پیشینه
استفاده از دستگاههای ماساژ قفسه سینه مکانیکی با هدف بهبود اثربخشی احیاء قلبیریوی (CPR ؛cardiopulmonary resuscitation) پیشنهاد شده است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی استراتژیهای احیاء با استفاده از ماساژ مکانیکی قفسه سینه در مقایسه با استراتژیهای احیاء با استفاده از ماساژ دستی استاندارد قفسه سینه، با توجه به حفظ کامل سیستم عصبی (نورولوژیک) در بیماران دچار ایست قلبی.
روش های جستجو
در تاریخ 19 آگوست سال 2017، ما در منابع زیر به جستوجو پرداختیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شدهی کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails) و پایگاههای MEDLINE؛ Embase؛ (Science Citation Index-Expanded(SCI-EXPANDED و مجموعه مقالات کنفرانس پایگاه دادههای استنادات علمی (Citation Index–Science databases). برای نسخههای قبلی این مرور تا نوامبر 2009، چکیدههای بیوتکنولوژی و مهندسی بیوشیمی و چکیدههای ارجاعات علمی مورد بررسی قرار گرفته بودند. ما همچنین در دو مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی، به منظور دستیابی به هرگونه کارآزمایی در حال انجام که در جستوجوی ما در پایگاههای دادهای حاوی مقالات مطالعات منتشر شده، پیدا نشده بود، جستوجو کردیم: Clinicaltrials.gov (آگوست 2017) و پورتال پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (ژانویه 2018). هیچگونه محدودیتی از نظر زبان اعمال نکردیم. ما در زمینه دستگاههای ماساژ مکانیکی قفسه سینه و تولیدکنندگان با کارشناسان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما تمامی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) و RCTهای خوشهای و مطالعات شبهتصادفیسازی شده را که به مقایسه ماساژ مکانیکی قفسه سینه در برابر ماساژ دستی قفسه سینه طی CPR برای بیماران با ایست قلبی پرداخته بودند، مدنظر قرار دادیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از پروسههای روششناسی استاندارد مد نظر کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما در این بهروزرسانی پنج مطالعه جدید گنجاندیم. در مجموع، 11 کارآزمایی شامل دادههای مربوط به 12944 فرد بزرگسال، که دچار ایست قلبی خارج از بیمارستان (out-of-hospital cardiac arrest; OHCA) یا ایست قلبی داخل بیمارستان (in-hospital cardiac arrest; IHCA) شده بودند، در این مرور مورد بررسی قرار دادهایم. ما مطالعاتی را که واضحا شامل بیماران مبتلا به ایست قلبی ناشی از تروما، غرق شدن، هیپوترمی و مواد سمی بودند از مطالعه حذف کردیم. این موارد معمولا از مطالعات مربوط به مداخلات ایست قلبی کنار گذاشته میشوند، زیرا دارای پاتوفیزیولوژی زمینهای متفاوتی هستند، نیازمند مداخلات مختلف مخصوص بیماری زمینهای بوده و مشخص شده که پیشآگهی آنها با پیشآگهی موارد از ایست قلبی که علت مشخصی ندارد، متفاوت است. حذف این موارد به معنای کاهش ناهمگونی در جمعیت و نیز حفظ تعمیمپذیری به اکثر بیماران با ایست ناگهانی قلبی بود.
کیفیت کلی شواهد در مورد پیامدهای مطالعات گنجانده شده از متوسط تا پایین بود، که به علت وجود خطر قابلتوجه سوگیری (bias) در آنها بود. سه مطالعه (7587 نفر) پیامدهای اولیه طراحی شده را یعنی زندهماندن و ترخیص از بیمارستان را با عملکرد خوب نورولوژیک (که به عنوان یک یا دو نمره مدل عملکرد مغزی (Cerebral Performance Category; CPC) تعریف شده است) گزارش کرده بودند، که کیفیت شواهد آنها متوسط بود. یک مطالعه نشان داد که ماساژ مکانیکی قفسهسینه تفاوت معنیداری ایجاد نمیکند (RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 1.39)، یک مطالعه نشاندهنده برابر بودن هر نوع ماساژ بود (RR: 0.79؛ 95% فاصله اطمینان(CI): 0.60 تا 1.04) و یک مطالعه حاکی از کاهش بقا بود (RR: 0.41؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 0.79( در مورد دو پیامد ثانویه دیگر، یعنی بقاء تا پذیرش در بیمارستان (7224 نفر) و بقاء تا ترخیص از بیمارستان (8067 نفر) نیز کیفیت شواهد متوسط بود. هیچ مطالعهای تفاوتی را در میزان بقا تا پذیرش در بیمارستان گزارش نکرده بود. در رابطه با بقا تا ترخیص از بیمارستان، دو مطالعه نشاندهنده سود، چهار مطالعه نشاندهنده عدم وجود تفاوت و یک مطالعه نشاندهنده وجود مضراتی در مورد استفاده از ماساژ مکانیکی بود. تفاوتی در مورد عوارض جانبی یا الگوهای آسیب بین گروههای مورد مقایسه در هیچیک از مطالعات مشاهده نشده بود اما کیفیت دادهها پایین بود. ناهمگونی بالینی و آماری قابلتوجهی بین مطالعات وجود داشت که مانع ادغام برآوردهای تاثیرات میشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد تایید نمیکند که پروتکلهای CPR با استفاده از دستگاههای ماساژ مکانیکی قفسهسینه عمل میکنند از درمان متعارف، که فقط شامل ماساژ قفسه سینه میباشد، برتر هستند. در پایان اظهار میداریم که بر پایه مجموع شواهد، دستگاههای ماساژ مکانیکی قفسهسینه که توسط افراد آموزشدیده استفاده میشوند، یک جایگزین مناسب برای ماساژ دستی قفسهسینه در شرایطی است که امکان ماساژ دستی مداوم و با کیفیت بالا برای ارائه کننده خطرناک بوده یا امکانپذیر نیست (مثلا محدود بودن امدادگران در دسترس، CPR طولانیمدت، در هنگام ایست قلبی هیپوترمیک، در یک آمبولانس درحال حرکت، در واحد آنژیوگرافی، در هنگام آمادهسازی برای CPR اضطراری (extracorporeal CPR; ECPR) و غیره. سیستمهای انتخابی برای ترکیب ابزارهای ماساژ مکانیکی قفسهسینه باید دقیقا تحت نظارت باشند؛ زیرا برخی از اطلاعاتی که در این مرور به دست آمد حاکی از آسیب رساندن آنها بود. توجه خاص باید به مواردی مانند به حداقل رساندن زمان بدون ماساژ و تاخیر در دفیبریلاسیون در هنگام استقرار دستگاه معطوف شود.
خلاصه به زبان ساده
ماساژ مکانیکی قفسه سینه برای ایست قلبی
سوال مطالعه مروری
ما بررسی کردیم که کدام روش ماساژ قفسهسینه (استفاده از تکنیک سنتی ماساژ دستی در مقایسه با استفاده از یک ماشین)، طول عمر بیشتری را در هنگام احیا قلبی ریوی (CPR ؛cardiopulmonary resuscitation) پس از ایست قلبی به ارمغان میآورد.
پیشینه
«توقف ناگهانی قلب» زمانی اتفاق میافتد که قلب کسی به طور غیرمنتظره از ضربان باز میایستد. احیاء قلبی ریوی، که تحت عنوان CPR شناخته میشود، شامل اعمال فشار ریتمیک روی قفسهسینه یک قربانی ایست قلبی است تا جریان خون رو به جلو را فراهم آورد. این عمل میتواند زمانی که قلب پمپاژ نمیکند، جریان خون را به سمت ارگانهای حیاتی قربانی حفظ کند. مشخص شده که CPR شانس فعالیت مجدد قلب را بهبود بخشیده و بدین صورت قربانی زنده خواهد ماند. ماشینهایی برای اعمال این پمپاژ قفسهسینه با استفاده از پیستونهای اتوماتیک، جلیقههای هوایی یا مکانیسمهای باندمانند ساخته شدهاند. تئوری این است که این ماشینها باید قادر به ارائه پمپاژی موثرتر از آنچه توسط انسان اعمال میشود باشند، زیرا ماشینها مکث نمیکنند و خسته نمیشوند. علاوهبراین، آنها فشاری ثابت و زمانبندی شده را در هر ماساژ قفسه سینه مطابق با آخرین عملکرد مبتنی بر شواهد ارائه میکنند. برخی مطالعات اولیه در رابطه با استفاده از این ماشینها نشان دادهاند که استفاده از آنها آسان است و میتوانند افرادی را که دچار ایست قلبی شدهاند نجات دهند. این یک بهروزرسانی از مرور اولیه کاکرین باعنوان دستگاههای ماساژ مکانیکی قفسهسینه است که در سال 2011 منتشر شده و پیش از این یک بار در سال 2014 بهروز شده است.
ویژگیهای مطالعه
این شواهد تا آگوست 2017 بهروز هستند. ما در منابع پزشکی جستوجو کرده و در مجموع 2554 استناد پیدا کردیم که به طور بالقوه با این موضوع مرتبط بودند. پس از بررسی هر کدام از اینها، به 11 مقاله شامل کارآزماییهای بالینی دست یافتیم که میتوانند در پاسخ به پرسش ما کمک کنند. در مجموع، این کارآزماییها شامل 12944 شرکتکننده بزرگسال بود که در بیمارستان یا خارج از بیمارستان دچار ایست قلبی شده بودند. جدیدترین مطالعاتی که در این بهروز رسانی بهدست آمدهاند، بزرگتر و با کیفیت بالاتر از آنهایی است که در نسخههای قبلی این مرور بهدست آمده بودند. برخی از مطالعات توسط تولیدکنندگان دستگاهها حمایت مالی شده بودند.
نتایج اصلی
ما دریافتیم که مطالعات موجود اختلافات مهمی با یکدیگر دارند. مهمترین تفاوتها در نوع دستگاه مکانیکی مورد مطالعه و نوع پروتکل CPR برای بیمارانی بود که در گروه ماساژ دستی قفسهسینه قرار داشتند. این تفاوتها مقایسه این مطالعات را پیچیده و چالشبرانگیز کرده است. در برخی مطالعات، بهبود در میزان بقا برای بیمارانی که تحت درمان با ماساژ مکانیکی قفسهسینه قرار گرفتهاند، در مقایسه با آنهایی که تحت درمان با ماساژ دستی قفسهسینه قرار گرفته بودند، نشان داده بودند، در حالی که برخی دیگر هیچ تفاوتی گزارش نکرده یا حتی آسیبهایی را در ارتباط با ماساژ مکانیکی قفسهسینه نشان داده بودند. با درنظرگرفتن مجموع مطالعات شناسایی شده، به نظر میرسد دستگاههای ماساژ مکانیکی قفسهسینه زمانی که با ماساژ دستی با کیفیت بالا مقایسه شوند، تاثیر مشابهی در میزان بقا خواهند داشت.
کیفیت شواهد
با اضافه شدن چندین مطالعه بزرگ، کیفیت کلی شواهد بهطور قابلتوجهی بهبود یافته، و در حال حاضر کیفیت را پایین تا متوسط در نظر گرفت.