پیشینه
مدیریت درمانی افراد مبتلا به سرطان متاستاتیک کولورکتال (CRC) که به درمان خط اول پاسخ نمیدهند، چالش بزرگی است.
اهداف
تعیین اثربخشی و سمیت درمان خط دوم سیستمیک در افراد مبتلا به CRC متاستاتیک.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Registre of Controlled Trails) (کتابخانه کاکرین 2016، شماره 4)؛ Ovid MEDLINE (1950 تا می 2016)؛ Ovid MEDLINE In-process & Other Non-Indexed Citations (1946 تا می 2016) و Ovid Embase (1974 می 2016)، را جستوجو کردیم. هیچ محدودیت زبانی یا تاریخ انتشار قائل نشدیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) برای ارزیابی اثربخشی (بقا، پاسخ تومور) و سمیت (بروز عوارض شدید جانبی (SAE)) مربوط به درمان سیستمیک خط دوم (درمان تکی یا ترکیبی با هر داروی ضدسرطان، در هر دوز و تعداد سیکل) در افراد مبتلا به CRC متاستاتیک که پیشرفت کرده، عود کرده یا به درمان خط اول سیستماتیک واکنش نشان نمیدهند.
گردآوری و تحلیل دادهها
نویسندگان تجزیهوتحلیل توصیفی از هر کدام از RCTهای وارد شده از لحاظ پیامدهای اولیه (بقا) و ثانویه (پاسخ تومور، سمیت) انجام دادند. با در نظر گرفتن انواع رژیمهای دارویی مورد آزمایش در کارآزماییهای وارد شده، میتوانیم متا آنالیز را با توجه به کلاسهای (به جای تکی) رژیمهای ضدسرطان انجام دهیم؛ برای این منظور، ما مدل اثرات تصادفی را برای جمعآوری داده ها مورد استفاده قرار دادیم. ما از نسبت خطر (HR) و خطر نسبی (RR) برای توصیف قدرت ارتباط برای بقا (بقای کلی (OS) و بقا بدون پیشرفت (PFS)) و دادههای دوتایی (میزان پاسخ کلی (ORR) و میزان SAE)، به ترتیب، با 95% فاصله اطمینان (CI) استفاده کردیم.
نتایج اصلی
34 RCT (با حضور 13787 شرکتکننده) واجد شرایط برای ورود به این مطالعه بودند. شواهد موجود ما را قادر به پاسخگویی به مسائل بالینی متعدد در مورد اثرات بقای از درمان خط دوم سیستمیک در افراد مبتلا به CRC متاستاتیک کرد.
1) کموتراپی (irinotecan) اثربخشتر از بهترین مراقبت حمایتی بود (HR برای OS: 0.58؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.43 تا 0.80؛ یک RCT؛ شواهد با کیفیت متوسط)؛ 2) کموتراپی مدرن ((FOLFOX ؛5-fluorouracil plus leucovorin plus oxaliplatin)؛ irinotecan)، از کموتراپیهای قدیمیتر (5-fluorouracil) اثربخشتر هستند (HR برای PFS: 0.59؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.49 تا 0.73؛ 2 RCT؛ کیفیت شواهد بالا) (HR برای OS: 0.69؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.51 تا 0.94؛ 1 RCT؛ کیفیت شواهد متوسط)، 3) ترکیبهای با پایه irinotecan از irinotecan به تنهایی اثربخشتر است (HR برای PFS: 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.76؛ 6 RCT؛ کیفیت شواهد متوسط)؛ 4) درمانهای هدفمند اثربخشی کموتراپی مرسوم را زمانی که با هم تجویز شدند (HR برای OS: 0.84؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 0.91؛ 6 RCT؛ کیفیت شواهد بالا) یا زمانی کهbevacizumab به تنهایی استفاده شد (HR برای PFS: 0.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.75؛ 4 RCT؛ کیفیت شواهد بالا) ارتقا داد.
با توجه به علائم ثانویه، میزان پاسخ تومور به طور کلی با نتایج بقا همرای داشت. علاوهبراین، اثربخشی ضدسرطانی بالاتر به طور کلی با سمیت مرتبط با درمان بیشتر همراه بود، به جز موارد مهم رژیم حاوی حاوی bevacizumab، جایی که افزودن عامل هدفمند به شیمی درمانی باعث افزایش قابل توجه میزان SAE نشد. در نهایت، ما دریافتیم که fluoropyrimidines خوراکی (به جای تزریق داخل وریدی)، میزان بروز عوارض جانبی (بدون عوارض جانبی) را در افراد دریافت کننده رژیمهای مبتنی بر oxaliplatin کاهش میدهد.
ما نمیتوانستیم هیچگونه نتیجهگیری در مورد سایر جنبههای مورد شک در زمینه انکولوژی داشته باشیم، مانند رتبهبندی درمانها (نه همه مقایسههای احتمالی آزمایش شده و بسیاری مقایسهها بر اساس مطالعات تکی با حضور تعداد اندکی از شرکت کنندگان) و کیفیت زندگی (عملا اطلاعاتی موجود نیست).
نتیجهگیریهای نویسندگان
درمان سیستمیک مزایای بقا را برای افراد مبتلا به CRC متاستاز فراهم میکند که به درمان خط اول واکنش نشان نمیدهند، به ویژه هنگامیکه داروهای هدفمند با داروهای شیمیدرمانی متداول ترکیب میشوند. تحقیقات بیشتری برای تعریف رژیم مطلوب و شناسایی افرادی که بیشترین بهره را از هر درمان میبرند، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
درمان خط دوم درمان میتواند بقای افراد مبتلا به سرطان متاستاتیک کولورکتال را به درمان خط اول پاسخ نمیدهند افزایش دهد.
سوال مطالعه مروری
ما توانایی داروهای شیمیدرمانی (داروهای مورد استفاده برای درمان سرطان) را در کاهش اندازه تومور و بهبود بقای افراد مبتلا به سرطان متاستاتیک کولورکتال که به درمان قبلی پاسخ ندادهاند، مرور کردیم. ما همچنین به عوارض جانبی ناشی از رژیمهای دارویی مختلف نگاه کردیم.
پیشینه
افراد مبتلا به سرطان متاستاتیک کولورکتال (سرطان که به مکانهایی غیر از کولون گسترش یافتهاند) و افرادی که بیماریشان علیرغم دریافت درمان قبلی (درمان خط اول) پیشرفت کرده و کسانی که میتوانند با هدف بهبود پیامد (پیشآگهی) ضعیف درمان ثانویه (درمان خط دوم) دریافت کنند. رژیمهای درمانی سیستمیک با هم مقایسه شدند (تزریق داخل وریدی (از طریق ورید)).
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا می 2016 موجود است. در این بررسی بهروز شده، ما 34 کارآزمایی بالینی را شناسایی کردیم که درمان خط دوم را با عدم کموتراپی (بهترین مراقبتهای حمایتی) یا درمان خط دوم جایگزین مقایسه کرده بودند، بنابراین به بررسی موضوع عملکرد درمان خط دوم در افراد مبتلا به سرطان متاستاتیک کولورکتال پرداخته بودند.
نتایج اصلی
شواهد موجود به نظر میرسید از استفاده از درمان خط دوم حمایت میکنند، زیرا انتظارات بقا را در مقایسه با بهترین مراقبتهای حمایتی بهبود میبخشد، اگر چه این تنها در یک کارآزمایی کوچک گزارش شده و نتایج باید در تحقیقات بیشتر مورد تایید قرار گیرند. علاوهبراین، ما دریافتیم که رژیمهای شیمیدرمانی مدرن در افراد سالمند در مقایسه با رژیمهای دارویی قدیمیتر که حاوی دارویی به نام 5-fluorouracil بودند، موثرتر بودند، کموتراپی ترکیبی مؤثرتر از شیمیدرمانی تکعاملی بود و عوامل هدفمند (به اصطلاح «داروهای هوشمند» که به سلولهای سرطانی حمله میکردند و آسیب کمی به سلولهای عادی وارد میشود) اثر شیمیدرمانی معمولی را افزایش داد. به طور کلی، سمیت با افزایش اثربخشی افزایش مییابد.
کیفیت شواهد
نتیجهگیریهای اصلی این بررسی بر اساس شواهد متوسط تا بالای کیفیت بود. هنگامیکه کیفیت شواهد کم یا متوسط بود، این به طور کلی ناشی از عدم هماهنگی در نتایج اصلی (مثلا نتیجه برای بقای پیشرفت بدون بیماری (زمان از شروع درمان خط دوم تا پیشرفت سرطان) با بقای کلی (زمان شروع درمان دوم به مرگ از هر علت) تائید نشد) و تعداد کم شرکت کنندگان در تجزیهوتحلیل بود. با این وجود، باید توجه داشت که بقای بدون پیشرفت در حال حاضر به عنوان یک جایگزین قابل اطمینان از بقای کلی (که شامل همه مرگها است، نه فقط مربوط به سرطان و نیاز به پیگیری طولانیتر برای برآورد دقیق دارد) در شرایط خط دوم درمان برای سرطان متاستاتیک کولورکتال در نظر گرفته میشود. اکثر آزمایشات کیفیت زندگی را گزارش نمیدادند، که مانع از رسیدن به توجیه توازن بین مزایای به دست آمده از درمان سیستمیک خط دوم و سمیت مرتبط با درمان نشد.