جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Fiona J Rowe, Kerry Hanna, Jennifer R Evans, Carmel P Noonan, Marta Garcia‐Finana, Caroline S Dodridge, et al . Interventions for eye movement disorders due to acquired brain injury. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-1869-fa.html
پیشینه
آسیب مغزی اکتسابی می‌تواند باعث اختلالات حرکت چشم شود که می‌تواند شامل: انحراف چشم (استرابیسم strabismus)، اختلال خیرگی نگاه و نیستاگموس (nystagmus)، ایجاد علائم دوبینی، تاری دید یا «دوبینی یا juddery» و مشکلات خواندن باشد. طیف گسترده‌ای از مداخلات وجود دارد که می‌توانند این علائم را به‌طور بالقوه کاهش یا بهبود دهند. نیاز به ارزیابی اثربخشی این مداخلات و زمان اجرای آن‌ها وجود دارد.
اهداف
هدف ما ارزیابی اثربخشی هر مداخله و تعیین تأثیر زمان مداخله در درمان انحراف چشم، اختلال خیرگی نگاه و نیستاگموس به علت آسیب مغزی اکتسابی بود. ما مداخلات بازیابی (restitutive)، جایگزینی (substitutive)، جبران کننده (compensatory) یا فارماکولوژیک را به‌طور جداگانه در نظر گرفتیم و آن‌ها را با گروه کنترل، دارونما، درمان جایگزین یا عدم درمان برای بهبود هماهنگی یا موتیلیتی (تحرک Motility) چشم (آکولار Ocular) (یا هر دو) مقایسه کردیم.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials) (حاوی ثبت کارآزمایی‌های گروه چشم و بینایی در کاکرین (Cochrane Eyes and Vision Group)) (شماره 5، 2017)؛ MEDLINE Ovid؛ Emase Ovid؛ CINAHL EBSCO؛ AMED Ovid؛ PsycINFO Ovid؛ پایگاه اطلاعاتی پایان‌نامه‌ها و تزها (PQDT ؛Dissertations & Theses)؛ PsycBITE (پایگاه اطلاعاتی روانشناختی برای اثربخشی درمان اختلال مغزی)؛ ISRCTN registry؛ پایگاه اطلاعاتی موسسه مطالعات بالینی و پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت (ICTRP ؛World Health Organization (WHO) International Clinical Trials Registry Platform) را جست‌وجو کردیم. این پایگاه‌های اطلاعاتی اخیرا در 26 جون جست‌وجو شدند. هیچ محدودیتی از نظر تاریخ یا زبان در جست‌وجوهای الکترونیکی برای کارآزمایی‌ها اعمال نشد. ما Australian Orthoptic Journal؛ British and Irish Orthoptic Journal و ESA؛ ISA و IOA را به‌صورت دستی جست‌وجو کردیم. ما برای کسب اطلاعات مربوط به مطالعات منتشر شده یا منتشر نشده بیش‌تر، با محققانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) مربوط به هر مداخله را برای هماهنگی چشم یا اختلال موتیلیتی (یا هر دو) به علت آسیب مغزی اکتسابی انتخاب کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مطالعات را انتخاب و داده‌ها را استخراج کردند. ما از روش‌های استاندارد مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. ما از رویکرد GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) برای تفسیر یافته‌ها و ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما پنج RCT (116 شرکت‌کننده) را یافتیم که برای ورود به این مرور مناسب بودند. این کارآزمایی‌ها بیماری‌های نیستاگموس اکتسابی، فلج عصب ششم جمجمه‌ای (sixth cranial nerve palsy) و اختلال موتیلیتی چشمی تروماتیک (ناشی از ضربه مغزی) را انتخاب کردند. ما هیچ مطالعه‌ای را مربوط به مداخلات بازیابی شناسایی نکردیم.
ما یک کارآزمایی مبتنی بر انگلستان را در مورد مداخله جایگزین شناسایی کردیم، که در آن سم بوتولینوم با مشاهده (observation) در 47 فرد مبتلا به فلج حاد عصب ششم مقایسه شد. چهار ماه پس از ورود به کارآزمایی، احتمال بیش‌تری وجود داشت که افراد دریافت کننده سم بوتولینوم در مقایسه با مشاهده بهبود کامل داشته باشند (زاویه انحراف کم‌تر از 10 prism dioptres)، (خطر نسبی: 1.19؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.96 تا 1.48؛ شواهد با قطعیت پایین). همین شرکت‌کنندگان دارای دید دو چشمی نیز بودند. در گروه فقط تزریق، 2 مورد افتادگی گذرای پلک از 22 شرکت‌کننده (9%) وجود داشت و 4 شرکت‌کننده از 22 شرکت‌کننده (18%) انحراف عمودی گذرا داشتند؛ نرخ کلی عوارض 24% در هر تزریق و 27% در هر شرکت‌کننده بود. تمام عوارض جانبی بهبود یافتند. ما قطعیت شواهد را پایین قضاوت کردیم و به دلیل خطر سوگیری و عدم دقت، آن‌ها را کاهش دادیم. پنهان‌سازی تخصیص از محققان یا شرکت‌کنندگان ممکن نبود و پیگیری میان گروه‌ها متفاوت بود.
ما یک کارآزمایی متقاطع مبتنی بر آمریکا را در مورد مداخله بازگشت‌ناپذیر شناسایی کردیم. توان‌بخشی عصب اکولوموتور (عصب حرکتی چشمی) با آموزش ساختگی در 12 فرد مبتلا به ضربه مغزی خفیف، در حداقل یک سال پس از آسیب، مقایسه شد. ما قطعیت شواهد حاصل از این مطالعه را بسیار پایین قضاوت کردیم. این مطالعه کوچک بود، داده‌های مربوط به گروه آموزش ساختگی به‌طور کامل گزارش نشده و از آن‌جایی که این مداخله‌ای است که ممکن است اثر دائمی ‌داشته باشد، مشخص نبود که آیا طرح متقاطع مطالعه مناسب بود یا خیر.
ما سه مطالعه را با طرح متقاطع در مورد مداخلات فارماکولوژیک برای نیستاگموس اکتسابی شناسایی کردیم، که در آلمان و ایالات متحده امریکا انجام شد. این مطالعات دو دسته از مداخلات فارماکولوژیک را مورد بررسی قرار دادند: داروهای GABAergic (گاباپنتین (gabapentin)، باکلوفن (baclofen)) و آمینوپیریدین‌ها (aminopyridines) (4- آمینوپیریدین (AP)، 3،4 – دیامینوپیریدین (DAP؛ diaminopyridine)). ما قطعیت شواهد به دست آمده را از هر سه مطالعه به دلیل کم بودن تعداد شرکت‌کنندگان (که منجر به عدم دقت شد) و خطر سوگیری (مطالعات دارای طرح متقاطع که داده‌های مربوط را به گونه‌ای گزارش نکردند که اجازه اندازه‌گیری اندازه اثر را بدهد) بسیار پایین قضاوت کردیم.
1 مطالعه، گاباپنتین (تا 900 میلی‌گرم در روز) را با باکلوفن (تا 30 میلی‌گرم در روز) در 21 فرد مبتلا به نیستاگموس پاندولی و جهشی (جرکی) (Pendular and Jerk Nystagmus) مقایسه کرد. دوره پیگیری دو هفته بود. این مطالعه شواهدی را با قطعیت بسیار پایین ارائه کرد که نشان می‌دهد گاباپنتین ممکن است در بهبود موتیلیتی چشم و کاهش علائم گزارش شده توسط شرکت‌کنندگان (اسیلوپسی (Oscillopsia)) بهتر از باکلوفن باشد. این اثرات ممکن است در نیستاگموس پاندولی و جهشی (جرکی) متفاوت باشند اما بدون تجزیه‌و‌تحلیل زیرگروه رسمی ‌مشخص نیست که آیا تفاوت بین دو نوع نیستاگموس حاصل از یافته‌های شانسی باشد. کیفیت زندگی گزارش نشد.
10 شرکت‌کننده مبتلا به نیستاگموس پاندولی تصمیم به ادامه درمان با گاباپنتین، و یک شرکت‌کننده تصمیم به ادامه درمان با باکلوفن گرفتند. 2 شرکت‌کننده مبتلا به نیستاگموس جهشی تصمیم به ادامه درمان با گاباپنتین و یک شرکت‌کننده تصمیم به ادامه درمان با باکلوفن گرفتند. عدم تحمل دارویی در یک فرد دریافت کننده گاباپنتین و در چهار شرکت‌کننده دریافت کننده باکلوفن گزارش شد. افزایش آتاکسی (Ataxia) در سه شرکت‌کننده دریافت کننده گاباپنتین و دو شرکت‌کننده دریافت کننده باکلوفن گزارش شد.
1 مطالعه به مقایسه تک دوز 3,4‐DAP (20 میلی‌گرم) با دارونما در 17 فرد مبتلا به نیستاگموس downbeat پرداخت. ارزیابی‌ها 30 دقیقه پس از مصرف دارو انجام شدند. این مطالعه شواهدی با قطعیت بسیار پایین ارائه کرد که نشان می‌دهد 3,4‐DAP ممکن است میانگین اوج سرعت فاز آهسته را، با اسیلوپسی کم‌تر، در افراد مبتلا به نیستاگموس downbeat کاهش دهد. 3 شرکت‌کننده، عوارض جانبی گذرای را در مورد پارستزی (اختلال حس مانند گزگز) اندک دور دهان (پری‌اورال) / دیستال (minor perioral/distal paraesthesia) گزارش کردند.
1 مطالعه تک دوز 4‐AP را با تک دوز 3,4‐DAP (هر دو با دوز 10 میلی‌گرم) در 8 فرد مبتلا به نیستاگموس downbeat مقایسه کرد. ارزیابی‌ها 45 و 90 دقیقه پس از مصرف دارو انجام شد. این مطالعه شواهدی با قطعیت بسیار پایین ارائه کرد که نشان داد هم 3,4‐DAP و هم 4‐AP ممکن است میانگین اوج سرعت فاز آهسته را در افراد مبتلا به نیستاگموس downbeat کاهش دهند. این اثر ممکن است با 4‐AP قوی‌تر باشد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
مطالعات انتخاب شده برای تصمیم‌گیری در مورد درمان‌ها مخصوصا برای اختلالات حرکت چشم که پس از آسیب مغزی اکتسابی رخ می‌دهند، شواهد کافی ارائه نکردند. هیچ اطلاعاتی در مورد هزینه درمان یا معیارهای رضایت شرکت‌کنندگان از گزینه‌های درمانی و اثربخشی آن به دست نیامد. امکان تعریف پیامد درمان در هر کارآزمایی و تشخیص بروز عوارض جانبی وجود داشت.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات برای اختلالات حرکت چشم به علت آسیب مغزی اکتسابی
هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف از این مرور کاکرین این بود که بدانیم چه درمان‌هایی برای بهبود وضعیت چشم و اختلالات حرکت چشم به علت آسیب مغزی اکتسابی به خوبی عمل می‌کنند و بهترین زمان استفاده از آن‌ها چه موقعی است.

پیام‌های کلیدی
شواهد مربوط به منافع و آسیب‌های درمان برای اختلالات حرکت چشم به علت آسیب مغزی اکتسابی در حال حاضر دارای قطعیت بسیار پایینی هستند.

در این مطالعه مروری، چه موضوعی مورد بررسی قرار گرفت؟
آسیب مغزی اکتسابی شامل هر گونه آسیبی است که پس از تولد رخ می‌دهد و باعث آسیب به عملکرد مغز می‌شود. انحراف چشم وضعیتی است که در آن چشم‌ها از هماهنگی خارج می‌شوند، یک یا هر دو چشم به داخل، خارج، بالا یا پایین می‌چرخند. اختلالات موتیلیتی آکولار (حرکت چشم) نقایصی هستند که از حرکت طبیعی چشم جلوگیری می‌کنند. نیستاگموس وضعیتی است که در آن حرکات چشم ثابت نیستند و در عوض، چشم‌ها تکان می‌خورند. گزینه‌های درمانی برای کاهش انحراف یا حرکت چشم عبارتند از: درمان چشم، عینک، منشورها، اکلوژن (Occlusion)، سم بوتولینوم یا جراحی. در حال حاضر هیچ توصیه واضحی در مورد این‌که بهترین زمان برای ارائه این درمان‌ها چه موقع است، یا هزینه این درمان‌ها چقدر است و آیا این درمان‌ها برای افراد مبتلا به اختلالات هماهنگی و حرکت چشم که پس از آسیب مغزی اکتسابی رخ می‌دهند مفید است، وجود ندارد.

نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟
محققان کاکرین، پنج مطالعه مرتبط را با مجموع 116 شرکت‌کننده یافتند. یک مطالعه از انگلستان بود و به بررسی سم بوتولینوم در مقایسه با مشاهده در افرادی پرداخت که اخیرا مبتلا به فلج عصب ششم شده‌اند. یک مطالعه از ایالات متحده آمریکا به مقایسه آموزش حرکت چشم با آموزش ساختگی (کاذب) در افراد مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک خفیف پرداخت. سه مطالعه در آلمان یا ایالات متحده آمریکا انجام شد و درمان‌های دارویی را در افراد مبتلا به نیستاگموس اکتسابی مقایسه کردند. این مرور یافته‌های زیر را ارئه کرد:
- شواهد با قطعیت پایین نشان می‌دهد که افراد مبتلا به فلج عصب ششم ممکن است هنگام استفاده از سم بوتولینوم در مقایسه با عدم درمان، شانس کمی بهتر از نظر کاهش علائم بینایی داشته باشند.
- شواهد با قطعیت بسیار پایین در مورد درمان حرکت چشم برای افراد مبتلا به آسیب مغزی به علت تروما و استفاده از داروهای پزشکی برای نیستاگموس وجود دارد، که درمان‌ها ‌بهبود اندکی بهتر را در علائم نشان می‌دهند.

این مطالعه مروری تا چه تاریخی به‌روز شده است؟
محققان کاکرین به دنبال مطالعاتی بودند که تا 26 جون 2017 منتشر شده‌اند.

(3504 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (56 دریافت)    

پذیرش: 1396/4/5 | انتشار: 1396/12/14