالعه مروری: تعیین مزایا و آسیبهای نسبی درمان با داروهایی که التهاب را سرکوب میکنند، به نام کورتیکواستروئیدها، که به نوزادانی که زود به دنیا آمدهاند در طول هفته اول پس از تولد، برای پیشگیری از آسیب ریوی، به نام دیسپلازی برونکوپولمونری (که گاهی اوقات بیماری مزمن ریوی نیز نامیده میشود) ارائه میشود.
پیشینه: کورتیکواستروئیدها میتوانند التهاب ریه را در نوزادان تازه متولد شده مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری کاهش دهند اما ممکن است عوارض جانبی مهمی را ایجاد کنند. دیسپلازی برونکوپولمونری یک مشکل عمده برای نوزادان تازه متولد شده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان است. التهاب پایدار ریهها علت اصلی آن است. داروهای کورتیکواستروئید برای پیشگیری یا درمان دیسپلازی برونکوپولمونری از طریق تاثیرات ضد‐التهابی قوی آنها استفاده شده است.
ویژگیهای مطالعه: تمام کارآزماییهای بالینی مربوط به نوزادان پرهترم را بررسی کردیم که در آنها طی هفته اول پس از تولد، کورتیکواستروئیدها به عنوان یک دارو ارائه شده بود و از آنها دادههایی در مورد نرخ دیسپلازی برونکوپولمونری بعد از دوره نوزادی به دست آمد.
نتایج کلیدی: این مرور از کارآزماییها نشان داد که ممکن است مزایای آغاز مصرف کورتیکواستروئیدهای سیستمیک در نوزادان تا هفت روز پس از تولد، عوارض جانبی شناخته شده آن را جبران نکند. با این حال، یک کورتیکواستروئید خاص به نام هیدروکورتیزون (hydrocortisone)، امیدی را در بهبود پیامدهای کوتاه‐مدت بدون تاثیر منفی در تکامل سیستم عصبی در طولانیمدت نشان میدهد. تاثیرات مفید کورتیکواستروئیدهای سیستمیک بهطور کلی شامل زمان کوتاهتر استفاده از ونتیلاتور و دیسپلازی برونکوپولمونری کمتر بود، اما عوارض جانبی عبارت بودند از فشار خون بالا، خونریزی معده یا روده، پرفوراسیون روده، گلوکز بیش از اندازه در جریان خون، و افزایش خطر فلج مغزی در پیگیری، به ویژه در افراد درمان شده با دگزامتازون (dexamethasone) ‐ نوع دیگری از کورتیکواستروئید. استفاده زودهنگام از کورتیکواستروئیدها، به ویژه دگزامتازون، برای درمان یا پیشگیری از دیسپلازی برونکوپولمونری، باید تا زمان انجام پژوهشهای اضافی کاهش یابد.
کیفیت شواهد: بهطور کلی، کیفیت شواهدی که از نتیجهگیریهای ما حمایت میکنند، بالا بود.