پیشینه
فیبروز کیستیک (CF) شایعترین بیماری ارثی ژنتیکی محدودکننده زندگی است. این بیماری بر اندامهای مختلف، بهویژه دستگاه تنفسی، تاثیر میگذارد. با این وجود، مشکلات گوارشی مانند یبوست و سندرم انسداد دیستال روده (DIOS) نیز از عوارض جانبی مهم و شناخته شده CF هستند. آنها علائم مشابهی مانند نفخ، درد شکمی دارند، اما شرایط متفاوتی دارند. یبوست زمانی رخ میدهد که سفتشدگی مدفوع به آهستگی در کولون ایجاد میشود، اما DIOS در هنگام تجمع مدفوع و موکوس چسبنده اتفاق میافتد، و تودهای در قسمت دیستال روده کوچک شکل میگیرد.
این توده ممکن است بخشی از روده (DIOS ناقص) یا تمام آن را (DIOS کامل) مسدود کند. علائم DIOS میتواند بر کیفیت زندگی و سایر جنبههای سلامت CF نظیر تمیز کردن راه هوایی، ورزش، خواب و وضعیت تغذیه تأثیر بگذارد. درمان یبوست و پیشگیری از انسداد کامل روده برای مدیریت دستگاه گوارش در CF ضروری است. با این حال، استراتژیهای مختلف بسیاری در عمل بالینی استفاده میشوند و در این زمینه عدم هماهنگی وجود دارد. اهمیت این موضوع در تحقیق اخیر در زمینه تعیین اولویت ورزش توسط جیمز لیند آلیانس (James Lind Alliance) برجسته شده است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی انواع مختلف مواد ملین برای پیشگیری از DIOS (کامل و ناقص) در کودکان و بزرگسالان مبتلا به CF.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group حاوی جستوجوی منابع شناسایی شده از پایگاه جامع دادههای الکترونیکی و جستوجوی دستی مجلات مربوطه و کتابچه خلاصهها و مجموعه مقالات کنفرانس را جستوجو کردیم. تاریخ جستوجو: 22 می 2018.
ما همچنین پایگاههای ثبت کارآزماییهای آنلاین را جستوجو کردیم. تاریخ آخرین جستوجو: 10 جون 2018.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و شبهتصادفی سازی و کنترلشده و موازی که به مقایسه درمان با ملین برای پیشگیری از DIOS (از جمله عوامل اسمزی (osmotic agents)، محرکها، موکولیتیکها (mucolytics) و مواد با بیش از یک تاثیر) با هر دوز، با دارونما، عدم درمان یا درمان با ملین جایگزین، در افراد با هر سن مبتلا به CF با کفایت یا عدم کفایت پانکراس و هر مرحله از بیماری ریه پرداختند. کارآزماییها متقاطع تصادفیسازی شده بر پایه فردی مورد قضاوت قرار گرفتند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم به ارزیابی کارآزماییها برای ورود، استخراج دادههای مربوط به پیامد و انجام ارزیابی خطر سوگیری (bias) برای دادههای انتخابشده پرداختند. ما کیفیت شواهد را با استفاده از معیارهای GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد وقدرت توصیهها) قضاوت کردیم.
نتایج اصلی
ما یک کارآزمایی متقاطع (17 شرکتکننده) را با مدت 12 ماه انتخاب کردیم، که در آن شرکتکنندگان به مدت شش ماه بهصورت تصادفی به گروه درمان با سیزاپراید (cisapride) (یک عامل پروکینتیک گوارشی gastro-prokinetic agent) یا به دارونما اختصاص داده شدند. این کارآزمایی در بیشتر دامنهها در معرض خطر نامشخص سوگیری اما در معرض خطر بالای سوگیری گزارشدهی قرار داشت.
نمرههای رادیوگرافی هیچ تفاوتی در بروز DIOS بین سیزاپراید و دارونما نشان نداد (گزارش روایی، هیچ دادهای ارائه نکرد). هیچ عوارض جانبی وجود نداشت. نمره علائم فقط مربوط به پیامد ثانویه این مرور است که گزارش شد. نمرات کل علائم گوارشی، با میانگین تفاوت آماری معنیدار (MD): 7.60 - به نفع سیزاپراید بود (95% فاصله اطمینان (CI): 14.73 - تا 0.47 - ). تفاوت معنیداری در 6 ماه بین سیزاپراید و دارونما برای نفخ شکمی با MD: 0.90 - (95% فاصله اطمینان (CI): 2.39 - تا 0.59)، یا درد شکمی با MD: 0.4 - (95% فاصله اطمینان (CI): 2.05 - تا 1.25) وجود نداشت. نمرات علائم جهانی (چه افراد احساس بهتری داشته باشند چه احساس بدتری داشته باشند) دراین مقاله به نفع سیزاپراید بوده و از لحاظ آماری معنیدار هستند (0.05 > P).
ما کیفیت دادههای موجود را بسیار پائین ارزیابی کردیم. در کارآزمایی انتخابشده دادههای از دسترفته زیادی وجود داشت و محققان موفق به گزارش دادههای عددی برای بسیاری از پیامدها نشدند. خطر کلی سوگیری در کارآزمایی نامشخص بود و در معرض خطر بالای سوگیری گزارشدهی قرار داشت. همچنین غیر مستقیم بودن وجود داشت؛ از آنجا که داروی تجویزشده در کارآزمایی (سیزاپراید) به علت اثرات جانبی در چندین کشور از بازار حذف شده بود، در نتیجه فعلا برای پیشگیری از DIOS کاربرد ندارد. همچنین کارآزمایی انتخابشده شرکتکنندگان کمی داشت، که به دلیل دقت، کیفیت را یک سطح دیگر کاهش داد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهدی پیرامون مداخلات برای پیشگیری از DIOS وجود ندارد. از آنجایی که فقط یک کارآزمایی انتخابشده وجود داشت، ما نتوانستیم متاآنالیز (meta-analysis) دادهها را انجام دهیم. علاوه بر این، کارآزمایی انتخابشده یک عامل پروکینتیک (سیزاپراید) را مقایسه کرد که به دلیل خطر عوارض قلبی جدی، در تعدادی از کشورها مجاز به استفاده نیست، یافتهای که پس از انجام کارآزمایی مشخص شد. بنابراین، یافتههای محدودی از کارآزمایی بهدست آمد که در عمل بالینی فعلی قابل اجرا نیست.
بهطور کلی، تحقیقات بسیار زیادی باید در زمینه عوارض جانبی گوارشی در CF صورت گیرد، زیرا در مقایسه با عوارض جانبی تنفسی در CF، در این زمینه مطالعات بسیار ضعیفی انجام گرفته است.
خلاصه به زبان ساده
کدام مداخلات برای پیشگیری از سندرم انسداد دیستال روده (DIOS) در فیبروز کیستیک مؤثر و ایمن هستند؟
پیشینه
فیبروز کیستیک (CF) یک بیماری ارثی مادامالعمر است و باعث میشود سیستم ارگانهای بدن حجم زیادی را از موکوس ضخیم و چسبنده تولید کنند. شایعترین ناحیه تحت تاثیر قرار گرفته ریهها هستند که موکوس ضخیم منجر به عفونتهای مکرر قفسهسینه و مشکلات تنفسی میشود. یکی دیگر از مناطق متاثر از آن سیستم گوارشی است. بسیاری از افرادی که مبتلا به CF هستند، از نفخ و درد شکمی که ممکن است علت آن یبوست یا سندرم انسداد دیستال روده (DIOS) باشد رنج میبرند. در DIOS، تولید بیش از حد موکوس ضخیم با مدفوع و چسبیدن آن به دیواره روده همراه است. این توده میتواند بخشی از روده (DIOS ناقص) یا تمام (DIOS کامل) آن را مسدود کند. دومی باعث درد شدید و استفراغ میشود و با یک درمان اورژانسی درمان میشود. بنابراین بهعنوان بخشی از مراقبت موثر برای افراد مبتلا به CF، یبوست باید درمان شود و از انسداد کامل روده پیشگیری شود. همچنین تشخیص تاثیر یبوست و DIOS بر سایر جنبههای سلامت CF مهم است. نفخ، درد شکمی و حالت تهوع ممکن است بر تمیز کردن راههای هوایی، ورزش و خواب تاثیر بگذارد. وضعیت تغذیه ممکن است تحت تاثیر کاهش اشتها و ضعف بدنی نیز قرار بگیرد. DIOS ممکن است بر جذب داروهای دیگر مصرف شده توسط افراد مبتلا به CF تاثیر بگذارد. بهطور کلی، DIOS میتواند کیفیت زندگی را بهطور قابل توجهی مختل کند. در حال حاضر داروهای ملین مختلفی در کلینیکها استفاده میشود؛ اما تجویز داروها متفاوت است و هیچ توافقی در مورد استراتژی بهینه درمان وجود ندارد. ازاین رو، این مرور با هدف تجزیهوتحلیل شواهد برای پیشگیری از DIOS انجام گرفت.
زمان انجام پژوهش
ما شواهد را آخرین بار در 10 جون 2018 جستوجو کردیم.
ویژگیهای کارآزمایی
در این مرور ما یک کارآزمایی را انتخاب کردیم، که شامل 17 شرکتکننده 13 تا 35 ساله بود. این افراد بهصورت تصادفی در گروهها قرار گرفتند تا دارونما (بدون داروی فعال) یا سیزاپراید را هر یک به مدت شش ماه مصرف کنند و سپس در یک مطالعه متقاطع درمان جایگزین را برای 6 ماه دیگر دریافت کنند.
نتایج اصلی
این کارآزمایی برای تشخیص DIOS از رادیوگرافی استفاده کرد، اما هیچ دادهای ارائه نکرد فقط تنها اظهار داشت که بین سیزاپراید و دارونما تفاوتی وجود نداشت. این کارآزمایی همچنین اظهار داشت که عوارض جانبی ناشی از سیزاپراید وجود نداشت. این کارآزمایی نمرات کلی گزارش شده را توسط شرکتکننده و علائم گوارشی فردی ارزیابی کرد. افرادی که در گروه سیزاپراید بودند در مقایسه با افراد گروه دارونما، بهبود نمرات کلی علائم گوارشی را گزارش کردند. با این حال، تفاوتی بین گروهها در نمرات علائم فردی درد شکمی و نفخ شکمی (ورم) گزارش نشد. شرکتکنندگان همچنین نمرات علائم جهانی را گزارش کردند که نشان داد اکثر افراد هنگام مصرف سیزاپراید در مقایسه با دارونما احساس بهتری داشتند.
کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهد بسیار پائین بود. بر اساس یک کارآزمایی در این مرور، ما نتوانستیم دادههای بهدست آمده را از کارآزماییهای مختلف ترکیب کنیم. این کارآزمایی اطلاعات کافی را در مورد روشهای استفاده شده برای تخصیص شرکتکنندگان یا در مورد دادههای از دست رفته ارائه نداد و نتایج مشخصی را بهطور کامل گزارش نکرد. تعداد کم شرکتکنندگان همچنین دقت نتایج را کاهش داد. از زمانی که این کارآزمایی انجام شد، به علت عوارض نادر اما جدی قلب، سیزاپراید در تعدادی از کشورها از بازار حذف شد، بنابراین برای عمل بالینی فعلی کاربرد ندارد.