پیشینه
داروهای باند شونده به فسفات برای کاهش تعادل مثبت فسفات و کاهش سطوح فسفات سرم در افراد مبتلا به بیماری مزمن کلیه (CKD ؛chronic kidney disease) با هدف پیشگیری از پیشرفت بیماری مزمن کلیه ـ اختلال مینرال و استخوان (CKD‐MBD ؛chronic kidney disease-mineral and bone disorder) مورد استفاده قرار میگیرند. این یک بهروزرسانی از مروری است که برای اولین بار در سال 2011 منتشر شد.
اهداف
هدف از این مرور ارزیابی منافع و آسیبهای داروهای باند شونده به فسفات برای افراد مبتلا به CKD با اشاره خاص به نقاط پایانی بیوشیمیایی، موربیدیتی اسکلتیعضلانی و قلبیعروقی، بستری شدن در بیمارستان و مرگ بود.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مطالعات گروه کلیه و پیوند در کاکرین را تا 12 جولای 2018 از طریق تماس با متخصص اطلاعات با استفاده از شرایط جستوجوی مربوط به این مرور جستوجو کردیم. مطالعات موجود در این پایگاه ثبت از طریق جستوجو در CENTRAL؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ مجموعه مقالات کنفرانسها، جستوجو در پورتال مرکز بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) و ClinicalTrials.gov شناسایی شدند.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) یا شبه RCTهای مربوط به بزرگسالان مبتلا به CKD را از هر گروه GFR که به مقایسه داروی باند شوند به فسفات با یک داروی دیگر باند شونده به فسفات، دارونما یا مراقبت معمول برای کاهش سطح فسفات سرم پرداختند، انتخاب کردیم. پیامدها عبارت بود از مرگ به هر علت و مرگ قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد، استروک، عوارض جانبی، کلسیفیکاسیون عروقی و شکستگی استخوان و جایگزینی برای چنین پیامدهایی از جمله فسفات سرم، هورمون پاراتیروئید (PTH) و FGF23.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل از هم مطالعات را برای ورود انتخاب و دادههای مطالعه را استخراج کردند. ما ابزار «خطر سوگیری» (risk of bias) کاکرین را مورد استفاده قرار داده و از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی قطعیت شواهد استفاده کردیم. ما اثرات درمان را با استفاده از متاآنالیز (meta‐analysis) اثرات تصادفی برآورد کردیم. نتایج به صورت خطر نسبی (RR) برای پیامدهای دوتایی همراه با 95% فاصله اطمینان (CI) یا میانگین تفاوت (MD) یا MD استاندارد شده (SMD) برای پیامدهای پیوسته بیان شد.
نتایج اصلی
ما 104 مطالعه را که شامل 13744 بزرگسال بودند انتخاب کردیم. 69 مطالعه جدید به این بهروزرسانی 2018 اضافه شدند.
بیشتر مطالعات کنترل شده با دارونما یا معمول مراقبت مربوط به شرکتکنندگان مبتلا به CKD از G2 تا G5 بدون نیاز به دیالیز بود (25/15 مطالعه شامل 1467 شرکتکننده) در حالی که بیشتر مطالعات سربهسر (head to head studies) شامل شرکتکنندگان مبتلا به CKD G5D درمان شده با دیالیز بودند (81/74 مطالعات شامل 10364 شرکتکننده). به طور کلی، هفت مطالعه سولامر (sevelamer) را با دارونما یا مراقبت معمول مقایسه کردند (667 شرکتکننده)، هفت مطالعه لانتانیوم (lanthanum) را با دارونما یا مراقبت معمول مقایسه کردند (515 شرکتکننده)، سه مطالعه آهن را با دارونما یا مراقبت معمول (422 شرکتکننده) و چهار مطالعه کلسیم را با دارونما یا مراقبت معمول مقایسه کردند (278 شرکتکننده).
30 مطالعه سولامر را با کلسیم (5424 شرکتکننده)، و 14 مطالعه لانتانیوم را با کلسیم مقایسه کردند (1690 شرکتکننده). هیچ مطالعهای داروهای باند شونده با پایه آهن را با کلسیم مقایسه نکرد. مطالعات باقیمانده مقایسههای بین سولامر (هیدروکلراید (hydrochloride) یا کربنات (carbonate))، سولامر به همراه کلسیم، لانتانیوم، آهن (فریک سیترات (ferric citrate)، سوکروفریک اکسیهیدروکساید (sucroferric oxyhydroxide)، آهن 3 – هیدروکسید تثبیت شده چند هستهای (stabilised polynuclear iron(iii)‐oxyhydroxide))، کلسیم (استات (acetate)، کتوگلوتارات (ketoglutarate)، کربنات)، بیکسالومر (bixalomer)، کولیستیلن (colestilan)، منیزیم (کربنات)، منیزیم به همراه کلسیم، آلومینیوم هیدروکساید (aluminium hydroxide)، سوکرالفات (Sucralfate)، مهار کننده جذب فسفات نیکوتینآمید (inhibitor of phosphate absorption nicotinamide)، دارونما، یا مراقبت معمول بدون داروهای باند شونده را بررسی کردند.
در 82 مطالعه، درمان در میان بزرگسالان مبتلا به CKD G5D تحت درمان با همودیالیز یا دیالیز صفاقی بررسی شد، در حالی که در 22 مطالعه، درمان در میان شرکتکنندگان مبتلا به CKD G2 تا G5 مورد بررسی قرار گرفت. مدت زمان پیگیری مطالعه بین 8 هفته تا 36 ماه (بهطور متوسط 3.7 ماه) بود. حجم نمونه از 8 تا 2103 شرکتکننده متغیربود (بهطور متوسط 69). میانگین سنی بین 42.6 تا 68.9 سال بود.
تولید توالی تصادفی و پنهانسازی تخصیص به ترتیب در 25 و 15 مطالعه در معرض خطر پایین قرار داشتند. 27 مطالعه روشهای کمخطری را برای کورسازی شرکتکنندگان، محققان، و ارزیابان پیامدها گزارش کردند. 31 مطالعه در معرض خطر پایین سوگیری فرسایشی (attrition bias) و 69 مطالعه در معرض خطر پایین سوگیری گزارشدهی انتخابی قرار داشتند.
در CKD از G2 تا G5، در مقایسه با دارونما یا مراقبت معمول، داروهای سولامر، لانتانیوم، داروهای باند شونده به فسفات با پایه آهن و کلسیم دارای اثرات نامطمئن یا غیرقابل برآورد بر مرگ (به هر علت)، مرگ قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد، استروک، شکستگی، یا کلسیفیکاسیون عروق کرونری بودند. سولامر ممکن است منجر به یبوست شود (RR: 6.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.24 تا 21.4؛ قطعیت پایین) و لانتانیوم (RR: 2.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.21 تا 7.30؛ قطعیت متوسط) و باند شوندههای با پایه آهن (RR: 2.66؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.15 تا 6.12؛ قطعیت متوسط) احتمالا در مقایسه با دارونما یا مراقبت معمول یبوست را افزایش دهند. لانتانیوم ممکن است منجر به استفراغ شود (RR: 3.72؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.36 تا 10.18؛ قطعیت پایین). باند شوندههای با پایه آهن احتمالا منجر به اسهال میشوند (RR: 2.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.18 تا 6.68؛ قطعیت بالا)، در حالی که خطر سایر عوارض جانبی برای همه باند شوندهها نامطمئن بود.
در CKD G5D سولامر در مقایسه با باند شوندههای با پایه کلسیم، ممکن است منجر به مرگ کمتر (به تمام علل) (RR: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.30 تا 0.91؛ قطعیت پایین) و بروز هیپرکلسیمی کمتری شود (RR: 0.30؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.43؛ قطعیت پایین)، دارای اثرات نامطمئن و غیرقابل پیشبینی بر مرگ قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد، استروک، شکستگی، یا کلسیفیکاسیون عروق کرونری بود. زمانی که تجزیهوتحلیلها محدود به مطالعاتی شدند که در معرض خطر پایین سوگیری قرار داشتند، به مرگومیر پایین با سولامر در مقایسه با کلسیم مشاهده شد (RR: 0.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.32 تا 0.77). در شرایط مطلق، سولامر ممکن است در مقایسه با باند شوندههای با پایه کلسیم، خطر مرگ (به هر علت) را در پیگیری تا 36 ماهه از 210 مورد در 1000 تا 105 مورد در 1000 کاهش دهد.
در مقایسه با باند شوندههای با پایه کلسیم، لانتانیوم دارای اثرات نامطمئنی در رابطه با مرگ به هر علت یا مرگ قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد، استروک، شکستگی، یا کلسیفیکاسیون عروق کرونری بود و احتمالا خطر پایین هیپرکلسیمی مرتبط با درمان داشت (RR: 0.16؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.43؛ قطعیت پایین). مطالعه سربهسر در مورد باند شوندههای با پایه آهن در مقایسه با کلسیم وجود نداشت. کمبود مطالعات کنترل شده با دارونما درباره CKD G5D منجر به عدم قطعیت در مورد اثرات داروهای باند شونده به فسفات بر پیامدهای مهم بیمار در مقایسه با دارونما شد.
در تجزیهوتحلیل زیر گروهها مشخص نیست که آیا اثرات باند شوندهها بر پیامدهای بالینی مرتبط برای بیمارانی که با یا بدون دیالیز درمان شدند، متفاوت بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در مطالعات مربوط به بزرگسالان مبتلا به CKD G5D تحت درمان با دیالیز، سولامر ممکن است مرگومیر (به هر علت) را در مقایسه با داروهای باند شونده با پایه کلسیم کاهش داده و منجر به هیپرکلسیمی مرتبط با درمان کمتری شود، در حالی که ما هیچ منفعت بالینی مهمی را از داروهای باند شونده به فسفات بر مرگومیر قلبیعروقی، انفارکتوس میوکارد، استروک، شکستگی، یا کلسیفیکاسیون عروق کرونری نیافتیم. اثرات داروهای باند شونده بر پیامدهای مهم بیمار در مقایسه با دارونما نامطمئن هستند. در بیماران مبتلا به CKD از G2 تا G5، اثرات سولامر، لانتانیوم و داروهای باند شونده فسفات با پایه آهن بر پیامدهای قلبیعروقی، کلسیفیکاسیون عروقی، و استخوانی در مقایسه با دارونما یا مراقبت معمول، همچنان نامطمئن هستند و ممکن است منجر به یبوست شوند، در حالی که داروهای باند شونده با پایه آهن ممکن است منجر به اسهال شوند.
خلاصه به زبان ساده
داروهای باند شونده به فسفات برای پیشگیری از عوارض بیماری مزمن کلیه
موضوع چیست؟
ظرفیت بدن افراد مبتلا به بیماری مزمن کلیه (CKD) برای حذف فسفات از بدن از طریق کلیهها کاهش پیدا میکند، به طوری که سطوح فسفات در خون و در بافتهای بدن به دلیل کاهش عملکرد کلیه افزایش مییابد. این امر ممکن است منجر به پیشرفت رسوبات حاوی کلسیم به همراه فسفات در رگهای خونی و سایر بافتها، همراه با صدمه به سیستم اسکلتی، بدتر شدن نارسایی کلیه و افزایش خطر بیماریهای قلبیعروقی، درد استخوان، شکستگیها، و مرگ شود.
داروهای باند شونده به فسفات برای افراد مبتلا به بیماری کلیه با هدف کاهش جذب فسفات مواد غذایی از دستگاه گوارش، اغلب همراه با غذا تجویز میشوند.
ما چه کاری انجام دادیم؟
این مرور به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا داروهای باند شونده به فسفات منجر به آسیب رگهای خونی و بافتهای نرم، تغییر سیستم اسکلتی، عملکرد کلیه، و خطر بیماریهای قلبیعروقی، درد استخوان، شکستگیها، و مرگومیر ناشی از بدتر شدن نارسایی کلیه میشوند یا خیر. ما تمام مطالعات بالینی را انتخاب کردیم که در آنها به افراد مبتلا به CKD به مدت حداقل 8 هفته داروهای مختلف باند شونده به فسفات ارائه شد (از طریق احتمال تصادفی). ما همچنین کیفیت اطلاعات حاصل از مطالعات را مورد بررسی قرار دادیم تا بدانیم که چگونه میتوانیم به این نتایج اطمینان داشته باشیم.
ما چه چیزی یافتیم؟
ما 104 مطالعه را در مورد داروهای باند شونده به فسفات شناسایی کردیم که شامل 13744 نفر بودند. بعضی از مطالعات درمان را فقط به مدت هشت هفته ارائه کردند در حالی که برخی از مطالعات شرکتکنندگان را به مدت سه سال درمان کردند. افرادی که در این مطالعات حضور داشتند دارای طیفی از عملکرد کلیه بودند، و بسیاری از آنها تحت دیالیز قرار داشتند. در مجموع ما نمیتوانیم از تعداد پیامدهای مهم مطمئن باشیم زیرا بسیاری از مطالعات بالینی که ما انتخاب کردیم از نظر طراحی دارای نقایص مهمی بودند.
درمان با سولامر ممکن است مرگ را برای آن دسته از بیمارانی که این دارو را به جای کلسیم مصرف میکنند، کاهش دهد. داروهای باند شونده به فسفات احتمالا باعث یبوست میشوند، اما ما نمیتوانیم در مورد خطر سایر عوارض جانبی بسیار مطمئن باشیم. ما کاملا مطمئن نیستیم که آیا داروهای باند شونده به فسفات، عوارض قلبی، استروک، درد استخوان، یا کلسیفیکاسیون عروق خونی را کاهش میدهند.
نتیجهگیریها
به طور کلی، ما خیلی مطمئن نیستیم که آیا داروهای خاص باند شونده به فسفات برای بیماران مبتلا به CKD مفید هستند. این احتمال وجود دارد که سولامر در مقایسه با داروهای باند شونده با پایه کلسیم از مرگ پیشگیری کند، اما ما نمیدانیم که آیا این موضوع ممکن است در اثر افزایش خطر داروهای باند شونده با پایه کلسیم یا خطر کمتر درمان با سولامر، ایجاد میشود یا اینکه هر دو ممکن است درست باشند. بیماران باید بدانند که مشخص نیست که آیا داروهای باندشونده به فسفات به پیشگیری از عوارض بیماری کلیه کمک میکنند یا خیر، اما سولامر ممکن است به داروهای باند شونده به کلسیم ترجیح داده شوند.
ما تفاوتی را در اثرات درمان برای بیماران دریافت کننده دیالیز و بیمارانی که دیالیز دریافت نکردند، نیافتیم، اگر چه بیشتر مطالعات ارزیابی کننده درمان با داروهای باند شونده با پایه کلسیم مربوط به بیماران دیالیزی بود و مطالعات مربوط به مقایسه داروهای باند شونده با دارونما مربوط به افرادی بود که با دیالیز درمان نشدند.