پیشینه
افرادی که در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) بستری هستند در معرض محرومیت از خواب ناشی از محیط شلوغ و پر سر و صدا و روشنایی 24 ساعته، و نیز فعالیتهای شدید مراقبتی از بیماران و نظارت شدید به عنوان بخشی از مراقب، قرار دارند. محرومشدن از خواب بر سلامت جسمی و روحی تأثیر میگذارد و افراد درک میکنند که کیفیت خوابشان در ICU ضعیف است. پروپوفول یک داروی بیهوشی است که میتواند در ICU برای حفظ آرامش بیمار استفاده شود و برخی مطالعات نشان میدهند که ممکن است یک داروی مناسب برای برگشتن به خواب طبیعی باشد.
اهداف
ارزیابی اینکه آیا کمیت و کیفیت خواب با تجویز پروپوفول به بزرگسالان بستری در ICU بهبود مییابد یا خیر، و ارزیابی اینکه آیا پروپوفول تجویز شده برای خواب، موجب بهبود پیامد در هر دو زمینه جسمانی و روانی بیمار میشود؟
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ 2017، شماره 10)، MEDLINE (1946 تا اکتبر 2017)، (CINAHL) the Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (1937 تا اکتبر 2017) Embase (1974 تا اکتبر 2017) و PsycINFO (1806 تا اکتبر 2017) جستوجو کردیم. ما در پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی برای مطالعات در حال انجام، جستوجو کردیم و جستوجوی ارجاعات پیشین و پسین مقالات مرتبط را انجام دادیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی شده و نیمهتصادفی و کنترلشده را با حضور بزرگسالان، افراد بالای 16 سال، در نظر گرفتیم که با هر تشخیصی در ICU بستری بودند و پروپوفول گرفته بودند و با گروهی مقایسه شده بودند که از داروی دیگری برای خواب شبانه استفاده کرده بودند. ما شرکتکنندگانی را وارد کردیم که بهصورت مکانیکی تهویه داشتند و نداشتند. ما مطالعاتی را وارد کردیم که استفاده از پروپوفول را در دوز بالینی مناسب، با قصد بهبود خواب شبانه، در مقایسه با: عدم مصرف دارو؛ مصرف پروپوفول با روش یا دوز متفاوت یا یک داروی دیگر که بهطور خاص برای بهبود خواب تجویز شده باشد، بررسی کرده بودند. ما فقط مطالعاتی را در نظر گرفتیم که پروپوفول را در طول ساعات «عادی» خواب (مثلا بین 10 شب و 7 صبح) بهمنظور ارتقاء حالت خواب براساس ریتم شبانهروزی استفاده کرده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مقالات مروری بهطور مستقل مطالعات را ارزیابی، دادهها را استخراج و خطر سوگیری را اندازهگیری و یافتهها را سنتز کردند.
نتایج اصلی
ما در این مرور چهار RCT را با 149 شرکتکننده تصادفی وارد کردیم. ما دو مطالعه را مشخص کردیم که در انتظار طبقهبندی بودند و ما نمیتوانستیم واجد شرایط بودنشان را ارزیابی کنیم و یک مطالعه نیز در حال انجام بود. در سه مطالعه، شرکتکنندگان در شدت بیماری که توسط نمرات APACHE II ارزیابی شده بود، متفاوت بودند و اختلافات بیشتری نیز بین مقایسهها و روشها وجود داشت. یک مطالعه پروپوفول را با عدم استفاده از دارو مقایسه کرده بود، یک مطالعه دوزهای مختلف پروپوفول را مقایسه کرده و دو مطالعه پروپوفول را با یک بنزودیازپین (benzodiazepine) (فلونیترازپام flunitrazepam در یک مطالعه و میدازولام midazolam در یک مطالعه) مقایسه کرده بود. تمام مطالعات گزارش کرده بودند تصادفیسازی و اختفای اختصاص یافته (allocation concealment) ناکافی بوده است. ما همه مطالعات را محکوم کردیم که خطر سوگیری عملکرد را بخاطر عدم کورسازی کارکنان (unblinded personnel) بالا برده بودند. ما اشاره کردیم که تعدادی از نویسندگان مطالعه، ارزیابان پیامدهای مطالعه و شرکتکنندگان را برای پیامدهای مرتبط کورسازی کرده بودند.
ترکیب دادهها به دلیل سطوح بالای ناهمگونی روششناختی، مناسب نبود. یک مطالعه پروپوفول را با عدم مصرف دارو مقایسه کرده بود (13 شرکتکننده) و کیفیت و کمیت خواب را با پلیسومنوگرافی سنجیده بود، نویسندگان مقاله گزارش کردند که شواهدی از وجود تفاوت در طول خواب یا راندمان آن وجود نداشت و مخدوش شدن خواب معمول REM (مرحله خواب با حرکات سریع چشم) را با پروپوفول گزارش کردند.
یک مطالعه دوزهای متفاوت پروپوفول را مقایسه کرده بود (30 شرکتکننده) و کیفیت و کمیت خواب را با استفاده از مقیاس Ramsay Sedation سنجیده بود. نویسندگان مقاله گزارش کردند اغلب شرکتکنندگانی که از دوزهای بالاتر پروپوفول استفاده کرده بودند، ریتم شبانهروزی مناسب داشتند و بیشتر به خواب منظم دست یافتند.
دو مطالعه پروپوفول را با عوامل متفاوتی مقایسهکردند (106 شرکتکننده) و کمیت و کیفیت خواب را با استفاده از خاطرات خواب پیتزبورگ Pittsburgh Sleep Diary و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی Hospital Anxiety and Depression Scale اندازهگیری کردند؛ یک مطالعه، بیدارشدنهای کمتری را در مدت کاهشیافته با پروپوفول و زمان کلی خواب مشابه بین تمام گروهها گزارشکرد و یک مطالعه نشان داد هیچ شواهدی از تفاوت در کیفیت خواب وجود ندارد. یک مطالعه پروپوفول را با عامل دیگری مقایسه کرده (66 شرکتکننده) و کمیت و کیفیت خواب را با شاخص بیسپکتال Bispectral اندازهگیری کرد و مدت زمان بیشتری، ماندن را در خواب عمیق همراه با بیداری کمتر گزارش کردند. یک مطالعه پروپوفول را با عامل دیگری مقایسه کرده ( 40 شرکتکننده) و سطح بالاتر اضطراب و افسردگی را در هر دو گروه گزارش کرد و هنگامی که شرکتکنندگان پروپوفول دریافت کردهبودند، هیچ شواهدی از تفاوت وجود نداشت.
هیچ مطالعهای عوارض جانبی را گزارش نکرده بود.
ما از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) استفاده کردیم تا اطمینان را از شواهد برای هر پیامد به بسیار پائین تقلیل دهیم. تعداد کمی از شرکتکنندگان دادههای کمی را برایمان فراهم کردند و تفاوتهای روششناسی در طراحی مطالعات وجود داشت و عوامل مقایسه شده، ناسازگاری نشان دادند و ما اشاره کردیم که ابزارهای اندازه گیری نامناسب بودند یا اعتبار لازم را برای نیل به اهداف ما نداشتند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما شواهد کافی را برای تعیین اینکه آیا استفاده از پروپوفول کیفیت و کمیت خواب بزرگسالان بستری را در ICU را بهبود میبخشد یا خیر، نیافتیم. ما تفاوتهای روششناسی را در طراحیهای مطالعات، عوامل مقایسهشونده و شدت بیماری را در میان شرکتکنندگان در مطالعه ذکر کردیم. ما دادهها را جمع نکردیم و از روش GRADE استفاده کردیم تا اطمینان از شواهد را به بسیار پائین برسانیم.
خلاصه به زبان ساده
پروپوفول شبانه برای بهبود خواب در بخش مراقبتهای ویژه
پیشینه
کمبود خواب بر سلامت جسمی و روانی فرد تأثیر میگذارد و برای افرادی که به شدت بیمار هستند، به نظر میرسد خواب کافی، باعث بهبود یافتن و بقا میشود. افراد در بخش مراقبتهای ویژه (ICU)، خواب کمتری دارند. عوامل بسیاری منجر به خواب ضعیف میشوند از جمله میزان بالای سر و صدا، روشنایی 24 ساعته اتاق و فعالیتهای مراقبتی برای بیماران. پروپوفول یک داروی بیهوشی است که به شکل تزریق وریدی استفاده میشود و گاهی اوقات برای خواب افرادی که در ICU بستری هستند، مورد استفاده قرار میگیرد. در این مرور ما مطالعاتی را بررسی کردیم که پروپوفول را در طول شب به بزرگسالان داده بودند تا کیفیت و کمیت خواب آنها را بهبود بخشند.
ویژگیهای مطالعه
شواهد موجود تا اکتبر 2017 بررسی شدهاند. ما چهار مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده (مطالعات بالینی که مردم بهطور تصادفی در یک، دو یا چند گروه قرار داده میشوند) را با 149 شرکتکننده در این مرور قرار دادیم. دو مطالعه در انتظار طبقهبندی هستند (زیرا ما نمیتوانیم واجد شرایط بودن آنها را ارزیابی کنیم) و یک مطالعه در حال انجام است. همه شرکتکنندگان به شدت بیمار بوده و در ICU بستری بودند.
نتایج اصلی
ما نتایج مطالعات را به علت متفاوت بودن در مقایسه درمانی (تحت عنوان کنترل) و طراحی مطالعات ترکیب نکردیم. یک مطالعه پروپوفول را با عدم درمان مقایسه کرد. این مطالعه با استفاده از پلیسومنوگرافی (که امواج مغزی، میزان اکسیژن در خون، ضربان قلب، تنفس و حرکات چشم و پا را ثبت میکند) کیفیت و کمیت خواب را اندازهگیری کرده بود. این گزارش هیچ بهبودی را در مدت خواب با پروپوفول گزارش نکرد، اما شرکتکنندگان کمتر و به مدت کوتاهتری از خواب بیدار شدند و کیفیت خوابشان را با پروپوفول، بهبودیافته برآورد کردند. یک مطالعه استفاده از دوز بالاتر پروپوفول را در شب مورد بررسی قرارداد که به عنوان دوز خوابآور اضافی در شب، به یک دوز ثابت روزانه و شبانه اضافه میشد. این مطالعه از مقیاس Ramsay Sedation (که بهطور معمول توسط متخصصین بیهوشی برای ارزیابی اینکه فرد چقدر راحت به هوش میآید، استفاده میشود) استفاده کرد و گزارش داد که شرکتکنندگان ظاهرا ریتم بهبود یافته خواب را نشان دادند. دو مطالعه پروپوفول را با بنزودیازپینها (یک داروی آرامبخش، فلونیتروزپام در یک مطالعه و میدازولام در یک مطالعه) را مقایسه کردند. این مطالعات از خاطرات خواب پیتسبورگ و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی برای اندازهگیری کمیت و کیفیت خواب استفاده کردند. مطالعه با فلونیترازپام (flunitrazepam) بیدارشدن کمتر را در مدت زمان کاهش یافته با پروپوفول نشان داد، اما کل زمان خواب در همه گروهها مشابه بود و در مطالعه با میدازولام تفاوتی در کیفیت خواب گزارش نشد. مطالعه با فلونیترازپام همچنین خواب را با شاخص بیساستریل (مورد استفاده توسط متخصصین بیهوشی برای ارزیابی عمق بیهوشی) ارزیابی کرد و خواب عمیق طولانیتر، را با بیدارشدن کمتر گزارش کرد. در مطالعه با میدازولام سطح بالای اضطراب و افسردگی در هر دو گروه گزارش شد و تفاوت معنیداری هنگام مصرف پروپوفول وجود نداشت. هیچ مطالعهای درباره عوارض جانبی گزارش نداده بود.
کیفیت شواهد
قضاوت ما این بود که کیفیت شواهد بسیار پائین است. ما فقط چهار مطالعه تصادفیسازی و کنترلشده کوچک را یافتیم و نتایج مطالعات با هم سازگار نبودند. ما به اختلافاتی در شدت بیماری شرکتکنندگان و داروهایی که در مطالعات گوناگون با پروپوفول مقایسه شده بودند اشاره کردیم. اندازهگیری کیفیت خواب با استفاده از خاطرات، پرسشنامهها و سیستمهای امتیازدهی مبتنی بر، یا متاثر از احساسات یا عقاید شخصی بود و ما نگران آن بودیم که کارکنان و شرکتکنندگان آگاه بودند که چه داروهایی داده شده است. ما اعتقاد داشتیم که این میتواند بر نتایج تاثیر بگذارد. فقط یک مطالعه از پلیسومنوگرافی استفاده کرده بود، که مناسبترین ابزار اندازهگیری بیطرفانه برای خواب است.
نتیجهگیریها
ما نتوانستیم شواهد کافی جمعآوری کنیم که آیا تجویز پروپوفول در شب به بیماران بزرگسال بستری در ICU میتواند کیفیت و کمیت خواب آنها را بهبود بخشد و بهعنوان راهی برای کمک به بهبود آنها به کار برده شود یا خیر.