دو RCT (1167 شرکتکننده) را وارد کردیم. RCT اول، زولدرونیک اسید (zoledronic acid) را در 96 مرد تحت پرتودرمانی لگنی برای سرطان پروستات غیر‐متاستاتیک با دارونما (placebo) مقایسه کرده بود.
کارآزمایی دوم دارای چهار بازوی درمانی بود که دو مورد از آنها زولدرونیک اسید را به علاوه مهار کمکی آندروژن با مهار آندروژن به تنهایی در 1071 مرد تحت پرتودرمانی لگنی برای سرطان پروستات غیر‐متاستاتیک با دارونما مقایسه کرده بودند.
هر دو مطالعه دارای خطر سوگیری (bias) متوسط تا بالا بودند و قطعیت همه شواهد، بسیار پائین ارزیابی شد.
این مطالعات، هیچ شواهدی را درباره پیامدهای اولیه این مرور فراهم نکرده و دادههای محدودی در ارتباط با پیامدهای ثانویه ارائه کرده بودند، و انجام متاآنالیز امکانپذیر نبود. هر دو مطالعه متمرکز بر مداخلات برای بهبود سلامت استخوان در رابطه با محرومیت از آندروژن به جای شکستگیهای نامناسب مرتبط با پرتوافکنی و نکروز آواسکولار بودند. شکستگیهای اندکی در هر مطالعه توصیف شده و آنهایی که توصیف شده بودند، اختصاص به شکستگیهای نامناسب ناشی از پرتودرمانی نداشتند. هر دو مطالعه گزارش کرده بودند که زولدرونیک اسید همراه با محرومیت از آندروژن و پرتودرمانی لگنی، منجر به پیشرفتهایی در BMD میشود؛ با این حال، تغییرات در BMD به صورت متفاوتی اندازهگیری و گزارش شده بودند. هیچ شواهدی در مورد عوارض جانبی وجود نداشت.
موضوع چیست؟
پژوهشها نشان میدهد که پرتودرمانی لگنی میتواند باعث تغییراتی در استخوانهای لگنی شود که ممکن است منجر به شکستگیهای ناشی از کمترین تروما (به نام شکستگیهای نامناسب) و آسیب دائمی به استخوان ناشی از قطع جریان خون (نکروز آواسکولار) شود. این عارضهها میتوانند سبب درد، مشکلات حرکتی، بستری در بیمارستان، نیاز به جراحی و مرگومیر شود. این مرور، منابع علمی مربوط به داروهایی را بررسی کرده که ممکن است قبل از پرتودرمانی لگنی یا حین آن تجویز شوند تا تعیین کند آنها میتوانند بروز شکستگیهای نامناسب و نکروز آواسکولار را کاهش داده و سلامت استخوان و کیفیت زندگی را بهبود بخشند یا خیر.
ما این مرور را چگونه انجام دادیم؟
منابع علمی پزشکی را تا اپریل 2017 برای یافتن مطالعات مربوط به مداخلات با هدف پیشگیری از شکستگیها و نکروز آواسکولار در افراد تحت پرتودرمانی لگنی به عنوان بخشی از درمان ضد‐سرطان جستوجو کردیم تا در صورت مشابه بودن مقایسههای مطالعه، دادهها را از مطالعات مختلف ادغام کنیم.
ما چه شواهدی به دست آوردیم؟
دو مطالعه یافتیم که در آنها افراد به صورت تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار گرفته بودند (کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده) و به اندازه کافی با موضوع مرور مرتبط بودند. هر دو مطالعه که در مجموع شامل 1167 شرکتکننده بودند، در مردان تحت پرتودرمانی لگنی برای سرطان پروستات اجرا شده و یک داروی بیسفسفونات (bisphosphonate) را به نام زولدرونیک اسید (zoledronic acid) ارزیابی کرده بودند. این مردان برای بیماری خود هورموندرمانی نیز دریافت کرده بودند که کاهش تراکم ماده معدنی استخوان (BMD؛ چقدر ماده معدنی در استخوانها وجود دارد که تعیین کننده میزان چگال بودن و استحکام استخوانها است) از عوارض جانبی شناخته شده این درمان است. مطالعات، پیامدها را به طور متفاوتی اندازهگیری و گزارش کرده بودند و ما نتوانستیم نتایج (دادهها) آنها را تجمیع کنیم؛ با این حال، شواهد محدود نشان میدهد که ممکن است زولدرونیک اسید، BMD را در این گروه خاص (مردان مبتلا به سرطان پروستات) که هم هورموندرمانی و هم پرتودرمانی دریافت میکردند، بهبود بخشد. رخدادهای شکستگی یا نکروز آواسکولار اندکی در این مطالعات وجود داشت؛ بنابراین اینکه زولدرونیک اسید بر این پیامدهای مهم تاثیرگذار است یا خیر، موضوعی نامطمئن است. از آنجایی که مطالعات به صورت اختصاصی برای ارزیابی تاثیر زولدرونیک اسید بر پیامدهای استخوانی مرتبط با پرتودرمانی طراحی نشده و شرکتکنندگان هورمون درمانی نیز گرفته بودند، عدم قطعیت زیادی در مورد این موضوع وجود دارد که این شواهد قابل تعمیم به افراد تحت پرتودرمانی لگنی برای سایر سرطانها و افرادی که هورمون درمانی کمکی دریافت نمیکنند، است یا خیر.
هر دو مطالعه دارای خطر سوگیری (bias) متوسط تا بالا بودند و قطعیت همه شواهد، بسیار پائین ارزیابی شد.
این یافتهها چه معنایی دارد؟
شواهد کافی که نشان دهد زولدرونیک اسید و داروهای دیگر از عوارض استخوانی مرتبط با پرتودرمانی پیشگیری میکنند، وجود ندارد. این مرور، نیاز به کارآزماییهای بالینی را با استفاده از مداخلات پیش از پرتودرمانی و حین آن برای پیشگیری از موربیدیتی استخوانی مرتبط با پرتوافکنی، شکستگیهای نامناسب و نکروز آواسکولار برجسته میسازد.